داوری از شیوههای پرسابقه در حل اختلافات انسانهاست. تحولات گسترده همانند بسیاری از موضوعات فرهنگی و اجتماعی داوری را احاطه کرده است. داوری در پژوهشهای فقهی، عموماً بر محور شناخت و قطع نظر از تحولات در مسائل داوری انجام یافته است. این نوشتار بر آن است که نگاهی کلی و گذرا به آن تحولات داشته باشد، و بایستگی نوپژوهی را با رویکرد به ماهیت روزآمد داوری اعلام دارد.
اختلاف و کشمکش، از اولین پدیدهها و پیآمدهای زندگی گروهی و جمعی انسانهاست. تفاوت استعدادها و توانمندیهای انسانها از یک سو و غرایز برتریجویی برخی افراد و سلطهطلبی آنها از سوی دیگر، بستر مشاجرات را در زندگی اجتماعی فراهم میسازد. پیدایش نزاع و اختلاف، اگرچه در ابتدا ناخواسته و در مواردی طبیعی است، اما حل اختلاف امری مطلوب و مورد خواست باطنی عموم انسانهاست.
در عرصه اختلاف، آنچه مورد جدال واقع می شود، سرنوشت حق و برخورداری است، و هریک از افراد طرف نزاع، آن حق و امتیاز را از آنِ خویش دانسته و دیگری را غاصب حق میداند، اما در اینکه مسئله باید حل شود، اختلافی نیست. افراد، گروهها، کشورها، و کسانی که در
اطراف اختلاف و درگیریها قرار گرفتهاند، در خاتمه نزاع و برونرفت از اختلاف بهوجودآمده اتفاق نظر دارند. حل اختلافات همانند تمامی مسائل بشری می تواند قانونمند و براساس نظام انجام پذیرد.
کاوش و ارزیابی شیوههای منطقی حل اختلاف، نخستین گام در جهت حل اختلاف بهشمار میرود. آنچه در شیوههای حل اختلاف باید مورد توجه قرار گیرد، سرعت پایان دادن به اختلاف است، زیرا آثار ، ویرانیها، ناامنیها و اضطرابی که شروع جنگ و نزاع به همراه دارد، در ادامه جنگ و اختلاف بیشتر می شود. چنانچه اضطراب و ناامنی تداوم یابد، آثار ویرانگری بر روان انسان، آرامش و امنیت فکری، ذهنی جامعه خواهد گذاشت. این پیآمدهای نامطلوب و گسترده، همواره بیش از پیش متفکران و دانشوران را به جستوجوی شیوههای کارآمد حل اختلاف واداشته است. مسئله داوری و حل اختلاف در متن دین ، با روشهای صلحآمیز نیز تأکید شده است.
برآمد تلاش عقلانی در وضع قوانین حقوقی با هدف حل مخاصمات و رفع منازعات جلوهگر گردیده است. تشکیل دادگاههای قضایی و ایجاد هیئتهای داوری در سطوح مختلف، از اساسیترین راهکارهای بشری با هدف برطرف نمودن نزاع و اختلافات است.
حکمیت از نظر دانش فقه (احکام شریعت) در جایگاهِ قضاوت و شئون حکومت تلقّی شده و با همان رویکرد خاص، مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. تحقیقات فقهی انجامیافته تاکنون بر محور حکمیت از جامعیت خوبی برخوردار بوده است، البته پژوهشهای فقهی، با همه امتیازات علمی که دارد، عموماً در فضای تاریخی موضوعات و گاهی با توجه به ظرف جغرافیایی آنها شکل میگیرد. دور بودن و فاصله حوزههای فکری، پژوهشی در مقولههای دینی، از ماهیت فعلی برخی موضوعات، باعث جدایی محققان از ماهیت و شرایط کنونی برخی موضوعات شده و سبب گردیده است پژوهش در اینگونه موضوعات با پیشینه موجود در بستر تاریخی محصور بماند و تغییرات و تطوّرات آنها از ذهن و اندیشه محققان و اثر تحقیق دور بماند. این نوشتار با نظر به بایستگی نگاهی نو به حکمیت در کاوشهای فقهی، حقوقی نگارش یافته است. نگاهی نو، متوقف بر شناخت ماهیت دقیق فعلی موضوع، و تطوّرات پدیدآمده در موضوع داوری است. از این رو شناخت داوری در مرحله نخست، تحولات آن در مرحله بعد و در نهایت نوپژوهی نسبت به داوری بررسی می شود.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
فرم در حال بارگذاری ...