نقش اصلی بورس اوراق بهادار، جذب و هدایت پساندازها و نقدینگی سرگردان و پراکنده در اقتصاد به سوی مسیرهای بهینه آن است. به گونهای که منجر به تخصیص بهینه منابع کمیاب مالی شود که این امر مهم، منوط به شناسایی اولویتهای سرمایهگذاری می باشد(دانیل و همكاران، 2002). از طرف دیگر، هرچه میزان این اولویتها به واقعیت بازار در طولانی مدت نزدیکتر باشد، به همان اندازه اطمینان سرمایهگذاران نسبت به بورس بیشتر شده و رغبت آنها نیز برای سرمایهگذاری افزایش خواهد یافت(آل- تامیمی، 2006). طی سالهای اخیر اقدامات مناسبی جهت پیشرفت، توسعه و افزایش شفافیت بورس اوراق بهادار تهران انجام گرفته است که توانسته است تا حدی، منجر به بهبود فرهنگ سهامداری مردم شود. همچنین تعیین دلایل اولویت یک سرمایهگذاری میتواند تاثیر دوچندانی بر شناسایی محدودیتهای موجود و اصلاح مسیر آتی توسعه بورس اوراق بهادار داشته باشد. این پژوهش بر آن است تا با شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر تصمیم گیری سهامداران در خرید سهام عادی، گامی در جهت بهبود انگیزانندههای خرید سهام بردارد.
1-2- اهمیت موضوع (تعریف مساله ، هدف از اجراء و کاربرد نتایج تحقیق)
بر طبق تحقیقات به عمل آمده حدود 41 درصد از مردم کشورهای پیشرفته، سرمایهگذاری مستقیم در سهام دارند و مالکیت مستقیم سهام 20 درصد و به شکل غیرمستقیم 34 درصد کل سرمایه گذاریها در جهان را در برمیگیرد (كلارك-مورفی، سوتر[4]، 2004). گرچه این آمار در ایران کمتر از 20 درصد است ولی این روند رو به افزایش است و زمانی که سرمایه گذاری در صندوقهای قرضالحسنه را نیز در نظر بگیریم با عدد 54 درصد مواجه خواهیم شد (ساعدی و مختاریان، 1388). امروزه سرمایهگذاران برای انتخاب سرمایهگذاری دامنه بسیار وسیعی دارند، اما تا به حال پژوهشهای محدودی در خصوص روش انتخاب از بین سرمایهگذاریهای مختلف انجام گرفته است. تصمیمات مالی مردم روز به روز پیچیدهتر و پرمخاطرهتر میشود در حالی که نتایج این تصمیمات بر شیوه زندگی مردم بسیار موثر است(سالتانا،2010). بیشتر نظریههای مالی فرض می کنند که سرمایهگذاران منطقاً به افزایش سرمایه خود میاندیشند و به نشانههای مالی توجه می کنند. سرمایهگذاران هنگام انتخاب سرمایهگذاری به طور اولیه ریسک و بازده آن را با سرمایهگذاریهای بالقوه دیگری که میتوانند انجام دهند، مقایسه میکنند. ضمن اینکه سطح ریسکی که سرمایهگذاران حاضر به تحمل آن هستند بستگی به خصوصیات و ویژگیهای روانی آنها دارد(مریكاس و همكاران، 2004). به هرحال یک سرمایهگذار منطقی در صورت تشابه ریسک دو سرمایهگذاری، سرمایهگذاری با ریسک کمتر را انتخاب نخواهد کرد. بیشتر پژوهشهای اخیر در مورد روانشناسی مالی بیان کردهاند که تصمیمات سرمایهگذاران ممکن است تحت تاثیر عوامل رفتاری داخلی از قبیل خودشناسی و عوامل رفتاری خارجی مانند نحوه انتخاب یک سرمایهگذاری قرار گیرد(لی و همكاران، 2008). اصولاً سرمایهگذاران باید بررسیهای وسیعی در موقع خرید یا فروش سهام عادی انجام دهند. زیرا آنها نقدترین دارایی خود را به سهام تبدیل میکنند و در صورت عدم توجه به مواردی خاص، نتایج مطلوبی از آن سرمایهگذاری دریافت نخواهند کرد. از همین رو این تحقیق بر آن است تا درجه اهمیّت عوامل مذکور از قبیل عوامل روانی بازار، اقتصادی، سیاسی و غیره را مشخص کند تا از یک سو به سرمایهگذاران نوپا کمک نماید تا بر اساس شاخصهایی که سرمایهگذاران باتجربه از آن استفاده میکنند، تصمیمگیری نمایند و از سوی دیگر در مقابل عوامل روانی بازار همچون شایعات بازار که منجر به نوسانات کوتاه مدت میشود، عکس العمل مناسبی نشان دهند.
1-3- اهداف پژوهش
اهداف این تحقیق را میتوان در دو بعد کلی و اختصاصی مورد بررسی قرار داد. اهدف این پایان نامه به صورت کلی عبارت است از:
و مهمترین هدف اختصاصی که انجام این تحقیق به دنبال دارد عبارت است از:
بررسی عوامل مالی و غیرمالی (روانی) تأثیرگذار بر تصمیمگیری سرمایهگذاران به هنگام خرید و انتخاب سهام در بورس اوراق بهادار و رتبهبندی اهمیت این عوامل. در نهایت این تحقیق به دنبال این است تا راهکارهایی را به شرکتهای عرضه کننده سهام ارائه نماید تا بتوانند بر عوامل مهم از نظر سرمایهگذاران که در انتخاب سهام توسط آنها تأثیر دارد، اثر گذاشته و آنها را در شرکت خود ارتقا بخشند.
1-4- فرضیات (یا سئوالات پژوهشی)
1-4-1- سؤالات اصلی پژوهش
1-4-2- فرضیات پژوهش
با بررسی پیشینه پژوهش، سه دسته عوامل مالی، سیاسی، عوامل روانی و بازار به عنوان عوامل تاثیرگذار بر تصمیمگیری سهامداران شناسایی شده است که هریک دارای تعدادی عوامل فرعی میباشد. بنابراین حداقل سه فرضیه برای تحقیق میتوان در نظر گرفت. بدیهی است در طول تحقیق و با بررسی بیشتر مطالعات پیشین، در صورتیکه شاخصهای جدیدی مشاهده شود، در فصل سوم پایان نامه به این فرضیّات اضافه خواهد شد.
1- عوامل مالی، دارای تاثیری معنادار بر تصمیمگیری سهامداران در خرید سهام عادی میباشند.
2- عوامل سیاسی، دارای تاثیری معنادار بر تصمیمگیری سهامداران در خرید سهام عادی میباشند.
3- عوامل روانی و بازار، دارای تاثیری معنادار بر تصمیمگیری سهامداران در خرید سهام عادی میباشند.
همچنین با توجه به تاکید بر شاخصهای مالی در مطالعات پیشین، فرضیه چهارم به صورت زیر بیان میشود.
4- عوامل مالی نسبت به سایر عوامل، دارای اولویت بالاتری در تصمیمگیری خرید سهام عادی میباشد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
در تعریف حقوق زن میتوان گفت در سطح كلی، جزیی از حقوق بشر است كه به عنوان حقوق اساسی و غیرقابل انتقالی تلقی شده كه برای زندگی زن به عنوان یك انسان ضروری است و به صورت جزیی تر، حقوق زن عبارت است از آن حقوقی كه برای زندگی انسانی زن به واسطه زن بودن؛ یعنی جنسیت اوضرورت دارد.بنابراین ضمن اینكه عنصر اساسی مفهوم حقوق زن، تساوی با مردان و رفع تبعیض نسبت به زنان به سبب جنسیت آنها است،از طرف دیگر عنصری وجود دارد كه بدون آن با اجرای عنصر اول به مقصود اصلی نخواهیم رسید وآن تدابیر حمایتی است كه باعث ایجاد شرایط لازم جهت تساوی زن و مرد میگردد.
مبنای اصلی برابری زن و مرد به عنوان یكی از مصادیق حقوق بشر به حقوق طبیعی بر میگردد، حقوقی كه به صرف انسانبودن برای انسان حاصل میشود و اراده انسانی در ایجاد آن دخالتی ندارد و قواعد آن ثابت و غیرقابل تغییر میباشد؛ بدین معنا كه اگر صاحب حق بودن برخاسته از ذات انسان ولازم و ملزوم انسانیت اوست، پس نابرابریهای فیزیكی واختلافات مبتنی بر نژاد،زبان، جنس، آداب و سنن، محیط زندگی و غیره نمیتوانند درحقوق انسانی وی موثر افتد.
در سالهای اخیر، طرفداران حقوق زن در جهت برابری و رفع تبعیض نسبت به زنان تلاشهای بسیاری نمودهاند، لكن علی رغم موفقیتهای نسبی، زنان در جهت رسیدن به تساوی حقوق انسانی با مردان راه طولانی در پیش دارند زیرا هنوز تبعیضات زیادی بین زنان ومردان به چشم میخورد كه یكی ازآنها تبعیض در زمینه حق اشتغال وداشتن كار میباشد.
«حق اشتغال»، یكی از حقوق بنیادین انسانها است كه جزء حقوق فطری محسوب میگردد. این حق، مقولهای با اهمیت بسیار است كه در به ثمر نشستن نیازهای مادی و غیرمادی نقش اساسی دارد؛ زیرا كار علاوه بر اینكه یك نیاز معنوی میباشد راهی برای وصول به نیازهای ضروری است. نیازهای هر انسانی از خواستههای جسمانی، روانی واجتماعی وی سرچشمه میگیرد و بسیاری از آنها باید از طریق كار واشتغال برطرف شود. این حق اگر چه حقی متعلق به همه افراد بشر است لكن برای بهرهگیری ازآن زنان نسبت به مردان با مشكلات و معضلات بسیاری مواجه هستند.
«اسناد بینالمللی حقوق بشر» اعم از اسناد عام و اسناد ویژه طرفدار حقوق زنان،سعی در رفع نابرابریها و تبعیضات شغلی زنان داشته و در تغییر بنیانهای اجتماعی و قانونی تلاش نمودهاند. كنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان() (مصوب 1979م.) مجموعه منسجمی از همه استانداردهای حقوق زنان و یكی ازدستاوردهای مهم جامعه بین المللی است كه به بررسی ابعاد مختلف حقوق شغلی زنان می پردازد.
این كنوانسیون نظری بر ایدههای فمینیستی نداشته و درواقع، به موقعیت واقعی زنان در جوامع میپردازد و سعی در جهت رفع قوانین غیرمساعد وتبعیضآمیز علیه زنان، ازطریق تشویق كشورها به همراهی و الحاق به این كنوانسیون نموده است. آنچه در نهایت به ذهن خطور میكند، این است كه تلاشهای رفع تبعیض از زنان از جنبشهای طرفدار زن گرفته تا اسناد حقوقی و اعلامیههای جهانی حامی حقوق بشر، همه در پی یافتن راهی برای غلبه بر نابرابریها بوده و هستند، اما چرا با وجود همه این حمایتهای جهانی، باز هم زنان قادر به رهایی از قفس آهنین چنین وضعیتی برای نیل به حقوق حقه خود نیستند؟()
آنچه موجب شده ایران به كنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان نپیوندد، تصور برخی از علمای دینی در خصوص این سند بین المللی میباشد، این گروه هر گونه تغییر وتحول در مقررات فقهی نظیر قضاوت را غیرممكن و تحریف در قوانین اسلامی میدانند. با تغییر در چنین دیدگاههایی میتوان به ارتقاء حقوق زنان با موازین حقوق بشر امیدوار بود كه در اینجا فقه پویا باید مساعی خود را در جهت اصلاح قوانین به كار اندازد.
پیشنهاد موضوع تحقیق با عنوان «اشتغال زنان در نظام حقوقی ایران با توجه به كنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان»، بهانهای بود تا شاید بتوان با بررسی و بحث بیشتر، موضوع نابرابری حقوق شغلی زنان در ایران را به چالش كشانده و همگام با كشورهایی كه رفع تبعیض نسبت به زنان را پذیرفتهاند، اقدام به ایجاد مكانیسم ویژه جهت استقرار برابری نمود.
موضوع طرح پژوهشی با اهداف بنیادی زیر پیگیری شده است:
1- بررسی اشتغال زنان در نظام حقوقی ایران
2- بررسی اشتغال زنان در كنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان
3- تبیین موانع و تنگناهای موجود درقوانین ایران در خصوص احقاق حقوق زنان
در زمینه اشتغال
بنابراین با در نظر گرفتن اهداف فوق، سوال اصلی كه نسبت به موضوع پژوهشی مطرح میگردد این است كه:
طبعاً علاوه بر سئوال اصلی، سئوالهای فرعی دیگری نیز به ذهن خطور میكند كه پاسخگویی بدانها لازم میباشد. برخی از آنها به قرار زیر است:
آنچه مسلم است برای مطالعه بهتر موضوع پژوهشی و دستیابی به پاسخ سوالات مطروحه، به بررسی معیارها و استانداردهای حقوق شغلی زنان در سایر اسناد بینالمللی نیز میپردازیم چرا كه تنها اصول مندرج در این اسناد را میتوان به عنوان معیار مفیدی در جهت ارزیابی وضعیت اشتغال زنان در ایران تلقی كرد.
بنابراین با پیجویی این فرضیه موضوع را دنبال میكنیم كه :وضعیت اشتغال زنان ایرانی در تطبیق با كنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان دارای نواقص و كاستیهایی میباشد.
درآزمون این فرضیه، به این نتیجه میرسیم كه میزان مشاركت زنان در فعالیتهای اجتماعی وسیاسی كه یكی از شاخصهای توسعه یافتگی جوامع محسوب میشود در كشورما با استانداردهای جهانی فاصله قابل توجهی دارد.پایین بودن نرخ مشاركت زنان ایرانی دربازار كار، ناشی از موانع و محدودیتهای حقوقی وبیشتر ازآن، موانع و محدودیتهای غیرحقوقی است. براین اساس، بر دولت واجب است با اتخاذ تدابیری برای رفع این موانع، به تعهد وتكلیفی كه برطبق حقوق داخلی و اسناد بین المللی بر عهده دارد عمل نماید.
این پژوهش به روش كتابخانهای بوده و از منابع اینترنتی، قوانین و مقررات داخلی، اسناد ومعاهدات بینالمللی به خصوص كنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان،به عنوان مهمترین ابزار كار تحقیق استفاده شده است.
در رابطه با محدودیتها و موانع تحقیق، باید از محدودیت در دسترسی به منابع آماری جدید و كمبود منابع منسجم در رابطه با موضوع ونداشتن كتابخانه مجهز در دانشگاه و عدم همكاری كتابخانههای معتبر نام برد.
تنظیم مطالب تحقیق، در سه بخش صورت گرفته است و هر بخش، مشتمل بر دو فصل میباشد. در بخش اول به بررسی اشتغال زنان از دیدگاههای مختلف پرداخته شده است، چنانكه در فصل اول، وضعیت اشتغال زنان از دیدگاه اجتماعی و اقتصادی و در فصل دوم اشتغال زنان از دیدگاه اسلام و اسناد بینالمللی مورد بحث واقع شده است.
بخش دوم، تحت عنوان بررسی اصول مرتبط با حق اشتغال زنان در كنوانسیون (CEDAW) و قوانین موضوعه ایران در دو فصل نگارش یافته است. در فصل اول به بررسی اصول عمومی و در فصل دوم به بررسی اصول اختصاصی مرتبط با حق اشتغال زنان پرداخته شده است.
در بخش سوم، به بررسی اشتغال زنان در مناصب مهم دولتی و سیاسی پرداخته شده است، چنانكه در فصل اول، اشتغال زنان در مناصب مهم دولتی و سیاسی در كنوانسیون (CEDAW) و در فصل دوم، اشتغال زنان درمناصب مهم دولتی وسیاسی در قوانین موضوعه ایران مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و در پایان از مطالب ارائه شده نتیجه گیری شده است.
امید است بتوانیم در جهت ارتقاء وضعیت شغلی زنان و احقاق نیمی از جمعیت فعال كشور كه در همه عرصههای اجتماعی، اقتصادی،سیاسی و غیره ظرفیت، قابلیت وشایستگی خود را به اثبات رسانیدهاند، گامی هر چند كوتاه برداریم.
[1] . Convention on the Elimination of all Forms of Discrimination Against women (CEDAW)
[2] . Fredman, Sandra, Woman and the law, Clarendon Press. OXFORD,1997, P.2
کنار آمدن با فشارهای زندگی و کسب مهارت های مستقلانه ی فردی و اجتماعی همواره بخـشیاز
واقعیات زندگی انسان بوده و در ادوار متفاوت در زندگی او به اشـکال گونـاگون تجلـی یافتـه اسـت.
تعارضات در دوران کودکی جلوه چندانی ندارد اما با افزایش سن و هنگام مواجهـه بـا دشـواریهـای
ویژه سنین نوجوانی و جوانی، کشمکش های درونی و محیطی تظاهر بیشتری پیدامیکنند. بنابراین اگر
افراد از سنین کودکی در انجام مهارت های مـستقلانه زنـدگی روزانـه فـردی و مـسئولیت پـذیریهـای
اجتماعی تبحر یابند، بدون تردید در مواجهه با موقعیتهای فشارزا عملکرد م ناسـبی خواهنـد داشـت.
مهارت های مقابلهای مجموعهای از توانایی هایی هستند کـه زمینـه سـازگاری، رفتـار مثبـت و مفیـدرا
فراهم میآورند. از آنجایی که توانایی تولید، بکارگیری روش های مقابلهای و پیاده کردن آن بخـصوص
در روابط بین فردی و همچنین در جهت رشد و سازگاری افراد بسیار تأثیرگذار میباشد؛ این توانـایی-
ها، فرد را قادر میسازند مسئولیتهای نقش اجتماعی خود را بپذیرد و بـدون لطمـه زدن بـه خـودو
دیگران با خواستها،انتظارات و مشکلات روزانه بویژه در روابط بـین فـردی و بـه شـکل مـؤثرتری
1
روبه رو شود(زتلین ،1985 ، به نقل از مشفق.(1389 از طرفی توانایی هـای لازم بـرای رفتـار انطبـاقیو
مؤثر، افراد را قادر می | سازد تا بطور مؤثر با مقتضیات و چالش | های زندگی روزانه مقابله کنند. آمـوزش | ||||
این مهارت | ها، موجب ارتقای رشد شخصیتی و اجتماعی، محافظت از حقوق انسان هـا و پیـشگیری از | |||||
مشکلات روانی و اجتماعی میشود. | ||||||
رفتار انطباقی | در حقیقت سازه بسیار جامع | و فراگیری | است | که مؤلفههای ذهنی، حسی، حرکتـی و | ||
2 | انطباقی به | معنای | قدرت کنار آمدن با دیگران و ارتباط | |||
شخصیتی را در برمیگیرد(کوهن ،1988رفتار). | ||||||
برقرار کردن با | آنها، یعنی | کنار آمدن در مذاکرات، درگیـری هـا، اشـتباهات و همچ نـین کنـار آمـدن بـا |
. Zetlin ١ . Cohen ٢
٥
موقعیت های جدید و سایر موقعیتهاست. از طرفی پرورش رفتار انطباقی منجـر بـه برقـراری ارتبـاط
فرد با محیط اطراف خود و مقابله با شرایط استرسزا میشود (بوزان، ترجمه مینویی،.(1383
کیفیت زندگی آن دسته از خصوصیاتی است | که برای فرد ارزشمند اسـت و حاصـل ادراك خـوب |
بودن یا احساس راحتی است و در راستای | توسعه و حفظ منطقی عملکرد جسمانی، هیجانی و عقلانی |
استبطوری. که فرد بتواند توانایی هایش را در فعالیت های زندگی حفظ نماید.( محمودی، شریعتی،
بهنام پور .(1382
از آنجا که روشهای مقابلهای به عنوان تلاشی شناختی و ر فتاری برای رویارویی بـا موقعیـتهـای
فشارزا و زمینه سازگاری فرد جهت برخورد مناسب با چالش های زنـدگی اسـت و برخـورد مناسـب
همان اتخاذ روشی است که تنش فرد را کاهش و احساس خـوب و مثبـت بـودن را در فـرد افـزایش
می دهد. لذا انتظار می رود همبستگی چشمگیری بین روش های مقابله ای بـا میـزان کیفیـت زنـدگی
وجود داشته باشد.
تحقیقات نشان می دهد افراد بیمار و ناتوان از کیفیت زندگی پایین تری برخوردارند و حتی شـدت
بیمـــاری، نـــاتوانی و تعـــداد دفعـــات مراجعـــه بـــه پزشـــک بـــر کیفیـــت زنـــدگی تـــاثیر
دارد(نجومی،بهاروند،کاشانیان.(1388
رضایت از زندگی و احساسخوب بودن در بیماری های مـزمن هـدف اصـلی درمـان و مراقبـت
است. با این حال کیفیت زندگی بیماران مبتلا به هپاتیت مزمن پایین تر از حد طبیعی است و تحقیقات
نشان می دهد بکارگیری برنامه های آموزشی ساده به میزان زیادی بر کنتـرل فـرد بـر روی بیمـاری و
عوارض جانبی تاثیرهداشتونهایتا باعث بهبود کیفیت زندگی و احساس رضـایت از زنـدگی در فـرد
شده و تحمل رژیم درمانی آسان تر می شود(نوقابی و همکاران .(1385
نابینایان و کم بینایان نیز از جمله افراد ناتوان جسمی هـستند بـا توجـه بـه تـاثیر منفـی نـاتوانی و
بیماری های مزمن بر روی سلامتی و میزان کیفیت زندگی، می توان انتظار داشت که نابینایی بر کیفیت
زندگی افراد نابینا تاثیرگذار بوده و استفاده از روش های مقابله ای مناسب یا غیر مناسب می توانداین
تاثیر را کاهش یا افزایش دهدازآنجا. که هـر فـرد معمـولا از یـک | راهبـرد مقابلـه ای بـیش از سـایر |
راهبردها در رویا رویی با مسایل و مشکلات استفاده می کنـد لـذا | پـژوهش حاضـر درصـدد اسـت تـا |
رابطه ی بین سبک های مقابله ای با کیفیت زندگی دانش آموزان نابینـای دخترشـهر تهـران را بررسـی
کند تا نشان دهد استفاده کنندگان از کدام راهبرد مقابله ای از میزان کیفیت زندگی بالاتری برخوردارند
تا به پشتوانه ی این دستاورد علمی بتوان آموزش های لازم را به افراد جهت افـزایش سـطح سـلامت
زندگی با استفاده از راهبرد مقابله ای بدست آمده، ارایه داد.
با توجه به آنچه گفته شـد و اهمیـت آن ، در پـژوهش حاضـر، مـسئله ایـن اسـتکـه: ” آیـا بـین
سبک های مقابله ای با کیفیت زندگی دانش آموزان دختر نابینای شهر تهران ارتباط وجود دارد؟”
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
اغلب کشورهای جهان از طریق توسعه گردشگری توانستهاند مسائم مهمی نظیر افزایش درآمد ارزی، رونق اشتغال، تبادل و تعامم فرهنگ، ایجاد بازار مصرف تولیدات و ودمات، پر کردن اوقات فراغت
در این راستا استفاده بهینه از توانمندیهای محیطی یك منطقه می تواند نقش عمدهای را در توانمندسازی مردم محلی و تنوع بخشی به رشد اقتصادی و نیز ولق فر تهای شغلی جدید در ارتباط تنگاتنگ با سایر بخشهای اقتصادی ایفا نماید.)شریف زاده،مراد نژاد(.
محدوده مطالعاتی پژوهش حاضر یعنی شهرستان شهریار نیز علی رغم دارا بودن باغات میوه فراوان و آب و هوای مطبوع و آثار و ابنیه تاریخی و فرهنگی هنوز نتوانسته است به جایگاه مناسب وود در بخش گردشگری دست یابد و با مسائم مختلفی چون فقدان فضاهای فراغتی کافی و مناسب، عدم وجودامكانات و تسهیالت اقامتی، پذیرایی و زیر ساوتهای ززم برای توسعه گردشگری دست و پنچه نرم می کند.از طرف دیگر اتكای اقتصاد شهرستان به کشاورزی و مشكالت اقتصاد کشاورزی و محدودیتهای زمین موجب گردیده که اقتصاد شهرستان متزلزل گردد بسیاری از زمینهای کشاورزی
جهت انجام فعالیت اقتصادی در بخش های نعت و ودماتی منطقه به کار مشغول شدهاند که به دلیم ناکافی بودن فر تهای شغلی، بخش زیادی از جمعیت شهریار در شهر تهران به فعالیت
مشغولند. و این مساله شهریار را به ورت یك منطقه ووابگاهی برای کالن شهر تهران درآورده است.
جوانی جمعیت منطقه و بیكاری ناشی از آن،عدم وجود امكانات و ودمات تفریحی و فراغتی کافی و پاسخگو در منطقه منجر به بروز بروی معضالت اجتماعی شده است. لذا در چنین شرایطی استفاده از توانهای محیطی شهریار در جهت توسعه گردشگری می تواند کمك موثری به تنوع بخشی به اقتصاد و توسعه زیر ساوتهای آن، بهبود وضعیت اشتغال و ایجاد مراکز تفریحی و فراغتی پاسخگو به نیاز های منطقه باشد و ززم است که سرمایه گذاری هدفمند و با برنامه ای در منطقه در جهت رسیدن به
این مهم ورت پذیرد.ززم به گکر است که این شهرستان در ورت حفظ طبیعت زیبا و باغات
سرسبز می تواند به حیات مطلوب و هوای مطبوع وود ادامه دهد و در ورت از بین رفتن این باغات فر تهای زیادی را هم از دست وواهد داد. از این رواین پژوهش در نظر دارد به شناسایی، بررسی و چگونگی استفاده از توانهای بالقوه و بالفعم محیطی شهرستان شهریار در جهت توسعه گردشگری این شهرستان بپردازد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
طی چنددهه گذشته تحوالت منشره شهر تهران به عنوان ایتخت ایران تابی روندها وجریانها مختلف در سشح جهانی، ملی و منشرهای ساخته است.محدوده مورد مشالعه یعنی شهرستان کرج بدالیلی مانند نزدیکی
به تهران و تعامل شدید با | آن بیش از یش تابی این تحوالت | بوده | است .رهگیر این | تحوالت به |
منظوراگاهی از سمت وسو | رشد توسعهایست که در محدوده مورد مشالعه اتداق افتاده و درک | ایدار بودن | ||
یا نبودن آنهاست تا ماحصل این آگاهی باعث توقف روندها نا ایدار | و اصالح وبازگشت آنها در مسیر | |||
ایدار گردد و از آسیبها | غیر قابل جبران در منشره جلوگیر | شود. در حریرت آنچه واقعیت محدوده |
مورد مشالعه را مشخص و محرق میسازد نوع تأ یر ذیری از نیروی انسانی و عوامل تأ یرگذار محدوده خارج آن است که مسیر تحریق را بر آن میدارد که به کشف و تحلیل این مشکالت رداخته و نتایج حاصله را با واقعیت حا ر به قیاس بگذارد.
در این تحریق کوشش شده است با شناخت و تسلا بر مداهیم، نظریهها و تکنیکهای مشرح در ارادایم توسعه ایدار نحوه برخورد با مساله و درک عوامل و شاخصهای معرف نا ایداری با توجه به محدودیتهای موجود در منابی اطالعاتی و کوتاهی سازمانهایی که وظیده تولید اطالعات را برعهده دارند
تصویر درستی از و | عیت | ایداری محدوده ارائه گردد.رهیافت توسعه ایدار در حام حا ر به عنوان یک |
ارادایم جهانی و الگو | قال | توسعه مورد توجه خاص کشورها توسعه یافته و در حام توسعه است.در |
این رهیافت دستیابی به توسعه حداظت از محیازیست به عنوان جزء الیندک توسعه تلری شده ااصل4 اعالمیه ریود و توسعه ایدار توسعهایست که نیازها جامعه حا ر را برطرف میسازد، بدون آنکه قدرت نسلها آینده را برا برطرف کردن نیازهایشان مورد معامله قراردهد ااصل 21د.
-3-1 اهمیت موضوع تحقیق