وبلاگ

توضیح وبلاگ من

تأثیر تغییرات و تحولات اجتماعی بر آثار سینمای رسول صدرعاملی

  • دوره اول که دهه آغازین انقلاب است و همچنین با شروع جنگ ایران و عراق و به تبع آن به وجود آمدن مسائل و ارزش های جدید، سینمای ایران نیز متأثر از همه مسائل یادشده به شکل نوینی پس از اندکی توقف آغاز به کار کرد. این نوع سینمای جنگی به محوریت روابط انسانها در جنگ و همچنین ایثار و از خودگذشتی می پرداخت.

 

 

  • دوره دوم که دوران پس از جنگ و شروع دوران سازندگی است (68- 76) با محوریت توسعه اقتصادی در متن مناسبات اجتماعی و تلاش برای بهتر شدن وضعیت معیشتی و اقتصادی و سینمای ایران نیز خیلی سریع به این روند واکنش نشان داد که از پی آن طی سالهای ابتدایی دهه 70 چند فیلم با این موضوع ساخته شد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

دانلود مقالات

 

 

  • دوره سوم که دوره اصلاحات و توسعه سیاسی است (76-84) عمده مباحثی که مطرح بود توسعه فرهنگی و سیاسی در سر فصل های فیلم ها بیشتر به چشم می خورد. نکته بسیار جالب توجه در این میان همنوایی سریع سینمای ایران با شرایط سیاسی متن جامعه بود. به عبارتی مشخصه اصلی این دوره ستاره سالاری بار دیگر احیا شد و بازیگران خوش سیما و جذاب برای جذب مخاطبان استفاده شدند. فیلمنامه ها یکدست و یک شکل بودند به قول گادفری چشایر منتقد مجله فیلم کامنت «فیلم ایرانی برای اینکه مورد توجه قرار بگیرد باید تازه و قوی با کیفیت باشد و هرگز نباید گرفتار تکرار شود… فیلم های ایرانی اکنون مورد تقلید قرار می گیرند که البته به هیچوجه گرایش درستی نیست».

 

 

  • دوره چهارم که دوره عدالت اجتماعی (84-92) است که از ویژگی های مهم فیلم های این دوره تجربه تغییرات پیاپی در ارزشهای رسمی و عرفی، زندگی طبقات مختلف جامعه را به سمت نوعی زندگی سیاستمدارانه مبتنی بر پنهان کاری، ریا و در بعضی مواقع وارو نمایی واقعیت ها سوق داد.

بررسی اثر بخشی ارزیابیهای مشاوران در زمینه هدایت تحصیلی

یکی ازاهداف مهم آموزش و پرورش خدمات یاری رسانی به دانش آموزان است نمونه بارز این خدمت را می‌توان درامر مشاوره و راهنمایی تحصیلی در زمینه انتخاب رشته تحصیلی متناسب با حرفه مورد انتظار دانست و هدف اصلی آن فراهم نمودن بستری مطلوب است تا نقاط قوت و ضعف افراد شناسایی شده و با تصویری روشن از ویژگی‌ها و صفات خود و نیازهای جامعه اقدام به انتخاب رشته مطلوب نمود. همان طور که استرنبرگ[2] بیان کرده است توجه به قابلیت‌های شناختی افراد در قالب مفهوم کلی بهره هوشی نیز نمی‌تواند به تنهایی تفاوت‌های فردی در استعداد و قابلیت‌های مختلف دانش آموزان و به تبع آن موفقیت‌های تحصیلی آنان را در رشته‌های مختلف نمایان سازد بلکه استفاده از تجارب و انطباق میزان استعداد و توانایی واقعی افراد با رشته تحصیلی مورد علاقه، آینده بهتری را برای افراد رقم می‌زند. (استرنبرگ 2007: 80) اما می‌بینیم که گسترش علوم و تکنولوژی و تولد رشته‌های جدید در جامعه نوجوانان و سرمایه‌های اصلی کشور را در امر انتخاب رشته تحصیلی مناسب با حرفه مورد انتظار را با مشکل مواجه نموده است. دراین راستا شناسایی نیازها و امکانات محیط جهت اخذ تصمیمات اصولی و منطقی ضروری به نظر می‌رسد بدیهی است با توجه به دوران بحرانی بلوغ و نوجوانی، این مشکلات دو چندان خواهد شد. کیامنش نیز درسال 1382 بیان نمود که در بررسی‌های انجام شده توسط آموزش و پرورش حدود 60 درصد دانش آموزان دختر و 50 درصد دانش آموزان پسر، مشاور را به عنوان منجی جهت هدایت تحصیلی پذیرفته‌اند و در زمینه انتخاب رشته تحصیلی از او کمک می‌گیرند و باید مشخص شود که به طور کلی هدایت تحصیلی در عمل با چه مسائل و مشکلاتی روبروست. این فرآیند به علل گوناگون از جمله عدم مشارکت کارکنان مدرسه، نبودن ابزار و وسایل سنجش دقیق، کمبود کادر آموزشی متخصص در رشته مشاوره و … نتوانسته است به اهداف از پیش تعیین شده خود نائل شود. (شفیع آبادی، 1387 : 33)

 

 

نظر به این که هدف از تحصیل دانش آموزان ایجاد توانایی در پاسخگویی به نیازهای علمی و کاربردی جامعه است و از آنجا که ادامه هر یک از شاخه‌های تحصیلی زمانی می‌تواند در راستای تأمین نیازهای جامعه قرار گیرد که متناسب با توانمندی و استعداد افراد باشد لذا نیاز جامعه و بازار کار مستلزم اثربخش بودن عملکرد مشاوران در ایجاد موفقیت متناسب با تحصیل دانش آموزان است و سئوال مهم اینست که وجود مشاوران و ابزار آنان تا چه حد می‌تواند مثبت و مؤثر بوده و افراد را دقیقاً به رشته و حرفه آنان رهنمون کند؟ طبق پژوهش‌هایی که در این زمینه انجام شده مشخص گردیده که هیچ متغیری به اندازه عملکرد تحصیلی قبلی دانش آموزان اهمیت ندارد (نویدی 1386) و یا این که مشاوران و فعالیتشان کاملاً مورد تائید نمی‌باشد (علی اکبری، 1382) و پرونده‌های مشاوران از لحاظ محتوا دارای نقایصی است (ادریسی 1382) .لذا این تحقیق می‌کوشد تا عملکرد مشاوران را در زمینه هدایت تحصیلی (انتخاب رشته متناسب با توانمندی افراد) ارزیابی نماید. و علاوه بر این نگرش دانش آموزان را نسبت به عملکرد مشاوران مورد بررسی قرار دهد .

 

 

اهمیت و ضرورت پژوهش

 

 

والذین استجابو الربهم و اقاموالصلوه و امر هم شوری بینهم و مما رزقناهم ینفقون (شورا ـ 38 آیه) .

 

 

بدیهی است خداوند تبارک و تعالی در این آیه یکی از خصوصیات مسلمانان را در این موضوع دانسته است که آنان کارهایشان را با مشورت انجام می‌دهند و از این مطلب که مشاوره در ردیف ایمان به خدا و به پا داشتن نماز ذکر گردیده است می‌توان به میزان اهمیت آن پی برد.

 

 

راهنمایی امروز به طوری است که سراسر زندگی فرد را در بر می‌گیرد نگاهی گسترده به نقش آموزش و پرورش به عنوان عامل موثر در فعلیت بخشیدن به امکانات بالقوه ذاتی افراد، انتقال اندوخته تجارب گذشتگان، ارائه ارزش‌های مطلوب، افزایش معلومات و ایجاد مهارت‌های لازم در افراد برای زندگی و تسهیل سیر حرکت وجودی آدمی به سوی کمال و خود شکوفایی، اهمیت امروز این فرآیند را نشان می‌دهد.

 

 

گسترش کمی آموزش و پرورش مبین گرایش و استقبال همگان به اثربخشی این نهاد و نیز گسترش کیفی آن ناشی از توسعه معارف علوم و رشد بی‌وقفه تکنولوژی است که بر پیچیدگی و ظرافت جریان آموزش و پرورش افزوده است. ماهیت دبیرستان، برنامه‌ها و مواد درسی متنوع و گسترده آن، دروسی که هر ساله ارائه می‌شود و فعالیت‌های وسیع فوق برنامه ایجاد می‌کند که دانش آموزان توانمندی‌ها و نقاط قوت و ضعف خود را ارزیابی کرده و براساس آن آینده خود را برنامه ریزی کنند.

 

پروژه دانشگاهی

 

 

 

اهمیت جریان مشاوره و راهنمایی تحصیلی و تعیین جایگاه مشاوران در برنامه‌های رسمی آموزش و پرورش در غنی سازی دستگاه تعلیم و تربیت ضروری است امروزه دانش آموزان در بدو ورود به دبیرستان و مواجهه با انتخاب مهم رشته تحصیلی و شغل آینده خود با مشکل روبرو می‌شوند و دچار یک نوع ابهام و سردرگمی گزینش می‌شوند احساس می‌کنند که چندین رشته و شغل همزمان برای آنها جذابیت لازم را دارد و بدینسان دچار تعارض می‌شوند. بدیهی است با توسعه و گسترش راهنمایی تحصیلی در مدارس مملکت ما، لزوم راهنمایی شغلی و حرفه‌ای روز به روز بیشتر احساس می‌شود.

 

 

همان گونه که آگوست کنت در نظریه خود مطرح نموده «علم و آگاهی پیش نگری می‌آورد و پیش نگری کنش» بنابراین پژوهش حاضر می‌تواند با شناخت از نقش مشاوران در امر هدایت تحصیلی دانش آموزان و آگاهی از مشکلات و موانعی که بر سر این راه مهم قرار دارد،‌زمینه را برای آشنایی بیشتر مسئولیت کشور با این موانع هموار نموده و آنان را در اجرای تصمیمات دقیق و منطقی‌تر در این رابطه یاری دهد تا با طرح ریزی و طراحی براساس تحقیقات مشابه، از هدر رفتن سرمایه و نیرو و وقت جلوگیری نماید.

 

 

اهداف تحقیق

 

 

هدف کلی : اگاهی از عملکرد مشاوران در هدایت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه و همینطور آگااهی از نگرش دانش آموزان نسبت به عملکرد مشاوران

 

 

اهداف ویژه :

 

 

ـآگاهی از عملکرد مشاوران در هدایت تحصیلی دانش آموزان رشته ریاضی

 

 

ـآگاهی از عملکرد مشاوران در هدایت تحصیلی دانش آموزان رشته علوم تجربی

 

 

آگاهی از عملکرد مشاوران در هدایت تحصیلی دانش آموزان رشته علوم انسانی

 

 

ـآگاهی از عملکرد مشاوران در هدایت تحصیلی دانش آموزان رشته فنی – حرفه ای

 

 

ـآگاهی از عملکرد مشاوران در هدایت تحصیلی دانش آموزان رشته کارو دانش

 

 

ـآگاهی از نگرش دانش آموزان نسبت به عملکرد مشاوران در هدایت تحصیلی دانش آموزان

 

 

سوالات پژوهش

 

 

سوال کلی پژوهش : عملکرد مشاوران در هدایت تحصیلی دانش آموزان رشته های مختلف تحصیلی چگونه است و دیدگاه دانش آموزان نسبت به عملکرد مشاوران چیست ؟

 

 

سوالات فرعی پژوهش

 

 

1 )آیا تفاوت معنی داری بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که با نظر مشاور و براساس فرم هدایت تحصیلی رشته ریاضی فیزیک را برگزیده‌اند با دانش آموزانی که بدون نظر مشاور آن را انتخاب کرده‌اند وجود دارد؟

 

 

2)آیا تفاوت معنی داری بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که با نظر مشاور و براساس فرم هدایت تحصیلی رشته علوم تجربی را برگزیده‌اند با دانش آموزانی که بدون نظر مشاور آن را انتخاب کرده‌اند وجود دارد؟

 

 

3)آیا تفاوت معنی داری بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که با نظر مشاور و براساس فرم هدایت تحصیلی رشته علوم انسانی را برگزیده‌اند با دانش آموزانی که بدون نظر مشاور آن را انتخاب کرده‌اند وجود دارد؟

بررسی سطح بلوغ سرمایه انسانی شركت ملی پخش فرآورده‌های نفتی

وضعیت مطلوب: مشخص بودن سطح بلوغ سرمایه های انسانی شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی منطقه غرب مازندران
                                 مسئله تحقیق
وضعیت موجود: نا مشخص بودن سطح بلوغ سرمایه های انسانی شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی منطقه غرب مازندران

 

نمودار شماره1- مسئله تحقیق

 

 

3-1- اهمیت و ضرورت

 

 

در عصر حاضر، موفقیت سازمانها در بازار محصولات و خدمات بستگی به موفقیت آنها در بازار جذب استعدادها دارد. در حالیکه بازارهای کسب و کار رو به گسترش است، بازار جذب استعدادها با محدودیتهای روزافزون روبروست. جذب و نگهداری نیروی انسانی به اهمیت تولید و توزیع در استراتژیهای کسب و کار سازمانهای دانش محور است. اگرچه بسیاری از سازمانها به اهمیت این موضوع پی برده اند، اما بسیاری از آنها فاقد رویکردی فراگیر برای دستیابی به این هدف هستند. بعلاوه اغلب آنها از چشم انداز روشنی برای چگونگی ایجاد سیستمی یکپارچه از اقدامات لازم جهت رسیدن به اهداف منابع انسانی خود، برخوردار نیستند(et al, 2007 carvalho). سازمانهای هوشمند، کارکنان را به مثابه اصلی ترین سرمایه سازمانی تلقی می کنند و بر این عقیده اندکه شیوه رفتار با آنها می بایست متفاوت از گذشته باشد. امروزه در بسیاری از کشورها براهمیت سرمایه گذاری بر روی سرمایه های انسانی تاًکید فراوانی می شود. سرمایه گذاری انسانی و اعتلای کیفیت نیروی کاریکی از زمینه و راههای اصلی و اساسی ارتقای بهره وری و تسریع رشد وتوسعه سازمانهاست(نظری، 1387). مدل بلوغ قابلیت کارکنان می تواند برای تعیین سطح بلوغ توسعه سازمانی، حرکت از فرآیندهای تک منظوره و آشفته به سمت توانایی توسعه که قابل پیش بینی است و بهینه سازی راه رسیدن به اهداف سازمانی به کار گرفته شود. ابتدایی ترین هدف مدل بلوغ قابلیت کارکنان، هدایت سازمانها در بهبود قابلیت نیروی انسانی آنهاست. توانایی نیروی انسانی به عنوان سطح دانش، مهارتها و توانایی های آنها که برای انجام فعالیتهای سازمانی مورد نیاز است، در نظر گرفته می شود. توانایی نیروی انسانی آمادگی سازمانی برای انجام فعالیتهای سازمانی حیاتی آن را نشان می دهد(Curtis et al, 2001). شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران نیز که بدست آوردن سهم مهمی از بازار بین المللی توزیع و فروش فرآورده های نفتی را بعنوان یکی از چشم اندازهای خود قرارداده، از این مهم مستثنی نبوده و برای ورود به بازار رقابت با سایر سازمانهای بین المللی نیازمند نیروهای متخصص و دانشی بوده و لذا ملزم به استفاده از الگوی مناسب برای پیاده سازی فرآیندهای مرتبط با منابع اانسانی است. البته اهمیت این مسئله در حال حاضر در کل وزارت نفت احساس شده و بنابراین و با توجه به

دانلود مقالات

 اینکه تاکنون در شرکت مذکور در زمینه تعیین میزان بلوغ سرمایه های انسانی با استفاده از مدل P-CMM فعالیتی انجام نشده، شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی منطقه چالوس بعنوان جامعه آماری این تحقیق انتخاب گردیده است.

 

 

4-1- اهداف تحقیق

 

 

1-4-1- هدف اصلی

 

 

 

    • تعیین وضعیت مدیریت سطوح بلوغ سرمایه انسانی بر اساس مدل P-CMM در شرکت ملی پخش فرآورده­های نفتی منطقه غرب مازندران

 

 

2-4-1- اهداف فرعی

 

 

 

    • تعیین وضعیت اقدامات مدیریتی بهبود سطح بلوغ اول به دوم سرمایه انسانی(فعالیتهای روتین و تکراری) بر اساس مدل P-CMM در شرکت ملی پخش فرآورده­های نفتی منطقه غرب مازندران.

 

 

    • تعیین وضعیت اقدامات مدیریتی بهبود سطح بلوغ دوم به سوم سرمایه انسانی(فعالیتهای شایسته سالارانه) بر اساس مدل P-CMM در شرکت ملی پخش فرآورده­های نفتی منطقه غرب مازندران.

 

 

    • تعیین وضعیت اقدامات مدیریتی بهبود سطح بلوغ سوم به چهارم سرمایه انسانی(فعالیتهای توانمندسازی) بر اساس مدل P-CMM در شرکت ملی پخش فرآورده­های نفتی منطقه غرب مازندران.

 

 

    • تعیین وضعیت اقدامات مدیریتی بهبود سطح بلوغ چهارم به پنجم سرمایه انسانی(فعالیتهای بهبود مستمر) بر اساس مدل P-CMM در شرکت ملی پخش فرآورده­های نفتی منطقه غرب مازندران

 

 

5-1- چهارچوب نظری:

تاثیر کشور سازنده نام تجاری بر ارزش ویژه برند

تا چند دهه قبل،كالاها صرفا به صورت كالاهای ساخته شده بدون هر گونه دیدگاه شخصیتی تولید و مصرف می شدند. اما امروزه، نا مهای تجاری، اهمیت بسزایی در فرآیند خرید ایفا می كنند.به همین دلیل پژوهشگران و مدیران صنایع، جایگاهی ارزشمند در فعالیتهای بازاریابی بنگاهها برای نامهای تجاری قائل شده اند. امروزه،

 

 

مصرف كنندگان از كالاها چیزی بیش از كاركرد آن را انتظار دارند. شخصیت برتر ناشی از تملك و مصرف یك نام تجاری خاص موجب شده است تا نام تجاری مفهومی مهم را داشته باشد. مصرف كنندگان در دنیای جدید كسب و كار با نام های تجاری متعددی در بازار رو به رو هستند، به همین سبب آنها در انتخاب نامهای تجاری، انتخاب های بیشتری دارند(ورونتیس و تراسو،2007 : 7). این در حالی است كه جهانی شدن تجارت موجب ارائه نام های تجاری جهانی با كشورهای سازنده مختلف شده است. برخی كشورها با ایجاد تصویرسازی مثبت از خود در سطح بین المللی و مردم جهان به دنبال ترفیع نام های تجاری ارائه شده توسط تولید كنندگان و ارائه دهندگان خدمات کشورشان هستند. این امر ریشه در این واقعیت دارد که تصویر کشور سازنده به عنوان یکی از مزیت های رقابتی پایدار برای شرکت ها تلقی می شود(گرکه و همکاران،2014 : 175). ازاین رو یکی از معیارهای مهم که می تواند در فرایند خرید مصرف کنندگان مورد توجه قرار گیرد،کشور سازنده نام تجاری است. در واقع کشور سازنده نام تجاری توسط مصرف کنندگان به منظور ارزیابی کیفیت و عملکرد آن نام تجاری مورد استفاده قرار می گیرد( خان و بامبر،2008 :580). تأثیر کشور سازنده نام تجاری روی ادراک مصرف کننده از سال 1960 توجهات زیادی را به خود جلب کرده است و یکی از موضوعات مهم در زمینه بازاریابی بوده است.در حالی که شهرت ملی محصولات از کشوری به کشوری متغیر است مصرف کنندگان تمایل دارند تا نگرش و عقایدشان نسبت به محصولات یک کشور دیگر را براساس آشنایی و اطلاعاتشان از آن کشور و تجربیات شخصی خود از ویژگی های محصول مثل برتری تکنیکی،کیفیت محصول،طراحی،ارزش مالی،وجهه و اعتبار قابل قبول کشور مبدأ یک برند تعمیم دهند(پاندا و میشرا، 2014 : 495). ادارک از کشور محصول در هدایت ادارک از ویژگی های مرتبط با محصول،مانند کیفیت مخصول مؤثر هستند و این نشان می دهد که ارزیابی مصرف کنندگان بیشتر از این که از طریق کیفیت محصول هدایت شوند،ازطریق تأثیرات حاصل از ادراک از کشور محصول هدایت می شوند.کشور مبدا به عنوان اولین و بهترین راهنما برای مصرف کنندگان در ارزیابی محصولات جدید با شرایط پیچیده،همراه به کمترین توجه به ویژگی های مرتبط با محصول به کار رفته است(کینرا، 2005 :16 ). اعم از اینکه نام کشور سازنده واکنش مثبت و یا منفی را به دنبال داشته باشد.کشور،نوع کالا و تصوری که از شرکت و نام تجاری او وجود دارد بر تصور مشتری تأثیر خواهد گذاشت. مصرف کنندگان تمایل دارند به واسطه تجارب،شنیده ها و اسطوره های خود در مورد کالا ها و کشورها به صورت کلیشه ای برخورد کنند. آنها در مورد بعضی کشور ها و گروه کالاهای خاص به شدت چنین قضاوتی دارند مثلا می گویند بهترین چای انگلیس،عطر فرانسه،ابریشم چین،چرم ایتالیا،صنعت الکترونیک ژاپن و غیره(حیدرزاده و خیری،1387 : 82). کالاهای صنعتی نیز با وجود اینکه سیستم خرید پیچیده ای دارند از این امر مستثنی نیستند برای مثال در صنعت ساختمان سازی لوکس شیر آلات سوییسی یا کاشی و سرامیک اسپانیایی سنگهای ایتالیایی سیستم سرمایش و گرمایش ژاپنی مانند HITACHI،EBARA یا آمریکایی مانندHONEYWELL ویاآسانسورآلمانی THYSSENKRUPP یا ژاپنی MITSUBISHI و فنلاندی KONEیا برند آمریکایی OTIS جزو اولویتها هستند ودر این میان کشور هایی هستند که با وجود اینکه جزو اروپا می باشند محصولات صنعتی آنها چندان ذهنیت مثبتی در ذهن

پروژه دانشگاهی

 خریدار ایجاد نمی کند مانند یونان، دانمارک و حتی اسپانیا و یا در آسیا کشوری مثل چین هر چند کشوری صنعتی و از بزرگترین صادر کنندگان دنیا باشد باز هم چندان حس مثبتی از خرید کالای چینی در ذهن خریداران از کالای چینی وجود ندارد مگر آنکه برندی قوی از کشورهای صاحب نام پشت سر تولیدات چین وجود داشته باشد که بتواند تا حدی ذهنیت منفی را راجع به کالای چینی کاهش دهد و در مقابل کشورهای دیگری نیز وجود دارند که اخیرا در حال ربودن گوی سبقت از رقبای اروپایی خود هستند، مانندکره جنوبی که در زمینه های مختلفی همچون کشتی سازی ، آسانسور،موبایل، خودرو ، محصولات خانگی و محصولات صنعتی و با داشتن برندهایی همچون DAEWOO ، HYUNDAI، SAMSUNG، LG و …ذهنیتی از خود در بین خریداران ایجاد نموده که هر کسی در مورد کنار گذاردن کالای کره ای از لیست خرید خود باید اندکی تأمل کند.

 

 

اهمیت راهبردی و ضرورت آگاهی و ارزیابی ارزش ویژه نام تجاری مخصوصا در صنعت آسانسور،محور اصلی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. از ارزش ویژه نام تجاری نمی توان به طور کامل آگاهی یافت مگر با آزمون دقیق منابع آن،یعنی عوامل مشارکت کننده در شکل گیری ارزش ویژه نام تجاری در ذهن مشتری. بیش تر پژوهش های ارزش ویژه نام تجاری بر متغیرهای آمیخته بازاریابی همانند قیمت،ترفیعات فروش و تبلیغات که تأثیر کوتاه مدت بر ارزش ویژه نام تجاری دارند متمرکز بوده اند. اما همزمان با این متغیرها مدیران می توانند ازمتغیرهایی که تأثیر بلند مدت (همانند کشور سازنده نام تجاری) بر ارزش ویژه نام تجاری دارند،بهره گیرند.در عصر جهانی سازی،نام های تجاری جداب و مثبت،موفقیت در مقیاس جهانی را تضمین می کند.آگاهی و درک چگونگی ادراک کشور سازنده نام تجاری در بازارهای هدف و اینکه چگونه مصرف کنندگان با آن ارتباط برقرار می کنند،به هنگام تصمیم گیری درباره اینکه محصول کجا تولید شود،حیاتی است.به دلیل رقابت جهانی استفاده از عواملی مانند کشور سازنده نام تجاری در حال افزایش است.برند هیوندای در صنعت آسانسور از جمله برندهایی است که تصویر روشن و شفافی را در ذهن مصرف کننده نسبت به محصولات رقبا اشغال کرده است و می توان گفت در امر جایگاه یابی،این برند قوی عمل کرده است. لذا سؤال اساسی که در این تحقیق مطرح می شود این است که: کشور سازنده نام تجاری چه تأثیری بر ارزش ویژه برند در صنعت آسانسور دارد؟

 

 

1-3 ) اهمیت وضرورت پژوهش

 

 

امروزه برند دیگر تنها یک ابزار کارآمد در دست مدیران نیست، بلکه یک الزام استراتژیک است که سازمانها را در جهت خلق ارزش بیشتر برای مشتریان و همچنین ایجاد مزیت رقابتی پایدار کمک می کند.زمانی که یک کالا برند می شود نسبت به زمانی که برند نبود، ارزشمند تر می شود و از این ارزش بیشتر به عنوان ارزش ویژه برندیاد می شود. وقتی ارزش ویژه برند یک کالابه قدر کافی بالا باشد ، خریداران هدف در برابر آن کالا مثبت عمل می کنند، به طور مثال بهای بیشتری برای آن کالا پرداخت می کنند، به کرات آن کالا را خریداری می کنند و…(کلر،2008: 15). همچنین می توان به درآمد بیشتر، هزینه های پایین تر و سود بالاتر منجر شود و اثرات مستقیمی بر توانایی سازمان در اتخاذ تصمیمات مناسب در مورد افزایش قیمت محصولات، اثربخشی ارتباطات بازار یابی و موفقیت در توسعه تجاری داشته باشد.از این لحاظ شرکت می تواند با هر چه قوی تر کردن آن برند، موفقیت رقابتی اش را بهبود بخشد و عملکرد مالی را افزایش دهد(کلر،2003: 12).

جایگاه بخش انرژی در اقتصاد ایران

    • بخش انرژی چه ارتباطی با بخش‌های پیشین و پسین خود دارد؟

 

 

    • بخش انرژی به چه میزان بر سایر بخش‌ها تاثیر می‌گذارد و به چه میزان از سایر بخش‌ها متاثر است؟

 

 

1-3 ضرورت و اهمیت تحقیق                            

 

 

بخش انرژی یكی از بخش‌های سرمایه‌بر است و منابع قابل توجهی را در اقتصاد كشور به خود اختصاص می‌دهد. این منابع عظیم باید بتوانند تاثیرات توسعه‌ای خود را بر كل اقتصاد و هر یك از زیربخش‌های اقتصاد به جا گذارد. بخش انرژی برای این كه بتواند با استفاده از تجهیز منابع، انرژی موردنیاز اقتصاد را تامین كند لازم است در ارتباط تنگاتنگی با سایر زیربخش‌های تامین‌كننده نهاده‌های مورد نیاز این بخش (بخش انرژی) قرار گیرد. پس اثر ستانده‌ای كه بخش انرژی در اقتصاد ایجاد می‌كند و محاسبه این كه آن ستانده چه میزان بر روی سایر بخش‌ها ستانده ایجاد می‌كند و مقایسه آن با كل ستانده اقتصاد از اهمیت پرداختن به موضوع است. این تحقیق از آن جهت اهمیت دارد كه می‌تواند مشخص كند حركت بخش انرژی مستلزم حركت چه زیربخش‌هایی از اقتصاد است. روشن شدن این مسئله ما را در سیاست‌گذاری برای توسعه بخش انرژی آشنا خواهد كرد.

عکس مرتبط با اقتصاد

پروژه دانشگاهی

 

 

1-4 هدف تحقیق

 

 

 

    • محاسبه میزان ارتباطات پسین و پیشین بخش انرژی بر اساس تحلیل‌های پیوندی

 

 

    • محاسبه میزان شدت تاثیرپذیری/ تاثیرگذاری بخش انرژی از/ بر سایر بخش‌ها

 

 

1-5 سوال‌ تحقیق

 

 

 

    • آیا تاثیرپذیری بخش انرژی از بخش‌های دیگر بیشتر است یا تاثیرگذاری آن بر بخش‌های دیگر؟

 

 

1-6 فرضیه‌های تحقیق

 

 

 

    1. تاثیرگذاری بخش انرژی از تاثیرپذیری آن بیشتر است.

 

 

    1. در میان بخش‌های اقتصادی بخش انرژی بیشترین تاثیر را بر صنایع كانی غیرفلزی دارد.

 

 

1-7 روش­شناسی تحقیق                                  

 
مداحی های محرم