وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی مسئله حجاب

 
تاریخ: 04-12-99
نویسنده: فاطمه کرمانی

ثانیاً: «افراد در عمل تا چه میزان به تعریف اسمی واژه «باحجاب» نزدیك می شوند؟»

 

 

اهمیت مسئله:

 

 

قدر مسلم تفاوت تعاریف قراردادی و تحلیلی افراد از واژه «باحجاب» دو گونه مسئله رابرای ما متصور می‌سازد:

 

 

اول اینكه تعاریف دینی موجود از واژه «باحجاب» همگی قابل اجرا و مناسب بوده اما نظام اجتماعی و فرهنگی جامعه، طی مراحل جامعه‌پذیری افراد به درستی نتوانسته این تعاریف را در میان افراد درونی سازد. و یا نظام هنجارساز جامعه دارای عملكرد ضعیفی بوده است به گونه‌ای كه سایر منابع هنجارساز (داخلی یا خارجی) دست به هنجارسازی و ارایه تعاریف جایگزین در این باره زده‌اند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

دوم اینكه این تعاریف قراردادی و دینی آن طور كه باید و شاید مطابق ضرورت‌ها و نیازمندی‌های زمان و مكان از متون دینی استخراج نشده و لذا افراد، خود، دست به تغییراتی در این تعاریف زده‌اند تا آن را با شرایط روز خود منطبق سازند.

 

 

هریك از مفروضات بیان شده كه درست باشد نیازمند بكارگیری تدابیر مناسب در جهت همسان‌سازی نظام كنش افراد و نظام هنجاری جامعه می باشد تا شاهد كاهش انسجام و یگانگی در جامعه نباشیم.

 

 

اهداف تحقیق:

 

 

هدف از انجام این تحقیق كه با دو روش “اسنادی” و پیمایشی صورت می پذیرد یافتن پاسخ‌هایی مناسب به سوالات تحقیق است. همچنین یافتن این پاسخ‌ها می‌تواند ما را در رسیدن، نگاهی واقع بینانه نسبت به بخشی از مسئله اجتماعی «بدحجابی» یاری دهد.

 

 

 

 

 

تعریف مفاهیم:

 

 

تعریف اسمی: تعریف اسمی تعریفی است كه طی آن معنی یك واژه به وسیله صفات مشخصی به طور قراردادی تعیین گردد. (رفیع پور، كندوكاو‌ها وپنداشته‌ها)

 

 

این تعاریف قراردادی است و به همین دلیل چیزی درباره واقعیت بیان نمی كند و لذا نه درست هستند و نه غلط.‌(همان)

 

 

تعریف تحلیلی: گاهی لازم است معانی واژه‌های مورد استفاده (مثلاً در یك پرسشنامه) را قبلاً بررسی كرده و معانی معمول آن واژه‌ها را در گروه یا جامعه مورد نظر تعیین نمود. اینگونه بررسی و تعیین معانی را “همپل”، «تحلیل معنی» و اوپ ، «تعریف تحلیلی» می نامد و تفاوت آن با تعریف اسمی در این است كه تحلیل معنی یا تعریف تحلیلی یك امر قراردادی نیست بلكه یك امر تحقیقی است. یعنی به صورت تجربی بررسی می‌شود كه فلان واژه در بین افراد یك جامعه‌ دارای چه معنی یا معانی است و لذا در تعریف تحلیلی برعكس تعریف اسمی درباره یك امر واقع (واقعیت) صحبت می شود. (همان)

 

 

تعریف اسمی واژه «با حجاب»: دکتر مطهری در کتاب حجاب خود پس از بررسی آیات و روایات و تفاسیر گوناگون به این تعریف می رسد: «برای زن پوشانیدن چهره و دست‌ها تا مچ واجب نیست. حتی آشكار بودن آرایش‌های عادی و معمولی كه در این قسمت‌ها وجود دارد نظیر سورمه و خضاب كه معمولاً زن از آنها خالی نیست و پاك كردن آنها یك عمل فوق‌العاده به شمار می‌رود نیز مانعی ندارد». پس «با حجاب» بودن یعنی مطابقت با این ویژگی‌ها.

 

 

تعریف تحلیلی واژه «با حجاب» : این تعریف شامل آن تعریفی می‌شود كه افراد جامعه آماری به صورت نظری آن را عنوان می كنند و همینطور در عمل آن را انجام می‌دهند.

 

 

 

 

 

فصل دوم

 

 

پیشینه تحقیق

 

 

 

 

 

در این فصل تلاش می‌شود تا حاصل تحقیقات انجام شده در رابطه با این موضوع كه تاكنون انجام شده و نتایج آن قابل استفاده و رهگشا در انجام این تحقیق می‌باشد گردآوری و ارایه ‌گردد:

 

 

 

    • پژوهشی در مجموعه WVS (پیمایش ارزش‌های جهانی) توسط “منصور معدل” از دانشگاه میشیگان و «آزادارمكی» از دانشگاه تهران انجام شده است.

 

 

در این پیمایش با نمونه‌هایی كه از سه كشور «مصر» ، «ایران» و «اردن» گرفته شده است به باورهای دینی دینداری، هویت ملی و ایستارها نسبت به فرهنگ غرب، خانواده و روابط جنسیتی تحلیل و مقایسه شده است.

 

 

نتیجه اصلی كه ایشان از تحقیق خود می‌گیرند این است كه «ماهیت رژیم حاكم» یك عامل مهم برای اختلاف جهان بینی مردم این سه كشور است. بین این سه كشور حكومت ایران، «حكومت تئوكراسی» و «دین سالاری» است. حكومت‌های مصر و اردن و خصوصاً حكومت مصر، سكولار است. به جهت اینكه این حكومت‌ها در درجات متفاوتی از اقتدار طلبی هستند، گروه‌های مخالف بیانات فرهنگی خود را در واكنش به جهت گیری‌های فرهنگی رژیم‌هایشان تنظیم می كنند. به همین علت در ایران جایی كه جامعه تحت تسلط رژیم كاملاً دینی اداره شده است مردم كمتر دینی. كمتر ضد غرب، بیشتر سكولار و بیشتر هوادار ارزش‌های مدرنیسم هستند تا مردم مصر و اردن كه حكومتشان سكولار و به طور قطعی هوادار غرب است.

 

 

پژوهشگران مذكور معتقدند یافته‌های تجربی آنها با پژوهش‌های تاریخی موجود همخوانی دارد. شواهد تاریخی متعدد حاكی از آن است كه جهت‌گیری‌ها و خط مشی‌های فرهنگی دولت نقش تعیین‌كننده‌ای در روند فرهنگی جامعه دارد.

 

 

ایشان موارد مختلفی را از تاریخ كشورهای اسلامی ذكر می‌كنند كه در آنها مداخله فرهنگی حكومت‌های سكولار با ایدئولوژی تهاجمی، سبب سیاسی شدن دین و شكل‌گیری بنیادگرایی اسلامی شده است.

 

 

تحقیق مورد بحث علاوه بر نتایجی در مورد اختلاف جهان بینی مردم این سه كشور اسلامی به نتایجی هم در مورد اختلاف جهان بینی مردم در هر یك از این سه كشور می‌رسد. در این مورد نتایج به دست آمده حاكی از آن است كه عوامل تعیین كننده عبارتند از: تنوعی از صفات اجتماعی پاسخگو مانند پایگاه اجتماعی، اقتصادی، جنس و سن و تحصیلات؛ كه سن و تحصیلات نشانه‌های خوبی برای راستای تغییر فرهنگی هستند.

عکس مرتبط با اقتصاد

پروژه دانشگاهی

 

در عین حال تحصیلات اثر قابل ملاحظه‌تری روی دیدگاه‌های فردی دارد. تأثیر متغیر سن و تحصیلات در این سه كشور یكسان نیست. در ایران پاسخگویان جوان‌تر و دارای تحصیلات بالاتر بیشتر ملی‌گرا بیشتر سكولار و كمتر دینی هستند. در مصر و اردن این اثرات (تأثیر سن و تحصیلات روی دین) قابل توجه و مشخص نیست. جالب است كه در هر سه كشور سطح تحصیلات با اعتماد به مسجد و اعتماد به دولت رابطه معكوس دارد.

 

 

پژوهشگران با قدری احتیاط نتیجه می‌گیرند كه معنی این رابطه منفی در ایران سكولاریسم بیشتر و دینداری كمتر است ولی در اردن و مصر تلاش دینی بیشتر را می‌فهماند.

 

 

 

 

 

 

 

 

محقق می‌خواهد به این سوال پاسخ دهد كه آیا تأثیر تحصیلات تنها بر افراد تحصیل كرده است یا اینكه دامنه نفوذ آن به فرزندان آن‌ها نیز كشیده خواهد شد؟

 

 

نتایج تجربی بیانگر آن است كه دینداری فرزندان خانواده‌های تحصیل كرده به نسبت دیگران از میزان ضعیف‌تری برخوردار است. ولی در هر صورت متوسط دینداری در جامعه ایران بالا و نزد این خانوارها هم بالاتر از متوسط مقیاس دینداری بوده است.

 

 

 

 

 

 

    • دانشگاه ، دین، سیاست : (رجب‌زاده، 1379 200-183)

 

 

این پژوهش می‌كوشد به این سوال اساسی پاسخ گوید كه باورها و ارزش‌های دین در این روایات رسمی و سنتی آن تحت تأثیر فرهنگ دانشگاه چه سمت و سویی پیدا می‌كنند؟ و در جریان این چالش چه باورها و ارزش‌هایی به عنوان راه حل چالش مورد پذیرش افراد قرار می‌گیرد یا قابلیت پذیرش بیشتری می‌یابند؟

 

 

در باب دین ورزی در این تحقیق مولفه‌های گوناگونی مورد توجه قرار گرفته است كه مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: «راه شناخت خدا» ، «جهان بینی»، «نگاه افراد به دین» (سنتی، تجربه درونی، مادی گرایانه، عقل گرایانه). «تلقی افراد از كاركرد معرفت شناختی دین»، «جایگاه روحانیت در دین» ، «مناسك گرایی» ، «تكثرگرایی»، «تفسیرپذیری سكولاریزاسیون».

 

 

ابعاد دین در این پژوهش براساس مولفه‌هایی نوع بندی شده كه در ارتباط با بحث ارزش‌ها و باورهای علم قرار می‌گیرند. برخی از مهم‌ترین یافته‌های این پژوهش را به این شرح می‌توان خلاصه كرد:

 

 

 

    • پاسخگویان به تعدد راه‌های شناخت معتقدند.

 

 

    • دانشجویانی كه از پایگاه اجتماعی اقتصادی بالاتری برخوردارند نظر منفی‌تری نسبت به دین سنتی دارند.

 

 

    • گرایش به سوی مخالفت با نقش سنتی روحانیت و ملازمه آن با دین در دانشجویان مشهود است. و نوعی كاهش باور به مرجعیت روحانیت در شناخت دین وجود دارد.

 

 

    • قبول و موافقت با تكثرگرایی، گرایش كلی جمعیت است و روابط بین متغیرها حاكی از دخالت عوامل درون دانشگاهی و روابط ضعیف با عوامل فرا دانشگاهی است.

 

 

    • در خصوص مناسك گرایی در دین، همانند تلقی سنتی از دین و نگاه به مرجعیت روحانیت نوعی قطب بندی در سطح افراد دانشگاهی (اجتماعی) محسوس است. در این رابطه متغیرهای «پایگاه اقتصادی- اجتماعی» افراد «سطح توسعه یافتگی» منطقه زندگی افراد نقش اساسی دارند. (همان 203-92)

 

 

    • فعالیت‌های مذهبی:

 

 

در تحقیقاتی كه در ذیل عنوان كلی فوق و یا به عنوان جزیی از یك مفهوم كلی‌تر در سال‌های اخیر صورت پذیرفته نكته مهمی مشاهده می‌شود، در مورد عرصه مناسكی دین به خصوص مناسكی كه بخش زیادی از آن جنبه جمعی دارد و با تعامل و پیوند با دیگران همراه است، تعاملات و پیوندهایی كه در خلال آن اجتماع دینی تداوم می‌یابد با این واقعیت جدید در جامعه ایران مواجه می‌شویم كه نوعی تحول از سمت دین و مناسك جمعی به سوی فردگرایی در دین مشهود است.

 

 

محقق پیش بینی می‌كند با رشد تجدد و افزایش سطح توسعه یافتگی عرصه دین فردی در بخش‌هایی از جامعه گسترش بیشتری یابد كه با توجه به گسترش مولفه اصلی آن یعنی تحصیلات در سال‌های آتی انتظار توسعه بیشتر آن می‌رود. (رجب‌زاده، 1380)

 

 

 

    • در تحقیق دیگری كه باعنوان «بررسی عوامل موثر بر رعایت حجاب دانش‌آموزان دختر دبیرستانی یزد» انجام شده است؛ كم بودن تعداد افراد خانواده، تربیت و تولد فرزندان در خانواده‌ عامل موثر بر رعایت حجاب نیستند. سن والدین و سطح تحصیلات پدران تأثیری در رعایت حجاب ندارد هرچند كه سطح تحصیلات مادران موثر است. مادران خانه‌دار و بازنشسته دارای فرزندانی با رعایت حجاب می‌باشند و مادران شاغل در زمینه حفظ حجاب فرزندانشان موفقیت كمتری دارند:

 

 

    • پیشرفت تحصیلی و احساس رضایت از وضع ظاهری در رعایت حجاب موثر است.

 

 

    • برقراری رابطه گرم و صمیمی والدین با یكدیگر و با فرزندان در حفظ حجاب موثر است.

 

 

    • وضع مطلوب اقتصادی خانواده، پایبندی خانواده به فرایض مذهبی، استفاده مادران از چادر مشكی و مقنعه به عنوان فاكتوری موثر در حفظ حجاب فرزندان می‌باشد.

 

 

    • رعایت حجاب در دختران با حجاب با بینش و بصیرت و شناخت دلایل آن بوده است.

 

 

    • تأثیر مدل‌های جدید لباس (مدل‌های جلف) در دختران بد‌حجاب بالا است.(جواد هدایتی 1383)

 

 

    • در مطالعه‌ای كه سازگارنژاد در سال 72 در یكی از مدارس منطقه 8 تهران پیرامون حجاب انجام داده است، متغییر مورد مطالعه «تصور دانش آموز نسبت به حجاب» بوده است. طی این تحقیق از دانش آموزان سوال شده است كه: “با این نظر كه زن می‌تواند با هر لباس و پوشش كه دوست دارد در خیابان ظاهر شود، مهم این است كه قلبش پاك باشد» ؛ 1/55 درصد با این حرف كاملاً موافق با موافق بوده و 2/35 درصد نیز مخالف یا كاملاً مخالف بوده‌اند.

 

 

در مورد موی‌سر در امر حجاب عبارتی با این مضمون مطرح شده است: «بیرون بودن موی‌سر اززیر روسری، مقنعه یا چادر مانعی ندارد» ؛ 6/46 درصد با این عبارت كاملاً مخالف ، 3/21 درصد مخالف و 2/22 درصد موافق یا كاملاً موافق بوده‌اند.

 

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی مسئله اجتماعی بدحجابیبررسی مقایسه ای هوش هیجان كودكان عادی »
 
مداحی های محرم