وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

جایگاه اراضی ملی در انفال

با ذکر موارد فوق باید گفت که اراضی ملی به موجب ماده 1 قانون ملی شدن جنگل ها و مراتع مصوب 1341 جزو اموال عمومی محسوب می شوند و مالکیت دولت بر آن ها به سبب ادارۀ آن ها می باشد و جزو اموال دولتی به مفهوم خاص محسوب نمی شود. همچنین اراضی موات خارج از محدوده شهرها به موجب قانون مرجع تشخیص اراضی موات و ابطال اسناد آن مصوب 1365 دارای مرجع تشخیص متفاوت از اراضی موات داخل محدوده شهرهاست و دولتی محسوب و سند مالکیت آن ها به نام دولت صادر می شود. طبق ماده 1 و 2 قانون ملی شدن جنگل، عرصه و اعیانی کلیه جنگل و مراتع و بیشه های طبیعی و اراضی جنگلی کشور جزء اموال عمومی و متعلق به دولت اعلام گردید و تصرف و اسناد مالکیت افراد بی اعتبار تلقی شده است. حفظ، احیاء و توسعه منابع فوق و بهره برداری از آن ها به عهده سازمان جنگل بانی ایران واگذار شد. اما در پی تصویب قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی کشور مصوب 1371 این مهم به وزارت جهاد سازندگی محول شد. لازم به ذکر است مطابق تبصره های 2 و 3 ماده 3 همان ماده توده های جنلگی محاط در زمین های زراعی که در اراضی جنگلداری شمال کشور و در محدوده اسناد مالکیت رسمی اشخاص واقع شده باشند، عرصه و محاط تاسیسات و خانه های روستایی و همچنین زمین های زراعی و باغات واقعه در محدوده اسناد مالکیت جنگل ها و مراتع که تا تاریخ تصویب قانون ملی شدن جنگل احداث شده اند و اراضی موات و بایر واقع در محدوده قانونی شهرها از شمول قانون ملی شدن جنگل ها خارج اند. اکنون با ادغام وزارت خانه های جهاد سازندگی و کشاورزی و تشکیل وزارت جهاد کشاورزی وظایف مذکور در حیطه اختیارات این وزارتخانه می باشد و از طریق سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور به اجرای آن مبادرت می نماید. در تازه ترین اقدام نیز شعب و دادگاه ویژه در زمینه رسیدگی به این زمینه تشکیل شده است.

 

 

ب: ضرورت پژوهش

 

 

مهمترین ضروتِ انجام پژوهش این است که با توجه به تغییراتی که در شیوه اعتراض به ملی شدن اراضی ملی صورت گرفته است تا کنون اثر منقح و قابل اتکایی در این زمینه کار نشده است؛ کتبی که نیز در این زمینه موجود است بیشتر به کلیات پرداخته و گذشته از آن به روز نیستند. در این راستا با توجه به اینکه تشخیص اولیه اراضی ملی با سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور (مرجع اداری تشخیص اولیه) می باشد این ضرورت آشکار می شود که طرق اعتراض به ملی شدن نزد محاکم قضایی چگونه بوده و اصولا رویه و سیر اعتراض به آرای این مراجع چگونه است؟ پاسخ به این موارد، همچنین تشریح انواع اراضی با تکیه بر اراضی ملی در این پژوهش مورد تأکید قرار گرفته

پروژه دانشگاهی

 است.

 

 

ج: سوالات تحقیق

 

 

سوال اصلی

 

 

 

    • جایگاه اراضی ملی در انفال چیست؟

 

 

سوالات فرعی

 

 

 

    • طبق آخرین تحولات قانونگذاری و قضایی، فرآیند رسیدگی و اعتراض به ملی شدن اراضی توسط اشخاص حقیقی و حقوقی به موجب کدام قوانین انجام و مرجع رسیدگی به این اعتراضات کدام است ؟

 

 

    • معیار تمیز انفال چیست؟

 

 

د: فرضیه های تحقیق

 

 

فرضیه اصلی:

 

 

باتوجه به اصل 45 قانون اساسی، اراضی ملی از مصادیق بارز انفال و دارای جایگاه ویژه ای است.

 

 

فرضیه فرعی:

 

 

 

    • از سال1390، رسیدگی به پرونده های جدید منابع طبیعی در صلاحیت شعب ویژه مطابق با قانون افزایش بهره وری کشاورزی است.

 

    • معیار تمیز­ انفال، مالک خاص نداشتن است.

 

 

ه: هدف تحقیق

 

 

تغییرات قوانین و مقررات اخیر در مورد قابلیت اعتراض در مراجع سابق مانند کمیسیون ماده واحده با تشکیل شعب ویژه تا کنون، ابهاماتی ایجاد کرده است که شناخت دقیق اراضی ملی و چگونگی اعتراض به ملی شدن اراضی مهم می نماید که بررسی آن مهمترین هدف این تحقیق است. در کنار  این امر مساله مهم دیگر نیز قوانین حاکم در این زمینه است. این نکته نیز قابل توجه است که با اتمام کار کمیسیون ماده واحده(با احتساب عدم ورودی پرونده جدید به این کمیسیون) این سوال مطرح می شود که اشخاص چگونه می توانند اعتراضات خود را پیگیری کنند. در کنار این اهداف نیز می توان به اهداف دیگر این تحقیق اشاره کرده که شامل مواردی در رابطه با نقش کاداستر در جلوگیری از زمین خواری و نقش شواری حفاظت از بیت المال در جلوگیری از تملک و تصرف اراضی ملی را ذکر کرد.

 

 

و: روش پژوهش

طراحی خانه چند نسلی با رویکرد به فرم های تعاملی اقلیم وفرهنگ گرا به …

یکی از کامل ترین توصیفاتی که درباره خانه آمده توصیفی است که جبران خلیل جبران در کتاب «پیامبر» خود آورده: «خانه کالبد بزرگ شماست.» در این بیان خانه به شدت به وجود انسان وابسته است و از وجود و ویژگیهای انسانی متاثر میباشد و واسطهای است که انسان بین خود و جهان پیرامونش برگزیده.

 

 

خانهها و الگوهای زندگی انسان با تحول و تکامل او رشد کرده و با ویژگیها و نیازهای او سازگار میگردند و از محدودیت و یا انبساط ذهنیت او متاثر میشوند. در واقع آنچه که در رأس همه عوامل در تجارب خانه سازی انسان موثر بوده خود او و روان دلیل میتوان ادعا کرد که خانه ارگانیسمی متغیر بوده و مفاهیم متعدد و پیچیدهای دارد.

 

 

تحولات عظیم و تجربه خانه سازی در دوران معاصر این امر را به روشنی نشان میدهند. با عوض شدن شیوه زندگی مفهوم و مصداق خانه و سکونت جای خود را به واحد مسکونی و اسکان واگذار کرده و نسلهای جدید راه و روش و شیوه و منش دیگری را برای زندگی خصوصی و اجتماعی خود برگزیدهاند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

نکته قابل اهمیت این است که سازمان فضایی خانه نیز تحت تاثیر این رویکرد به شدت دگرگون شده و این تاثیر عمیقی است که بر جای مانده و به راحتی قابل لمس میباشد. خانههای کوچک و جمع و جور و راحت جای خانههای بزرگ قدیمی و پر دردسر را گرفتهاند و امکانات بی نظیر و آسایش خانههای جدید مورد استقبال نسل امروز واقع شده و دلمشغولی معماران و مسئولان امروز مفاهیمی چون مسکن اجتماعی با زیر بنایی محدود- ضرورت اسکان در ارتفاع و بحثهایی از این قبیل را تشکیل میدهد و این در حالی است که این قبیل مسائل در گذشته مطرح نبوده است. خانهها جعبههایی هستند که روی هم گذاشته شدهاند.

 

پروژه دانشگاهی

 

 

 

اما بحث ما در اینجا ارائه تحلیل سطحی و یا جامع از نارساییهای موجود و پرداختن فوری به راه حلها و راهکارها نیست، بلکه این اعتقاد قوی وجود دارد که این مسائل ریشه دار تر و عمیق تر از آن میباشند که تنها در ذکر چند واژه خلاصه شوند و باید پرسید که منشا این مشکلات در چیست و اینکه:

 

 

*چه عواملی روشها و تجارب (سنت) گذشته را بی اعتبار کرده و به وضعیت موجود انجامیده است ؟

 

 

*چه بستر و زمینهای و چه دلایلی کارایی شیوهها و وضعیت موجود را زیر سئوال میبرد؟

 

 

با وجود تکامل خانهها باز هم این توافق به طور گسترده وجود دارد که خانههایی که ما در آنها زندگی میکنیم برای مردم امروز طراحی نشدهاند و شرایط نشان میدهد که ما به فرم جدید و ساختار کاملاً متفاوتی از خانهها نیاز داریم که پاسخگوی ویژگیها و شرایطمان باشد چرا که به نظر میرسد خانههای امروز معنای جدیدی پیدا کردهاند. با روند رو به رشد و فزاینده جمعیت بحران فضا امری بدیهی است. مسلماً فضای زندگی محدودتر میشود و باید پرسید در این شرایط سکونت چه معنایی دارد؟ همینطور خانه دیگر در طبیعت ساخته نمیشود و در نتیجه روابط مسکن و فضا ساختگی و تصنعی است. همینطور استفاده رو به گسترش از فن آوری دیجیتال و ارتباطات- محدودیت فضای زندگی- توجیه اقتصادی- نحوه عملکرد و زندگی ما- نیاز به فضاهایی برای تفکر و تناسب فیزیکی و سلامتی روان و تغذیه روح انسانی- ارتباط با محیط شهری و در عین حال برخوردار از خلوتی درونی و شخصی و …

عکس مرتبط با اقتصاد

فرم خانه دائماً تکامل یافته است و ما نمیتوانیم به برداشت و تصور قبلی مان از خانه ادامه دهیم و در عین حال مشکلات را برطرف سازیم. یکی از اشتباهاتمان کم بها دادن به امکانات الگوهای جدید و پافشاری بی مورد بر الگوهای رایج و یا گذشته است. در حالیکه بسیاری از پیشتازان این زمان معتقدند که ما در انقلاب صنعتی دیگری هستیم و هزاره آینده خانههایمان را گریز از طرحهاو کانسپتهای بنیادین فرداهای دیروز میدانند.

 

 

در انتهای این بحث برای تاکید بر چنین برداشت و رویه غلطی که ما در ایران در نتیجه تحلیلهای سطحی و راه حلهای فوری در پیش گرفته ایم باید خاطر نشان کرد که در ایران بجز الگوی سنتی سکونت که همه آنرا میشناسیم الگوی دیگری وجود ندارد و آنچه پس از آن شاهد هستیم درایت و التقاط میباشد. باید به این نکته توجه داشت که اصرار بر تعریف یک الگوی ویژه ایرانی در ابتدا کاملاً اشتباه است و ما را از بحث اصلی دور میسازد. ما نیز همگام با بسیاری از ملل دیگر از مزایای دستاوردهای جهانی بهره میگیریم و البته این به معنای تناقض نیست و ایرانی بودن ما را زیر سئوال نمیبرد. اما مبین این مطلب است که در چنین شرایطی نمیتوانیم بر واقعیتی پافشاری نماییم که دیگر وجود خارجی ندارد.

 

 

در جامعه و نظام اجتماعی ایران دیگر خبری از خانوادههای گسترده نیست و ما دیگر هزینه و یا زمین کافی برای احداث خانه- باغهای گذشته (البته اگر چنین تعبیری کاملاً صحیح باشد) در اختیار نداریم.

ارشدعلوم اجتماعی درباره مدیریت پایدار مراتع

به­این­­ترتیب، یکی از مظاهر منابع طبیعی تجدیدشونده مراتع هستند که تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است.

 

 

1- تعاریف مرتع :

 

 

تعریف جامعۀ مرتع­داران[1](1974)، در مورد مرتع چنین است : کلیۀ اراضی دارای پوشش­طبیعی به­نحوی­که خوراک دام از آن حاصل می­شود و تجدید حیات آن به­طور طبیعی انجام می­پذیرد و همچنین آن قسمت از اراضی که برای کمک به تجدید حیات پوشش­گیاهی طبیعی آن به­نحوی از انحاء بشر دخالت نموده است و پس از این دخالت آن را همانند سایر مراتع طبیعی اداره می­نمایند.

 

 

هدی[2](1975)، مراتع را شامل کلیۀ مناطق با پوشش بوته، گراس، جنگلهای غیرانبوه و همچنین مناطقی که به علت وجود املاح شن و صخره و سرانجام خشکی محیط امکان تولید جنگل تجارتی و یا زراعت میسر نیست،     می­داند.

 

 

در کتاب[3](1956)، کلیۀ اراضی غیرمحصور با پوشش­طبیعی و بارندگی­کم را که مورد چرای دامهای اهلی و حیات وحش قرار می­گیرد مرتع می­داند.

 

 

والنتین[4](1971)، مرتع را شامل اراضی با پوشش­طبیعی یا بذرکاری شده با گونه­های بومی و غیربومی که علوفه مورد مصرف دام را تأمین می­نماید، می­داند.

 

 

مقدم، مراتع را شامل اراضی با پوشش­طبیعی (علفی، شامل گیاهان، گندمیان، شبه­گندمیان، پهن­برگان،       نیمه­بوته­ایها، درختچه­ای، درختی به صورت توده­های تنگ) یا اراضی که جهت کمک به حفاظت آب و خاک و تولید علوفه مبادرت به کشت گیاهان می­گردد ولی در هر حال استفاده از این گیاهان همانند پوشش­طبیعی مرتع خواهد بود، می­داند (مقدم،1377: 2).

 

 

استودارت[5](1967)، مرتع را شامل اراضی با پوشش­گیاهی طبیعی که هیچ­گونه عملیات کشاورزی در آنها صورت نمی­گیرد، می­داند. تنها اقدامات اصلاحی مانند بذرپاشی، کودپاشی و یا بوته­کاری در جهت تقویت گونه­های موجود صورت می­گیرد.

 

 

چنانچه تعدادی درخت یا درختچه به صورت پراکنده در این اراضی موجود باشد، مراتع مشجر و در صورت غالب بودن درخت در این مناطق (وجود درختان با تعداد زیاد) این اراضی جنگل[6] نامیده می­شوند (سرداری،1378: 7).

 

 

قانون حفاظت و بهره­برداری از جنگل­ها و مراتع کشور در سال 1346 مرتع را این­گونه تعریف کرده است. مرتع به گروه مرتع غیرمشجر و مرتع مشجر تقسیم­بندی می­شود :

 

 

مرتع غیرمشجر : زمینی است اعم از کوه و دامنه یا زمینی مسطح که در فصل چرا، دارای پوششی از نباتات علوفه­ای خودرو بوده و با توجه به سابقۀ چرا، عرفاً مرتع شناخته شود. اراضی که آیش زراعت­اند، ولو­آنکه دارای پوشش نباتات خودرو باشند، مشمول تعریف مرتع نیستند.

 

 

مرتع مشجر : اگر مرتع دارای درختان جنگلی خودرو باشد، مرتع مشجر نامیده می­شود. مشروط بر آنکه حجم درختان موجود در هر هکتار، در شمال از حوزۀ آستارا تا حوزۀ گلیداغی بیش از پنجاه متر مکعب و در سایر مناطق ایران بیش از بیست متر مکعب نباشد (وزارت جهاد کشاورزی،1383: 69).

 

 

در تعریف ارائه شده از سوی انجمن مرتع­داری ایران در سال 1383، مرتع زمینی است اعم از کوه و دامنه و یا زمینی مسطح با پوششی از نباتات طبیعی خودرو که پوشش­گیاهی آن غالباً علفی، بوته­ای ـ درختچه­ای و یا به صورت پراکنده درخت بوده و به­ عنوان منبع تولید غذا برای دام و حیات­وحش و یا سایر مواهب طبیعی مورد استفاده قرار گیرد.

 

 

تبصره : مواهب طبیعی عبارتنداز حفظ خاک، تعدیل و ذخیرۀ آب، تلطیف هوا، گردشگری،حفظ ذخایر ژنتیکی، زیست­گاه حیات وحش، محصولات غیرعلوفه غذایی، صنعتی، دارویی می­باشد (اسکندری،1384: 6).

 تصویر درباره گردشگری

در تعریفی دیگر از سوی صندوق بین المللی توسعۀ کشاورزی[7] مرتع زمینی است که پوشش­طبیعی آن در حالت کلیماکس یا پتانسیل طبیعی، غالباً گراس، شبه­گراس، پهن­برگ یا بوته­ای است. مراتع زمینی است که به صورت طبیعی یا مصنوعی دارای پوشش­گیاهی شده است و مانند پوشش­طبیعی مدیریت می­شود را نیز شامل     می­شود. مراتع گراسلندهای طبیعی، ساواناها، بوته­زارها، اکثر بیابانها، توندرا، جوامع آلپی، مردابهای ساحلی و چمنزارهای مرطوب را دربرمی­گیرند. مرتع زمینی است با پوشش­طبیعی که مورد چرا قرار می­گیرد و یا دارای پتانسیل چرا می­باشد و مانند اکوسیستم طبیعی مدیریت می­شود. مرتع، اراضی جنگلی قابل چرا را نیز شامل       می­شود (همان:6).

 

 

تعریف مرتع در (Range Glossary.Version 3 technical reference,734-6) عرصه­ای است که پوشش گیاهان بومی (کلیماکس یا پتانسیل طبیعی) آن غالباً متشکل از گراس، شبه­گراس، پهن­برگان یا بوته­ایها بوده و مانند اکوسیستم طبیعی مدیریت می­شوند و چنانچه گیاهان جدیدی به این عرصه وارد شوند، آنها نیز همانند آن مدیریت خواهند شد. مرتع واژه­ای گسترده است که گراسلندهای طبیعی، ساوانا، بوته­زار، بسیاری از بیابانها، توندرا، جوامع آلپی، مرداب، چمنزارهای مرطوب را در برمی­گیرد (SRM, 1999). مؤلفین این فرهنگ جنگلهای بلوط و       pinyon – Juniper را نیز مشمول این تعریف می­دانند (اسکندری،1384: 7).

 

 

همچنین مراتع را تحت عناوین زیر می­توان در منابع مختلف دید، که این عناوین با توجه به پوشش­گیاهی موجود در مرتع عنوان شده­اند :

 

 

چراگاه[8] : شامل اراضی است که معمولاً پوشش آن اصلاح شده و غالباً آبیاری می­شود، درست اراضی و قطعات مراتع در مناطق مرطوب نیز می­توان چراگاه اطلاق نمود.

 

 

علفزار[9] : شامل مراتعی است با پوششی از گیاهان با غالبیت گراس­ها تحت اقالیم مرطوب و نیمه­مرطوب با خاک عمیق و حاصلخیز.

 

 

گراس لند[10] : شامل اراضی با پوشش غالب گراس و شبه­گراس تحت شرایط آب­و­هوایی مرطوب تا نیمه­خشک. جهت آشنایی تعریف گراس و انواع آن ذکر می­شود :

 

 

کلیۀ گیاهان خانواده گندمیان در منابع انگلیسی تحت این نام خوانده می­شوند. گراس­ها خود بر مبنای شکل ظاهری و ارتفاع و خصوصیات رشد به گروههای زیر تقسیم می­شوند :

 

 

الف ـ گراس­های بلند[11] : شامل گراس­هایی با ارتفاع 250- 150 سانتی­متر می­شود. عمدتاً در مناطق گرم و مرطوب رشد می­نمایند ….

 

 

ب ـ گراس­های متوسط[12] : شامل گراس­هایی با ارتفاع 150- 50 سانتی­متر که عمدتاً گیاهان مرحلۀ کلیماکس اراضی با پوشش گراس را شامل می­شود ….

 

 

ج ـ گراس­های کوتاه[13] :  شامل گراس­هایی با ارتفاع حداکثر تا 50 سانتی­متر ….

 

 

د ـ گراس­های فصل خنک[14] : شامل گراس­هایی که در فصول خنک سال رشد دارند ….

 

 

ح ـ گراس­های فصل گرم[15] : شامل گیاهانی که در فصول گرم سال رشد دارند ….

 

 

و ـ گراس­های کلاف مانند[16] : با رشد عمودی و به صورت توده و کلاف ….

 

 

ز ـ گراس­های خزنده[17] : گراس­هایی که علاوه بر بذر با اندامهای گیاهی مانند ریزروم و استولون نیز تکثیر    می­یابند. ریشه­های فشرده و به هم­بافته و انبوهی در خاک ایجاد می­نمایند ….

 

 

مراتع نیمه­بوته­ای[18] : شامل مراتع با غالبیت گیاهان نیمه­بوته­ای دائمی در تحت شرایط آب وهوایی خشک و نیمه­خشک ….

 

 

 

 

 

مراتع بوته­ای[19] : شامل مراتعی با غالبیت گیاهان بوته­ای بزرگ ـ درختچه­ای در تحت شرایط آب­و­هوایی خشک و نیمه­خشک ….

 

 

ساوان[20] : شامل مراتعی با غالبیت گراس­ها و وجود درختان یا درختچه به صورت منفرد و پراکنده و یا مجتمع در تحت شرایط آب و هوایی مرطوب و در حد فاصل مرتع و جنگل است.

 

 

توندرا[21] : مراتعی در مناطق نزدیک قطب یا ارتفاعات بالا (آلپی) بدون پوشش درختی، شامل گراس ـ         شبه­گراس ـ گیاهان پهن­برگ بوته­ای کوتاه­قد ـ خزه ـ گلسنگ.

 

 

آلپی[22] : شامل مراتعی در حد فوقانی پوشش درختی از لحاظ ارتفاع از سطح دریا با آب و هوای سرد و معمولاٌ بدون دورۀ خشکی.

 

 

چمنزار[23] : شامل مراتعی با پوششی از گیاهان علفی چند­ساله با غالبیت گراس­ها و شبه­گراس­ها در سطح محدود و در مناطق خشک و نیمه­خشک که آب تحت­الارضی در دسترس گیاهان است. شامل دو نوع چمنزار مرطوب[24] (با خاک سطحی مرطوب در طول تابستان) و چمنزار خشک[25] (با خاک سطحی خشک در طول تابستان) است (مقدم،1377: 6-3).

 

 

2- اهمیت مراتع :

 

 

براساس برآورد سطح اراضی توسط افراد و سازمانهای مختلف می­توان گفت بیشترین سطح خشکی­ها در کرۀ زمین به مراتع اختصاص دارد.

 

 

ـ هدی (1975) اعلام نمود که سطح اراضی جهان عبارتست از مراتع 47%، اراضی کشاورزی 10%، جنگلهای تجاری 28% و پوشش یخ­های دائمی 15% خشکی­ها را شامل می­شود.

 

 

ـ کوک[26] (1983) نیز سطح اراضی جهان را چنین تقسیم­بندی نمود : مراتع43%، اراضی کشاورزی 20%، جنگلها 18%، مناطق مسکونی و صنعتی 4% و پوشش یخ­های دائمی 15% سطح خشکی­های زمین است.

 

 

ـ طبق آمار سازمان خواروبار و کشاورزی جهانی[27]، حدوداً بیش از 133/2 میلیارد هکتار مرتع در سطح جهان وجود دارد که با احتساب سطح جنگلهای غیرتولیدی به مساحت 366/1 میلیارد هکتار که مورد تعلیف دامهاست و همچنین دو سوم جنگلهای تجاری (حدود 2 میلیارد هکتار) که معمولاً توسط دام تعلیف می­شوند، سطح اراضی که مورد استفاده چرایی دام قرار می­گیرد حدود 5/5 میلیارد هکتار خواهد بود (بدری پور،1384).

 

 

به­این­ترتیب مراتع در هر جامعه­ای از مهمترین منابع تولید می­باشند که اهمیت بسزایی در امر دامپروری و تأمین پروتئین حیوانی بر عهده دارند. اما می­توان گفت ارزش مراتع تنها در تولید علوفه برای دام نیست بلکه   پوشش­گیاهی مرتع ارائه­کنندۀ خدمات بسیاری هستند که هر یک از آنها ارزشی به مراتب بیشتر از تولید علوفه را دارند و برخی از آنها برای زندگی انسانها حیاتی است.

 

 

ارزش یک هکتار مرتع در طول یک سال 232 دلار است[28]. ارزش علوفه­ای آن 57 دلار در هکتار معادل       5/24 درصد و مابقی 5/75 درصد ارزش­های زیست­محیطی مانند حفظ خاک، آب، تنظیم گاز، دفع ضایعات،    گرده­افشانی، کنترل بیولوژیکی و …. می­باشد (اسکندری،1384: 11).

دانلود مقالات

 

 

 

ارزش اکولوژیکی و زیست­محیطی مراتع شامل موارد زیر می­باشد :

 

 

 

    • حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش آن (60 تا 70 درصد)

 

 

    • تنظیم گردش آب در طبیعت (75 درصد روان آبهای سطحی)

 

 

    • حفظ ذخایر ژنتیکی گیاهی و جانوری (80 تا 85 درصد تنوع گونه­ای کشور)

 

 

    • ایجاد فضای سبز و تلطیف هوا

 

 

    • تأمین علوفه مورد نیاز احشام عشایری و روستایی (تولید 7/10 میلیون تن علوفۀ خشک در شرایط نرمال بارندگی)

 

 

    • تأمین بخشی از پروتئین مورد نیاز کشور

 

 

    • تولید محصولاتی نظیر گیاهان دارویی، صمغ­ها و رزین­ها

 

 

    • اکوتوریسم

 

 

    • تأمین غذا و مأمن وحوش و پرندگان.

 

 

براساس طرح تعادل دام و مرتع مصوبه 6/5/1380 شورای منابع طبیعی ارزش ریالی کنترل فرسایش خاک و کنترل روان آب تقریباً 3/2 برابر ارزش تولید علوفه است. ارزش زیست­محیطی مرتع در ایران بین 4 تا 8 برابر علوفه است. با توجه به برآورد 7/10 میلیون تن علوفۀ خشک از مراتع و احتساب ارزش ریالی هر کیلوگرم 1000 ریال تنها ارزش ریالی علوفه مراتع بالغ بر 10700 میلیون ریال خواهد بود (همان منبع،1384: 12).

 

 

[1] Society of Range Management

 

 

[2] Heady

 

 

[3] Handbook On Range Management

 

 

[4] Vallentine

 

 

[5] Stoddart

 

 

[6] The Forest

 

 

[7] IFAD Glossary.

 

 

[8] Pasture

 

 

[9] Prairie

 

 

[10] Grassland

 

 

[11] Tall – Grasses

 

 

[12] Mid – Grasses

 

 

[13] Short – grasses

 

 

[14] Cool – Season Grasses

 

 

[15] Warm – Season Grasses

 

 

[16] Banch Grasses

 

 

[17] Sod – Forming Grasses

 

 

[18] Semi – Shrub

 

 

[19] Shrub

 

 

[20] Savann

 

 

[21] Tundra

 

 

[22] Alpine

 

 

[23] Meadow

 

 

[24] Wet  meadow

 

 

[25] Dry meadow

 

 

[26] Cook

 

 

[27] FAO

 

 

 

    1. جزوۀ ارزش خدمات اکولوژیکی و سرمایۀ طبیعی جهان نوشتۀ شورای عالی جنگل ترجمه از مقاله F.A.O براساس پروژه تحت نظر مرکز ملی تجزیه و تحلیل اکولوژیکی دانشگاه کالیفرنیا.

 

 

 

 

 

***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

 

 

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

 

موجود است

تلفیق دانش بومی و نوین در مدیریت پایدار مراتع(مطالعۀ موردی شهرستان دماوند)

مدیریت مرتع در میان تیرۀ النچری……………………………………………………………………………………………… 146

 

 

(ب)

 

 

مدیریت مرتع در میان دامداران روستای هویر…………………………………………………………………………….. 162

 

 

مصاحبه با کارشناسان منابع­طبیعی………………………………………………………………………………………………. 174

 

 

فصل ششم : نتیجه­گیری و پیشنهادات

 

 

1- تعیین ظرفیت درست مراتع از طریق تعامل دانش بومی و رسمی……………………………………… 193

 

 

2- تعیین تاریخی مناسب جهت ورود و خروج دام به مراتع از طریق تعامل دانش­ بومی و رسمی 194

 

 

3- بهبود وضعیت مراتع فقیر با استفاده از شیوۀ قرق از طریق تعامل دانش بومی و رسمی….. 195

 

 

4- بذرپاشی مراتع با استفاده از تعامل دانش بومی و رسمی……………………………………………………… 196

 

 

5- بهینه­سازی سطح جمع­آوری آب باران از طریق تعامل دانش­بومی و نوین…………………………. 197

 

 

6- بهینه­سازی آب انبار از طریق تعامل دانش­بومی و نوین………………………………………………………… 198

 

 

7- دادن فرصت لازم جهت آمادگی پوشش­گیاهی مراتع حریم روستا در فصل بهار از طریق تعامل دانش بومی و نوین  198

 

 

 

 

 

*منابع تحقیق

 

 

الف) منابع فارسی…………………………………………………………………………………………………………………………… 201

 

 

ب) منابع لاتین………………………………………………………………………………………………………………………………. 207

 

 

 

 

 

* پیوست……………………………………………………………………………………………………. 208

 

 

فهرست جداول و تصاویر

 

 

 

 

 

عنوان جدول                                                                         صفحه

 

 

جدول شمارۀ (1): ارزش های غیرتجاری جنگل و مرتع در ایران …………………………………………….  16

 

 

جدول شمارۀ (2): درصد هرز آب تولیدی، مهارشده و نفوذیافته در خاکهای با پوشش متفاوت 20

 

 

جدول شمارۀ (3): رابطۀ پوشش­گیاهی و فرسایش خاک…………………………………………………………… 20

دانلود مقالات

 

 

 

جدول شمارۀ (4): طبقه­بندی وضعیت و تولید مراتع کشور در ابتدای ملی­شدن جنگلها و مراتع        22

 

 

جدول شمارۀ (5): طبقه­بندی وضعیت و تولید مراتع کشور (تا قبل از سال 1375)……………….. 22

 

 

جدول شمارۀ (6): طبقه­بندی وضعیت مراتع کشور (سال 1374)…………………………………………….. 23

 

 

جدول شمارۀ (7): وسعت مراتع براساس مطالعۀ جدید سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری…. 23

 

 

جدول شمارۀ (8): وضعیت طرحهای مرتع­داری تا پایان سال 1383………………………………………… 58

 

 

جدول شمارۀ (9): آمار مساحت مراتع کشور در سال 1383…………………………………………………….. 59

 

 

عنوان تصویر                                                                         صفحه

 

 

تصویر شمارۀ (1): نقشه پوشش گیاهی کشور …………………………………………………………………………….  25

 

 

تصویر شمارۀ (2): نمای سطح صیقل…………………………………………………………………………………………… 158

 

 

تصویر شمارۀ (3): پوشش­گیاهی منطقۀ لار دماوند……………………………………………………………………… 208

 

 

تصویر شمارۀ (4): پوشش­گیاهی منطقۀ لار دماوند……………………………………………………………………… 208

 

 

تصویر شمارۀ (5): نمایی از چادر عشایر منطقه…………………………………………………………………………… 209

 

 

تصویر شمارۀ (6): نمایی از چرای دام در مراتع منطقه………………………………………………………………. 209

 

 

تصویر شمارۀ (7): گابیون­بندی در مراتع منطقه………………………………………………………………………….. 210

 

 

تصویر شمارۀ (8): چپربندی در مراتع منطقه………………………………………………………………………………. 210

 

 

تصویر شمارۀ (9): هدایت آب چشمه با استفاده از کَول…………………………………………………………….. 211

 

 

تصویر شمارۀ (10): بستن کیسۀ حاوی بذر به گردن بز و بذرپاشی مراتع……………………………….. 211

 

 

تصویر شمارۀ (11): علوفه­کاری در منطقۀ لار……………………………………………………………………………… 212

 

 

تصویر شمارۀ (12): کپه­کاری در مراتع منطقه…………………………………………………………………………….. 212

 

 

تصویر شمارۀ (13): نمای کلی فرسایش مرتع در منطقه……………………………………………………………. 213

 

 

تصویر شمارۀ (14): تراس­بندی در مراتع جهت کشت وزرع………………………………………………………. 213

 

 

 

 

 

برای دانلود متن کامل این پایان نامه اینجا کلیک کنید

 

 

 

 

 

 

 

 

پشتیبانی سایت :        ****       serderehi@gmail.com

 

 

 

گرایشانسان شناسی -درباره تحول گفتمان ادبی

با رشد و گسترش شاخه های مختلف رشته زبان شناسی و افزایش شواهد و مدارک زبان شناختی که  انسان شناسان از نقاط مختلف جهان جمع آوری کردند ،  تفاوتهای زنان و مردان در استفاده از زبان کم کم مورد توجه قرار گرفت. این مدارک و شواهد همگی بر این نکته تاکید داشتند که زنان و مردان زبان را به شیوه متفاوتی به کار می گیرند. هر جنسی برای خود اصطلاحات ،واژه ها ،ممنوعیت ها ،تاکیدها و حتی اشکال  نحوی خاصی  را استعمال می کند که جنس مخالف از آن پرهیز می کند، گویی که هر جنسی گونهء زبانی خاص خود را دارد. جامعه شناسی زبان [1] از رشته هایی است که کاربرد زبان را تحت تاثیر متغیرهای اجتماعی و از جمله جنسیت  بررسی می کند. این  رشته  از جمله رشته های بین رشته ای[2] است که حدود چهار دهه قدمت دارد و پیدایش آن به زمان تحقیقات لباو(1972)[3] در آمریکا و ترادگیل[4] در انگلستان (1980) بر می گردد.زمینه اصلی تحقیقات لباو گوناگونی های زبانی و توجیه آنها بر پایه متغیرهای اجتماعی بود. در کنار این مطالعات به تدریج جنبه های دیگر زبان که در ارتباط با عوامل اجتماعی،فرهنگی،سیاسی وتاریخی بود مورد توجه و بررسی قرارگرفت (مدرسی1368:13).از دیدگاه زبان شناسان اجتماعی[5] ،زبان یک واحد ثابت و بدون تغییر نیست که تنها با بررسی شکل انتزاعی آن بتوان به  شناخت آن نائل شد (چنانچه در زبان شناسی زایشی چامسکی[6] این اتفاق  می افتد)  این دسته از محققان بیشتر از آنکه به زبان در شکل انتزاعی و ایده آل آن بپردازند،زبان را درسطح گفتار واقعی آنچه که در جامعه تحت تاثیر متغیر هایی چون جنسیت ،طبقه ،نژاد ،مذهب و.. شکل می گیرد، بررسی می کنند. در نتیجه این تحقیقات مطالعات دیگری نظیر تحلیل گفتمان (و تحلیل انتقادی گفتمان ) [7] شکل گرفتند.  این مطالعات نیز با پیش فرض بنیادی تاثیر گذاری  عوامل اجتماعی در زبان کار خود را آغاز می کنندولی به واحدهای زبانی فراتر از جمله(متن) می پردازد واین تاثیر را تا آنجا ادامه می دهند که زبان را بازنمای ساختارهای اجتماعی که در آن تولید شده است  می دانند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

اصطلاح تحلیل گفتمان  برای اولین بار  توسط زلیک هریس [8]( 1953) زبان شناس انگلیسی به کار برده شد  و در دهه نود توسط نورمن فرکلاف[9](1992) به تحلیل انتقادی گفتمان تبدیل شده و به جایگاه شایسته خود دست یافت. تحلیل  انتقادی گفتمان  یک قطعه زبانی (اعم از گفتاری یا نوشتاری)را چون  یک متن[10] در نظر    می گیرد و برای تحلیل این متن به عوامل درون متن اکتفا نمی کند، بلکه با مطرح کردن تاثیر عوامل خارج از متن [11]به بررسی  تاثیر و بازنمایی ساختار ها ی اجتماعی- ساختارهایی که در بر دارنده سلطه اجتماعی هستند- در متن مورد نظرمی پردازد.  سلطه اجتماعی ،فرایندی نیست كه در یك مقطع زمانی خاص اتفاق بیافتد و تمام شود ، بلكه به صورت مدوام در جریان است و به علت همین سلطه آمیز بودن آن هر لحظه باید تكرار و تاكید شود. تنوع روابط  بشری  وقرار  گرفتن  انسانها در موقعیت های گوناگون کمک می کند که  تناقض این نظام سلطه آمیز آشکار شود.  (فر كلاف :1379؛112)در مقابل این مقاومتها ؛ ساختار های سلطه آمیز  زبان می كوشند تا در جریان  مشروع سازی  اعمال  و تداوم  سلطه در روابط زبانی واجتماعی را  پنهان كننند، روابطی كه در تاثیر متقابل از یكدیگر قرار دارند.

 

 

این مشروع سازی تنها از طریق  فرایند طبیعی سازی امور غیر طبیعی وغیر بدیهی انجام می شود.(همان) وكار تحلیل انتقادی  این است كه  این تحریف واقعیات را نشان داده و روابط حاكم بر متن را آشكار كند.

 

 

این رساله در حوزه زبان شناسی اجتماعی با  استفاده از  روش تحلیل انتقادی گفتمان یا به اختصار (CDA)به بررسی تعامل زبان و جنسیت می پردازد و جنبه های مختلف گفتمانهای زنانه و مردانه را در ادبیات معاصر فارسی بررسی می کند.

 

 

-1-2موضوع پژوهش:

 

 

این پژوهش از بین متغیرهای گوناگونی که بر گفتمان تاثیر می گذارند،خود را به دو  متغیر جنسیت و زمان  محدود  می کند تا از این منظر به بررسی چهار اثر داستانی ،دو اثر در دهه چهل ودو اثر در دهه هشتاد بپردازد و تحول گفتمانهای ادبی را بررسی کند. عنوان پژوهش حاضر « تحول گفتمان ادبی دو نسل از داستان نویسان معاصر ایران با تاکید بر جنسیت نویسندگان است» است .

 

 

-1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق:

 

 

در وجه  اهمیت و ضرورت تحقیق  می توان از دو جنبه عام وخاص سخن گفت.  اهمیت عام  وكلی  پرداختن به این مساله ، همان پرداختن به تمام مسائلی است كه متغییر جنسیت را به عنوان عاملی موثر در تعاملات اجتماعی  و فرهنگی در نظر می گیرندو براین عقیده هستند كه جنسیت عامل نا برابری وعدم توازن در روابط اجتماعی انسانهاست و با تنش زدایی از روابط دو جنس بخش مهمی از روابط بشری را تنش زدایی می كند. گام براشتن به سوی دنیایی  كه هر چه كمتر به این نابرابری ها آلوده باشد،توجیه گر ضرورت و اهمیت این تحقیقات است.

 

 

و اما اهمیت خاص این تحقیقات (مطالعه بر  روی گفتمان ادبیات مكتوب)از ویژگی های زبان سرچشمه می گیرد.:

 

 

1-زبان به عنوان گسترده ترین عرصه تعاملات بشری،جایی است كه بیشترین تماسها ،برخوردها و ارتباطات  درآن رخ می دهدو به خوبی بازنمای قواعد و ساختارهای حاكم بر تعاملات بشری است.

دانلود مقالات

 

 

 

2-زبان به عنوان یك سیستم نشانه ای  به خوبی تن می دهد تا دال و مدلولهایش كشف و نظام معنایی مستتر در ساختارهایش آشكار شود.نظام معنایی كه می كوشد جلوه های سلطه  آمیز خود را  به عنوان امور بدیهی و یا عقل سلیم پنهان كند .

 

 

اهمیت و ضرورت خاص  این  تحقیق كه آن را در شكل كنونی اش مطرح می سازد، ،مطالعه انتقادی زبان به منظور كشف و آشكار كردن گفتمانهای حاكم بر متون ادبی است. گفتمانهایی كه به گفته فركلاف(1379) توسط ساختار های اجتماعی  تعیین می شود ودر حیات و تدوام این  ساختار ها نقش دارند.

 

 

-1-4-پرسش های پژوهش :

 

 

در این رساله پرسش های زیر مد نظر بوده اند:

 

 

 

    • آیا بین نثر داستانی  داستان نویسان زن ومرد ، از نظر به کارگیری دشواژه ها[12] تفاوتی مشاهده       می شود و اگر آری این تفاوت  با توجه به جنسیت نویسندگان چگونه است؟

 

 

    • آیا بین نثر داستانی داستان نویسان زن ومردا ز نظر خلق و ایجاد واژگان جدید(قاعده کاهی واژگانی) تفاوتی مشاهده می شود و اگر آری این تفاوت با توجه به جنسیت  نویسندگان چگونه است ؟

 

 

 

3- آیا بین نثر داستانی  ،داستان نویسان زن و مرد  از نظر استفاده از واژگان قدیمی (قاعده کاهی زمانی) تفاوتی مشاهده می شود و اگر آری این تفاوت با توجه به جنسیت  نویسندگان چگونه است ؟

 

 

4-آیا بین نثر داستانی  ،داستان نویسان زن ومرد ا ز نظر نقض قواعد نحوی زبان تفاوتی مشاهده می شود و اگر آری این تفاوت با توجه به جنسیت  نویسندگان چگونه است ؟

 

 

5-آیا بین نثر داستانی  ،داستان نویسان زن ومرد از نظر استفاده از ساخت یا گویشی خارج از زبان معیار (قاعده کاهی گویشی )تفاوتی مشاهده می شود و اگر آری این تفاوت با توجه به جنسیت  نویسندگان چگونه است؟

 

 

1-5-روش تحقیق:

 

 

در دسته بندی عام روشهای مطالعه در انسان شناسی به دو دسته روشهای میدانی و کتابخانه ای ،  روش تحقیق این مطالعه در دسته  روشهای  تحقیق اسنادی یا کتابخانه ای جای می گیرد ولی از این طبقه بندی عام که بگذریم روش تحقیق این رساله  تحلیل انتقادی گفتمان است .این پژوهش با استفاده از این روش و  در سه مرحله انجام گرفته است :

 

 

-1-6استخراج گویه ها[13] :

 

 

در این مرحله گویه هایی که بتوانند بازنمای تفاوت گفتمانهای زنانه و مردانه در نثر ادبیات داستانی معاصر باشد ،گردآوری و تنظیم شدند.این گویه ها با سویه زبان شناسی اجتماعی و اغلب از گویه هایی که  نزد فرمالیستها به عنوان برجسته سازی(معیار ادبیت یک متن) دانسته می شوند ،برگزیده شدند.

 

 

– گرد آوری و تلخیص داده ها :

 

 

در این مرحله متون منتخب  برای استخراج گویه های مورد  نظر چند باره خوانی شدند . در این مرحله      داده های مورد نظر در جداولی خلاصه و فهرست شدند.

 

 

-تحلیل و نتیجه گیر داده ها :

 

 

در این مرحله داده های استخراج شده با توجه به بنیاد های نظری رساله که مفصلا در بخش نظریه ها و  شرح روش تحلیل گفتمان آمده اند، تحلیل شدند .

 

 

[1] Sociology of language

 

 

[2] interdisciplinary

 

 

[3] W.Labov

 

 

[4] P.Trudgill

 

 

[5] Sociolinguistics

 

 

[6] N.Chomsky

 

 

[7] critical discourse analysis

 

 

[8]Zelic Haric

 

 

[9] N.Fairkough

 

 

[10] context

 

 

[11] context of situation

 

 

[12] Taboo

 

 

[13] Item

 

 

از آنجا که این معادل اغلب در رشته جامعه شناسی به کار گرفته می شود ،می توان با اندکی تسامح از شاخص نیز استفاده کرد،

 

 

Indictor  شاخص ابزار بازنمایی یا عینی کردن  یک مفهوم انتزاعی با ذهنی است . (ادامه نمونه متن)

 

 

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

 

 

***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

 

 

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

 

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

 

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

 

 

موجود است