چون در جامعه ایران از یك سو طلاق امری مكروه و ناخوشایند است و از سوی دیگر موانع قانونی، عرفی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی برای طلاق رسمی در كشور وجود دارد، برخی از خانوادههای ناراضی تن به طلاق رسمی نمیدهند بلکه به نوع دیگری از طلاق روی می آورند که طلاق عاطفینام دارد. دژكام (1390) طلاق عاطفی را این گونه تعریف می كند «در طلاق عاطفی دو نفر به صورت فیزیكی از یكدیگر جدا نمی شوند، بلكه كنار هم زندگی می کنند و شرایطی بر روابط آنها حاكم است كه در طلاق متعارف وجود ندارد”.در واقع طلاق عاطفیتلاشی است برای خلاص کردن خودازرابطه فرساینده ونامطلوب وغیرقابل تحمل که نتیجه آن کاهش کیفیت رابطه و ازبین رفتن پیوندهای عاطفی است.
به عبارت دیگر طلاق خاموش یا همان طلاق عاطفی، نوعی از جدایی است كه زن وشوهربدون این که به طوررسمی ازهم جداشوند،عواطف خودراازهم دریغ کرده وروی ازهم برمی تابند. زن ومردبااین که دریک خانه زیریک سقف زندگی می کنند، باهم کارمی کنند،باهممسافرت می روندو… امادراصل دوانسان بیگانه وبی تفاوت وبی احساس نسبت به هم هستندوهرکدام شان به مسائل وامورزندگی خود سرگرم می شوند. در این نوع زندگی، تنها چیزی كه زوجین را به هم متصل می كند قراردادی است كه در ابتدای زندگی آن را پذیرفته اند.در خصوص تفاوت طلاق رسمی و طلاق عاطفیمونتسکیو درکتاب روح القوانین می نویسد: طلاق رسمی بارهاکردن (که به نوعی همان طلاق عاطفی است) متفاوت است. اولی بارضایت طرفین ازدواج است، ولی دومی یک طرفه وباقهرتوأم است(مونتسکیو،1748).
جدیدترین اطلاعات آماری در ایران و جهان بیانگر افزایش طلاق در جوامع انسانی می باشد. البته در هیچکدام از آمار و اعداد رسمی درصد و میزان طلاق عاطفی به شمار نیامده است. براساس نظر کارشناسان این نکتۀ ریز همان معضل بزرگی است که سبب گمانهزنیها و راهکارهایی میشود که در نهایت نتیجه امیدبخشی به دست نمیدهند(ریحانی و عجم،1381؛ ظهیرالدین و خدایی فر، 1382؛ براملت[4]و موشر،2001؛ مرکز ملی آمارهای سلامتی آمریکا، 1995).تخمین زده می شود در ایران بیش از دو برابر طلاق واقعی و قانونی در كشور، طلاق عاطفی اتفاق میافتد و این یعنی در كنار حدود 14 درصد طلاق قانونی در ایران، حدود 30 درصد طلاق عاطفیرخ می دهد كه اگر طلاق قانونی و طلاق عاطفی با هم جمع جبری شوندبرآورد می شود چیزی در حدود 45 درصد از خانوادههای ایرانی از زندگی خود راضی نیستند(یارقلی ،۱۳۸۹).
رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران معتقد است در ایران میزان طلاق عاطفی بسیار بیشتر از کشورهای غربی است. به اعتقاد وی هر چه امکان عملی طلاق بیشتر فراهم شود، خود به خود از میزان طلاق عاطفی کاسته میشود (موسوی،1389). در واقعبه علت پاره ای موانع اجتماعی، اقتصادی، عرفی و قضایی در کشور ایران طلاق رسمی امری دشوار و پیچیده است وبا موانع بسیار همراه است، در نتیجه میزان طلاق رسمی به نسبت میزان نارضایتی از خانواده کمتر میشود، اما در جوامعی که طلاق امکانات بیشتری دارد و یا موانع کمتری دارد، نسبت طلاق رسمی به طلاق عاطفی بیشتر است.
متأسفانه در ایران هیچ کاری در مورد طلاقهای عاطفی انجام نشده است؛ البته در کشورهای دیگر نیز کار ویژهای در این زمینه صورت نگرفته است و بیشتر برنامهها برای کاهش فشارهای روانی بعد از طلاق بوده است (باستانی، ۱۳۸۹). البته انجام هر گونه مداخله یا پیشگیری در این خصوص منوط به کسب اطلاعات دقیق و علمی در خصوص نرخ واقعی، سبب شناسی، پیامدها و نتایج برای افراد درگیر در این نوع خاص از طلاق می باشد.
فرم در حال بارگذاری ...