:
با معرفی تلفن ھمراه، در اوایل دھه ی ھشتاد میلادی به عنوان یک وسیله ارتباطی ھمگانی، سیر صعودی بھره مندی از این گونه سیستمھا با رشد ھمراه بود. با گسترش استفاده از سیستمھای مخابرات سیار و شبکھھای بیسیم، بخصوص در شھرھای بزرگ و مکان ھای پر رفت و آمد، مشکل کمبود ظرفیت نمایان شد. این کمبود با بالا رفتن توقع کاربران در کیفیت و تنوع سرویسھای ارائه شده، نمود بیشتری پیدا کرد. استفاده از مخابرات باند پھن تا حدودی این مشکل را حل کرده است، ولی در اکثر سیستمھای مخابراتی و اطلاعاتی، طراحان با کمبود پھنای باند و افزایش تداخل روبرو ھستند.
استفاده از آنتنھای آرایه ای تطبیقی در سیستمھای مخابراتی بیسیم و سیار سلولی، مشکلات ناشی از تداخل ایجاد شده را کاھش میدھد. با استفاده از آنتنھای آرایھای تطبیقی و تغییر وزن ھا، میتوان الگوی تشعشعی را در جھت سیگنال مطلوب و صفرھا را در جھت سیگنالھای مزاحم شکل دھی نمود. برای دستیابی به الگوی تشعشعی در جھتی خاص و نحوهی كنترل و وزن دھی عناصر آرایه، الگوریتم ھای تطبیقی زیادی وجود دارد. این الگوریتم ھای تطبیقی به دو صورت است:
1- الگوریتم ھایی که نیاز بھ یک سیگنال مرجع یا رشته آموزشی دارند و به اصطلاح الگوریتم ھای مبتنی بر رشته ی آموزشی گفته میشوند.
2- الگوریتم ھایی که نیاز به یک سیگنال مرجع یا رشته آموزشی ندارند و با استفاده از الگوریتم ھای DOA، جھت ورود سیگنال به آرایه تخمین زده میشود و سپس از این اطلاعات در تعیین وزنھای آرایه استفاده میشود، به این الگوریتمھا، الگوریتمھای کور گفته میشود.
با استفاده از الگوریتم ھای مناسب تخمین جھت ورود سیگنال، میتوان به تخمینھای قابل قبولی رسید. با معلوم بودن جھت سیگنال کاربر، دامنه و فاز سیگنالھای دریافتی، باعث تقویت سیگنال مطلوب و تضعیف تداخل میشوند و این خود باعث بھبود عملکرد و افزایش ظرفیت میشود.
فرم در حال بارگذاری ...