هر نوع البسه و كلا كالایی كه در صنعت نساجی و صنایع وابسته به آن ساخته می شود دارای یك نفوذپذیری برای مواد مختلف می باشد مثل آب، انواع مایعات و محلولها، هوا گرد و غبار كه نفوذ یا عدم نفوذ این مواد از آن می تواند بسته به نوع كاربرد آن مهم باشد.
نفوذ یا عدم نفوذ هوا به كالا از مهمترین آنها می باشد به عنوان مثال در چترهای نجات كمترین نفوذ هوا باعث حصول بیشترین راندمان در پایین آمدن چترباز می شود، در بادگیر ورزشی میزان نفوذ هوا باید به گونه ای باشد كه علاوه بر عدم نفوذ باد به داخل آن همچنین از گرم شدن بیش از حد استفاده كننده از آن جلوگیری كند پس باید مقداری هم هوا را عبور دهد. بنابراین ملاحظه می شود كه نفوذپذیری هوا به كالا مستلزم بررسی های مختلفی می باشد كه در این سمینار به آن پرداخته خواهد شد.
فصل اول: کلیات
1-1- هدف
هدف از این سمینار تعریف كردن مفهوم نفوذپذیری هوا به یك كالای نساجی و ارائه روش یا روشهایی جهت برآورد آن می باشد. بدست آوردن این نفوذپذیری به عنوان مثال در یك بادگیر ورزشی باعث می شود كه سازنده این منسوج بتواند با مقایسه نفوذپذیری هوا در كالای خود با استانداردهای موجود راحتی و راندمان مناسب را برای منسوجی كه می خواهد تولید كند، بوجود آورد. به عنوان مثال میزان نفوذ هوای تازه به داخل منسوج و یا بالعكس می تواند باعث تنظیم دمای بدن استفاده كننده از آن لباس شود و آن را در محدوده ایده آل نگاه دارد.
2-1- تعاریف
نفوذپذیری
سرعت جریانی از هواست كه تحت شرایط مشخص بطور عمودی از میان آزمونه می گذرد و این شرایط عبارت است از سطح آزمونه، افت فشار و زمان.
درجه عبور هوا:
عبارت است از سرعت عبور هوا از پارچه كه در اثر ایجاد اختلاف فشار هوا در دو طرف پارچه بوجود می آید.
واحد سنجش عبور هوا
الف- واحد سنجش عبور هوا در سیستم متریك عبارت است از مقدار سانتیمتر مكعب هوایی كه در اثر ایجاد اختلاف فشار هوا در دو طرف پارچه در مدت یك ثانیه از یك سانتیمتر مربع پارچه عبور نماید.
ب- واحد سنجش عبور هوا در سیستم انگلیسی عبارت است از مقدار فوت مكعب هوایی كه از یك فوت مربع پارچه در مدت یك دقیقه در اثر اختلاف فشار هوای معین موجود در دو طرف عبور نماید.
:
با ایجاد پدیده گسیل تحریکی، امکان تقویت نور و ایجاد نور لیزر وجود دارد. قبل از بحث در خصوص مبانی نظری لیزر اصطلاح ماده فعال را تعریف می کنیم. ماده فعال ماده ای است که اجرای پدیده گسیل تحریکی بر روی آن به راحتی امکان پذیر باشد. برای تولید نور لیزر با قرار دادن ماده فعال در بین دو آینه و تحریک ماده فعال، پدیده گسیل برانگیخته اتفاق افتاده و فوتون آزاد می شود. این فوتون ها بین دو آینه رفت و آمد کرده و ضمن هربار عبور از ماده فعال بین دو آینه تقویت می شوند چنانچه یکی از دو آینه به صورت نیمه آینه باشد باریکه نور لیزر پس از تقویت در حد مشخص از نیمه آینه خارج خواهد شد.
بنابراین اجزاء اصلی لیزر به سه بخش زیر تقسیم می شوند:
1- ماده فعال
2- دمش کننده برای ایجاد پدیده گسیل برانگیخته بر روی ماده فعال
3- تشدید کننده فوتون گسیل شده از مرحله قبل تا حد مشخص
فصل اول
لیزر و انواع آن
1-1- ماهیت نور
یونانی ها اولین کسانی بودند که کوشیدند طبیعت نور و چگونگی دیدن را توضیح دهند. بعد از آن، ظهور علوم تجربی دو نظریه مترادف را به ارمغان آورد. یکی از آنها نظریه ذره ای نیوتن بود که نور را متشکل از باریکه ای از ذرات دانسته که این ذرات تابع قوانین حرکت می
باشند. نظریه دیگر نظریه موجی هوک و هویگنس است که طبیعت موجی را برای نور پیشنهاد کردند. پذیرش هر نظریه مستلزم توجیه پدیده های نور مانند انعکاس، تداخل، شکست، پراش، فتوالکتریک، جذب و گسیل و… می باشد و هر نظریه قادر است بعضی از پدیده های ذکر شده را توجیه کند برای مثال پدیده تداخل اولین بار توسط یانک در سال 1801 ارائه شد که فقط با در نظر گرفتن نظریه موجی قابل توضیح است. پدیده پراش با توجه به اصل هویگنس و ایجاد موجک های ثانوی فقط براساس نظریه موجی قابل توجیه است که ایشان پیشنهاد کرد که پلاریزاسیون نور فقط به دلیل عرضی بودن امواج نور اتفاق می افتد و از این رو نتیجه می شود که ارتعاشات امواج نور بر امتداد انتشار آنها عمود است برخلاف امواج صوتی که به صورت طولی بوده و امتداد ارتعالش ذرات محیط در امتداد انتشار امواج صوتی است. با پیشرفت علم و فهم بیشتر طبیعت نور، ماکسول در سال 1864 به این نتیجه رسید که نور به مانند امواج الکترومغناطیس است که دارای سرعت C=3*108m/s، فرکانس v=5*1014Hz و طول موج 5*10-7 m می باشد. امروزه برای ما کاملا ثابت شده که امواج نور از دو مولفه میدان الکتریکی و مغناطیسی عمود بر هم تشکیل شده اند و جهت انتشار امواج عمود بر امتداد ارتعاش این دو است.
در سال 1887 هرتز موفق به تولید امواج الکترومغناطیس نامرئی شد. امروزه ما امواج الکترومغناطیس با فرکانس های بین 3*103 Hz تا 3*1020 Hz را می شناسیم.
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چكیده :
امروزه در دنیا عوامل نیرومندی در حال تغییر بنیانهای كســب و كـار هسـتند ، بطوریكـه دیگر روشهای معمول تصمیم گیری و شیوه های سنتی كسب و كار پاســخگوی نیازهـای امروزی مدیران سازمانها نیست ، این عوامل می توانند رونــد جـهانی شـدن ، پیچیـده تـر شدن محیط و بالا رفتن عدم اطمینان ، تكنولوژیهای پیشرفته با چرخه عمر خیلی كوتاه ، رقابت روز افزون ، تغییر در الگوی انتخاب و نیازهای مشتریان و سایر عوامل از ایـن قبیـل باشد .امروزه بیشتر سازمانها این وضعیت را درك نموده و برای غلبــه بـر تـل انبـار شـدن اطلاعات
غیره لازم و زائد ، به روز نمودن اطلاعــات و دانـش سـازمانی و بكـارگـیری آن ، مدیریت بر دانش سازمانی خود را به عنوان ابزار مهم جهت بقا و حفظ توان رقابتی و پیش شرط بهره وری و انعطاف بیشتر مورد توجه جدی قرار داده اند . ســازمانهای پیشـرو درك نموده اند كه دانش سازمانی ،یك دارائی مهم است و باید آنرا مدیریت نمود. در سازمانهای سنتی بیشتر كنترلها و توجهات روی دارائیهای مشهود ، همچون نقدینگــی ، سـاختمان ، ماشین آلات و غیره متمركز می باشد و مهمترین و با ارزشترین دارائی خود یعنی ، دانـش سازمانی را بدون مدیریت رها نموده اند . در این پژوهش سعی شده مرز بین داده ، اطلاعات و دانش مشخص شــده و انـواع دانـش سازمانی و نحوه تولید دانش بیان شود . پس از شناخت دانش سازمانی ، تاریخچه مدیریت دانش ، عواملی كه ضرورت بكارگیری دانش سازمانی را برای سازمانها ایجاب نموده توضیح داده شده و پس از آن مدیریت دانش به عنوان یك فرایند و مراحل مختلــف ایـن فرآینـد تشریح و با نظر سنجی از جامعه آمــاری در شـركت بـرق منطقـه ای غـرب و اسـتفاده از نظرات كاركنان جامعه آماری پژوهش، در خصوص شاخصهای مدیریت دانــش در شـركت برق منطقه ای ، مشخص شد كه ساز و كاریكه بتواند مدیریت بـر دانـش را انجـام داده در حال حاظر وجود ندارد و كلیه كاركنان و كارشناسانی كه در ایــن نظـر سـنجی همكـاری داشتند اظهار نظر نمودند كه دســتیابی بـه اطلاعـات لازم جـهت انجـام كارهـا و وظـایف سازمانی سخت و اغلب پس از صرف زمان زیاد اطلاعاتی به دست میــآید كـه دقیـق و یـا مرتبط نیست ،دانش سازمانی چندان بها و اهمیت ندارد و دسترسی به منـابع اطلاعـاتی و دانشی به راحتی امكانپذیر نیست ، فرهنگ مستند ســازی و انتقـال دانـش و تجـارب ،بـه دیگران وجود ندارد ، كه در شرایط كنونی ضرورت داردسازمان برای دستیابی به بهره وری نیروی انسان ، توانا سازی كاركنان ، كاهش زمان تصمیم گیریها و انجام كارها ، اثر بخشی سازمانی ، رضایت شغلی كاركنانی ، صرفه جویی در سازمان و كاهش هزینــه هـا ، مزیـت رقابتی ، بهبود ارائه خدمات به مشتریان از طریق ساده شدن و كاهش زمان پاسخ به آنها ، افزایش خلاقیت و نوآوری و غیرة مدیریت دانش را در سازمان شروع و به تدریــج نهادینـه نماید .
و تعهدسازمانی با ترک خدمت حسابرسان
از سوی دیگر چرا تعداد زیادی از مردم موقعیتهای خود را برای موفقیت از بین میبرند این تنها به این علت نیست كه این مدیران جدید هوش و مهارت لازم را برای شغل ندارند، این مدیران از آثار و خصوصیات فردی خود، ایدئولوژیها و رفتارها روی انسانها آشنایی نداشته و به موفقیت نمیرسند، در واقع توانایی خویش را قبل از پریدن در یك دیگ بزرگ آبجوش ازریابی نمیكنند
در این جهان موج سوم به سیطره ای دست مییابد كه به شیوههای تازه خلق و بهره برداری از دانایی مبتنی است
امروزه سازمانهای آموزشی مخصوصا مراكز آموزش عالی رسالت تربیت انسانهای متخصص و نیز تولید دانش را در جامعه بر عهده دارند.
بنابراین آموزش و پرورش همگانی در همه مراحل آن و آموزشهای تخصصی و كاربردی برای كاركنان وكارمندان بخشهای عمومیو خصوصی به عنوان یكی از بزرگترین صنایع جهان شناخته شده است و هر كشوری در جهان سالانه بخش بزرگی از درآمدهای ملی خود را برای گسترش و بهبود كارهای آموزشی و پرورشی به كار میبندد و همواره برای افزایش این سرمایه گذاری تلاش میكند زیرا سودآور و كار ساز بودن آن در پیشرفت شاخص توسعه در فراهم آوردن نیروی انسانی كاردان و متخصص و پرورش مردم با فرهنگ و آگاه كه سرمایه گذاریهای مادی را میافزاید است.
سرمایههای انسانی بخشی از ثروت ملل هستند و گردش امور در آینده در گرو استعداد و قریحه انسانی است. بنابراین مزیت راهبردی و اقتصادی در آینده نصیب سازمانهایی خواهد شد كه بتوانند در بازار، گروهی متنوع، مشتمل بر بهترین و درخشانترین استعدادهای انسانی را جذب كنند.
مدیران برای آنكه بتوانند درسمت خود كار آمد وموفق باشند باید از نظر ویژگیهای شخصیتی با شغل خود انطباق داشته باشند زیرا كه این عدم انطباق باعث عدم موفقیت آنها در وظایف محوله خواهد شد.
در این پژوهش سعی بر این است كه به بررسی روابط بین تیپهای شخصیتی مدیران و اثر بخشی آنان بپردازد، تا شاید بتوانیم گامیهر چند كوچك در جهت تعیین معیار متناسب در انتخاب مدیران اثر بخش برای مهمترین سازمان در امور تربیت دانشگران حرفه ای در عصر برتری خرد برداریم.
برای رعایت حریم خصوصی اسامی استاد راهنما،استاد مشاور و نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
پیشگفتار
هدف از تشكیل هر دفتر اقتصادی :
میتواند موارد زیر باشد :
الف : بدست آوردن سود حداكثر و بطور مستمر و در زمان طولانی
ب – بدست آوردن سهم شایسته ای از بازار مربوطه نسبت به رقیبان در یك رشته صنعت یا در یك منطقه ومحدوده معین و یا حتی در خارج آن محدوده مورد فعالیت
یك شركت یا سازمان برای بدست آوردن سود از فعالیت اقتصادی خود ، باید هزینه های هنگفت مالی و انسانی را متحمل شود تا بتواند در طی چند سال ( كه البته بسته به نوع فعالیت دارد ) به نقطه سربه سری فعالیت مربوط دست پیدا كند .
داشتن هزینه های ثابت هنگفت تا رسیدن به سودآوری و نقطه سربه سری ، شركتها را برآن داشت تا به یك سری فعالیتها و برنامه ریزیها و تصمیماتی دست بزنند كه علاوه بر پرداخت و جبران هزینه های هنگفت ثابت و متغیر شركت را به سودآوری نیز برسانند .
ازطرفی سودآوری شركت رابطه مستقیمی با طول عمرآن دادر . یعنی اینكه هرچه شركت سودآورتر باشد ، چرخه و دوره عمر آن بیشتر و طولانی تر است و نیز طول عمر یك بنگاه اقتصادی نیز خود باعث می شود تا شركت به سودآوری دست پیدا كند .
اما ازآنجا كه هر شركت و یا بنگاه اقتصادی در دوره عمر خود مراحل رشد سودآوری و افول را طی میكند بنابر این شناخت عواملی كه باعث فرصت برای یك سازمان یا شركت میشود و نیز عوامل تهدید كننده بقاء و دوام آنچه از داخل و خارج سازمان از ضروریات حیات یا دوره زندگی شركت میباشند . دیگر اینكه شركتها برای رسیدن به سود بیشتر و نیز اعتبار و هویت سازمانی احتیاج به داشتن فعالیت در سهم بالای بازار و شناخت ازطرف مشتریان میباشند .كه وجود شركتهای رقیب در یك رشته صنعت باعث رقابت برای رسیدن به سهم شایسته ای ازبازار میگردد .
استفاده از تكنیكها و روشها و استراتژی های خاص و كارآمد شركت را در رسیدن به پیروزی در این رقابت و نیز دست یافتن به رهبری بازار رهنمون میشود كه میتواند با دردست گرفتن سهم عمده فعالیت بازار باعث اعتبار سازمانی برای شركتها و نیز با استفاده از روشهای كنترلی در بازار بعنوان یك تاثیرگذار قلمداد شود .
حل سوال اینجاست ، چگونه میتوان به این مهم دست یافت ؟
رسیدن به چنین هدفی آرزوی هربنگاه اقتصادی است اما چرا فقط چند شركت میتوانند موفق شوند و دیگر شركتها استفاده چندانی نمیتواند از فعالیت خود ببرند .
پاسخ به این سوالات مذكور را به این ترتیب بیان میكنیم .
مدیریت عالی سازمان با عنوان یك تشخیص دهنده و راهبر در سطح بالای سازمانی با انتخاب گزینه های صحیح و درست از استراتژی ها و تصمیمات در شرایط مختلف میتواند سازمان را به سطح مطلوبی از بازدهی و بهره وری و نیز رشد سازمانی سوق دهد . شناخت عوامل محیطی درونی و بیرونی نیز مطلع بودن از اوضاع اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی مدیران را در انتخاب راه و رسم مشخص و مطمئن در پیمودن مسیر خاص یاری میكند .
اما گاهی سازمان یك هدف بلندمدت برای خود در نظر میگیرد . رسیدن به هدف بلند مدت با شناخت از آینده ای كه هیچگاه معلوم نیست و در دنیای بسیار متغیر امروزی هیچ معیاری برای آن نمیتواند متصور بود ، چگونه میتواند میسر باشد ؟
جدای از مطالعات محیطی ازقبیل درونی و بیرونی و نیز شناخت از اوضاغ اجتماعی ، سیاسی و فرنگی و نیز قوانین دولتی ، استفاده از نوع تكنولوژی در شركتها و نیز بررسی بازارها درحال و آینده و تشخیص بموقع تغییر نیازها در جوامع میتواند مدیران عالی سازمان را در رسیدن به اهداف بلند مدت سازمانها رهنمون شوند .
عوامل نام برده فوق خود دارای یك روش سیستمی و موقعیتی است كه از آن بعنوان مدیریت استراتژیك یاد میشود . اگر مدیریت استراتژیك با استفاده خلاقانه و درست موقعیتی در مقاطع مختلف زمانی انجام شود سازمان را به سطحی قابل قبول از سودآوری خواهد رساند وگرنه تمامی امكانات منابع و داراییهای سازمان را به باد خواهد داد و شركت را به زوال و نیستی میكشاند .
شناخت مراحل سیستماتیك مدیریت استراتژیك نخستین گام در استفاده از آن میباشد . داشتن دیدگاهی راهبردی برای مدیران سازمانها امتیازی است كه میتواند به بهره وری و موقعیت سازمان بیانجامد ، هرچند كه این موضوع آنقدر وسیع است كه تنها با مطالعه ای كلی از آن بسنده میكنیم .
تاریخچه :
از مطالعات تاریخی میتوان دریافت كه استراتژی های سیاسی و نظامی از دوران پیش از تاریخ نیز وجود داشته اند . با پیچیده تر شدن و بزرگتر شدن و نیز متمدن تر شدن جوامع ، تعارضات وامیران ، سیاستمداران و فرماندهان روز به روز شدت گرفت كه به مطالعه مفاهیم استراتژیك نیاز پیدا شد نا آنكه مجموعه ای از عوامل به هم پیوسته كه چكیده ای از آن را در سخنان بزرگانی چون سانتسو ، ماكیاولی ، ناپلئون و …. می بینیم [1]
همچنین بنیادی ترین اصول استراتژی ( نظامی و سیاسی ) در دوران پیش از مسیحیت در جوامع مهم آن روز ازقبیل ایران ، یونان و روم نیز وجود داشت و سازمانهای امروزی در اولین مرحله این اصول را با محیط و موقعیت خاص خود منطبق كرده اند .
مفاهیم نظامی در گذشته هنوز هم بر اندیشه استراتژیك در دوران جدید سایه افكنده است ازجمله آنكه شارن هودست ، نیاز به تحلیل نیروها و ساختارهای اجتماعی را بعنوان مبنای درك شیوه های فرماندهی اثربخش و مدرك مورد استفاده قرار میدهد .
فردریك كبیر این نكته را در قلمرو فرماندهی خود به اثبات رسانیده است . وی با تكیه بر اینگونه تحلیلها ، آموزش و انظباط و اقدام سریع را بعنوان مفاهیم اساسی برای یك فرهنگ منسجم آلمانی كه پیوسته باید برای جنگ در جبهه آماده باشند بكار گرفت .
فون بولو نیز چیرگی نقش استراتژیك موضع گیری جغرافیایی و نظامهای پشتیبانی تداركاتی را در استراتژی مورد تاكید قراردهد[3]
صدها مورد از موارد بالا گویای آن است كه تمامی این متفكران و مدیران عصر جدید اصول كلاسیك استراتژی را به دوران یونان باستان بكار گرفته میشد مورد استفاده قرار داده اند .
پس میتوان از تجزیه و تحلیل استراتژی های نظامی – سیاسی در دوران گذشته و بخصوص دوران باستان به نكات قابل توجهی دست پیدا كرد كه برای طرح راهبرد های امروزی موثر و مفید واقع شود .
اول اینكه تمامی استراتژی های اثربخس سه عنصر مهم دارند [4]
الف – مهمترین هدفهایی كه باید حاصل شوند .
ب – برترین و بهترین سیاستها و روشهایی كه باید برای انجام عملیات ها بكار گرفته شوند .
ج – توالی عملیات عمده ای كه باید به هدفهای مشخص و معیارهای معین منجر شود.
دوم : استراتژیهای اثربخش حول چند محور و چند حركت اساسی كه به آنها همبستگی و تمركز و توازن میدهد تشكیل میشود كه بعضی از حركتها موقتی و بعضی دیگر تا پایان عمر استراتژی پایدارند.
سوم : استراتژیها نه فقط با مسائل غیرقابل پیش بینی كه با امور ناشناخته سروكار دارند و همچنین تحلیل گری نیز نمیتواند معیین كند كه تعاملات و نیز نیروهای درون و بیرون سازمان تا چه حد برای سازمان ایجاد فرصت و یا تهدید میكنند [5]
چهارم : همانطوریكه در یك نبود اجزاء یك لشگر یا واحد نظامی دارای استراتژیهای عملیاتی، صحرایی ، جنگی و پیاده و توپخانه و …. هستند . یك سازمان نیز باید دارای سلسله مراتبی از استراتژیها باشند كه به یكدیگر وابسته و پیوسته بوده و دو به دو یك دیگر را تقویت كنند . هریك از این استراتژیها نیز باید خود كم و بیش كامل بوده و با اصل عدم تمركز همگراباشد [6]
در نتیجه آنكه خمیر مایه استراتژی عبارتست از ایجاد و عنوان موضعی آنقدر قدرتمند كه بتواند تعاملات و تغییرات درونی و بیرونی سازمان را خنثی كرده و به هدفهای خود برسد .
تعریف استراتژی و پیدایش آن :
استراتژی در معنی لغوی آن میتوان (( سوق دادن )) گسیل داشتن ، فرستادن بیان كرد [7]
این كلمه از نام استراتگوس ( Strategos ) استراتژیك معروف یونانی گرفته شده است .در بعضی از منابع لاتین هم استراتژی از مفهوم استریوم ( Strratum ) به معنای راه و مسیر بیان شده است .[8]
اما بعلت آنكه استراتژی بیشتر در مفهوم و قلمرو نظامی قرار گرفته است ، از آن بیشتر در حیطه نظامی استفاده میشود . طبق این نظر تعریف جنگی استراتژی عبارتست از علم و هنر ، نحوه آرایش سپاه و یكی از طرفین متخاصم در جنگ است كه حركات طرف دیگر جنگ را خنثی كند . با بررسی در تاریخ و متون گذشته میتوان دریافت كه استراتژیهای نظامی و دیپلماتیك از دوران گذشته همراه با تاریخ انسانی بوده است .
نقش مورخان و شاعران و دانشمندان در ادوار گذشته در حقیقت این بوده كه مجموعه ای از دانش تجربی و آزموده شده ای را گرد آوری كنند و آنها را بعنوان وسیله ای برای آگاهی ، بندگان بوجود بیاورند .
با رشد و پیشرفت جامعه ها و نیز پیچیده تر شدن آنها ، وجود تعارضات میان امیران مردم ، سیاستمداران و فرماندهان به مطالعه مفاهیم استراتژیك اساسی و آزموده پرداختند تا مجموعه بهم پیوسته از اصول ویژه پدیدار شد .
ورود استراتژی در داخل حیطه علوم اجتماعی در حیطه اقتصاد بعد از نیمه اول قرن بیستم میلادی جای خود را باز كرد .