در دنیای كنونی بدلیل رشد و توسعه فن آوری های اطلاعاتی و الكترونیكی همواره بر
سرمایه گذاری و بهره گیری از آنها توجه بیشتری به نسبت گذشته می گردد. ازآن جهت كه بایست
این سرمایه گذاری ها با هدف كسب منافع سازمانی و توجیه اقتصادی صورت پذیرد. لذا داشتن
یك برنامه راهبردی ضروری است و بنظر می رسد كه باید از ابزارهای استاندارد و مطمئنی نیز
استفاده شود. ازسویی دیگر مباحث تجارت كشاورزی علی الخصوص بازاریابی كشاورزی امرزوه
به یك قید مهم در فروش محصول و عرضه ورودی های این بخش تبدیل شده و مستقیما با
اهداف كلان امنیت غذایی و استقلال كشورها نیز گره خورده است. بنابراین این پژوهش سعی
در معماری چنین ساختاری را دارد.
دراین پژوهش سعی شده تا با استفاده از نظرات خبرگان به معرفی ساختار واجزاء بازاریابی
محصولات كشاورزی بپردازیم و ضمن تهیه و بررسی فرآیندها، نیازمندی ها، اهداف و انگیزه های
ذینفعان مختلف از این سیستم، معماری ساختاری آنرا به عنوان یك برنامه راهبردی وكلان جهت
توسعه فن آوری اطلاعاتی بمنظور استفاده آتی بدست آوریم. تا انشاءاالله در صورت امكان كشور
از فرآیندهای سنتی رهایی و به سوی الكترونیكی كردن آنها گام جدی بردارد.
این پژوهش براساس روش پیمایشی به شناخت وضع موجود كسب وكار و رابطه میان اجزاء
پرداخته و با بهره گیری از روش پژوهش بنیادی به شناسایی آنها، كسب و تحلیل داده پرداخته و
درخاتمه با استفاده از شاخص های استانداردی كه در بررسی اعتبارسنجی مدل های ارائه شده در
طراحی و معماری سیستم های اطلاعاتی بكار می روند، سنجش اعتبار مدل ها را بررسی نموده
است.
این پژوهش با تاكید بر سه لایه نخست مدل كلان هرم معماری سازمانی و با استفاده از
چهارچوب كلی معماری سیستم های اطلاعاتی زكمن دیدگاه های مختلف هر یك از ذینفعان را
در سه لایه اول مدل زكمن بررسی و محصولات معماری خاصی را برای هر سلول از آن ارائه
نموده است.
فرم در حال بارگذاری ...