امروزه مصرف این مواد و امثال آن، آثار مخرب اعتیاد و قاچاق انواع مواد مخدر بر ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع آسیب رسانده و نه تنها بصورت یك تهدید ملی بلكه فراتر از مرزهای ملی بصورت یك مسئله پیچیده جهانی در آمده كه شعاع مضرات و اثرات زیانبار آن گریبانگیر كشورهای بیشماری شده است كه شدت و وسعت این بحران كه از گذشتههای دور بر جامعه جهانی سایر افكنده برحدی كه علاوه بر مسئوولین كشورهای توجه بسیاری از صاحبنظران و كارشناسان مسائل علوم اجتماعی را نیز به خود معطوف نموده و علی رغم رویكردهای جامع و تمهیدات اتخاذ شده در حل و كاهش این معضل در سطح ملی، منطقهای و جهانی، هر روز عملاً شاهد وخامت بیشتر اوضاع و تشدید این مسئله مهم میباشیم.
اما اینكه چرا و چگونه اعتیاد بر مواد مخدر به عنوان مسأله تلقی میشود، بیشتر مربوط به نظر افراد و تجربه شخصی آنان است. چرا كه در سالهای اخیر تعداد فزایندهای از مدم عام شهرها طرز تلقی بامدار او اغماضی را پذیرفتهاند و معتقد شدهاند كه این قوانین هستند كه مواد مخدر را خطرناك جلوه میدهند و در نتیجه مسائل مربوطه را نیز پدید میآورند. با این وجود در جامعه ما بسیاری از مواد مسأله ساز تلقی میشوند زیرا كه اغلب آنها، افراد را ناكار میسازند و توانائی آنان را برای ساماندهی امور خویش، اداره زندگی شخصی و خانوادگی دچار اختلال میكنند.
و این مسئله بدان علت است كه با مصرف این مواد، فرد معتاد حرمت ارزش های اخلاقی و جر هنجارهای جامعوی را پاس ندارند و در نتیجه قوانین را زیر پا گذارند و با پرخاش موجبات آزار دیگران را فراهم آورده و در نهایت دست بجرایم و جنایات آشكار یا پنهان مالی یا جانی بزنند.
اگر این واقعیت را بپذیریم كه انسان موجودی است اجتماعی و ساخته پرداخته بنیادهای فرهنگی، اقتصادی و روابط و مناسبات اجتماعی جامعهای كه در آن پرورش یافته، پس ناچار باید این به این حقیقت كه پدیدههای ناهنجاری همچون، دزدی، روسپیگری، اعتیاد و … نیز ناشی از مناسبات و روابط حاكم در درون یك جامعه است. به این ترتیب مشخص میشود كه اعتیاد نه یك بیماری شخصی. بلكه یك عارضه اجتماعی است. به عبارت دیگر باید در كنار مسائل تاریخی و سیاسی گرایش به اعتیاد ـ كه البته از اهمیت ویژهای برخوردار است ـ به جنبههای اجتماعی و فرهنگی آن نیز توجه كافی مبذول نمائیم و سادهانگاری مسئله را تنها در روابط با معتاد و خصوصیات شخصی و روانی
آن ملاحظه كنیم. چرا كه اعتیاد یك مشكل اجتماعی است و باید در عمق جامعه ریشهیابی شود.
معمولاً واكنش اجتماعی مردم در مورد مصرف مواد مخدر در طول قرون متفاوت بوده و متأسفانه باید به این حقیقت تلخ اعتراف نمود كه اعتیاد را بیشتر یك مسئله شخصی و فردی میدانند نه اجتماعی و این در حالی است كه اعتیاد یك مسئله اجتماعی است و نه شخصی. ما هنوز هم در دورهای هستیم كه تصویر یك «معتاد محكوم است»، «مغعتاد مظنون است» و … در جامعه ما بدون اینكه بیان كرده باشند رواج دارد، تا شاید بتوان از شیوع آن جلوگیری كرد و اجرای قوانین را تشدید نمود اگر امروز، نسل جوان دیگر به شعارهای ضد اعتیاد اعتقادی ندارند بدین سبب است كه انواع جدید از مواد و فرا شدهای مخدر در اختیار آنان قرار میگیرد.
بنابراین مسئله گرایش جوانان به مواد مخدر از این نظر اهمیت دارد كه پارهای از عوامل اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی، در زمینههای آماده فرد را به سمت اعتیاد سوق میدهند. به بیان دیگر «معتاد شدن» ارثی نیست بلكه مجموعهای از شرایط فوق كه دارای ریشههای متفاوتی هستند، زمینه ساز اعتیاد میشوند. در هیچ موردی كنش اعتیاد از نسل پیشین به نسل پسین به میراث نمیرسد، بلكه تنها گرایش بدان است كه میتواند جنبه ارثی داشته باشد. بدینسان است كه افراد تحت تأثیر انگیزههای جرم زای جامعه در معرض جرم قرار میگیرند.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
نیازهای روزمره ی خود به دسترنج و داشته های همنوعان خود محتاج است به حفظ دارایی و توانایی
خود نیز سخت علاقه مند است، او معمولاً به معاوضه و معامله می اندیشد که برای تنظیم روابط حقوقی
خود ناگزیر به تنظیم قرارداد با دیگران است. قراردادی سودمند و عقلایی که در مقابل آن چه طی توافق
با دیگران به دست می آورد، چیزی را از دست بدهد. به همین جهت وفای به عقد را مطلوب عقل می
داند و همان طوری که می دانیم اصل، در همه پیمان ها، استواری و لزوم وفای به آن هاست که بر پایه ی
تأمین مصلحت اجتماعی و حفظ امنیت تجاری و اقتصادی بنیان نهاده شده و به رسمیت شناخته شده است.
با این وجود اصل لزوم قراردادها نیز مانند دیگر قواعد حقوقی و اجتماعی از گزند ضرورت ها در امان
نمانده است از این رو نباید آن را مطلق پنداشت. بنابراین در مواردی بر این قاعده نیز استثنائاتی وارد شده
می باشند. این معاذیر قراردادی، اصل لزوم قراردادها را » معاذیر قراردادی « است که از جمله آن ها
تخصیص زده و نیروی الزام آور عقد را از بین می برند.
معاذیر قراردادی و استثنائات، عموماً برخاسته از وجدان اجتماعی و فطرت عدالت جوی انسانهاست
و به دلیل سرشت و گوهر وجود فرزندان آدم و یکسان بودن خواستهای درونی او، همین معاذیر کم و
بیش در همه ی نظام های حقوقی وجود دارند؛ البته با چهره های متفاوت و نام های مختلف. مثلاً در نظام
« حقوقی انگلیس، تعذر اجرای قرارداد با عنوان frustration یعنی عدم امکان اجرای قرارداد بحث می »
که منطبق با این موضوع می باشد. در حقوق ایران نیز هر چند » قاعده ی تعذر وفا به عقد « شود و در فقه
ماده قانونی خاصی در مورد معاذیر صریحاً بیان نشده ولی با توجه به مصداق های تعذر می توان گفت این
بحث و بررسی شده است که زادگاه حقوقی این نهاد حقوقی)قوه قاهره( کشور » قوه قاهره « مسئله با عنوان
نام برده می شود. » فورس ماژور « فرانسه می باشد که در این کشور با عنوان
این معاذیر ممکن است از علل شخصی یا قانونی و یا قهری ایجاد گردند و در نتیجه اجرا و انجام
عقد را در مواردی غیر ممکن ساخته و باعث منحل شدن قرارداد شوند. ولی با توجه به علت و دلیل پیش
آمده و یا به عبارتی با دقت در نوع تعذر و ایجاد آن در هر یک از مراحل انعقاد قرارداد تا خاتمه ی آن
2
وضعیت های حقوق مختلفی به وجود خواهد آمد. به عنوان مثال تعذر ممکن است دائم یا موقت باشد و
در هر یک از این حالت ها آثار تعذر و وضعیت های حقوقی ناشی از آن نیز متفاوت خواهد بود. به این
صورت که در حالت دائم بودن، قرارداد منفسخ می شود و در حالت موقت بودن تعذر، ایجاد حق فسخ از
آن ناشی می شود و یا اثرتعلیق قرارداد را به دنبال خواهد داشت. بنابراین اثر معاذیر قراردادی ممکن است
بطلان )تعذر ابتدایی(، انفساخ، انحلال ارادی و تعلیق قرارداد باشد که در این تحقیق به بررسی این مسائل
در حقوق ایران و انگلیس پرداخته شده است.
3
الف بیان مسئله: –
تعذر وفا به عقد زمانی موجب بطلان عقد می گردد که به دلیل وجود علت خارجی قدرت انجام
دادن تعهد از متعهد سلب شود؛ خواه مورد تعهد عین خارجی باشد خواه نباشد و اعم از آنکه عین
خارجی تلف شود یا نشود. در نتیجه، مبحث تعذر اجرای عقد و تعهد در حقوق موضوعه اعم از مبحث
است. » تلف مبیع قبل از قبض «
ماده ی 222 ق.م ایران، در مورد تعذر اجرای مفاد عقد به واسطه علت خارجی بیان شده است،
همچنین لزوم استناد و ارتباط عدم اجرای عقد به شخص متعهد نه فقط از م 222 بلکه از م 222 همان
قانون نیز کاملاً مستفاد می شود. با عنایت به مفاد ماده 222 ق.م باید گفت که تعذر اجرای عقد هنگامی
مصداق پیدا می کند که عقد به طور صحیح واقع شود و اجرای تمام یا قسمتی از تعهد و عقد به سبب
وقوع علت خارجی متعذر می شود.
البته موادی که ارتباط با تعذر اجرای مفاد عقد دارند به این 2 ماده محدود نمی گردد و با توجه به
این که تعذر اجرای عقد صور مختلفی دارد با مواد دیگر ق.م نیز مربوط می گردد. زیرا گاهی این امر به
دلیل تلف مورد معادله می باشد. )م 782 ق.م( وگاهی ممکن است سبب دیگری غیر از تلف مورد معامله
موجب تعذر اجرای مفاد عقد گردد. چنانکه م 242 ق.م ایران بیانگر این مطلب است.
حکم ماده ی 242 ق.م در فقه به خیار تعذر تسلیم موسوم است البته خیار تعذر تسلیم از قواعد آمره
سقوط تمام یا برخی خیارات را می توان ضمن عقد « : بوده و مشمول م 448 ق.م است که اعلام می دارد
نمی شود. » شرط نمود
گاهی هم ممکن است به دلایلی که به متعهدله مربوط است تسلیم و اقباض مورد تعهد متعذر باشد
ولی متعهد قادر باشد تعهد را به شکل دیگر اجراکند. همه مواد و موارد فوق از حقوق موضوعه کشور
ایران می باشد که با توجه به موضوع تحقیق سعی بر آن می گردد تا بررسی و تحلیل این مباحث در
حقوق و قوانین کشور انگلیس نیز صورت گیرد. باشد که این عمل نتیجه اثر بخشی هر چند مختصر در
جهت فهم بهتر و بیشتر دانش پژوهان علم حقوق بنماید.
4
ب سؤالات تحقیق: –
می شود؟
ج اهداف تحقیق: –
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
ترورسیم، پدیده ای است محصول علل مختلف که در عین حال، علت شکل گیری وضعیت های گوناگون محسوب می شود. از دید مناسبات ترورسیم و حقوق بشر، این پدیدار، معلول نقض حقوق بشر و نبود شرایط صلح ماندگار است که خود نیز با عملیات و اقدام، به نقض بسیاری از حقوق اساسی بشر فردی و همگانی منجر می گردد و در درجه اول، حق بر صلح و آرامش همگانی بشر را در معرض تهدید قرار می دهد [7]
تروریسم از جمله مفاهیمی است كه ریشه در فرهنگ غرب دارد و برگرفته شده از كلمه «Terreur» به معنای قتل سیاسی و بهوسیله اسلحه است و در ادبیات فرانسه به معنای ایجاد و القای خوف و وحشت به شیوههای غیرقانونی جهت تأثیرگذاری بر قدرت سیاسی آمده است.
ترور و تروریسم از جمله واژههایی است كه برای تعریف آن اجماع نظر بین اندیشمندان و نظریهپردازان وجود ندارد.
با اینکه شورای امنیت در قطعنامه های ضدتروریسیتی، تروریسم را تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی شمرده است، با این حال پوزیتیویسم حقوقی مانع از آن نیست که شورای امنیت به رعایت الزامات و برآیندهای طبیعی و منطقی این شناسایی خود فراخوانده شود و جامعه ی مدنی جهانی، مسئله ی «شناخت علل تروریسم» را به منظور «تقدمبخشی به پیشگیری» در دستور کار ملل متحد و سایر سازمانهای بین المللی برجسته سازد (ایگلسیاسبرلانگا، 1389؛ 30ـ24).
مقوله تروریسم از مسایل مستحدثه فقهی می باشد به همین جهت در کتب فقهای متقدم از احکام آن سخنی به میان نیامده است، علمای متاخر نیز کمتر به این موضوع پرداخته و کتب معدودی را در مورد تروریسم و احکام جاری آن به رشته تحریر درآورده اند، لذا بیشتر کتاب ها در خصوص تروریسم یا ترجمه از منابع علمی غربی بوده و یا در حوزه علوم سیاسی از منظر یک فرد سیاسی مورد نگارش قرار گرفته؛ که بخش قابل توجهی از این کتاب ها به بررسی لغوی ریشه کلمه تروریسم پرداخته و برخی از متون نیز پس از بررسی علل و عوامل وقوع تروریسم راه کارهایی در خصوص مبارزه با آن ارائه کرده اند و به ندرت در خصوص احکام فقهی و حقوقی آن مطالبی بیان کرده اند.[8] در منابع فقهی مکتب شیعه و آرای فقهای عظام بر حرمت ترور و قتل پنهانی تأکید شده است؛ به عنوان نمونه قرآن مجید در آیه کریمه 33 سوره مبارکه أسراء حرمت قتل نا به حق را بیان داشته «نفسی را که خداوند حرام نموده جز به حق نکشید» و نیز در حدیثی از امام صادق (ع) در پاسخ یکی از اصحاب خود در مورد قتل دشنام دهنده به امام علی (ع) پرسیده بود آمده است: ای ابوالصباح، این ترور است و رسول خدا صلی الله علیه و آله از ترور [فتک] نهی فرموده است. ای ابوالصباح، اسلام ترور را در بند قرار داده است (بروجردی، 413، 1387). وجود منابع متعدد در اسلام تردیدی در تحریم ترور از نظر دین باقی نمی گذارد، لیکن بحث در این موضوع است؛ آیا تروریسم که با برخی از مفاهیم فقهی مانند فتک، اغتیال، ارهاب، بغی و محاربه مشابهت و ترادف دارند از نظر حکم فقهی نیز مشابهت دارند یا خیر؟ و حکم اسلام در کدام یک از عناوین ذکر شده شامل تروریست می شود؟
حقوق بشر از مفاهیمی است که پس از جنگ جهانی دوم چنان سرعت و قدرتی گرفت که کمتر کسی در راستای مخالفت با آن سخنی گفته است؛[9]به گونه ای که در حال حاضر، انکار حقوق بشر نشانگر تحجر بوده و موجب طرد از جهان مدرن تلقی می شود. در واقع به چالش کشیدن آن، قدرتی در حد خود آن می خواهد که در حال حاضر این قدرت تنها در اختیار خود آن است (افتخاری راد، 1383؛ 27). مروری بر خاستگاه حقوق بشر مدرن و ادعاهایی که از زبان طرفداران آن شنیده می شود، با دیدگاهی شاید بدبینانه، ما را به سمت این عقیده سوق میدهد که حقوق بشر، حقی متعلق به تمام بشر نیست، بلکه برخاسته از فرهنگ جهان غرب و در پی جهانی کردن ارزشها و فرهنگ خاستگاه غربی است.[10]این امر در مناطقی از جهان که دارای پیشینه ای غنی می باشند، واکنشهای شدید را ایجاد نموده است. این واکنشها در بسیاری از موارد، از کنترل خارج شده و شیوه های خشونت آمیز به خود می گیرد و از آنجا که شدیدترین این واکنشها از طرف غنی ترین ملتها و مذاهب صورت گرفته است، در قرن بیست و یکم شبهه ی تروریسم مذهبی، آرامش را از غرب سلب نموده است. تروریسم و تأثیر آن بر حقوق بشر موضوع جدیدی نیست.[11]حتی پیش از جنگ جهانی دوم نیز تلاش هایی برای نشان دادن مشکلات ناشی از تروریسم در عرصه ی حقوق بین الملل صورت گرفت. در 16 نوامبر 1937 جامعه ی ملل، کنوانسیون پیشگیری و مجازات تروریسم را به تصویب رساند. این نخستین تلاش بین المللی برای تعریف «اقدام تروریستی» بود و از آن زمان تاکنون، تعریف تروریسم همچنان به عنوان دشوارترین موضوع برای تمام دست اندرکاران معاهدات ضد تروریسم باقی مانده است (کاریما، 2001). تروریسم به دو صورت بر حقوق بشر تأثیر مستقیم دارد: اولاً عمل تروریستی بر دخالت آشکار در حقوق اساسی بزه دیدگان است.[12]به طور خاص اقدامات تروریستی حق بر حیات و تمامیت جسمانی و روانی را تحت تأثیر قرار می دهد؛ ثانیاً واکنش دولتها به عمل تروریستی و یا به یک تهدید تروریستی به نحو اجتناب ناپذیری با حقوق اساسی شهروندان در تضاد است. معهذا تروریسم در تقابل با حقوق بشر است اگرچه برخی دولتها با توجیه مبارزه با تروریسم، حقوق بشر را نقض می نماید (نقدی، 1375). اما وهابیون مخالف دیدگاه حقوق بشر و فقه و حقوق اسلامی هستند و در منظر وهابیون تروریسم نوعی جهاد محسوب می شود در تعریف وهابیت هم باید گفت که وهابیت جنبشی مذهبی است که محمدبن عبدالوهاب در قرن هجدهم در نجد عربستان بنیان گذاشت و از سال 1744 مورد پذیرش خاندان سعودی قرار گرفت. عوامل شکل گیری فرقه وهابیت مانند برخی از فرقه های دیگر، ریشه در مبانی و عملکرد رهبران و بنیانگذاران آن دارد. بر این اساس لازم است مبانی و عملکرد بنیانگذار این فرقه بررسی شود. این فرقه منسوب به “محمد بن عبدالوهاب” از مردم “نجد” است که در سال 1115 ق در شهر عیینه متولد شد که پدرش در آن شهر قاضی بود. وی از کودکی به مطالعه کتاب های تفسیر و عقاید در حدیث سخت علاقه داشت و فقه حنبلی را نزد پدر خود که از علمای حنبلی بود آموخت. محمد بن عبدالوهاب از آغاز جوانی، بسیاری از اعمال مذهبی مردم “نجد” را زشت می شمرد[13]. بنابراین ما در این پژوهش به دنبال این هستیم تا با بررسی امنیت جهانی و تروریسم مبتنی بر عقاید وهابیون و فقه و حقوق اسلامی و حقوق بشر به این سوال پاسخ دهیم که آیا امنیت جهانی با نظر بر تروریسم بین عقاید وهابیون و نظر فقه و حقوق اسلامی و حقوق بشر تفاوت وجود دارد یا خیر؟
امروزه مبارزه با پدیده ی تروریسم به یک امر مبتلا به نظام بین المللی مبدل گردیده است؛ چرا که وضعیت نا به سامان ناشی از وقوع آن نه تنها موجب خدشه دار شدن امنیت انسانی شده، بلکه صلح و امنیت ملی و بین المللی را مورد هجمه ی خود قرار داده است. بنابراین با چنین شرایطی به نظر می رسد تنها عزم راسخ جهانی می تواند به مثابه راهبردی ویژه در مبارزه با تروریسم تلقی گردیده و موجبات رفع شکافهای موجود در این رابطه باشد.[14]با این حال، یکی از مسائلی که همیشه از دید اذهان جهانی مورد اهتمام بوده و متأسفانه هیچگونه هنجار مؤثری در مبارزه با نقض آن مقرر نگردیده، مسئله ی «امنیت جهانی» می باشد که با تهدیدات ناشی از ارتکاب اقدامات تروریستی اغلب با چالشهایی مواجه است.[15]از این رو، تحقق امنیت جهانی زمانی قابل دسترسی است که در بسیاری از چالشهای بین المللی به ویژه تهدیدات ناشی از تروریسم، دولتها ضمن توافق نظر در امر مبارزه، و ضمن مساعدت و همکاری با سازمانهای بین المللی، شکاف موجود را از طریق اجماع در پذیرش استاد بین المللی در نیل به جهانی عاری از هر گونه ناامنی و تهدید مرتفع کنند. به علاوه، امروزه تحقق صلح عادلانه ی جهانی به مثابه حلقه ی مفقوده در چالشها و هنجارهای بین المللی مستلزم توجه بیش از پیش به آن است که این امر نه تنها موجب رفع ناهنجاریهای ملی و بین المللی بوده، بلکه با اجرای آرمانها و اصول مقرر در منشور ملل متحد شرایط تحقق صلح عادلانه ی جهانی را فراهم می آورد. همچنین، لازم به ذکر است در این راستا نظام اسلامی به دلیل عدالت محور بودن آموزه های متقن خود، دارای راهبردهایی جهت استقرار امنیت جهانی بوده که به عنوان غایت و هدف در تعیین شیوه ها و مجاری تنظیم روابط جمعی به شمار می آید و از نظر تحلیلی جلوه ای بارز در تبیین و تصدیق گفتمان صلح عادلانه محسوب می گردد.[16]از این رو، امنیت جهانی در صورت اتکا بر پایه آموزه های اسلام به مثابه صلح اسلامی تلقی شده که رسالتی فراگیر در کل جامعه بشری دارد. از این رو پژوهش در این زمینه دارای اهمیت ویژه می باشد.
در زمینه پژوهش حاضر مطالعاتی چند انجام شده که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:
محمدزاده (1391) پژوهشی را با عنوان تروریسم و جهاد از منظر فقه اسلامی با رویکرد تفکیک گروه های جهادی و تروریستی انجام دادند و نتیجه را چنین بیان کرد که بیداری ملت ها باعث به خطر افتادن منافع دول سلطه گر در این کشورها گردیده و استکبار جهانی را بر آن داشته تا به انحاء مختلف از جمله ایجاد انحراف در مسیر و هدف مبارزات رهایی بخش و شبیه سازی گروه های تروریستی در برابر جنبش های آزادی بخش، این حرکت ها را مهار نماید. استکبار جهانی از طریق سلطه رسانه ای معیارها و مرزبندی دقیق جدایی دو پدیده تروریسم و جهاد را قلب نموده و اجازه نمی دهد حقایق موضوع آن گونه که هست ارائه گردد. لذا اکثریت افکار عمومی جهان مبارزه گروه های آزادی خواه و جهادی را تروریستی و مقابله با آنها را مشروع می دانند، همچنین اقدامات تروریستی را تلاش برای آزادی و مبارزه با تروریسم خلاف مردم سالاری تلقی می کنند.[17]بنابراین جداسازی گروه های جهادی که مبارزات آنها برآیند اراده ملتهایشان است از گروه های تروریستی که مشروعیت ندارند ضروری است.
کارگری (1390) پژوهشی را با عنوان تروریسم و حقوق بشر انجام داد که نتایج حاصل از پژوهش چنین بود که اگر جنبش حقوق بشر در امید واقعی برای حقوق بین الملل و کشورهای جهان است، بایستی استعارات وحشی، قربانی و منجی را از میان بردارد.[18]تلاش در راستای ایجاد جهانی متحد و یکدست بر مبنای فرهنگ غرب و جهانی سازی حقوق بشر به شیوه های غربی، راه به جایی نخواهد برد.
نمامیان و سهراب بیگ (1390) پژوهشی را با عنوان مبارزه با تروریسم؛ راهبردی مؤثر در تحقق صلح عادلانه جهانی انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که تروریسم در جهان، اگر چه با برخی از مسلمانان نیز پیوند خورده است، اما عامل اصلی آن تبعیض، بی عدالتی، ظلم و
استثمار غرب در سطح جهانی بوده است که برخی افراد را به شیوه های آنومیک و انحرافی کشانده است.[19]این مسأله هرگز به معنای توجیه تروریسم در جهان نیست، بلکه بر عکس، می توان آن را نتیجه ی عملکرد غرب و برخی از عوامل منحرف و مستبد در سایر نقاط جهان و از جمله جهان اسلام دانست. با چنین برداشتی، می توان تروریسم جهانی را نوعی از سیاست جدید جهانی که برای سرکوب ملتهای بپا خاسته در برابر ظلم و استکبار واقعی به کار گرفته می شود، دانست.
طارمی (1390) پژوهشی را جهت بررسی فقهی اقدامات تروریستی در جوامع اسلامی انجام داد در این پژوهش پس از ذکر چهار مؤلفه مشترک اقدامات تروریستی (خشونت، تنش زایی و ارعاب، هدف نامشروع، فعل غافلگیرانه، مخفیانه و ظالمانه) از منر فقه، مشروعیت یا عدم مشروعیت آن مورد بررسی قرار گرفته است.[20]محاربه، فتک، غدر و بغی از جمله ابواب فقهی است که به این موضوع پرداخته است. پس از بررسی حکم اقدامات تروریستی علیه مسلمانان و کفار، این مسئله بررسی شده است که آیا ترور با اهداف مذهبی ـ که امروزه، غرب در صدد ترویج آن، میان مذاهب و فرق اسلامی است ـ در فقه، امری مشروع تلقی شده است یا خیر؟ سپس در پاسخ به هجمه های تبلیغاتی وسیعی که از سوی غرب با حربه تروریستی نشان دادن اسلام به سبب تجویز عملیات استشهادی؛ مبانی و دلایل جواز عملیات استشهادی در فقه را بررسی نموده، به بررسی تفاوت آن با تروریسم انتحاری پرداخته شده است.[21]
[1] . ساعد، 1390: 201؛ کوشا و نمامیان، 1387: 234
[2] . افتخاری راد، امیر هوشنگ، (1383). «پست مدرنیسم و حقوق بشر»، در: حقوق بشر در جهان امروز (مجموعه مقالات)، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ نخست.
[3] . گلدوزیان و نمامیان، 1389: 188- 184.
[4] . بروجردی، آقاحسین طباطبایی (1380). منابع فقه شیعه، جلد 31، چاپ اول، قم، انتشارات فرهنگ.
[5] . نقدی، حجت (1375). حقوق بین الملل و مبارزه با تروریسم، پایان نامه ی کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی.
[6] . ساعد، 1390: 203-202
[7] . نمایان، 1388؛ 155ـ145
[8] . جلالی، محمود و امیر مقامی، (1389)، “روند جهانی شدن حقوق کیفری و تأثیر آن بر حقوق ایران”، فصلنامه حقوق (مجلة دانشکده حقوق و علومسیاسی دانشگاه تهران)، شماره 7
[9] . دهشیری، محمدرضا (1390)
[10] . دوئرتی، جیمز و رابرت فالتزگراف (1383)
[11] . رضویفرد، بهزاد (1390).
[12] . رمضانیفرانی، محمدعلی (1389).
[13] . داور، 1373
[14] . بشیر حسن (1390)، “بیداری اسلامی
[15] . رمضانیفرانی، محمدعلی (1389)
[16] . دهشیری، محمدرضا (1390)س
[17] . بریسک، آلیسون (1390)
[18] . توحیدیفرد، محمد (1380)
[19] . جاوید، محمدجاوید (1388)
[20] . جلالی، محمود و امیر مقامی، (1389)
[21] . حسینخانی، الهام (1389)
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
در این تحقیق در نظر است موانع كارآفرینی از ابعاد سه گانه رفتاری ، ساختاری و محیطی مورد بررسی قرار گیرد و سپس با استفاده از متون علمی و مصاحبه با خبرگان، موانع شناسایی شده و سرانجام از طریق پرسشنامه نظر سنجی در یك نمونه آماری 50 تایی در میان فارغ التحصیلان رشته مدیریت موانع مزبور اندازه گیری گردد .
هدف اساسی این پرسشنامه استخراج و تعیین عوامل رفتاری ، ساختاری و محیطی می باشد كه در مسیر توسعه كارآفرینی سازمانی ایجاد مانع میكنند.
مدل مفهومیتحقیق ، مدل سه شاخگی است كه كلیه موانع كارآفرینی را در قالب سه شاخه: موانع رفتاری ، موانع ساختاری و موانع محیطی با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه مورد بررسی قرار داده كه داده های تحقیق با استفاده از آزمونهای آماری در بخشهای بعدی منعكس گردیده است. باشد تا با شناسایی و تبیین مشكلات و موانع كارآفرینی در میان این قشر، گامی در جهت گسترش و رشد كارآفرینی برداشته شود.
1-3- اهمیت موضوع :
نگاهی هرچند اجمالی به شرایط خطیر امروز کشورمان و با توجه به تاثیرات انکارناپذیر پارامتر های اقتصادی از قبیل نرخ بیکاری نیروی
متخصص و همچنین ساده و اثر بی چون و چرای آن بر مشروعیت سیاسی ، اهمیت موضوعاتی از قبیل کار آفرینی را هر چه بیشتر آشکار می کند .
1-4- اهداف تحقیق:
اهداف تحقیق را می توان به دو بخش هدف اصلی و فرعی تقسیم نمود :
1-4-1- هدف اصلی:
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
پذیرش اجتماعی به طور تنگاتنگ با خود نمایشگری )فرآیندی كه به واسطه آن فرد به منظور نظارت و كنترل تأثیر سایرین روی خود تالش میكند(، مرتبط است. بهگونهای كه هر قدر این نگرانی از خود نمایشگری بیشتر باشد، به احتمال بیشتری فرد از راهبردهای محافظت از احساس خود یا بهزیستی استفاده میكند. این راهبردها میتواند به طور وسیع برای محافظت ازمن یا ارتقاء من به كار گرفته شوند. یعنی رفتارهایی كه برای ایجاد تصویری مطلوب طراحی شده و كنشوری آنها بهبود بدن و تصویری متناسب از خود است)آگاه هریس، جان بزرگی و گلچین، .)1391
از آنجا كه امروزه داشتن ظاهری مناسب در فرهنگ و جوامع غربی و شرقی رواج یافته است )اكلوند وبیانکوف2،.)2000 پژوهشها نشان میدهند كه بسیاری از افراد به ویژه زنان برای
. Mott & Lumsden . Eklund & Bianco
4
دستیابی به ظاهرمتناسب وكاهش وزن از رفتارهای غذا خوردن استفاده میكنند )فورمن هافمن1، .)2004
در واقع چاقی و اضافه وزن یک بیماری و ناهنجاری با اهمیت اجتماعی و اقتصادی است. این امر در اثر عدم تعادل انرژی در طی یک دوره ی زمانی است. علت این عدم تعادل انرژی كه در نهایت منجر به چاقی و اضافه وزن می شود، تركیبی از چند عامل مختلف است و می تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد )پتکووا2 و همکاران، .)2014
چاقی عامل مهمی در افزایش مشکالت روانشناختی است. برای مثال استورچ3 و همکاران )2007( در مطالعه ی خود بیان كرده اند كه مسخره شدن توسط دوستان به خاطر چاقی به شکل مثبت و معناداری با عالیم درونی شده و برونی شده ای كه توسط والدین گزارش شده است، ارتباط دارد. با توجه به اهمیت بحث چاقی و تأثیراتی كه می تواند بر رفتارهای روانشناختی افراد داشته باشد، می توان این مسئله را از مسائل حائز اهمیت در پژوهش های روانشناسی دانست، چرا كه عوامل مختلف روانشناسی از جمله اضطراب4، افسردگی5، خشم6،
خودپنداره7 و خودناتوان8 سازی می توانند بر رفتار خوردن و شاخص توده بدنی در افراد تأثیرگذار بوده و آن را تحت تأثیر قرار دهند. در ادامه به شرح مختصری در زمینه مفاهیم هر كدام از این مشکالت روانشناختی می پردازیم.
. Forman Hofman
. Depression . Anger . self-concept . self-handicapping
5
اضطراب یک احساس منتشر بسیار ناخوشایند است كه اغلب با عالئم دستگاه اتونوم )مثل اسهال، احساس سرگیجه و سبکی در سر، تعریق مفرط، تشدید رفلکس ها و غیره( همراه می شود )احمدی و همکاران، .)1392 از سوی دیگر افسردگی اختاللی است كه با كاهش انرژی و عالقه، احساس گناه، اشکال در تمركز، بی اشتهائی و افکار مرگ و خودكشی مشخص می شود و با تغییر در سطح فعالیت، توانائی های شناختی، تکلم، وضعیت خواب، اشتها و سایر ریتم های بیولوژیک همراه است. افسردگی منجر به اختالل در عملکرد شغلی، روابط اجتماعی و بین فردی می شود )ایلدرآبادی و همکاران، .)1383
خشم هیجان خطرناكی است، زیرا در پی تخریب و از بین بردن آن چیزی یا كسی است كه سازوكار آن را مانعی بر سر راه خود می داند. افزایش فشار خون و ضربان قلب و تحریکات بدنی ناشی از خشم ممکن است برای فرد خطرناک باشد. خشم اگر هم ابراز نشود و درون ریز شود، خصومت را در درون فرد افزایش می دهد و به عملکرد او در موقعیت های بین فردی و اجتماعی و سازگاری با دیگران، دستیابی به اهداف، زندگی خانوادگی و موقعیت های شغلی آسیب می زند )هاشمیان، شفیع آبادی و سودانی، .)1387
مفهوم خودپنداره، یک مفهوم چند بعدی است كه اشاره به ادراک فرد از خود در رابطه با ویژگی هایی مانند: تحصیالت، نقش های جنسی و جنسیتی، وضعیت ظاهر جسمانی و موارد دیگر دارد. مفهوم خودپنداره با مفهوم عزت نفس و احساس خشنودی از زندگی ارتباط نزدیکی دارد )رئیسون و همکاران، .)1393
خودناتوان سازی فرایندی را توصیف می كند كه عزت نفس فرد را در مواجهه با خطرات بالقوه حفظ می كند. از نظر برگالس و جونز)1978( 1 خودناتوان سازی شامل هر فعالیت یا مجموعه ای از عملکردهاست كه فرد آن ها را به كار می گیرد تا فرصت ها را برای خارجی جلوه دادن شکست افزایش دهد و یا بهانه و عذری برای شکست خود فراهم نموده و موفقیت را به عوامل درونی نسبت دهد )فاتحی زاده و همکاران، .)1387
با توجه به مسائل مطرح شده و اهمیت اختالل خوردن و شاخص توده بدنی 2)BMI( از جمله مسائل و مشکالت روانشناختی، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سئوال است كه نقش متغیرهای اضطراب، افسردگی، خشم، خودپنداره و خود ناتوان سازی بر اختالل خوردن و شاخص توده بدنی )BMI( چیست؟
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)