وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی رابطه هوش هیجانی و سلامت روانی

همه چیز از یك مقدمة كوچك شروع شد و سپس بالا گفت « یان مور»[1] دانش آموز سال آخر جفرسون در بروكلین با دوست خود خلیل سامپتر[2] پانزده ساله اختلافی پیدا كرده بودند از پی این اختلاف به عیب جویی كردن از او و تهدید وی پرداختن در آن لحظه این نزاع به حد انفجار خود رسیده بود . خلیل از ترس اینكه یان و تامرون قصد داشتند او را كتك بزنند ، ، یك روز صبح یك اصلحة كالیبر 38 را با خود به مدرسه آورد و در پانزده قدمی محافظ مدرسه از نزدیك هر دو پسر با شكیل گلوله ای در سراسر مدره به قتل رسانید این حاثه ، كه خون را در رگهای انسان منجمد می كند می‌تواند نشانه ایی دیگر از نیاز جدی به ارائه دروسی در زمینه حل مسكلات عاطفی ، خاتمه دادن به مشاجره ها به خوی صلح ، آمیز و حا آسان مسائل ، به شمار می آید .

 

 

مربیانی كه سالهاست از كاركرد ملال آور محصلان مدرسه در دروس ریاضی و خواند به تنگ آمده اند اینكه دریافته اند كه كاستی متفاوت و هشدار دهنده تری وجود دارد بی سوادی[3] عاطفی و در حالی كه در تلاشهای پسندیده ای برای ارتقاء سطح استانداردهای علمی صورت می پزیرد .

 

 

اما در برنامه آموزشی استاندارد مدرسه به كاستی جدید و مسئله ساز تر جهی نشده است یك معلم مدرسه در بروكلین اشاره می كند كه تأكید موجود در مدارس نشان می‌دهد كه ما یه میزان توانایی خواندن و نوشتن محصلان بیشتر به این نكته اهمیت می دهیم كه آیا هفتة آینده زنده خواهند ماند یا نه .

 

 

نشانه های این كاستی را می توان در وقایع خشونت باری چون تیر اندازی به یان و تایرون مشاهده كرد مشكلی كه در مدارس آمریكارواج یافته است این اتفاقات از وادث منجر افراد ترند افزایش بحران در میان نوجوانان و مشكلات دوران كودكی در آمریكا كه سازننده بمبهای جهانی است را می توان در خلال آمارهایی از این دست ملاحظه كرد .

 

 

در سال 1990 در مقایسه با دو دهه قبل از آن ایالات متحده آمریكا با پیشرفت میزان دستگیری جوانان بزهكار به خاطر دست زدن به جنایت های خشونت بار مواجه بوده است .

 

 

دستگیری نوجوانان به دلیل تجاوز همراه با زور دو برابر شده است .

 

 

میزان قتل نوجوانان چهار برابر شده است رایجترین دلیل منف نوجوانان در مقابل این نجایع ابتلای آنها به بیماریهای ذهنی است اثرات افسردگی اعم از خفیف یا شدید ، در یك سوم نوجوانان مشهور است و دختر ها وقوع حالت افسردگی در زمان بلوغ دو برابر می شود . ( دانیل گامن ، 1380 ص 313 )

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

 

كلاً می توان نغمه های سكوت را به فهرست خطرات عاطفی ای كه برای سلامتی زیان بارند اضافه كنید و پیوندهای نزدیك عاطفی را به فهرست عوامل حمایت كننده بیفزائید تحقیقاتی كه در دو دهه انجام شده و بیش از سی و هفت هزار نفر را شامل می شود نشان می دهد كه انزولی اجتماعی – یعنی این احساس را كه مسی را ندارید تا احساسات خصوصی خود را با او در میان بگذارید یا تماس نزدیكی داشته باشید احتمال ابتلا به بیماری یا مرگ را دو برابر می كند گزارش در سال 1987 در مجله  چاپ شد چنین نتیجه می گیرد كه انزوا به خودی خود همانقدر در میزان مرگ و میر تأثیردارد كه سیگار كشیدن ،‌فشار خون بالا ، چاقی مفرط و انجام ندادن تمرینات جسمانی در این مؤثرند . ( دانیل گامن ، 1380 ص  243 )

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

پروژه دانشگاهی

 

 

و با توجه به تحقیقات و پژوهش ها روز به روز به اهمیت اینكه افراد و در كل نوجوانان كاوارد دوران جدیدی از زندگیشان می باشند باید یتوانند احساس خود را بشناسند و احساسی را كه در طرف مقابل خود بوجود می آورند پی ببردند و پس از شناخت آن به رابطه متقابل دست یابند.

 

 

در اینجا این سؤال مطرح می شود كه اصولاً چرا برخی از هوش هیجانی بالایی برخوردارند  عده ای هوش پایین و در كل در این حیطه سؤالات برشماری می تواند ایجاد شود .

تصویر توضیحی برای هوش هیجانی

 

 

 

 

 

 

 

 گسترده علمی موضوع مورد پژوهش

 

 

1-موضوع پژوهش :

 

 

بررسی رابطه هوش هیجانی و سلامت روانی

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

 

 

 

 

 

2- ابعاد موضوع پژوهشی :

 

 

با نگاهی به موضوع مورد بررسی و با توجه به پژوهشها و بررسیهایی تا به امیرو انجام گرفته و به ثبت رسیده است احتمالاً ممكن است تفاوت میان افراد از لحاظ هوش هیجانی با سلاما روانی آنها به بساری از مسائل كه در اینجا گنجانیده . نمی شود پرداخته شده باشد . در این پژهش ما به دنبال مسائلی از لین قبیلی هستیم كه :

 

 

با شناخت از هوش هیجانی می توان سلامت عمومی را در افراد پیش بینی كرد .

 

 

با بررسیهای انجام شده می توان در نظر داد كه كدام یك از مؤلفه های سلامت عمومی می تواند بیشتر در هوش هیجانی تأثیر داشته باشد و در جهت رفع یك تلاش نمود .

 

 

Lonmoore

 

 

2- Khalil Sampter

 

 

3- Emofionul lihiterey

 

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

مقایسه میزان افسردگی واضطراب در معلمان مدارس كودكان استثنایی ومعلمان مدارس عادی

هر كدام از افراد جامعه امروزی در برخورد مستقیم با انواع استرسها و شرایط عصبی قرار دارند .محیط زندگی اجتماعی ، خانواده وهر آنچه فرد با آن در ارتباط است میتواند بعنوان عامل تنش زا جریان زندگی اورا به سمت بحرانها ونگرانیها سوق دهد .

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

امروزه تجارب تنش زا ناخواسته عكس العمل افراد را تعیین می كنند . بدین ترتیب كه وقتی فردی یك تجربه ناخوشایند واسترس همراه با آن را دریافت می كند واكنش منفی بصورت اضطراب خود كم بینی ، افسردگی وغیره را از خود بروز می دهد . زیرا قدرت برخورد مقابله طبیعی با مشكلات را در نیافته وشاید نمی تواند كه دریافت صحیحی ا زموقعیت خود داشته باشد .

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

از معضلات جامعه امروزی وشاید از بزرگترین آنها مسائل اضطراب است وافسردگی كه هر كدام را به اختصار بیان می داریم .

 

 

اضطراب ، دلشوره ، تشویش ، نگرانی ،دلهره ، دلواپسی ، بی قراری ، دل آشوبه ونابسامانی حالاتی هستند كه هر انسانی خواه وناخواه آنرا تجربه كرده است . می توان با اطمینان گفت كه امكان ندارد انسان در این جهان زیسته باشد  وتجربه اضطراب را نداشته باشد ( معانه ، 1370).

 

 

ممكن است اضطراب را یك نوع درد داخلی دانست كه سبب ایجاد هیجان وبه هم ریختن تعادل موجود می گردد و چون بشر دائما به منظور برقراری تعادل كوشش می كند بنابراین می توان گفت كه اضطراب یك محرك قوی است .

 

 

امكان دارد این محرك مضر باشد واین خود بستگی دارد به درجه ترس ومقدار وخطراتی كه متوجه فرد است (شاملو 1369).

 

 

در برخی از دیدگاهها گفته می شود كه هنگامی احساس اضطراب دست می‌دهد كه فرد با موقعیتی روبرو شود كه كنترلی بر آن ندارد بطور كلی كنترل ناپذیر بودن آنچه روی می دهد واحساس درماندگی در برابر آن باعث می‌شود كه فرد در موقعیتی فشار زا قرار گرفته احساس اضطراب نماید .

 

 

هر آدمی برای رویارویی با موقعیت فشار زا روش خاص خود را دارد گاهی فرد هیجان را در مدار توجه قرار می دهد وبجای درگیری با مساله اضطراب زا سعی می كند ، به طرق دیگری از اضطراب خود بكاهد ، گاهی خود مساله را در مدار توجه قرار می دهد .

 

 

موقعیت اضطراب زا را ارزیابی می كند وسپس دست به كاری می زند تا آن موقعیت را تغییر دهد یا از آن اجتناب نماید .( هیلگارد به 1369)

 

 

اگر چه مقدار محدودی اضطراب برای رشد بشر ضرروی است ولی مقدار آن نیز باعث اختلال رفتار می شود واغلب اوقات شخص را مجبور به نشان دادن رفتار نوروتیك یا پسیكوتیك می نماید (شاملو ، 1369).

 

 

موقعیتهای گوناگون زندگی خانوادگی اجتماعی تحصیلی ، شغلی همگی می‌توانند عوامل تنش زا را ایجاد ویا تشدید نمایند .

 

 

چنانچه فردی در یك موقعیت خاص شغلی قرار گرفته باشد كه همواره استرس ، نگرانی ترس ویژگی شغلی او را تشكیل دهد خود او نیز حالتهای اضطراب را تجربه می كند واین موقعیتهای اضطراب زا تا حدودی بهداشت روانی فرد را بر هم می زند .

 

 

بدین ترتیب می بایست با تحقیق هر چه بیشتر در زمینه عوامل اضطراب زا وغلبه بر آنها به نحو طبیعی وصحیح موقعیتهای تنش زا را كاملا درك نموده وراه مقابله با آنرا ایجاد نمائیم تا شاید بتوان تا حدود زیادی معضل بزرگ جامعه امروزی كه مسائل ناشی از اضطراب است را از بین ببریم .

 

 

افسردگی بیماری بسیار شایعی است كه با وجود تحقیقات دامنه‌دار در‌مورد

 

 

علل ، علائم وطرق درمان آن متاسفانه در بیشتر جوامع امروزی و از جمله جامعه خود ما توجه به آن مبذول نشده است . علائم افسردگی را تا مدتها به عوامل دیگری چون ضعف اعصاب ، عصبانیت هیپوكندریاك وغیره نسبت می‌دادند به همین سبب تشخیص صحیح ودرمان آن به تعویق می انجامید ( امانت 1338).

 

 

بیماری افسردگی بیماری است كه خصوصیت اول وعمده آن تغییر خلق است وشامل یك احساس غمگینی است كه ازیك ناامیدی خفیف تا احساس یاس شدید ممكن است نوسان داشته باشد . این تغییر خلق نسبتا ثابت وبرای روزها ، هفته ها ، ماهها یا سالها ادامه دارد. افسردگی بر روی كل ارگانیسم اثر می كند و تمام حوزه های زندگی یك فرد را تحت تاثیر قرار می دهد این اثر در احساسات ، نیرو ،كشش ،فكر كیفیت ، علائق فرد نمایان می شود (وهابزاده ، 1364).

 

 

منظور از اختلالات عاطفی گونه هایی از سازمان یافتگی های مرضی است كه در وهله نخست دگرگونی وفروریختگی خلق وخوی در آنها بصورتی بارز به چشم می خورد ، رفتارهایی كه در این حالات مشاهده می شود در دو قطب كلی شادی غمگینی مشاركت دارند ، وجود بی نظمی هایی در تفكر منطقی ومحتوای آن در افسردگان بدون توجه به نوع آنان به ثبت رسیده است
( منصور ودادستان ، 1368).

 

 

در روانپزشكی ، افسردگی را تغییر خلق در جهت غمگینی می دانند ، بارزترین علامت بیماری افسردگی همانا خلق افسرده ایست كه به درجات مختلف ممكن است پدید آید . در پاره ای از موارد خلق افسرده ممكن است تنها علامت بیماری باقی بماند به هر حال در این بیماری كلیه اعمال حیاتی متناسب با خلق افسرده تغییر می كند. (اخوت وجلیلی ، 1363).

 

 

همانطور كه میدانیم افسردگی تنها علامت عاطفی نیست وهمراه با افسردگی ، بیخوابی وبی اشتهایی ، خودكشی ، احساس بی ارزش و فراوان دیده می شود . حدود افسردگی گاهی با موقعیت موجود متناسب نیست و گاهی حتی خود فرد از آن آگاهی ندارد .( پور افكاری ، 1364).

 

 

تقریبا هر كس گهگاه احساس افسردگی می كند اكثر ما گاهی وقتها احساس غم ورخوت می كنیم وبه فعالیتهای لذت بخش علاقه ای نشان

پایان نامه های دانشگاهی

 نمی دهیم . افسردگی پاسخ طبیعی آدمی به فشارهای زندگی است . عدم موفقیت در تحصیل یا كار از دست دادن یكی از عزیزان و آگاهی از اینكه بیماری یا پیری توان ما را به تحلیل می برد از جمله موقعیتهایی هستند كه اغلب موجب بروز افسردگی می شوند افسردگی تنها زمانی نابهنجار تلقی می شود كه با واقعه ای كه رخ داده متناسب نباشد ویا فراتر ازحدی كه برای اكثر مردم نقطه آغاز بهبود است ادامه یابد ( براهنی وهمكاران ، 1368).

 

 

افسردگی واكنشی است كه در نتیجه پیدایش موقعیتهای نامساعد ایجاد می گردد واز لحاظ پزشكی یك نوع آزردگی است كه فعالیت وقابلیت حیاتی جسمانی وعقلانی فرد را كاهش می دهد . وبطور خلاصه می توان گفت كاهش یافتن نیرو وفعالیت جسمانی روانی موجب آزردگی می باشد .( آگاه ، 1355).

 

 

افسردگی طبیعی ومتعادل در انسان واكنش است یك عامل بیرونی كه فرد از آن آگاه است ومحرومیت آن را آگاهانه درك می كند .

 

 

باید بدانیم كه واكنش افسردگی با واكنش نوروتیك آن از دو جنبه فرق می‌كند یكی اینكه افسردگی در فرد نوروتیك از لحاظ شدت نامناسب با محرك بیرونی است ودوم اینكه در افرادی ظاهر می شود كه بعلت خصوصیات خاص شخصیتی آمادگی وزمینه ابتلاء به آن را داشته اند .(شاملو 1364).

 

 

همه ما معنای غم وافسردگی را می دانیم وگاه بی گاه دچار این حالت شده ایم . نا امیدی عشق ، مرگ وشركت در عزا و بعضی از مسائل مردم را غمگین می سازد . در بیماران افسرده نیز افسردگی بعلل همین مسائل ایجاد می شود ولی چون شخص قبلا به سبب احساس حقارت وعدم كفایت مستعد بیماری است به كلی مغلوب می گردد وافسردگی ایجاد می شود ( بیرجندی ، 1364).

 

 

مشاهدات بین الملی بدون ارتباط با كشور تحت مطالعه با افسردگی یك قطبی را در زنها 2 بار شایعتر از مردها نشان داده است .هر چند علل این اختلاف معلوم نیست این تفاوت را ناشی از استرس های متفاوت زایمان ، درماندگی آموخته شده و آثار هورمونی نهفته می دانند ( پورافكاری ، 1368).

 

 

با توجه به افسردگی فراوان در جامعه كنونی ما ، پژوهش حاضر در این زمینه تدوین شده ، باشد تا گامی هر چند كوچكتر در راه شناخت انواع درمان آن برداشته شود .

 

 

پژوهشگر امیدوار است كه گرچه این پژوهش ممكن است نتواند آنطوركه باید افسردگی را معلمان مدارس مورد سنجش قرار دهد ، ولی حداقل گامی است كه در این راه برداشته می شود وانگیزه هایی را برای ادامه پژوهش های آزمایشی در این زمینه در ذهن علاقمندان بر انگیزد.

 

 

 

 

 

هدف تحقیق

 

 

انسانها در جامعه امروزی در معرض انواع تنش ها و فشارها قرار می گیرند . فشارهایی كه با پیشرفت جوامع در زمینه تكنولوژی وصنعت به مراتب بیشتر شده وموجبات بروز مشكلات جسمی و روحی فراوانی را برای افراد فراهم می آورد . فشارها ومعضلات عدیده اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی سبب می شود كه وجود انسان سریعتر از گذشته فرسوده گردد وروان حساس آدمی زودتر در معرض انواع بیماریها قرار گیرد بخصوص دراین میان تولد كودكان استثنایی مشكل را دو چندان كرده است .

عکس مرتبط با اقتصاد

د راین راستاست كه مسئله ای بنام تربیت و آموزش وتحت الشعاع آن مدارس استثنایی و كادر آموزشی مطرح می شود .

 

 

شاید یكی از مهمترین عوامل ترقی در زمینه آموزش این كودكان در هر جامعه ای ، وجود معلمان ودبیران كار آزموده و مجرب است كه با مراقبتهای دقیق و آموزش و روش دلسوزانه توام باشد .

 

 

ودر آموزش وتربیت این كودكان ،اگر مثلثی را فرض كنیم كه یك زاویه آن كودك در زاویه دیگر والدین باشند ، در راس آن معلمان ودبیران قرار دارند .

 

 

معلمان علاوه بر اینكه در دروس كتب را به كودكان می آموزند نقش تربیت

 

 

كردن آنان را برای ورود به جامعه ای بزرگتر را به عهده دارند وچه بسا در این راستا خود نیز به مرور زمان دچار معضلات عدیده جسمی و روحی شود . چرا كه برخورد دائمی با مشكلات روحی وجسمی كودكان می تواند وجود هر فردی را تحت تاثیر قرار دهد .

 

 

بدین تربیت از آنچه گفته شد در می یابیم كه سلامت روانی كادر آموزشی از درجه اهمیت بالایی برخوردار است وهدف از این پژوهش درك ودریافت پدیده افسردگی واضطراب ومسایل ناشی از آنها وارائه راه حلهای مناسب در جهت یاری نمودن به كادر آموزشی مدارس است .

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

مقایسه تاثیر الگوی مبتنی بر روش مشاركتی و الگوی مبتنی بر روش یادگیری انفرادی …

در پروژه ملی آموزش علوم تجربی دوره ابتدایی نیاز است اهداف ،‌محتوا ، روش‌های تدریس ، و روشهای ارزیابی آن مورد پژوهش قرار گیرند تا نارسائیهای آن شناخته و به اصلاح آن پرداخته شود . گر چه پیشرفت تحصیلی تحت تاثیر عواملی از قبیل هوش ، انگیزه ، نحوه ارزشیابی و خانواده قرار می‌گیرد ، از جهت دیگر یادگیری دانش آموزان و شیوه تدریس مهم است .

 

 

در اكثر مدارس روش سخنرانی و انفرادی مورد استفاده قرار می‌گیرد و كمتر به روشهای فعال و گروهی توجه می شود . نظریه‌های جدید یادگیری عنوان می دارند كه یادگیری وقتی موثر است كه یادگیرنده نقش اصلی را داشته باشد . معلم باید راهنما و جهت دهنده باشد و تلاش نماید تا به طرق مختلف دانش آموزان را هر چه بیشتر در فعالیت‌های كلاسی مشاركت دهد . در روشهای سنتی و انفرادی كه امروزه از آنها به عنوان روشهای غیر فعال یاد می شود. معلم نقش فعالی در جریان تدریس داشته مطالب را به طور شفاهی در كلاس بیان نمود و دانش آموزان فقط به صحبتهای او گوش داده و مطالب مورد نظر را حفظ می نمایند .

 

 

در چنین شرایطی زمینه‌های لازم برای رشد اجتماعی شاگردان فراهم نمی‌شود و حتی پیشرفت تحصیلی و رشد فكری شاگردان نیز از تاثیرات نامطلوب این شرایط بی‌نصیب نمی‌ماند . به همین دلیل امروزه موضوع روشهای آموزشی فعال ،‌ یادگیری فعال و یادگیرنده فعال جایگاه ویژه‌ای در مباحث تربیتی پیدا كرده است . البته عوامل متعددی مانند رشد اجتماعی و یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می‌شود كه روشهای آموزشی غیر فعالی یكی از این عوامل است . این روشها و راهبرد یاددهی سنتی در عصر حاضر جوابگوی نیاز جامعه نبوده و هر ساله تعداد قابل توجهی از دانش آموزان و دانشجویان كشور به دلیل ارائه شیوه‌های نامناسب‌ تدریس با افت تحصیلی مواجه شده و خسارت‌های زیادی بر جامعه تحمیل می‌‌گردد . با توجه به این كه روشهای تدریس سنتی ( انفرادی ) به شیوه غیر فعال ارائه می‌شوند ،‌معلمان با تكیه بر این روشها و به ویژه روش سخنرانی دانش آموزان را به حفظ و تكرار مفاهیم علمی ترغیب می كنند و علی رقم اینكه در محافل علمی و تربیتی ، از فعال بودن شاگرد ،‌رشد فكری و آزاد اندیشی وی صحبت می شود ، اما عملاً چنین دیدگاههایی از حد حرف و شعار خارج شده است (‌ علی عسگری ، 1384 ، ص 3)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

نامطلوب‌ بودن این روشها به حدی است كه بسیاری از صاحبنظران تربیتی معتقدند فقر تفكر دانش آموزان نتیجه حاكمیت روشهای سنتی در مدارس است ( گودلد و سراتنیك [3]، 1983، ترجمه شعبانی ، 1382 ، ص 12) .

 

 

فلاول[4]( 1976) می‌‌‌گوید : امروزه یكی از مشكلات دانش آموزان ما این است كه نمی‌دانند یك حقیقت را یاد گرفته‌اند یا نه ؟ نمی‌دانند كه آیا یك مهارت را كسب كرده‌اند یا فاقد آن مهارت هستند . دانش آموزان به آغازگر و مبتكر فرایند یادگیری نیستند و روشهای سنتی به گونه‌ای آنها پرورش داده است كه فاقد این توانایی‌ هستند كه در فرآیند یادگیری قسمت اعظم مسئولیت یادگیری را برای دستاوردهایشان به عهده بگیرند .

 

 

در بین روشهای مختلف آموزش و یادگیری كه توسط متخصصین پیشنهاد گردیده روش یادگیری مشاركتی كه در نیم قرن اخیر مطرح شده موثر تر از سایر روشها به نظر می‌رسد و از حمایت تحقیقاتی بالایی برخوردار است . (‌ اسلاوین ) ، یادگیری مشاركتی را به عنوان وسیله‌ای برای تقویت مهارتهای فكری و ارتقاء سطح یادگیری ، وسیله‌ای برای بهبود روابط دانش آموزان نژادهای مختلف و آماده كردن آنها برای ایفای نقش در فعالیت‌های گروهی یاد می كند .

 

 

در روش یادگیری مشاركتی ، وابستگی بین فردی ، تعامل چهره به چهره دانش آموزان و مسئولیت انفرادی وجود دارد و این تكلیف را به عهده‌ی تمامی اعضاء می‌گذارد كه مراقب یادگیری یكدیگر باشند تا گروه موفق شود ( تجربه كار ، 1380)

 

 

جانسون و جانسون ( 1981) و اسلاوین ( 1990) به نقل از سیف ( 1370) می‌گویند وقتی كه موفقیت دانش آموزان به كمك و مشاركت سایر اعضای گروه وابسته است بیشتر به صورت مشاركتی فعالیت می ‌كنند . برای این منظور می‌توان مواد آموزشی را میان اعضای گروه تقسیم كرد و از هر یك از آنان خواست تا مطالب مهم خود را بیاموزد و آن را به دیگران آموزش دهد . همكاری در گروه ، دانش آموزان را تشویق می‌كند كه به نظریات افراد دیگر گوش فرا دهند . در مورد مسائل و موضوعات گوناگون با یكدیگر بحث كنند .

 

 

یاد بگیرند كه درباره پدیده‌های اطراف خود قضاوت كنند و سرانجام مسئولیتی را به عهده بگیرند .

 

 

غالباً در تمامی مدارس كشور هنوز آموزش به شكل سنتی است ، یعنی به جای دانش آموز محوری ،‌معلم محوری است و این معلم است كه باید تمامی اطلاعات را به دانش آموزان ارائه دهد در این روش دانش آموزان به صورت منفعلانه عمل می كنند .

 

 

این رویكرد درست مخالف روش یادگیری مشاركتی است و یادگیری مشاركتی یكی از الگوهای نوین یادگیری و یاددهی است كه می‌تواند محیط آموزشی را به گونه‌ای سازمان دهد كه هم بر توانش شناختی و هم بر ویژگیهای عاطفی فراگیران تاثیرات مثبت و سازنده‌ای بر جای بگذارد .

 

 

اسلاوین ( 1991) به شواهدی اشاره كرده است كه نشان می‌دهد روش یادگیری مشاركتی روابط بین دانش آموزان نژادهای مختلف را در كلاسهای مختلف بهبود می‌بخشد . همچنین این روش موجب بالا رفتن سطح عزت نفس و سایر ویژگی‌های عاطفی مثبت در دانش آموزان می‌شود .( سیف ، 1380)

 

 

حال با توجه به نقش موثر یادگیری مشاركتی در فرایند یاددهی – یادگیری و همچنین درس علوم ، در اینكه چه روشی باعث یادگیری بهتر دانش آموزان می شود و آنها را وادار به فكر كردن می كند ، این مساله برای ما مطرح می‌شودكه به بررسی و مقایسه دو الگوی تدریس مشاركتی و انفرادی به منظور استفاده از راهكارهای مناسب در جهت بهبود فرایند یاددهی و یادگیری و افزایش مشاركت در بین دانش آموزان بپردازیم .

 

 

اهمیت و ضرورت تحقیق

 

 

با توجه به اینكه هر ساله وقت و هزینه‌های زیادی توسط وزارت آموزش و پرورش وخانواده‌ها در جهت یادگیری دانش آموزان صرف می‌شود ولی مشاهده شده كه یادگیری ضعیف در نتیجه افت تحصیلی در دروس متفاوت و مقاطع مختلف وجود دارد .

 

 

این موضوع به عنوان یك مشكل توجه متخصصین تعلیم و تربیت و والدین و برنامه ریزان آموزشی جامعه را به خود معطوف داشته و نظرات گوناگونی در رابطه با علل آن وجود دارد .

 

 

بعضی‌ها فقدان انگیزه ،‌بعضی دیگر روشهای تدریس ، سهل انگاری خانواده‌ها و .. را از علل اصلی این مشكل می دانند و كمتر به روش یادگیری دانش آموزان توجه می‌شود و تقریباً در بیشتر مدارس روش یادگیری انفرادی در تمام دروس و مقاطع تحصیلی مورد استفاده قرار می‌گیرد .( هر چند كه به ظاهر ارزشهای گروهی استفاده می شود ) و كمتر به روشهای یادگیری گروهی از جمله روش یادگیری مشاركتی توجه می‌شود .

 

 

ركود و انفعالی كه برمحیط‌های آموزشی و مدارس كشور ما حكمفرماست نیاز به تجدید نظر در روش‌ها و رویكردهای اداره كلاس را مطرح می ‌كند . مشاركت با فراهم كردن تنوعی كه نیاز هر موقعیت آموزشی است . قابلیت آن را دارد كه مشكل موجود را حل كند .

 

 

یكی از ضروری‌ترین تحولات در نظامهای آموزشی ، تحول در نگرش و تدریس معلمان ومدیران اجرایی نظام آموزشی است . برای دست یابی به چنین تحولی معلمان باید دانش و بینشی صحیح از نظریه‌ها وراهبردهای مختلف آموزشی داشته باشند زیرا نظریه‌ها و ریكردهای تحول آفرین در فرایند اجرا ، با استفاده درست از راهبردهای یاددهی – یادگیری هویت می‌یابند و كارایی و مفید بودنشان مشخص می ‌شود . مسئولان و مجریان نظامهای آموزشی باید باور كنند كه نظریه‌ها و اجرای برنامه‌های درسی عناصری انفكاك ناپذیر هستند و تاثیر متقابل بریكدیگر دارند ،‌نظریه‌ها عمل را هدایت می‌كنند و بالعكس داده‌های حاصل از عمل موجب اصلاح ، رشد و تكامل نظریه‌ها می‌شوند . نظریه‌های تدریس و یادگیری جهت دهنده فكر و نگرش معلمان هستند و چهارچوب عملی آنان را در فرآیند اجرا شكل می دهند . نظریه‌ها

دانلود مقالات

 بدون عمل تفكری است ایستا ، و عمل بدون مبانی نظری ، حركتی كوركورانه است .( شعبانی ، 1382، ص1) .

 

 

امروزه نقش تعلیم و تربیت نسبت به گذشته دگرگون شده است . دیگر برخلاف گذشته نقش آموزش و پرورش فقط تعلیم صرف نیست بلكه به همان نسبت كه بودجه‌های كلان به آموزش و پرورش اختصاص داده می‌شود انتظارات و توقعات از این نهاد نیز افزایش یافته است . مدرسه علاوه بر فراهم آوردن فرصتهای یادگیری باید به فكر رشد همه جانبه دانش آموزان باشد رشد ذهنی ، رشد جسمی ، رشد اجتماعی ، رشد عاطفی و … همه باید مدنظر قرار بگیرند . باید به نقش یادگیری در دانش آموزان بیشتر توجه شود .

 

 

چون وظیفه اصلی و اساسی معلم در تدریس راهنمایی دانش آموزان برای یادگیری است . لذا او باید با استفاده از شیوه‌های گوناگون در موقعیت‌های مختلف ، دانش آموزان را فعالانه با مطالب مورد مطالعه و موقعیت‌های یادگیری درگیر نماید . مشاركت دانش آموزان در فرایند یادگیری آنقدر مهم است كه بعضی از متخصصین تعلیم و تربیت میزان مشاركت دانش آموزان در فعالیتهای یادگیری را به عنوان ملاكی برای ارزیابی معلمین مطرح نموده‌اند .

 

 

در تدریس ، معلم با نقش راهنمائی كه دارد فراگیران را به سوی برنامه‌های درسی فرا می‌خواند و بین فراگیران و محتوای برنامه‌های درسی تعامل به وجود می آید ، از نگاه دیگری كه به امر تدریس می‌كنیم بعد دیگر فعالیتهای متقابل معلم و فراگیر هستند كه معلم نقش برانگیزاننده فراگیر به سوی تجربه و عمل و یا تفكر برای درك مطالب درسی را به عهده دارد .( ادیب نیا ، 1385)

 

 

در كشور ما در دهه‌ی اخیر نقاط ضعف آموزش سنتی بیش از پیش نمایان شده و این امر باعث شده كه متخصصین تعلیم و تربیت روش آموزش گروهی ومشاركتی را پیشنهاد دهند . از جمله علی شریعتمداری ( 1375) با انتقاد از نحوه‌ی تالیف كتب درسی ، به دلیل عدم ایجاد سوالات اساسی در ذهن دانش آموزان برای رسیدن به نوآوری علمی ، عنوان داشت : دگرگونی شیوه آموزشی در مدارس كشور برای بالا بردن سطح علمی جامعه ضروری است . ایشان عنوان می دارند : شیوه آموزش باید به گونه‌ای باشد كه دانش آموزان پس ا ز طی دوره آموزشی در مدارس كشور برای دادن طرح و ایده‌های نوین علمی آماده باشد . معلمان امروز باید نگرشی باز داشته باشند .

 

 

یعنی آماده باشند تا رویكردهای مختلف را بیازمایند و پذیرای اطلاعات تازه درباره یادگیری و یادگیرندگان باشند آنها همچنین باید روشهای مختلف را بكار گیرند تا اینكه كشف كنند كدامیك به نحو بهینه منجر به یادگیری دانش آموزان می‌شود ، معلمان آینده باید از حالت سنتی تغییر یافته به چیزی بدل شوند كه كارل راجرز[5]« تسهیل كننده یادگیری » وكلر[6]« مهندس آموزشی[7] » یا « مدیر اقتضایی [8]» می‌نامند ش( سیف ، 1380)

 

 

روشهای مختلفی برای تدریس وجود دارد یكی از الگوهای تدریس كه در سالهای اخیر مطرح شده الگوی مبتنی بر روش همیاری است . به نظر آلسون كنگ( آقا زاده 1383، ص 93 – 91) در یادگیری از طریق همیاری نقش معلم از « دانای صحنه كلاس به راهنمای عمل » تغییر می‌یابد . دانش آموزان بصورت گروهی به یادگیری اقدام می‌كنند .

 

 

ولی پیشرفت آنان در یادگیری بصورت انفرادی سنجیده می‌شود یادگیری از طریق همیاری دارای نظم و ساختار است و تمركز اساسی‌اش بر اطمینان یافتن از رخ دادن یادگیری است .

 

 

یادگیری از طریق همیاری ،‌مهارتهای برقراری ارتباط دانش آموزان را می‌طلبد و آنها را ارتقاء می‌دهد موفقیت گروه به میزان اثر گذاری تعاملات میان اعضاء گروه بستگی دارد . پیش از آنكه یادگیری از طریق همیاری آغاز شود . دانش آموزان باید برخی مهارتهای مورد نیاز برای تعامل موفق گروهی را بیاموزند ، مهارتهایی نظیر : تعبیر و تفسیر واژگان و جملات برای درك و فهم بهتر و ارائه و دریافت بازخورد – خودداری از مجبور كردن گروه به پذیرش نظرات – ایجاد فرصت برای بیان ایده‌ها ( آقا زاده ، 1383 ، ص 92)

 

 

هرگاه صحبت از روشهای تدریس می‌شود عموماً نحوه تعامل معلم با دانش آموزان مطرح می‌شود اما كمتر به نحوه تعامل دانش آموزان با یكدیگر توجه می شود در رابطه با تعامل دانش آموزان در كلاس درس سه رویكرد وجود دارد : رقابتی – انفرادی – مشاركتی .

 

 

در رویكرد اول آنها می‌توانند با هم در رقابت باشند تا ببینند چه كسی بهترین است .

 

 

در رویكرد دوم دانش آموزان می توانند بطور انفرادی كار كنند ، در این رویكرد معلم مرجع اصلی است ،‌و این مهمترین نقش یادگیری انفرادی است ، در رویكرد سوم دانش آموزان به طور مشاركتی با هم كار می‌كنند و در قبال یادگیری یكدیگر احساس مسئولیت می‌كنند . زمانی كه همكلاسانشان نیاز به كمك داشته باشند به كمك آنها می‌شتابند و موفقیت دیگران ،‌موفقیـت آنها و شكست دیگران ، شكست آنها محسوب می شود ، این رویكرد كه یادگیری مشاركتی نامیده شده ، موجب یادگیری عمیق‌تر و خلاقیت و نوآوری بیشتر در دانش آموزان می‌شود .( شافر[9] ، 2002، به نقل از كرامتی 1384)

 

 

در روش یادگیری مشاركتی برخلاف آموزش سنتی و انفرادی معلم صرفاً یك منبع تسهیل كننده است و دانش آموزان وادار به مشاركت فعال در فرآیند یادگیری می‌شوند ، لذا چنین مشاركت فعالی منجر به یادگیری بهتر و عمیق‌تر مطالب می‌شود . تحقیقات بسیاری امتیازات و برتری‌های روش یادگیری مشاركتی را بر آموزش انفرادی آشكار ساخته‌اند . یكی از این امتیازات تاثیرمثبت آن بر پیشرفت تحصیلی است كه جانسون و همكاران 1981 واسلاوین 1983 به آن پرداخته‌اند .

 

 

با توجه به نتیجه تحقیقات مبنی بر اینكه روش یادگیری مشاركتی در مقایسه با روش یادگیری انفرادی سبب پیشرفت تحصیلی و یادگیری بهتری در یادگیرندگان می‌شود ، اماهنوز مدارس ما به طور جدی به این امر نپرداخته‌اند و پیاده كردن روش یادگیری مشاركتی را وقت گیر می‌دانند ، پس لازم است كه پژوهشها و تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام شود ، تحقیق حاضر و پژوهش‌های دیگر در این زمینه می‌تواند محركی برای جلب توجه متخصصان و برنامه ریزان تعلیم و تربیت كشور در راستای نگاهی تازه به شیوه‌های تدریس باشد ، بنابراین انجام این تحقیق در این زمینه می‌تواند مفید باشد و در جای خود به تحقیقات بیشتر درباره شیوه‌های تدریس بینجامد.

 

 

[1] . Delors

 

 

[2] . Mathews

 

 

[3] . Good Lad & Sirotnik

 

 

[4] .Flavell

 

 

[5] . Carl Rogers

 

 

[6] . Keller

 

 

[7] .Educational Engineer

 

 

[8] . Contingency manager

 

 

[9] .Shafer

 

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

آگاهی مدیران آموزش و پرورش و موفقیت آنها

در نظام آموزشی كشور ما، معمولاً افراد از مسیر معلمی به مناصب و سمتهای مدیریت و رهبری آموزشی دست می‌یابند و از این رو، احتمالاً مفهوم درستی از مدیریت و رهبری در ذهن ندارند. آنها كار مدیریت را از دیدگاه معلمان می‌نگرند. گرچه این نگرش خوب و لازم است ولی كافی نیست. نقش مدیریت و رهبری آموزشی باید با توجه به همه عناصر و عوامل موثر در محیط آموزشی ایفا شود. از این رو، لازم است افرادی كه به مدیریت مراكز و سازمانهای آموزشی گمارده می‌شوند به دانش و معلومات، نگرشها و مهارتهای ویژه‌ای مجهز باشند. (علاقه‌بند، 1372)

 

 

روشن است كه با تربیت مدیران شایسته برای سازمانهای آموزشی می‌توان كیفیت حرفه‌های موجود در جامعه را رشد داد. در صورت انتخاب مدیران نالایق در مراكز آموزشی باید سقوط كیفیت آموزشی وزارت آموزش و پرورش و در نهایت همه رشته‌های آموزش عالی و بالاخره جامعه و تمامی مشاغل موجود در آن را پیش‌بینی كرد.

 

 

مدیریت صرفاً در مفهوم اداره كردن یك سازمان خلاصه نمی‌شود، بلكه یك مفهوم وسیعتر از آن را دربر می‌گیرد، همچون هدایت  كردن و بكارگیری آگاهیهای شكل یافته كه توسل به آنها بازدهی سازمان را افزایش می‌دهد. مدیریت در مفهوم وسیع‌تر آن تخصص خاصی را لازم دارد كه فلسفه و روش و فنون خاصی را می‌طلبد و مستلزم آگاهیهای قبلی مدیران از وظایف مدیریت می‌باشد. (عسكریان، 1376، ص146)

 

 

بنابراین آموزش مدیران سازمانهای آموزشی مناسب‌ترین راه رشد كیفیت آموزش است. زیرا با ایجاد كلاسهای آموزش مدیران در دانشگاهها می‌توان بر میزان تأثیر آموزش دانشگاهی از طریق تأثیر مدیران آموزشی در راهنمایی و نظارت معلمین افزود، و از طرفی دیگر پیچیدگی و وسعت قلمرو وظایف و عناصر متشكله مدارس امروز در مقایسه با مدارس گذشته نیاز به مدیران شایسته را در اولویت قرار می‌دهد.

 

 

 

دانلود مقالات

 

 

 

اهداف تحقیق:

 

 

دوره متوسطه در رشد و شكوفایی استعداد و توانایی و در كسب مهارتهای لازم در دانش‌آموزان نقش اساسی دارد، از این رو مدیران و دبیران این دوره وظیفه خطیر و حساسی را برعهده دارند. مدیران دبیرستان نقش مهمی در موفقیت، كارآمدی واثربخشی نظام آموزش و پرورش دارند. فلیپ كومبز (Philip Kombs) می‌گوید: «اگر قرار است تحولی در عرصه تعلیم و تربیت بوقوع بپیوندد، این تحول و دگرگونی باید از مدیریت آموزش و پرورش آغاز شود.» (عسگریان، 1376، ص141)

 

 

در سطح دبیرستان، آگاهی مدیران از اهداف دوره متوسطه و وظایف مدیریت، آنان را در جهت برنامه‌ریزی، سازماندهی، هدایت و رهبری، هماهنگی و كنترل و ارزشیابی یاری می‌رساند و موفقیت آنان را تا حدود زیادی تضمین می‌كند. هر اندازه آگاهی مدیران از موارد فوق بیشتر باشد، به همان اندازه اثربخشی آنان نیز بیشتر می‌شود.

 

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

روش تحقیق علل گرایش جوانان به مصرف مواد مخدر

امروزه مصرف این مواد و امثال آن، آثار مخرب اعتیاد و قاچاق انواع مواد مخدر بر ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع آسیب رسانده و نه تنها بصورت یك تهدید ملی بلكه فراتر از مرزهای ملی بصورت یك مسئله پیچیده جهانی در آمده كه شعاع مضرات و اثرات زیانبار آن گریبان‌گیر كشورهای بی‌شماری شده است كه شدت و وسعت این بحران كه از گذشته‌های دور بر جامعه جهانی سایر افكنده برحدی كه علاوه بر مسئوولین كشورهای توجه بسیاری از صاحبنظران و كارشناسان مسائل علوم اجتماعی را نیز به خود معطوف نموده و علی رغم رویكردهای جامع و تمهیدات اتخاذ شده در حل و كاهش این معضل در سطح ملی، منطقه‌ای و جهانی، هر روز عملاً شاهد وخامت بیشتر اوضاع و تشدید این مسئله مهم می‌باشیم.

عکس مرتبط با اقتصاد

اما اینكه چرا و چگونه اعتیاد بر مواد مخدر به عنوان مسأله تلقی می‌شود، بیشتر مربوط به نظر افراد و تجربه شخصی آنان است. چرا كه در سالهای اخیر تعداد فزاینده‌‌ای از مدم عام شهرها طرز تلقی بامدار او اغماضی را پذیرفته‌اند و معتقد شده‌اند كه این قوانین هستند كه مواد مخدر را خطرناك جلوه می‌دهند و در نتیجه مسائل مربوطه را نیز پدید می‌آورند. با این وجود در جامعه ما بسیاری از مواد مسأله ساز تلقی می‌شوند زیرا كه اغلب آنها، افراد را ناكار می‌سازند و توانائی آنان را برای ساماندهی امور خویش، اداره زندگی شخصی و خانوادگی دچار اختلال می‌كنند.

 

 

و این مسئله بدان علت است كه با مصرف این مواد، فرد معتاد حرمت ارزش های اخلاقی و جر هنجارهای جامعوی را پاس ندارند و در نتیجه قوانین را زیر پا گذارند و با پرخاش موجبات آزار دیگران را فراهم آورده و در نهایت دست بجرایم و جنایات آشكار یا پنهان مالی یا جانی بزنند.

 

 

اگر این واقعیت را بپذیریم كه انسان موجودی است اجتماعی و ساخته پرداخته بنیادهای فرهنگی، اقتصادی و روابط و مناسبات اجتماعی جامعه‌ای كه در آن پرورش یافته، پس ناچار باید این به این حقیقت كه پدیده‌های ناهنجاری همچون، دزدی، روسپیگری، اعتیاد و … نیز ناشی از مناسبات و روابط حاكم در درون یك جامعه است. به این ترتیب مشخص می‌شود كه اعتیاد نه یك بیماری شخصی. بلكه یك عارضه اجتماعی است. به عبارت دیگر باید در كنار مسائل تاریخی و سیاسی گرایش به اعتیاد ـ كه البته از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است ـ به جنبه‌های اجتماعی و فرهنگی آن نیز توجه كافی مبذول نمائیم و ساده‌انگاری مسئله را تنها در روابط با معتاد و خصوصیات شخصی و روانی

پروژه دانشگاهی

 آن ملاحظه كنیم. چرا كه اعتیاد یك مشكل اجتماعی است و باید در عمق جامعه ریشه‌یابی شود.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

معمولاً واكنش اجتماعی مردم در مورد مصرف مواد مخدر در طول قرون متفاوت بوده و متأسفانه باید به این حقیقت تلخ اعتراف نمود كه اعتیاد را بیشتر یك مسئله شخصی و فردی می‌دانند نه اجتماعی و این در حالی است كه اعتیاد یك مسئله اجتماعی است و نه شخصی. ما هنوز هم در دوره‌ای هستیم كه تصویر یك «معتاد محكوم است»، «مغعتاد مظنون است» و … در جامعه ما بدون اینكه بیان كرده باشند رواج دارد، تا شاید بتوان از شیوع آن جلوگیری كرد و اجرای قوانین را تشدید نمود اگر امروز، نسل جوان دیگر به شعارهای ضد اعتیاد اعتقادی ندارند بدین سبب است كه انواع جدید از مواد و فرا شدهای مخدر در اختیار آنان قرار می‌گیرد.

 

 

بنابراین مسئله گرایش جوانان به مواد مخدر از این نظر اهمیت دارد كه پاره‌ای از عوامل اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی، در زمینه‌های آماده فرد را به سمت اعتیاد سوق می‌دهند. به بیان دیگر «معتاد شدن» ارثی نیست بلكه مجموعه‌ای از شرایط فوق كه دارای ریشه‌های متفاوتی هستند، زمینه ساز اعتیاد می‌شوند. در هیچ موردی كنش اعتیاد از نسل پیشین به نسل پسین به میراث نمی‌رسد، بلكه تنها گرایش بدان است كه می‌تواند جنبه ارثی داشته باشد. بدینسان است كه افراد تحت تأثیر انگیزه‌های جرم زای جامعه در معرض جرم قرار می‌گیرند.

 

 

در نتیجه از آنجا كه شخصیت فرد معتاد محصول كاركردهای زیستی ـ جامعوی است. اهمیت طرخ و پرداختن به این مسئله كه چرا جوانان به سمت اعتیاد كشیده می‌شوند و نقش عوامل اقتصادی و اجتماعی در این میان به روشنی هویدا می‌شود.

 

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)