1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
کارآفرینان در هر جامعه ای از چنان ارزش بالایی برخوردارند که در بسیاری از مواقع بقای آن جامعه را تضمین می نمایند. اهمیت کارآفرینان به دلیل خلق ارزش هایی نظیر کشف دانش جدید، ایجاد تکنولوژی های جدید، بهبود خدمات و محصولات موجود، یافتن راه حل های جدید و خلاقانه جهت تولید کالاها و خدمات متنوع البته با صرف منابع کمتر و غیره می باشد (کمالیان و دیگران، 1389). بنابراین برخورداری جوامع از روحیه كارآفرینی، اصل و اساس پیشرفت اقتصادی كشورها به حساب می آید. در حقیقت علم و دنیای مدیریت با مفهوم روحیه كارآفرینی هویت می یابد. عنصر كارآفرینی با استفاده از حداقل سرمایه و پس انداز و روش های جدید بهره برداری و تركیب بهینه عوامل تولید، كارآیی و اثربخشی بنگاه اقتصادی را به حداكثر می رساند. امروزه سه دلیل مهم برای توجه به مقوله كارآفرینی وجود دارد که عبارتند از تولید ثروت، توسعه تكنولوژی و اشتغال مولد (قاسمی و اسدی، 1389، 14). از سوی دیگر، موقعیت اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی امروز کشور به گونه ای است که حل مشکلات و تنگناها، الگوها و راه حلهای جدید و متفاوتی را طلب می کند. ترکیب جمعیتی جوان کشور، ضرورت ایجاد فرصتهای شغلی و نیز نوسان بهای نفت از جمله عوامل عمده ای هستند که موجب می شوند سیاستگذاران و تصمیم گیران کلان کشور، به منبع درآمد سهل الوصول دیگری به جز نفت بیندیشند و بی شک آن منبع جز ابتکار، خلاقیت و نوآوری چیز دیگری نیست. اکنون در عرصه جهانی، افراد خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان منشأ تحولات بزرگی در زمینه های صنعتی، تولیدی و خدماتی شده اند (حیدری و دیگران، 1390، 147) و اهمیت آنان به حدی است که گاه از آنان به عنوان قهرمانان ملی یاد می شود. این توسعه کارآفرینی است که چرخ های توسعه اقتصادی کشور را به حرکت در می آورد (دلجوی شهیر، 1388) و کارآفرینان موتور رشد اقتصادی جامعه محسوب می شوند و نقش مهمی در ایجاد تغییرات و پیشرفت های اقتصادی در کشورها ایفا می نمایند (Gurol & Astan, 2006). نكته مهمی که در این زمینه نادیده گرفته شده این است كه اكثر تحقیقات صورت گرفته در زمینه كارآفرینی توجه خود را معطوف به فرایند راه اندازی كسب و كار (مرحله بعد از تصمیم گیری) كرده و نسبت به مرحله تصمیم گیری غفلت نموده اند. در واقع، به مرحله تصمیم گیری و به عوامل و عناصری که باعث می شود تا یك فرد تصمیم بگیرد كه از میان گزینه های شغلی مختلف، راه اندازی یك كسب و كار جدید را انتخاب كند، توجه چندانی نشان نداده اند (بارانی و دیگران، 1388، 75).
1-4 اهداف تحقیق
1-4-1 هدف اصلی:
هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی عوامل موثر بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت می باشد.
1-4-2 هدف کاربردی:
استفاده از نتایج تحقیق برای کمک به تقویت روحیه کارآفرینی در دانشجویان
1-5 چارچوب نظری
هر تحقیق به یک چارچوب نظری نیاز دارد. چارچوب نظری مبنایی است که تمام تحقیق بر روی آن قرار داده میشود و یک شبکه منطقی، توسعه یافته، توصیف شده و کامل بین متغیرهایی است که از طریق فرآیندهایی مانند مصاحبه، مشاهده و بررسی ادبیات و موضوع فراهم میشود (خاکی، 1382، 163). بنابر تحقیقات پیشین، نیاز به موفقیت، ریسک پذیری، تحمل ابهام، نیاز به استقلال، مخاطره پذیری و غیره را می توان از طریق آموزش و فراهم نمودن بسترهای مناسب افزایش داد تا در نتیجه کارآفرینی که از عوامل موثر در رشد و توسعه اقتصادی کشور است، افزایش یابد (حیدری، 1386). نتایج تحقیقات جمشیدی فر و همکاران نیز نشان داد که متغیرهای سن، سطح تحصیلات، دریافت وام، موانع اقتصادی، سابقه فعالیت در كارآفرینی، درآمد، كسب مهارت و ریسك پذیری عوامل مؤثر برای علاقه به كارآفرینی بودند كه از متغیرهای سن و موانع اقتصادی، اثر منفی و بقیه متغیرها اثر مثبت داشتند (جمشیدی فر و همکاران، 1389). در نتیجه، پس از شناسایی متغیرهای مناسب باید شبکه ای از روابط میان متغیرها تدوین شود تا بتوان فرضیه های مرتبط با آن را پدید آورد و سپس آزمود. با این تفاسیر، مدل مفهومی تحقیق، برگرفته از مدل بکار رفته در تحقیق «کوئه و همکاران» (2012) به شکل زیر میباشد:
شکل 1-1 مدل تحقیق (Koe et al, 2012, 201)
1-6 پرسشهای تحقیق
1-6-1- سوال اصلی:
عوامل موثر بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کدامند؟
1-6-2- سوالات فرعی:
1- آیا دانش بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارد؟
2- آیا دانش بر نگرش تاثیر دارد؟
3- آیا دانش بر هنجارهای اجتماعی تاثیر دارد؟
4- آیا دانش بر کنترل رفتاری ادراک شده تاثیر دارد؟
5- آیا دانش بر ویژگی های شخصیتی تاثیر دارد؟
6- آیا تجربه بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارد؟
7- آیا تجربه بر نگرش تاثیر دارد؟
8- آیا تجربه بر هنجارهای اجتماعی تاثیر دارد؟
9- آیا تجربه بر کنترل رفتاری ادراک شده تاثیر دارد؟
10- آیا تجربه بر ویژگی های شخصیتی تاثیر دارد؟
11- آیا خانواده بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارد؟
12- آیا خانواده بر نگرش تاثیر دارد؟
13- آیا خانواده بر هنجارهای اجتماعی تاثیر دارد؟
14- آیا خانواده بر کنترل رفتاری ادراک شده تاثیر دارد؟
15- خانواده بر ویژگی های شخصیتی تاثیر دارد؟
16- آیا نگرش بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارد؟
17- آیا هنجارهای اجتماعی بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارند؟
18- آیا کنترل رفتاری ادراک شده بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارد؟
19- آیا ویژگی های شخصیتی بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارند؟
1-7 فرضیههای تحقیق
فرضیه 1- دانش بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارد.
فرضیه 2- دانش بر نگرش تاثیر دارد.
فرضیه 3- دانش بر هنجارهای اجتماعی تاثیر دارد.
فرضیه 4- دانش بر کنترل رفتاری ادراک شده تاثیر دارد.
فرضیه 5- دانش بر ویژگی های شخصیتی تاثیر دارد.
فرضیه 6- تجربه بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارد.
فرضیه 7- تجربه بر نگرش تاثیر دارد.
فرضیه 8- تجربه بر هنجارهای اجتماعی تاثیر دارد.
فرضیه 9- تجربه بر کنترل رفتاری ادراک شده تاثیر دارد.
فرضیه 10- تجربه بر ویژگی های شخصیتی تاثیر دارد.
فرضیه 11- خانواده بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارد.
فرضیه 12- خانواده بر نگرش تاثیر دارد.
فرضیه 13- خانواده بر هنجارهای اجتماعی تاثیر دارد.
فرضیه 14- خانواده بر کنترل رفتاری ادراک شده تاثیر دارد.
فرضیه 15- خانواده بر ویژگی های شخصیتی تاثیر دارد.
فرضیه 16- نگرش بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارد.
فرضیه 17- هنجارهای اجتماعی بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارند.
فرضیه 18- کنترل رفتاری ادراک شده بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارد.
فرضیه 19- ویژگی های شخصیتی بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارند.
1-8 تعریف متغیرها
1-8-1- تعریف مفهومی متغیرها:
دانش: دانش کارآفرینانه ممکن است حاصل آموزش های رسمی ارائه شده در مدارس و دانشگاه ها باشد. همچنین ممکن است از طریق تجربیات مستقیم و یا از طریق اعضای خانواده در اختیار فرد گذاشته شده باشد ( .(Koe et al, 2012
تجربه: تجربه به دست آمده در طی دوران زندگی فرد و همچنین یادگیری و دانش فرد در ارتباط با کارآفرینی سبب می شود که فرد به سوی کارآفرین شدن و تاسیس یک کسب و کار جدید گام بردارد ( .(Koe et al, 2012
خانواده: حضور یک فرد کارآفرین در خانواده سبب افزایش تمایل به کارآفرینی می شود، زیرا این افراد به عنوان یک الگو نقش موثری در این زمینه ایفا می کنند. فردی که به عنوان مثال یک پدر کارآفرین دارد دانش و مهارت های مربوط به شروع یک کسب و کار را بهتر می آموزد و بیشتر به سوی کارآفرین شدن گام بر می دارد (Altinay et al, 2012).
نگرش: نگرش كارآفرینی را به عنوان میل و درك احتمال از شروع یا راه اندازی یك كسب و كار تعریف می کنند (Clarr et al, 2009, 69).
هنجارهای اجتماعی: منعكس كننده ی فشار اجتماعی است كه شخص برای انجام دادن یك رفتار خاص، احساس می كند؛ به عبارت دیگر، شخص در رفتارش گروهی را به عنوان مرجع در نظر گرفته و رفتار خود را با نیازهای آنان تنظیم می كند (Fayolle et al, 2006, 707).
کنترل رفتاری ادراک شده: کنترل رفتاری ادراک شده همان عقاید افراد در چگونگی تسهیل کردن خلق ارزش از طریق تعامل نوآورانه،فعالیت های مخاطره پذیر و اقدامات فعال در محیط سازمانی در نظر گرفته می شود (Fini et al, 2012).
ویژگی های شخصیتی: افراد دارای یک سری ویژگی های شخصیتی و روانشناختی هستند که آنها را به سوی کارآفرینی سوق می دهد. از جمله می توان به ویژگی هایی چون میل به موفقیت، ریسک پذیری، دارا بودن قوه نوآوری، برونگرایی، تطابق پذیری و … اشاره کرد ( .(Koe et al, 2012
فرم در حال بارگذاری ...