وبلاگ

توضیح وبلاگ من

تعیین شیوع اختلال بدشکلی بدن و میزان همایندی آن با اختلال افسردگی اساسی، وسواس فکری-عملی، اضطراب اجتماعی و اختلالات …

درک از زیبایی یک مفهوم ذهنی است و وابسته به اشخاص، متفاوت است و در فرهنگ‌های مختلف در مورد مشخصه‌های زیبایی تعاریف متنوعی وجود دارد (کوگان، به نقل از باهن و همکاران، 2002). ادراک و نگرش فرد نسبت به بدن خود، بخشی از ارزیابی فرد از خودش را تشکیل می‌دهد. اما نکته اینجاست که این بخش، سهم مهمی در خود ارزیابی فرد دارد. از آنجایی که ظاهر، بخش مهمی از هویت فرد در موقعیت‌های اجتماعی است و بلافاصله در برخورد با دیگران نمایان می‌شود، بنابراین اهمیت این سازه بسیار بارز است و تاکید جامعه و رسانه‌های عمومی بر جذابیت ظاهری، افراد را به این مسئله حساستر می‌سازد و از طرفی، ارزیابی منفی از سوی دیگران منجر به احساس نارضایتی فرد از ظاهرش می‌گردد و افزایش و تشدید این نارضایتی فرد را مستعد اختلالات بالینی می‌نماید(فیلیپس، 2005).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

بر طبق مطالعات انجام شده تقریبا هر فردی جنبه‌هایی از ظاهرش را دوست ندارد و دلش می‌خواهد آن‌ها به‌گونه‌ای دیگر باشند. نارضایتی در مورد ظاهر به طور شایعی می‌تواند اتفاق بیفتد. یک زمینه یابی در سال۱۹۹۷ نشان داد که بیشتر از نصف زنان(56%) و تقریبا نصف مردان (43%) اعلام کردند که به طور کلی از برخی اعضای بدن خود راضی نیستند (فیلیپس و همکاران، ۱۹۹۷). و یک مطالعه گسترده در ایالات متحده نشان داد که 4/87 درصد از شرکت کنندگان نگرانی درباره ظاهرشان را گزارش دادند (کورن و همکاران، 2008). این داده‌ها نشان می‌دهند که نارضایتی و اشتغال ذهنی با ظاهر در جمعیت عمومی بسیار رایج است و تصور خوب از ظاهرخود نداشتن و اشتغال ذهنی با آن، فقط یک حساسیت کوچک نیست بلکه می‌تواند تبدیل به یک اختلال روانی گردد. نگرانی در اختلال بدشکلی بدن، منعکس کننده همین نگرانی طبیعی از ظاهر می‌باشد که تشدید یافته است (فیلیپس، ۲۰۰۵) و باید اختلال بدشکلی بدن را از نگرانی‌های افراد عادی و رایج درباره ظاهر افتراق داد. در اختلال بدشکلی بدن افراد اشتغال ذهنی مداومی درباره ظاهر جسمانی خود دارند و علی رغم طبیعی بودن ظاهر جسمانی، ترس مفرطی از زشت یا غیر جذاب بودن خود گزارش می‌کنند. در صورتی که تعداد اندکی از بیماران مبتلا به این اختلال، نقص‌های بسیار جزئی یا گاهی حتی ظاهر طبیعی دارند، اما نگرانی، بسیار عذاب آور و شدید است و با این نقص‌ها اشتغال ذهنی دارند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۰). ریشه این اختلال در باور یا ترس فرد از جذاب نبودن یا حتی نفرت انگیز بودن است. این نگرانی اغلب بر جنبه‌هایی از بدن مثل قد، وزن، و نازیبایی چهره و غیره متمرکز می‌شود. در بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن، اشتغال ذهنی سبب ناراحتی چشمگیر یا تخریب حوزه‌های عملکردی مهم بیمار می‌شود(فیلیپس،2009).

 

 

از طرفی، اختلال بدشکلی بدن خیلی مدرن به نظر می‌رسد. اختلالی وسواسی نسبت به ظاهر، که زائیده این عصر رسانه‌ها است. اما تقریبا حدود یک قرن از توصیف اختلال بدشکلی بدن می‌گذرد. برای توصیف علائم اختلال بدشکلی بدن، اصطلاح بدشکلی هراسی برای اولین بار در سال۱۸۸۶ توسط مورسلی، یک روانپزشک ایتالیایی استفاده شد. این اصطلاح یک لغت یونانی است و به معنی زشتی به ویژه زشتی چهره می‌باشد، که اولین بار در تاریخ هرودت به کار رفته است و هنوز هم بعضی مواقع به کار می‌رود. اصطلاح اختلال بدشکلی بدن، برای اولین بار در DSM_III_R و در سال ۱۹۸۷ معرفی و جایگزین اصطلاح بدشکلی هراسی شد، که در آن افکار مرتبط با بدشکلی بدن از ترس‌های اجتنابی، مهم‌تر فرض شدند (فیلیپس، ۲۰۰۲). با این حال فرهنگ امروزی به طور فزاینده‌ای روی «ظاهر به عنوان همه چیز» تمرکز کرده است، و در چنین رویکردی صرفا همه چیز بر مدار جذابیت و زیبایی ظاهری چهره و پیکر می‌چرخد. طوری که هر ساله میلیارد‌ها دلار صرف بهتر کردن ظاهر از طریق آرایش، لباس، جراحی پلاستیک و غیره می‌شود (فاست، ۲۰۰۴ به نقل از باچر و همکاران، ۱۳۸۸) و این رویکرد باعث می‌شود افرادی که آزمایشات و معاینات پیشگیرانه سالیانه جسمی و روانی را انجام نمی‌دهند و حتی هزینه درمان‌های بهنگام و ضروری را در گوشه یا بیرون سبد خانوار می‌گذارند، تا این اندازه برای جراحی‌های غیرضروری زیبایی چهره و پیکر هزینه می‌کنند و از طرفی بسیاری از مبتلایان برای رهایی از نشانه‌ها و مشکلات و پیامدهای آزاردهنده اختلال بدشکلی بدن حاضرند تاوان‌های سنگین و سهمگین جراحی‌های غیر ضروری را بپردازند. از طرف دیگر به دست آوردن استانداردهای بدنی تبلیغ شده در رسانه‌ها، مستلزم رعایت الگوهای مصرفی خاصی است که در بازار سرمایه داری تعیین می‌شوند و برخی مبتلایانی که به دلیل موانعی چون طبقه اجتماعی، فقر اقتصادی و غیره قادر به تامین چنین استانداردهایی نیستند، دچار ضعف اعتماد به نفس، عدم کفایت و بحران هویتی و غیره می‌شوند.

پایان نامه های دانشگاهی

 

عکس مرتبط با اقتصاد

میزان شیوع واقعی اختلال بدشکلی بدن به خوبی شناخته نشده است. چون این اختلال معمولا” به صورت پنهان باقی می‌ماند. معمولا” شیوع اختلال بدشکلی بدن در سنین نوجوانی و در دهه‌های دوم و سوم زندگی بیشتر است(کوابرا و همکاران،2007 ؛ فانتنل و همکاران،2006 ؛ باهن و همکاران، 2002). مطالعات مختلف میزان شیوع اختلال را در عموم مردم 1 تا 2/4 درصد گزارش دادند(فیلیپس،2009). در برخی از مطالعات میزان شیوع اختلال بدشکلی بدن در جمعیت عمومی تا 7 درصد گزارش شده است (اتو و همکاران، ۲۰۰۱). شیوع اختلال در بعضی از نمونه‌ها شایع‌تر است. مطالعات مختلف بر روی دانشجویان شیوع اختلال بدشکلی بدن را ۲/۲ تا ۱۳ درصد نشان داده است (کریرند و همکاران،2006 ؛ فیلیپس، ۲۰۰۹).

 

 

همراه بودن سایر اختلالات روانی با اختلال بدشکلی بدن، موضوعی است که در بسیاری از تحقیقات مورد تأیید قرار گرفته است و پژوهش‌های مختلف نشان دادند که همبودی اختلالات محور یک و اختلالات شخصیت در بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن شایع است(گنستاد و همکاران،2003 ؛ هلندر، ونگ، 1995 ؛ فیلیپس، 1996 ؛ کوهن و همکاران،2000). از اختلالاتی که همبودی بالایی با اختلال بدشکلی بدن دارند، اختلالات خلقی به ویژه افسردگی اساسی(گنستاد و همکاران، ۲۰۰۳؛ فیلیپس و همکاران، ۲۰۰۴؛ لیو و همکاران، ۲۰۱۰؛ کولی و همکاران،2011)، اختلالات اضطرابی از جمله ترس از مکان باز، اختلال وحشت زدگی (فیلیپس، 2009 ) و مخصوصا” اضطراب اجتماعی (گنستاد، ۲۰۰۳؛ فیلیپس، ۲۰۰۵؛ لیو و همکاران، ۲۰۱۰؛ فانگ و همکاران، 2010 ؛ برهمن و همکاران، 2013 (، اختلال وسواس فکری- عملی (کریستنسون و مکتزی، ۱۹۹۵؛ تانکوراوهمکاران، ۱۹۹۲؛ گنستاد، ۲۰۰۳؛ فیلیپس، ۲۰۰۵؛ گنستاد و همکاران، 2007؛ مافادر و همکاران، 2013 ؛ لوکاسوکیک و همکاران، 2012) و اختلالات خوردن(بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی) (گرنت، ۲۰۰۲؛ آلن و هلندر، ۲۰۰۴؛ رافول وهمکاران، 2006؛ فیلیپس، 2010؛ گنستاد و فیلیپس، 2003 ؛ کولی و همکاران، 2012؛ دینگمنزوهمکاران، 2012)، خودبیمارانگاری(فیلیپس، 1996)، سوءمصرف مواد مخدر، الکل و دارو (فیلیپس، 2009)، اختلال شخصیت وسواسی، اسکیزوئید، خود شیفته، پارانوئید(کاپلان و سادوک، 2000 ؛ ول و همکاران، 1996) است.

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

پس به طور کلی با توجه به پریشانی، اشتغال ذهنی و آسیب در عملکرد، که از نشانه‌های اختلال بدشکلی بدن هستند و همچنین شیوع نسبتا بالای اختلال بدشکلی بدن در بعضی از جمعیت‌ها از قبیل دانشجویان و نیز همبودی آن با سایر اختلالات، این تحقیق بر آن است که شیوع اختلال بدشکلی بدن و همایندی آن با اختلال افسردگی اساسی، وسواس فکری- عملی، اضطراب اجتماعی و اختلالات خوردن را مورد بررسی قرار دهد.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

 

موجود است

رابطه بین اضطراب و افسردگی با تعارضات زناشویی در مراجعین به مراکز مشاوره و مددكاریناجا …

آنچه در خانواده ویگانگی زن ومرد نقش بیشتری به عهده  دارد سازگاری زنا شویی است . به همین دلیل بررسی مسأله تعارضات زناشویی از جهات گوناگون چه ابعاد فردی وچه ابعاد اجتماعی امری مهم است. در بعد فردی این مسأله مهم است چرا که اگر یک زوج در روابطشان با یگدیگر نتوانند به یک توافق نسبی و در نتیجه سازگاری دست یابند ، کارکردهای خانواده مختل می شود و شاید تنها راه حل آن جدایی باشد که این راه حل نیز پیامد های منفی بسیاری برای هر یک از زوج ها و فرزندان آنها در پی  خواهد داشت . در بعد اجتماعی این مسأله اهمیتی ویژه دارد ، زیرا اگر خانواده که کوچکترین واحد اجتماعی است دچار دگرگونی وآسیب شود بر کل جامعه تأثیر می گذارد و سلامت جامعه را با مخاطره روبه رو می سازد(معین ، غیاثی و مسموعی ،1390).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

هر جامعه ای برای  تداوم وبقای خود نیاز به حفظ و بسط ارزش های خود در قالب خانواده دارد . در این بین مشکلات  خانواده وبه ویژه تعارض بین زن ومرد می تواند باعث ناسازگاری های در زندگی افراد شود وبه اعضای خانواده آسیب برساند ، فرایند سازگاری ونا سازگاری زناشویی رامی توان خطی پیوسته ، طولانی ومدرج تصور کرد که هر نقطه از آن، منعکس کننده درجه خاصی از سازگاری است . فضای عاطفی ، ارزش های اساسی و چگونگی ارتباط های حاکم در خانواده بر نحوه شکل گیری استوانه های شخصیتی اعضای آن تاثیر های ژرف وپایدار دارد. خانواده ضمن آنکه به عنوان یک نظام کنشی بسته از استقلال نسبی در برابر محیط پیرامونی برخوردار است از ارتباط دایم و تاثیر پذیری متقابل با آن نیز بسر می برد. در دوران گذشته تشکیل یک خانواده نوبنیاد ، حلقه ای از دایره ارتباطی فراگیر ، یعنی خانواده گسترده به شمار می رفت، اما خانواده هسته ای امروز بر محور رابطه زوج ها استوار گردیده است و این زوج ها هستند که باید راهکارهای غلبه بر بحران را در فرآیند گفتگو و ارایه راهکارهای عملی بیابند(پیر مرادی،1379).

 

 

توجه به عدم تعارض بین افراد، زمینه را برای رشد وتوسعه جامعه فراهم می آورد(موسوی اشرفی ،1386). برای بهره گیری هرچه بهتر از جامعه سالم و با نشاط تر، آموزش به عنوان مؤثر ترین اهرم همواره از اهمیت خاصی برخوردار است، البته باید اذغان کرد آموزش نمی تواند مشکل گشای تمام نارسایی های جامعه باشد.  ولی بدون تردید یکی از مهم ترین تدابیر و عوامل برای بهبود امور جامعه بشمار می رود. از طرف دیگر خانواده به عنوان بافت اصلی جامعه می تواند نقش اساسی را در پیشرفت کشور ایفا نماید.  رکن اساسی تمام جوامع را خانواده ها تشکیل می دهند.  بی شک این بافت با آفات و خطرهایی رو در رو است، که برای حفظ و پایداری این کانون مهم باید راهکارهای مهمی اندیشید.  یکی ازاین راهکارها کاهش تعارضات بین زن و شوهر در خانواده است.

 

 

یکی از مهم ترین عواملی که بربقا ورشد خانواده تأثیر می گذارد ، روابط سالم وتفاهم بین اعضای آن بخصوص زن وشوهر است . سازگاری زناشویی زیربنای عملکرد خوب خانوادگی ، رضایت بیشتر از زندگی وتسهیل نقش والدینی می شود . از سوی دیگر وجود ناسازگاری وتعارضات زناشویی در روابط زن وشوهر علاوه بر ایجاد مشکل در موارد فوق ، باعث اشکال در روابط اجتماعی ، گرایش به انحرافات اجتماعی واخلاقی و افول ارزش های فرهنگی در بین زوج ها می شود( محمدی؛ 1385، گاتمن ؛ 1993 ).

 

 

علی رغم تفاوت دیدگاه هایی که در مورد علت و فرآیندهای یک ازدواج ناموفق بیان می شود، آموزش مهارت ها یکی از اجزاء اصلی رویکردهای مختلف زوج درمانی است و در هسته مرکزی آنها قرار دارد( فاورز[1]،2001). یکی ازجوانب بسیار مهم یک نظام زناشویی، رضایتی است که همسران در ازدواج تجربه می کنند( تانیگوچی، فریمن، تایلر ومالکارن[2] ،2006). با بروز تعارض و کشمکش در روابط زناشویی رضایت زناشویی شدیداً کاهش می یابد و ادامه زندگی زناشویی را با خطر روبرو می سازد، به طوری که آمار نشان می دهد 61 % افرادی که طلاق گرفته اند بیان داشته اند که “تعارضات ومشاجرات زیاد و طولانی عامل وقوع طلاق آنان بوده است”(کلمنتس، استنلی و مارکمن [3] ،2004).

 

 

زندگی زناشویی مستلزم آزادسازی احساساتی است که در کمترین روابط میان فردی در جامعه می توان نظیر آن رایافت. پر واضح است که سعادت و سلامت خانواده به وجود ارتباطات سالم و بالنده بین زوجین بستگی دارد، و چنانچه  پایه و بنیاد خانواده از استحکام لازم برخوردار نباشد، پیامد چنین خانواده هایی وجود جوی منفی، فضایی بی روح و افرادی که ممکن است دچار انواع مسائل جسمی، روانی و اجتماعی هستند می باشد(سالاس و کتزنبگر[4]،2004). طلاق به هر دلیل درست یا نادرست پیامدهایی برای فرد و جامعه بدنبال دارد.

پروژه دانشگاهی

 برای زن و مرد مشکلات اقتصادی، روانی، عاطفی و اجتماعی ایجاد می کند و زوج های متارکه کرده را به انزوای موقت یا دایمی می کشاند (والچاك و برنز[5]، 1984 ؛ ترجمه طاهری، 1366).

عکس مرتبط با اقتصاد

در دنیای لجام گسیخته کنونی که مادیات، همه چیز را تحت الشعاع قرار داده و عواطف انسانی، احساسات، و نوع دوستی به فراموشی سپرده شده، در دنیایی که فقر و تنگدستی، جنگ و خونریزی، فساد و تباهی هر روز، رو به افزایش است، چیزی جز پشتوانه معنوی، مثبت اندیشی، امیدواری، تغییر و تحول درونی نمی تواند بشر را از این همه نابسامانی، از هم گسیختگی و از هم پاشیدگی های روانی نجات دهد(کویلیام[6]، 2003). به خصوص زوجین جامعه، که توجه به سلامت جسمانی و روانی آن ها بسیار حائز اهمیت بوده و برخورداری از روحیه ی امیدوار، سرزنده و شاداب می تواند تاثیر بسزایی در نحوه ی کارکرد و فعالیت آن ها داشته و به نوبه خود موجبات شادی نسل بعد را فراهم کند و مهم تر از آن، با وجود تعارضات بین زن و شوهر آنان باید نگاه تلخ جامعه به خود را متحمل شوند که اغلب به همین دلیل، دچار سرخوردگی، یأس و ناامیدی می گردند.

 

 

درزندگی ماشینی امروزه استرس ، اضطراب وافسردگی وطبعات آنها نقش موثری در روابط  بین ما انسانها بخصوص زوجها دارد و تقریبا هیچکس نمی تواند از آن فراری داشته باشد. زوجها اغلب در زندگی روزمره مواجه با موقعیتهایی هستند که اضطراب زا بوده و روابط آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. این اضطراب واسترسهای روزانه دارای دو منشاء اصلی هستند، یا از درون خانواده منشاء می گیرند و یا اینکه خارج از خانواده و از محیط بیرون به زوجها تحمیل می شوند. در ضمن واکنش افراد به این موارد  فوق العاده متغییر می باشد. اولاً هر موقعیتی که برای یک زوج حالت استرس زا و اضطرابی تلقی می شود، ممکن است برای زوج دیگری کاملاً عادی باشد. ثانیاً واکنش افراد نسبت در این موقیت ها  نیز متفاوت است.

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

خیلی از زوجها به راحتی با اختلال های روانی  بزرگ برخورد کرده و آنرا حل می کنند و از طرف دیگر کم نیستند زوجهایی که در موارد کوچک واکنش بزرگ نشان می دهند. نکته حائز اهمیت این است که ممکن است رابطه عاطفی یک زوج کاملا خوب و عادی باشد ولی بروز اختلال های روانی چه به صورت  داخلی و چه بیرونی ممکن است بشدت روابط عاطفی یک زوج را تحت تاثیر قرار داده و آنرا بهم بزند. چهار منبع اصلی استرس واضطراب درخانواده ها عبارتند از: شغل، مسائل اقتصادی، مسائل زناشویی و والدین. این مهم است که ما بدانیم موقعیتهای استرس زا چگونه زندگی ما را تحت تأثیر قرار می دهند. چون ممکن است شما نتوانید از این موقعیت ها پرهیز کنید ولی می توانید آنها را شناسایی و به طرز مناسبی اداره کنید. زوجها باید این فرصت را پیدا کنند که با شریک زندگی خود در مورد اینکه چه موقعیتهایی سبب اضطراب آنها می شود، صحبت کنند.

 

 

لذا با توجه به اهمیت ونقش افسردگی واضطراب در تعارضات زناشویی و ازسویی با عنایت به نتایج پژوهش های مختلف در خصوص ناسازگاری های زناشویی ، لزوم توجه و بررسی این متغییرها در جهت کاهش تعارضات ومشکلات ، وبهبود وافزایش رضایت در روابط زناشویی احساس می گردد.

 

 

 

 

 

***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

 

موجود است

مقایسه تحریف های شناختی و طرحواره های هیجانی در افراد مبتلا بهمیگرن با افراد سالم

پیشرفت بعدی در مطالعه سردرد، نتیجه كار پزشكان سرزمین های خلافت اسلامی، ایرانیان و دانشمندان مسلمان به ویژه ابونصر فارابی(950-870)،ابوریحان بیرونی(1048-973) وابوعلی سینا(1037-980) می باشد. ابوعلی سینا در دایره المعارف معروف خود “قانون” به شرح چندین سردرد از جمله میگرن پرداخته است(قهفرخی،1391).

 

 

 

هم چنین امروزه سردردها ، یکی از هدف های تحقیقات پزشکی به شمار می روند . تخمین زده می شود که شش نفر از صد نفر به میگرن ها،که نوعی از سردردهای مزمن محسوب می شوند، مبتلا هستند و معمولا” خانم ها بیشتر به میگرن مبتلا می شوند .

 

 

 

سردرد یکی از شایع ترین مشکلات روزمره بشر است به گونه ای که در بسیاری از مواقع افراد را مجبور می کند تا در اسرع وقت به پزشک مراجعه کنند .کمتر کسی است که سردرد راتجربه نکرده باشد،90 درصد افراد حداقل یک بار درسال دچار سردرد می شوند(هاریسون[1]،1390).

 

 

 

علل سر درد بی شمار و معمولا” خوش خیم هستند و سالانه در سراسر جهان حداقل ٤٠ درصد افرادرا به راحتی برای یك مرتبه هم كه شده گرفتار می نماید.این شیوع برای جمعیت شهری یا روستایی تفاوت چندانی را نشان نمی دهد(هونکاسالو وکاپریو،1995؛راسکی،هیداچی،رولند،2000).

 

 

 

میگرن بیشترین نوع سر درد در همه جوامع بشری از جمله ایران است، بطوری که 15-12 درصد مردم جهان از آن رنج می برند و یکی از شایع ترین علل مراجعه بیماران به مطب های تخصصی اعصاب را تشکیل می دهند.

 

 

 

میگرن سردردی است دوره ای با زمینه ارثی و خانوادگی که از هنگام کودکی نوجوانی و یا اوایل میانسالی آغاز می شود.میزان درد از خفیف تا شدید بوده ممکن است با یکی یا همه نشانه هایی مانند گریز از روشنایی و صدا احساس ضربان در سر تهوع و استفراغ همراه باشد.این نوع درد با فعالیت تشدید می گردد و با افزایش سن دفعات پیدایش و شدت آن کاهش می یابد.

 

 

 

میگرن هزینه‌های پزشکی زیادی را به خود اختصاص داده درحالیکه این هزینه‌ها سود چندانی نداشته‌اند. براورد شده است که میگرن یکی از پرهزینه ترین اختلالات عصب شناختی در جامعه اروپا است که سالانه بیش از ۲۷ میلیارد پوند هزینه داشته است)استونر واندری،2008).

 

 

 

علل مختلفی را برای میگرن عنوان کرده اند.ازجمله زمینه های خانوادگی مانند تاثیرات ژنتیکی و مسایل فیزیولوژیکی مانند؛ تنگی عروق،وعوامل محیطی و مسایل روانی مانند استرس ها واضطراب و افسردگی که هرکدام از آنها میتواند تاثیرات فراوانی بر شروع،سیر وپیشرفت بیماری داشته باشند.

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

پایان نامه های دانشگاهی

 

 

بررسی های زیادی نشان می دهند که فشار روانی ،نگرانی ارزیابی و واکنش دربرابرتغییرات کوچک از عوامل مهم سردرد میگرن هستند(سواری،1391).

 

 

 

اضطراب ،افسردگی،کمال گرایی،جاه طلبی، نظم ودقت افراطی در فعالیت های روزمره وحساسیت افراطی به نحوه امور زندگی، ازجمله ویژگی های افراد میگرنی است (کاپلان وسادوک،1391).

 

 

 

از سویی دیگر هیجان ها و نحوه تفکر وشناخت فرد بر ایجاد استرس ها واضطراب و… تاثیر گذاشته وآنها نیز به نوبه خود در ایجاد تنش های میگرنی نقش موثری را ایجاد می کنند.از این رو هیجان ها به عنوان یکی از زیربناهای نحوه تعامل ما با زندگی روزمره ودر ادامه زمینه ساز بیماری های افسردگی و اضطراب عمل می کنند. به همین دلیل می توان هیجان را به دامنه ی وسیعی از پاسخ­ها اطلاق کرد. برای مثال، ناراحت شدن از دست استاد، کلافگی ناشی از ترافیک، لذت بردن از قدم زدن در پارك، ترس از یک نمره بد، احساس گناه به خاطر عمل نکردن به گفته های والدین و… را میتوان به عنوان هیجان درنظر گرفت. این هیجانات در چندین بعد، ابعادی چون شدت، مدت و جهت، قابل بررسی هستند(گراس وتامسون،2007).

 

 

 

حال باتوجه به اهمیت هیجان ها وتاثیر آنها بر مشکلات روانی، رابرت لیهی اقدام به ساختن مدل طرحواره ای خود کرد.

 

 

 

لیهی برمبنای مفهوم پردازش هیجانی و با الهام گرفتن از مدل فراشناختی هیجانات، مدل طرحوارههای هیجانی خود را در سال2002ارائه کرده است. مدل طرحواره های هیجانی بیانگر این مهم است که ممکن است افراد در چگونگی مفهوم پردازی هیجاناتشان با یکدیگر متفاوت باشند و یا به عبارتی بهتر، افراد طرحوارههای متفاوتی در موردهیجاناتشان دارند وباتوجه به طرحواره های موجود به روشهای متفاوت با دنیای بیرون تعامل می کنند وبه طبع آن رفتارهای متفاوتی ظاهر می شود.

 

 

 

ازسوی دیگر خطاهای شناختی یعنی تفکر به شیوه جزمی و توام با افکار غلط و غیر عقلانی که نتیجه آن اضطراب و افسردگی و مشکل در روابط بین فردی است نیز باعث تغییر در احساسات فرد شده وباعث ایجاد زمینه های تنشی می شود.این خطاها توسط آلبرت الیس شناسایی شدند که در آن علل مشکلات روانی را وجود نوعی از این خطاها می دانند.خطاهایی که باعث ایجاد انحراف در فکر فرد شده وبر زندگی روزمزه او تاثیر می گذارد(الیس،به نقل ازلیهی،1390).

 

 

 

حال با توجه به ارتباط بین متغیر های بالا،واینکه هیجان ها وتحریف های شناختی بربیماری میگرن تاثیر می گذارند پژوهشگردر این تحقیق درصدد برآمد تابه بررسی مقایسه ای طرحواره های هیجانی وتحریف های شناختی در افراد مبتلا به میگرن با افراد سالم بپردازد.

 

 

 

 

 

 

 

***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

 

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

 

 

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

 

 

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 

 

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

مقایسه سبکهای هویت و سیستمهای فعال سازی بازداری رفتاری و سبکهای مقابله ای در معتادان و …

نوجوانی غالبا بعنوان یك دوره مهم روانشناختی توصیف شده است. در طول نوجوانی افراد، نوعا با دامنه گسترده ای از رفتارها و الگوهای سبك زندگی روبرو میشوند(پور چناری وگلزاری1387). این فرایند بعنوان بخشی از فرایند طبیعی جدایی از والدین، رشد حس خودمختاری و استقلال و ایجاد هویت [2]شخصی برای عملكرد سودمند در دوران بزرگسالی رخ میدهد. فشارها و استرس های دوران نوجوانی خطراتی مانند سیگاركشیدن ومصرف مشروبات را افزایش می دهند.(بوتوین[3] وبوتوین به نقل از  لوینسون[4]،رویز[5]،میلمن[6]،لانگرود[7]،1997).

عکس مرتبط با سیگار

هر چند که همه نوجوانان این مراحل رشد را به نسبت یکسان وبطور موفقیت آمیز طی نمی کنند .برخی از نوجوانان به هویت یکپارچه دست می یابند ،در حالی که برخی از نوجوانان در وضعیت هویتی سردرگمی می مانند . همچنین نوجوانان ممكن  است به مصرف مواد مشغول شوند زیرا مواد برای آنها معنایی از ایجاد مسئولیت مشترك با گروه مرجع خاص، طغیان در برابر اقتدار والدین یا ایجاد هویت فردی شان فراهم می كند

 

 

بر اساس مطالعات انجام شده 4درصد از افراد زیر 15سال و4/24درصد در سنین 19-15سالگی ودر کل3/56درصد در سن زیر

دانلود مقالات

 24سالگی مصرف مواد مخدر را شروع کرده اند (معاونت امور فرهنگی وپیشگیری سازمان بهزیستی ،1378)مطالعه دیگر میزان شیوع سوءمصرف مواد[8] در دانش آموزان ایران را 7/5درصد گزارش کرده است (موسوی 1379،به نقل از اللهوردی پور وهمکاران 1384).   یکی از عواملی که در پژوهش های متعددی موثر بودن آن مورد تایید قرار گرفته، سبک های مقابله ای[9] است.واین یکی از متغییر های موثر بر سلامت روانی در دوره نوجوانی است که نوجوانان برای رویاروی با فشار های روانی محیط خود بکار می گیرد که البته مقابله در نوجوانان به شیوههای مختلف مفهوم پردازی واندازه گیری  شده است .

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

امروزه تنیدگی و استرس به بخش مهم و اجتناب ناپذیری در زندگی آدمی تبدیل شده است. بررسی ها در زمینه تنیدگی بر این نکته تاکید دارند که آنچه سلامت رفتار را با خطر روبرو می سازد خود تنیدگی نیست بلکه شیوه ارزیابی فرد از تنیدگی و روش های مقابله و مدیریت تنیدگی می باشد

 

 

***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

 

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

 

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

مقایسه ی مؤلفه های ذهن آگاهی و صبر در افراد افسرده، مضطرب و بهنجار

یکی از مفاهیمی که اخیرا توجه زیادی را به خود جلب کرده و به نظر می­رسد که نقش مهمی در اختلالات یاد شده دارد، ذهن­آگاهی[4] است. ذهن­آگاهی به زبان ساده به معنای آگاه بودن از افکار، اعمال، هیجانات و احساسات است و شکل خاصی از توجه محسوب می­شود؛ به عبارت دیگر، ذهن­آگاهی به معنای توجه کردن به شیوه­ای خاص است؛ یعنی توجه و تمرکزی که دارای این ویژگی­ها باشد: بودن درحال حاضر، هدفمند و بدون قضاوت. این نوع توجه موجب افزایش آگاهی، شفافیت و وضوح و پذیرش واقعیت حال حاضر می شود. ذهن­آگاهی بدان معناست که شخص، آگاهی خود را از گذشته و آینده به حال حاضر معطوف کند. زمانی که فرد در حال حاضر حضور داشته باشد، واقعیت را با تمام جنبه­های درونی و بیرونی­اش می­بیند و درمی­یابد که ذهن به دلیل قضاوت و تعبیر و تفسیرهایی که انجام می­دهد دائما درحال نشخوار و گفتگوی درونی است.

 

 

گرچه ذهن­آگاهی از تعلیمات قدیمی شرقی نشأت گرفته است، ولی امروزه در غرب جایگاه ویژه­ای دارد. پژوهش های انجام شده، نشان دهنده­ی این نکته هستند که ذهن­آگاهی قویاَ در اختلالات افسردگی و اضطراب تاثیرگذار است و از این رو لازم و ضروری به نظر می رسد که نقش مؤلفه­های ذهن­آگاهی در این اختلالات مورد بررسی قرار گیرد و تفاوتهای این مؤلفه­ها در افراد مضطرب، افسرده و بهنجار معین گردد.

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

 

از طرفی ما در جامعه ای زندگی می­کنیم که دین، نقش مهم و غیرقابل­انکاری در زندگی افراد آن ایفا می­نماید و مفاهیم دینی، پیوند گسترده و همه جانبه­ای با زندگی مردم دارد. یکی از مفاهیمی که در دین مطرح شده و مورد تأکید قرار گرفته، مفهوم صبر است. بشر امروز در

دانلود مقالات

 دنیایی به سر می­برد که از رویدادهای استرس­زای گوناگون اجتماعی، محیطی، شغلی، خانوادگی و . . . رنج می­برد؛ این در حالی است که رفاه حاصل از پیشرفت فناوری، افزایش روحیه­ی راحت­طلبی و کاهش ظرفیت تحمل را در او موجب شده است. در چنین شرایطی، برخورداری از ویژگی صبر، توان درونی انسان را ارتقاء می­بخشد؛ زیرا خویشتن داری مستلزم مدیریت و مهار احساسات است و افراد خویشتن­دار از ثبات هیجانی بیشتری برخوردار خواهند بود. این امر، کارایی آنان را در حیطه­های گوناگون زندگی افزایش می­دهد (نوری،1387). در دین، فرد صبور، فردی است اهل گذشت که در هنگام مصایب و مشکلات خداوند را به یاد می­آورد، در کارها مقاومت بیشتری دارد، هنگام بیماری خویشتن­داری خود را از دست نمی­دهد و در برابر نیازهای فیزیولوژیک، خودکنترلی بیشتری نشان می­دهد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

با توجه به تعاریفی که در متون دینی برای مفهوم صبر مطرح شده، جالب به نظر می­رسد که مؤلفه­های این مفهوم را در افراد مضطرب و افسرده مورد مقایسه قرار دهیم و تفاوت آن با افراد بهنجار را بررسی نماییم.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

 

موجود است

 
مداحی های محرم