با شناخت علمی پدیده رنگ، مساله ترجیح رنگها بر یكدیگر مطرح گردید، پژوهشهای صورت گرفته دربارة ترجیح رنگها، از نظر روان شناسی جنبة علمی داشته و با دیدگاههایی چون نظریه های زیباشناسان كه ترجیح رنگها را جزء ذاتی آنها دانسته و اساساً امری ذهنی تلقی می كنند توافق نظر ندارند و با تأكید بر ذهنیت این امر، تحقیق در این زمینه را بی مورد می دانند.
آنچه مسلم است عوامل در ارتباط با ترجیح رنگ مطرح می گردد كه به طور اختصار میتوان به این گونه بیان كرد:
با توجه به این كه، هر فرد دارای صفات، خصوصیات رفتاری و ویژگی های شخصیتی منحصر به فرد است و با داشتن زندگی اجتماعی و گروهی با بسیاری دیگر از افراد، همنوائی دارد. انسان جهت داشتن رفتاری نسبتاً ثابت در پیرامون تعامل های خود، نیاز به تماس و برخوردهایی با محیط داخلی و خارجی خود دارد. فرد با اعمال محركهائی از خارج متاثر گشته و نسبت به آن واكنش نشان میدهد و به همین ترتیب در اثر كنش و واكنش هائی كه در درون فرد، متشكل از یادگیریهای گذشته، نگرش و منطق و استدلالی كه از آن بهره مند است، مجموعه ای پویا ونسبتاً ثابت از رفتار پدید می آید كه بدان شخصیت فرد اطلاق می گردد.
در پژوهش حاضر، موضوع مورد بررسی در ارتباط با ترجیح رنگ وخصوصیات شخصیتی افراد است كه با پرسشنامه شخصیتی(جهت سنجش بعد درون گرا -برون گرا) و سوالهایی در مورد ترجیح رنگ است كه تشكیل مرحله ای از مراحل پژوهش را می دهند.
بر اساس پرسشنامه یاد شده و سوال بیان شده در مورد ترجیح رنگ، اساساً رابطه بین شخصیت و رنگ بررسی و به سوال زیر پاسخ داده می شود كه:
هدف پژوهش:
در اجتماع امروزی كمتر كسی یافت میشود كه به اهمیت رنگ و اثر عمیق آن روی انسان تردید داشته باشد. هر كدام از رنگها به تفاوت سردی و گرمی یا خنثی بودن، تأثیر روانی مشخصة خود را روی انسان ایجاد میكند با وجود خصوصیات فوق العاده ای كه رنگ دارد غالب اشخاص نسبت به آن كم توجه و یا كاملاً بی تفاوت هستند. شناخت قدرت رنگ به انسان در حل پاره ای مشكلات كمك قابل توجهی نموده است به طبیعت نگاه كنیم تا متوجه شویم چگونه با عوض شدن فصول، رنگها نیز تغییر میكند و پیوسته تركیبات زیبایی بوجود می آورند. معیار انسان در تمیز یك تركیب رنگی زیبا، طبیعت است.
طبیعت منبع الهام در فراگیری هماهنگیهای صحیح و زیبا است. رنگهای هیجان انگیز بهاری در مقابل با رنگهای سرد و آرام زمستانی در احساس كاملاً متفاوت در انسان برمی انگیزند. (لوچه، 1370، صفحه 30)
علیرغم خصوصیات گوناگون رنگ، این پدیده از قواعدی پیروی میكند كه شناخت آنها میتواند در بهره گیری مناسب از رنگ كمك و راهنمای مؤثر میباشد. با فراگیری چنین قواعدی استفاده از رنگهای مختلف آسان گشته، میتوان محیط زندگی را به مكانی دلپذیر برای زیستن
تبدیل نمود.
با توجه به توضیحات فوق هدف از این پژوهش سعی در بررسی علاقمندی افراد نسبت به رنگی خاص و تیپهای شخصیتی در این زمینه میباشد.
امید است كه بتوانیم با این پژوهش گامی مؤثر در شناخت رنگ و اهمیت آن در زندگی روزمره و عادی افراد بردارم. (ویدا ابی زاده، 1372، ص 11)
فرضیه پژوهش:
پژوهش فوق دارای فرضیه زیر است:
اهمیت مساله:
رنگ نیز مانند هوا و آب بخشی از دنیای ماست. هیچ چیز بدون رنگ بدون شكل مادی قابل رویت نیست، نه معماری و نه هنر و نه طراحی و …
رنگ پدیده ای آنچنان وسیع است كه تلاش برای شناسایی آن در یك پاراگراف به نظر عجولانه میآید. زیرا رنگ با اغلب فعالیتهای بشری در تماس است و در واقع مواردی كه رنگ در آن نقش نداشته باشد نادر است. فیزیك، زیست شناسی، پدیده های ادراكی و بالخصوص روان شناسی و … همه و همه با رنگ در ارتباط هستند.
انتخاب رنگ بعنوان یكی از راههای شناخت انسان موضوعی مورد اختلاف و بحث انگیز است. (كاركیا، فرزانه، 1375، ص 50)
به این دلیل ساده كه انسانها شبیه هم نیستند این موضوع تا حدی بحث انگیز می نماید.
حتی دوقلوهای همسان كه از نظر فیزیولوژیكی كاملاً به هم شبیه هستند نیز دارای شخصیت های متفاوتی می باشند. هر قدر كه اشخاص شكاك وناباوری وجود داشته باشند ولی با افزایش تدریجی بیماریهای روانی در سراسر دنیا، روشها و نظریه های جدیدی برای تشخیص بیماریها ابداع میشود كه رنگ را نیز شامل میشود.
(كاركیا، فرزانه، 1375. ص61)
با توجه به واكنش عمومی نسبت به رنگ ها باید گفت كه دوست داشتن یك یا تمام رنگها برای انسان كاملاً طبیعی و بهنجار است، در عوض رو كردن، انكار مطلق با تردید در محتوای هیجانی رنگ خصیصه ای است كه ما را به انسانهای آزرده،سرخورده و افسرده رهنمون میكند. از سوی دیگر شور و نشاط بیش از اندازه نسبت به رنگ نشانه اختلال روانی و مزاج دمدمی و علایق متفاوت تو شخصیتی متزلزل است باید به خاطر داشت كه پسند رنگ در طول زمان قابل تغییر است واگرنظر فرد نسبت به رنگ تغییر كند نشانه تغییر و تحول در شخصیت اوست. این حالت در درون گراها بیشتر از برون گراها اتفاق می افتد. (كاركیا، فرزانه،1375، ص66)
بنابراین انتخاب رنگهای اصلی- فرعی- گرم و سرد میتواند نمادی از شخصیت فرد میباشد بطوریكه انتخاب یك رنگ گرم یا یك رنگ اصلی و یا رنگ سرد ویا یگ رنگ فرعی، شخصیت فرد را بیان می نماید و انسان را در گروهی خاص از تیپ های شخصیتی قرار میدهد.
تغییر خلق در طی سالیان نظرات فرد را نسبت به رنگها تغییر میدهد وهمچنین قرار گرفتن در شرایط محیطی مختلف نیز تأثیر بسزایی در انتخاب رنگ دارد.
بین انتخاب رنگ و شخصیت هر فردی كه تحت تأثیر عوامل مختلف وجود دارد وهمچنین پختگی شخصیت نیز موجب تغییر رنگ میشود به ما یاری می رساند كه هر چه بهتر به بررسی شخصیت و تیپ های مختلف از طریق انتخاب رنگ بپردازیم واطلاعات دقیقی از میزان علاقه مندی تیپ های مختلف شخصیتی به رنگ سرد و گرم اصلی و فرعی داشته باشیم.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
شواهد حاكی از آن است كه زوجها در جامعه امروزی برای برقراری و حفظ ارتباط صمیمی و درك احساسات از جانب همسرشان به مشكلات فراگیر و متعددی دچارند. بدیهی است كه كمبودهای موجود در كفایتهای عاطفی و هیجانی دو همسر در كنار عوامل متعدد دیگر از قبیل (عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و…) اثرات نامطلوبی بر زندگی مشترك آنها می گذارد و به طور منطقی هر چه نارضایتی از زندگی مشترك بیشتر باشد. احتمال ناسازگاری و جدایی افزایش می یابد. (گلمن 1998) این تحقیق به بررسی رابطه بین هوش هیجانی در رضایت زناشویی می پردازد.
ماهیت و ضرورت پژوهش:
در زندگی مشترك، غالباً به هنگام مواجهه با مشكلات، احساس ناكامی، تحقیر و… احساسات و هیجانات به جای عقل و منطق بر همسران غلبه می كند. لذا شناخت و هدایت هیجانات برای حفظ روابط زناشویی بسیار مهم است با توجه به پژوهشهای انجام شده در خصوص روابط همسران به نظر می رسد كه مولفه های هوش هیجانی می توانند در رضایت زناشویی موثر باشند. «روابط صمیمانه زوجین نیاز به مهارتهای ارتباطی دارد از قبیل توجه افراد به مسائل از دید همسرانشان و توانایی درك همدلانه آنچه كه همسرشان تجربه نموده است و همچنین حساس و آگاه بودن از نیازهای او، (گاتمن و همكاران، 1976).
بدیهی است كه عوامل متعددی نیز می توانند در نارضایتی زناشویی دخالت كرده و آن را تشدید نماید. وقتی یك زوج در چرخه فزاینده انتقاد، قرار گرفتن در وضع دفاعی، خاموشی گزیدن و افكار منفی و پذیرش مكرر درماندگی هیجانی اسیر شوند، این چرخه به خودی خود منعكس كننده این واقعیت است كه در توانایی خودآگاهی، خویشتن داری همدلی و تسكین دادن به خود و به یكدیگر اختلالی وجود دارد.(گلمن، 1995)
همسرانی كه از خودآگاهی بالاتری برخوردارنند (خویشتن داری)و در نحوه ابزار احساسات و هیجانات خود نسبت به دیگران خصوصاً همسرشان تسلط دارند، مانع بروز بسیاری از برخوردها و سوء تفاهمات در روابط زناشویی خود می شوند.
اگرچه تأكید بر تأثیر هوش هیجانی در احساس رضایت زناشویی به معنای نادیده انگاشتن عوامل دیگری همچون مسائل بیولوژیك، اثرات
اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی نیست. اما برای سلامت ارتباطات عاطفی و هیجانی زوجها و سلامت روانی خانواده و مقابله با بسیاری از مشكلات اساسی خانواده اهمیت دارد.
برای مطلوب تر ساختن روند زندگی مشترك و پیشگیری از ناكامی و بالا بودن توانایی شخصی و اجتماعی اعضای خانواده و كاستن از آثار طلاق در جامعه توجه به راهبردهای اكتسابی، در جهت پرورش قابلیت های هیجانی ضروری می نماید.
اهداف پژوهش
اهداف پژوهش حاضر عبارتند از:
فرضیه كلی پژوهش
بین رضایت زناشویی و هوش هیجانی رابطه معنی دار وجود دارد.
تعاریف عملیاتی (كاربردی)
EQ (هیجان بهر): در این پژوهش، هیجان بهر نمره ای است هر شركت كننده در كل آزمون و درهر یك از مولفه های آزمون هوش هیجانی (بار – اون) كسب می نماید.
رضایت زناشویی: در این پژوهش نمره ای است كه شركت كننده از پرسشنامه رضایت زناشویی Enrich كسب می كنند.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
امّا امروزه رشد و توسعه و تنوع مؤسسات گوناگون که هر روز شاهد تولّد و خودنمایی آنها سیستم و نیز پیچیدگی کارهای مختلف و گرفتاری انسانها در قوانین و مقررات پیچیده که محصول همین روابط متعدّد است، همواره احساس کمبود وقت و فشار روانی و عدم موفقیت و عدم حمایت از طرف دیگران و انواع اختلالات ناشی از آن مثل افسردگی، اضطراب، عصیّیت و تنش و غیره می نمائیم. که شهر تهران با حجم جمعیت و ترافیک و پیچیدگی کارها و آلودگی های صوتی و هوا و … تا حدّی مبین این ادّعاست.
امّا طیفی از گروه های ذکر شده در ایران دانشجویان هستند، دانشجویان با توجه به احساسات تند و انتظارات آنی، توقّعات فراوان و انرژی فوق العاده از طرفی و نیز حسّ استقلال و صداقت و یکرنگی در اظهارات و بیانات و نگران از آینده تحصیلی و شغلی و ازدواح و تهیه مسکن و اتومبیل و امکانات دیگر در صدد تحلیل مسایل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، اداری و … جامعه هستند[2].
اوّلین نمود اعتراض و انتقادی دانشجویان در خود دانشگاه از نحوۀ آموزش ها نحوۀ اداره کلاسها، نحوۀ سرویس دهی اداری، نحوۀ ارائه خدمات غذایی، نحوۀ برخورد مسئولان با دانشجویان، نحوۀ اجرای مصوبات دانشگاه و اعتراض به کیفیّت ها و کمیت ها و حتّی گاهی اعتراض به مغایرت برنامه ها و سازماندهی ها و نظارت ها با اصول و مبانی قانون اساسی و منوّیات مقام عظمی رهبری و یا احکام اولیه و ثانویه اصول و فروع دینی و یا اعتقادات و باورهای دینی شکل می گیرد. و در برابر این قبیل افکار و رفتارها و بینش ها و نگرش ها و گرایش ها دو نوع برخورد می توان اتخاذ کرد.
الف ) ایجاد بسترهای پاسخگویی و جلب مشارکت خود آنها در نحوۀ اداره دانشگاه.
ب ) عدم توجّه به مباحث ذکر شده و تهدید دانشجویان به اخراج و انفصال و …
مسلّم است. در صورت نخست دانشجویان با اطمینان از اعتماد گروه مسئولین و اساتید و کارکنان قضایی نوعی احساس یگانگی و خودمانی در خود می بینند و با کمک به برنامه ها و کاستی ها و حتّی مشارکت های مختلف عمومی و اجتماعی و سیاسی کمک دست مسئولین قرار می گیرند.
توافق و همکاری نسل جوان و مسئولان نهادها و ادارت مختلف اجتماعی و اداری و سیاسی از دو جهت باعث سرعت کارها و امور در نهادها و سازمان ها شده و نیز از طرف دیگر رضایت و خوش بینی و خشنودی جوانان را بدنبال دارد. در مقابل در صورت دوّم، اگر تهدید و تحدید از طرف سازمان ها و مسئولین علیه جوانان و دانشجویان بیشتر گردد.
جوانان و دانشجویان علیه اقدامات و کارهای مسئولین اظهار نارضایتی می کنند و حتّی به برنامه ریزی ها و خط مشی ها و سیاست های آنان اعتراض می کنند. و در مقابل همۀ کارهای آنها موضوع می گیرند. و جوانان و دانشجویان هم با امور و کارهایی مثل بدحجابی و بی حجابی و عدم همکاری با فعّلیات های عمومی نهادها و سازمان ها و کارشکنی در برابر آنها با قیافه و شکل ناهنجار علیه این اقدامات بر می آیند در این تحقیق نیز با طرح مسایلی از حمایت های اجتماعی در دانشگاه آزاد اسلامی قصد پیدا کردن و کشف ارتباط آن با سلامت روانی هستیم. پس
آیا بین حمایت های اجتماعی و سلامت روانی دانشجویان رابطه وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق :
شاید در بنای امروزی هیچ مسئله و موضوعی به اندازه حمایت های اجتماعی و سلامت روانی جوانان و دانشجویان وجود نداشته باشد.
علّت این ادّعا این است که حمایت های اجتماعی در واقع تحقق همان خواسته ها و علایق و انتظارات دانشجویان و جوانان هستند که همۀ انتظارات و خواسته های آنان در زمینۀ تحصیل، اشتغال و ازدواج و خواسته های مختلف اجتماعی و سیاسی است.
اگر انتظارات و خواسته های جوانان در زمینه تحصیل و رشته های مختلف تحصیلی و ادامه تحصیل فراهم گردد.
اگر خواسته های جونان و دانشجویان در امر اشتغال و آینده شغلی پس از درس و دانشگاه تأمین تضمین گردد.
اگر انتظارات دانشجویان در مورد ازدواج و آینده تشکیل خانواده محقّق گردد. اصولاً خود بخود سلامت روانی نیز تا حدّ زیادی تأمین می گردد. زیرا سلامت روانی امروزه تا حدّ زیادی معلول دست یابی جونان و دانشجویان به رشته و تحصیل مورد نظر و شغل و درآمد مورد نظر و حتّی تشکیل خانواده و ازدواج موّفق است.
فرضیه ها :
هرچه حمایت تحصیلی در مدرسه بیشتر بوده باشد، سلامت دانشجویان بیشتر است. حمایت و هدایت ورود به دانشگاه از طرف دولت باعث سلامت روانی دانشجویان می شود کلاس های تقویتی باعث حمایت از دانشجویان می گردد.
سلامت جسمانی و طاهری و حمایت جامعه از آن باعث سلامت روانی دانشجویان است. استفاده از اساتید مجرّب و برجسته باعث دیگری دانشجویان و سلامت روانی آنهاست استفاده از آراء و نظرات دانشجویی باعث تقویت حمایت اجتماعی است.
دادن بورسیه به دانشجویان و حمایت اجتماعی از آنان در سلامت روانی آنها مؤثر استو استفاده از اعضای خانواده در بهبود سلامت روانی دانشجویان مؤثر است.
اهداف تحقیق :
تعیین رابطه حمایت های اجتماعی و سلامت روانی در بین دانشجویان طبیعی است برای شناخت اهداف اصلی که تا حدّ زیادی کلی و عمده هستند به اهداف جزئی تر و فرعی تر نیازمندیم. که به آنها اشاره می کنیم.
1 ) حمایت های اجتماعی منطقه ای برای دانشجویان چه مواردی است.
2 ) حمایت های ملی چه مواردی است؟
3 ) سلامت روانی در اثر حمایت های اجتماعی چگونه تغییر می کنند.
4 ) در صورت بروز مشکلات حمایت های اجتماعی تا چه حدی باعث سلامت روانی می گردد.
5 ) حمایت های مالی و اقتصادی یا حمایت های سیاسی و شخصیتی مهم ترند؟
6 ) چه عواملی در ایجاد و حمایت و بهبود سلامت و بهداشت روانی می توان شمرد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
و در ادامه تقدیم میدارم به آن جوانان و نوجوانان برومندی كه زحمات معلمان آگاه و دلسوز خود را پاس میدارند و وجود آنها را در راه سعادت خود عزیز میشمارند و محبت آنها را همیشه در دل پاكشان زنده میدارند تا فردا در برابر رسول خدا و اولیای گرامی او عزیز و موجب روشنی چشم استادان خویش باشند.
چنانكه در میان شما رسولی از خودتان فرستادیم تا آیات ما را برای شما تلاوت كند و دلها و نفسهای شما را از جهالتها و زشتیها و آلودگیها پاك نموده به اخلاق و فضایل انسانی رشد و كمال بخشد و همچنین شما را تعلیم كتاب و حكمت دهد و آنچه را كه در قدرت و امكان شما نبوده تا بفهمید به شما بیاموزد. بنابراین مرا كه خالق و منعم شما هستم همیشه بیاد داشته باشید تا من هم به لطف بیشتر و عنایتهای آینده شما را یاد كنم[1].
بخش اول: تربیت
تربیت و قلمرو آن
تربیت بطور خلاصه عبارت است از پرورش و رشد دادن استعدادهایی كه آفریدگار جهان در وجود انسان جهت سعادت و كمال او بودیعت گذاشته است.
با این تعریف اجمالی موضوعات زیر در امر تربیت مورد دقت و توجه قرار میگیرد:
تمایلات انسانی و غرائز طبیعی بمنزلة پایههای اساسی است كه تربیت بر روی آنها بنا میشود. یا بعبارت دیگر، تربیت عبارت از تعدیل خواهشهای طبیعی و تنظیم كیفیت بهرهبرداری از نیروهای غریزی است.
«خوی و منش عبارت است از غرائزی كه شغل و تجربه آن را بگونهای مختلف رنگ كرده و مانند كاشیكار ماهری پهلوی هم چیده است.»[2]
موقعیكه آداب و رسوم تربیت بر اثر تكرار و ممارست، رنگ عادت بخود میگیرد و بصورت خلق و خوی ثابت در میآید، آدمی بر طبق آن از سرمایههای طبیعی خود استفاده میكند و به آسانی، غرائز در مجاری عادات بجریان میافتند.[3]
«عادات به محض آنكه تشكیل یافتند با بهرهبرداری از ذخیرة فعالیتهای ذاتی آدمی، به وجود خود ادامه میدهند و لاینقطع این فعالیتها را به میل خودشان تحریك میكنند، تقویت مینمایند، تفكیك میسازند، متمركز میكنند و از غرائز خام و نامنظم، دنیائی مطابق میل خود بوجود میآورند به طوری كه میتوان گفت آن موجود نه مخلوق عقل است و نه زائیده غریزه، بلكه مصنوع عادات میباشد.»[4]
پیامبر اسلام (ص) سنین میان تولد تا 21 سالگی را كه با اهمیتترین مرحله تربیتی است به سه مرحله تقسیم نموده است، و در قالب یك
حدیث میفرمایند: «فرزند، در هفت سال اول سید و آقا است، و در هفت سال دوم بنده، مطیع و فرمانبردار است، و در هفت سال سوم وزیر، طرف شور و مسئول است.»[5]
مراحل تربیت را از نظر اسلام میتوان در دو مرحلة پیش از تولد و بعد از تولد بررسی نمود، مرحلة پیش از تولد شامل پیشبینیهای لازم در انتخاب همسر جهت انتقال صفات و ویژگیهای مطلوب به كودك، تدابیر لازم به هنگام انعقاد نطفه و دوران جنینی و زایمان، مرحله بعد از تولد را میتوان به پنج مرحله عمده تقسیم نمود:
كودكی، نوجوانی، جوانی، بزرگسالی، پیری كه ما از ذكر توضیحات این مراحل فوق خودداری میكنیم.[6]
تعلیم و تربیت اسلامی نخست این واقعیت تحولآفرین را به انسان متذكر میشود كه دستگاه خلقت عبث و بیهوده برای بازی نیست و قرآن میفرماید: «آسمان و زمین را با هر چه میانشان هست بیهوده نیافریدیم این گمان كسانی است كه كافرند وای از جهنم برای آن كسانی كه كافرند.»[7]
و همچنین در مورد هدفدار بودن خلقت انسان با صراحت و قاطعیت تمام میفرمایند:
«گمان میكنید شما را بیهوده آفریدیم و بسوی ما بازگشت نخواهید كرد.»[8]
انسان با طی منازل و قطع مراحل در مقام والای اطمینان و قرب به حق قرار میگیرد، در قرآن آیاتی در مورد اطمینان قلب وارد شده است از جمله در سوره فجر میفرماید: ای نفسی كه (در پرتو ایمان) به اطمینان رسیدهای همانا بسوی پروردگارت بازگرد با خشنودی متقابل تو از او و او از تو خشنود، پس داخل در مسلك بندگانم و داخل شو در بهشتم.
اگر تصور كار، سیمای كارگران را تداعی میكند كه بار تولید را به دوش میكشد تصور صبر این سئوال را بوجود میآورد كه «صبر برای چه كسی مطرح میشود؟» و چه شرایطی است كه انسان را به صبر نیازمند میكند؟ از این رهگذر است كه میبینیم صبر، آنجا طرح میشود كه پای «عمل» در میان است همچنانكه احتیاج به «سپر» را كسی احساس میكند كه مرد اسلحه و شمشیر است در متن آیات مربوط به صبر، به وضوع خواهیم دید صبر نه تنها یك مفهوم ذهنی نیست بلكه دقیقاً به جای عمل بكار رفته است و درست بر عكس كسانیكه صبر را اعلام سكون و حتی عقبنشینی پنداشتهاند در طی آیات فراوانی، مفهوم كامل حركت و پیشروی دارد، به این ترتیب صبر در تعلیم و تربیت اسلامی تعریف ویژه خود را دارد و هرگز نباید آن را با ملاكهای عمومی سنجید.
«برای آنها كه اهل ایمان و عمل صالح هستند پاداش الهی از هر چیزی بهتر است، البته این پاداش را كسی جز صابران در نمییابند.»[9]
«ای اهل ایمان در پیشرفت كار خود صبر و مقاومت پیشه كنید و به ذكر خدا و نماز متوسل شوید خدا یاور صابران است.»[10]
در اصول كافی باب صبر از قول معصوم آمده است: صبر سه گونه است: صبر بر مصیبت و صبر در برابر معصیتها و گناهان و صبر بر رنج ناشی از اطاعت خداوند و راه او
ایمان بر چهار پایه استوار است: بر صبر و یقین و عدل و جهاد، و صبر نیز خود بر چهار شاخه: اشتیاق، خوف، زهد، انتظار پس هر كس كه مشتاق بهشت بود از بند شهوتها و لذتها رها میشود، و كسی كه از عذاب خدا هراسید از گناهان و محرمات كنار میكشد، و كسی كه به دنیا بیرغبت شد مصیبتها و سختیها را سبك میشمارد و آن كه به انتظار مرگ بود، در انجام هرچه زودتر و هرچه بیشتر نیكوئیها و آرمانهای خیر سرعت میگیرد.[11]
«هركس از مؤمنین به بلایی گرفتار شود و صبر كند برایش اجر هزار شهید باشد.»
در خاتمه یادآور میشویم كه صبر بر دو رویه استوار است: صبر از آنچه دوست داری و صبر بر آنچه كراهت داری و شهوتها، اطاعتها
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
با توجه به اینكه كودكان سرمایه های ارزشمند و سازنده آینده جامعه هستند جهت ارضاء نیازهای كودكان بطور مناسب راهنمایی و مشاهده كودك ضرورت می بخشد و غفلت در رنج مشكلات آنان خسارات جبران ناپذیری به بار می آورد لذا با توجه به تفاوتهای فردی كودكان و شناخت ویژگیهای عاطفی و رفتار آنان برای حل تعارضات و رسیدن به سلامت شخصی و رشد مطلوب و شكوفایی استعداد كودكان را یاری رسانیم تا به جای پرخاشگری و ارعاب در آنها ، اعتماد به نفس و احساس امنیت و نیاز به خود شكوفایی و رضایت از زندگی به وجود آوریم ایجاد پرخاشگری در كودكان با عوامل گوناگون مرتبط است كه با شناسایی آنها می توانیم كمك های لازم را به دانش آموزان مربیان و خانواده های آنان بنماییم .
هدف كلی تحقیق :
پرخاشگری یك غریزه است و بطور كلی نمی توان آن را از بین برد باید به دانش آموزان كمك كرد تا پرخاشگری خود را در راههای درست و مثبت ارضاءكند هدف از این تحقیق یافتن مشكلات دانش آموزان پرخاشگر و ارائه راه حلهای مناسب برای بهبود رفتار به آنان است و شناسائی عوامل پرخاشگری دانش آموزان و پرداختن به طریق اصلاح آن .
آگاهی از علل پرخاشگری و عوامل ایجاد كننده آن آگاهی از رابطه رفتار والدین با هم و تاثیر آن در پرخاشگری كودكان آگاهی از راههای پیشگیری از پرخاشگری كودكان آگاهی از چگونگی رفتار معلمان با دانش آموزان ، آگاهی از وضعیت اقتصادی خانواده و رابطه آن با میزان پرخاشگری ،آگاهی از وضعیت میزان آشنایی والدین با مسائل تربیتی با میزان پرخاشگری آگاهی از چگونگی رفتار دیگر افراد و هم سالان با این شاگردان آگاهی از ریشه و علل پرخاشگری در كودكان ،آگاهی از اصلاح رفتار پرخاشگرانه در كودكان .
با توجه به مطالعات كتابخانه ای و مشاهدات مربیان سوالات و فرضیه های زیر را عنوان نموده ام .
فرضیه :
با توجه به مطالعات كتابخانه ای و مشاهدات فرضیه زیر را عنوان نموده ام .
به این نتیجه رسیده ام كه اكثر دانش آموزان پرخاشگر از خانواده هایی هستند كه بسیار پرخاشگرند و هم چنین تشویق تنبیه شدید حمایت از فرزندان در هنگام نزاع با همسالان در پرخاشگری او بسیار موثر است .
كودكانی كه پدرو مادرشان از هم جدا شده اند و بد دهانی والدین و نداشتن تفریحات سالم از عواملی هستند كه در پرخاشگری موثر است .
پس از انجام این مراحل به این نتیجه رسیدم كه اكثر دانش آموزان پرخاشگر از خانواده هایی هستند كه از وضعیت اقتصادی ضعیف برخوردارند .
و همچنین از نظر فرهنگی رشد نكرده اند والدین آنها با مسائل تربیتی آشنایی نداشته اند لذا در اینگونه خانواده ها تنبیه بدنی و تبعیض بین كودكان اعمال می شود .
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)