:
خطی سازی با فیدبک، یک روش طراحی کنترل کننده های غیرخطی است که علاقه زیادی از محققان را در طی سال های اخیر به خود جلب کرده است. با وجود این، در کاربردهای واقعی در نتیجه پیاده سازی چنین الگوریتم های کنترلی به واسطه محدودیت هایی که این روش دارد و نیازهای محاسباتی آن کمتر دیده می شود. از جمله اینکه در این الگوریتم باید کلیه حالت های سیستم در دسترس بوده و معمولا مقاوم بودن سیستم در مقابل عدم قطعیت، تضمین نیست.
از این رو تحقیقات زیادی برای غلبه بر مشکل عدم قطعیت (پارامتری) به وسیله تکنیک طراحی حلقه بیرونی و طرح های کنترل مقاوم ساز انجام شده است.
اساس روش خطی سازی با فیدبک بر ایده انتقال دینامیک های غیرخطی به یک فرم خطی با استفاده از فیدبک حالت استوار می باشد که مشمول دو حالت خطی سازی ورودی – حالت (که به خطی سازی کامل سیستم می انجامد) و خطی سازی ورودی – خروجی (که تنها به خطی سازی بخشی از سیستم غیرخطی منجر می شود)، می باشد.
همان طور که عنوان شد مشکل اصلی این روش در دو حالت فوق لزوم داشتن مدل کاملا دقیق از سیستم تا حذف اثر قسمت های غیرخطی به طور کامل انجام گیرد، که این مهم با وجود نامعینی ها در مدل سیستم دچار مشکل می شود.
دو نوع نامعینی در سیستم های کنترل وجود دارد: الف – نامعینی پارامتری، ب – نامعینی مدل سازی (دینامیک های مدل نشده و عوامل محیطی تأثیرگذار بر سیستم).
بین مدل شناسایی شده و سیستم واقعی همواره تفاوت هایی دیده می شود. این اختلاف می تواند ناشی از چند علت باشد. از جمله:
1- ساده سازی دینامیک یک سیستم بسیار پیچیده
2- عدم علم کافی به قوانین فیزیکی
3- ندانستن کامل پارامترهای دینامیک سیستم
4- پیچیدگی الگوریتم های شناسایی سیستم (غیرخطی بودن بهینه سازی).
5- تقریب زدن سیستم های غیرخطی با یک سیستم خطی.
برای آنکه بتوانیم به اهداف کنترلی مورد نظر برسیم، باید آنچه می دانیم (مدل شناسایی شده سیستم) بیش از آنچه نمی دانیم باشد.
با توجه به مطالب فوق می توان گفت، هدف از کنترل مقاوم:
«طراحی کنترل کننده ای است که به کلیه اهداف طراحی با وجود نامعینی ها در سیستم برسیم.»
روش های کنترل مقاوم در حذف اثر اغتشاش، مواجهه با پارامترهای با تغییرات سریع و کاهش اثر عدم قطعیت های پارامتری و دینامیک های مدل نشده سیستم به خوبی می توانند به کمک روش خطی سازی با فیدبک بیایند.
به منظور کاهش اثر عدم قطعیت های موجود در مدل غیرخطی سیستم، ترکیب دو تکنیک قدرتمند طراحی کنترل سیستم های غیرخطی یعنی LMI و خطی سازی با فیدبک می تواند در زمینه مقاوم سازی روش خطی سازی با فیدبک مورد استفاده قرار گیرد.
ایده اصلی، کاهش سیستم غیرخطی به یک سیستم خطی غیردقیق به واسطه حضور نامعینی ها توسط روش F.L و سپس طراحی کنترل کننده مقاوم به روش نامساوی ماتریس خطی (LMI) جهت تضمین پایداری و کارایی مقاوم آن می باشد.
در ادامه روش های متفاوت دیگری برای مقاوم نمودن روش خطی سازی با فیدبک به طور اجمالی معرفی می شود.
– استفاده از تئوری هندسه دیفرانسیلی.
– روش کنترل مقاوم.
– روش های کنترل تطبیقی.
– روش عددی تحلیلی بر پایه مدل های فازی.
– ترکیب روش های شبکه عصبی با روش خطی سازی فیدبک.
در کتاب روش تهیه پرسش نامه در رابطه با روش پژوهش چنین بیان می دارد . در این بخش نحوه و روش جمع آوری و تحلیل داده ها و چگونگی اجرای پژوهش معرفی می شوند از آنجا که خوانندگان پرسشنامه از طریق خواندن این بخش با نحوه انجام پژوهش آشنا میشوند لازم است تمامی اجزای ضروری پژوهش به طور خلاصه در اینجا نوشته شوند .
روش پژوهش :
این پژوهش یک مطالعه توصیفی و از نوع پیمایشی است و از نظر رابطه بین متغیر ها از نوع همبستگی است . زیرا پژوهشگر قصد دارد میزان همبستگی بین متغیر مستقل و وابسته را بسنجد . تحقیقات همبستی را شامل لیه تحقیقات میداند که در ان سعی می شود رابطه بین متغیر های مختلف با استفاده از ضریب همبستگی کشف یا تعیین شود .
هدف روش پژوهش همبستگی مطالعه حدود تغییرات یک یا چند متغیر با یک یا چند متغیر دیگر است .
فرضیه های پژوهش
الف : فرضیه اصلی : بین تحلیل رفتگی شغلی با رضایت شغلی مدیران مدارس رابطه وجود دارد .
کارکنان از طریق نقش میانجی سرمایه روانشناختی
شناخت رابطه استرس شغلی با رضایت شغلی
ب : فرضیه های فرعی
بین تحلیل عاطفی با رضایت شغلی مدیران رابطه وجود دارد .
بین مسخ شخصیت با رضایت شغلی میران رابطه وجود دارد .
بین فقدان موفقیت فردی با رضایت شغلی مدیران رابطه وجود دارد .
انواع متغیر های مستقل و وابسته :
در سیستم های قدرت همواره درصدی از توان انتقالی از شبکه تلف می گردد که عوامل متعددی در ایجاد آن موثر می باشند. در سیستم های قدرت سنتی با ساختار یکپارچه، تمامی تلاش ها در جهت حداقل نمودن تلفات شبکه بود و از دید هزینه ها، کل هزینه تلفات نهایی با سایر هزینه های تولید و انتقال جمع شده و هزینه کل بهره برداری از شبکه را تشکیل می داد. اما در سیستم های قدرت تجدید ساختار شده، هریک از اجزای سیستم، دارای شخصیت حقوقی مجزا است و لذا از دید درآمد و هزینه ها مستقل می باشد. بنابراین تعیین سهم آنها در هر مورد از هزینه های جمعی شبکه از جمله تلفات، اجتناب ناپذیر است. به بیان دیگر در سیستم های قدرت تجدید ساختار شده، فارغ از بحث بهینه بودن تلفات، همواره سوال جدی دیگری به این صورت مطرح است که هریک از شرکت های تشکیل دهنده بازار برق، باید چه سهمی از کل هزینه تلفات را پرداخت نماید؟
لذا بحث تخصیص تلفات از نظر شفافیت روند بازگشت هزینه تلفات انرژی به آژانس های خریدار و فروشنده حائز اهمیت است. البته در بازارهای مبتنی بر قرارداد، تخصیص تلفات یک پیش شرط الزامی برای برنامه ریزی مناسب تولید می باشد. در بعضی از کشورها بهره بردار مستقل سیستم با انتخاب تعدادی از ژنراتورها مسئولیت جبران تلفات را برعهده می گیرد و سپس با استفاده از روش های تخصیص هزینه تلفات، بهای آن را از کابران سیستم انتقال دریافت می نماید. همچنین ارائه این سرویس جانبی در برخی از بازارها به وسیله شرکت کننده
ثالثی در بازار فراهم می گردد، اما آنچه که مهم می باشد، تعیین درصد سهم تلفاتی است که از سوی بازار بر عهده یک کاربر معین قرار داده می شود که کاربر باید در قبال جبران سهم تلفاتش از سوی بازار، هزینه آن را پرداخت نماید.
در فصل اول کلیات بحث تخصیص و اهداف پایان نامه ذکر شده است.
در فصل دوم ابتدا به صورت اختصار ی بر مفاهیم بازار برق و مشکلات بهره برداری در آن خواهد شد. در ادامه فصل روش های موجود تخصیص تلفات بررسی شده و مزایا و معایب هر روش بیان شده است.
در فصل سوم روش پیشنهادی برای تخصیص تلفات ارائه شده است در این فصل روش مورد نظر جهت تخصیص تلفات که روش Z-BUS بوده ذکر و در پایان الگوریتم پیشنهادی بیان شده است.
در فصل چهارم نتایج مطالعات عددی و شبیه سازی ارائه شده است. در ادامه فصل ابتدا الگوی اطلاعات بار برای شبکه تست 5 باسه و 30 باسه IEEE با توجه به الگوریتم پیشنهادی در فصل قبل ارائه می گردد. سپس نتایج داده ها در شبکه عصبی با تحلیل داده ها و منحنی های مربوطه آورده شده و میزان خطا تعیین شده است.
در فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهادهایی جهت انجام تحقیقات تکمیلی مطرح شده است.
:
نخهای فیلامنتی معولاً صاف، بی فر وموج و شکننده بوده و دارای خواص لازم برای بافت پارچه نیستند، لذا با توجه به استحکام، شستشوی راحت تر و قیمت تمام شده پایین (خط تولید کوتاه) که مزایای آنها به شمار می رود و نیز به جهت بهبود بخشیدن به خواص آنها تحت عملیات تکسچرایزینگ قرار می گیرند.
در متداول ترین روش تکسچرایزینگ (تاب مجازی) تثبیت تغییر فرم روی نخ در اثر گرم و سرد نمودن آن صورت می پذیرد. از این رو حرارت یکی از عوامل مهم تکسچرایزینگ محسوب میشود. جهت تاثیر سریع تر نیروهای پیچشی حاصل از تاب و نیز افت تنش سریع تر این نیروها در ابتدای منطقه تاب از یک هیتر برای حرارت دادن نخ فیلامنتی استفاده می شود. به عبارت دیگر نقش منطقه حرارتی، بالا بردن درجه حرارت نخ تابیده شده و نگهداری حرارت برای مدت معین ، جهت شکسته شدن پیوندهای بین مولکولی است.
به طور کلی نقش منطقه حرارتی همراه با تاب دهنده تولید نخهای تکسچره است که از خاصیت فنریت بالا برخوردار بوده و به عبارت دیگر تجعد با کثرت زیاد در طول فیلامنتها شکل گیرد.
از آنجایی که در الیاف مصنوعی کشیده نشده مناطق بلورین در جهات مختلف قرار داشته و مولکول های زنجیره ای در مناطق آمورف بدون آرایش و نظم قرار گرفته است، لذا در اثر وارد آمدن نیرو به لیف در جهت محور آن، مناطق بلورین در راستای محور قرار گرفته و مولکول های زنجیره ای در مناطق آمورف هم نظم و آرایش بیشتری پیدا میکند. و مقدار افزایش نظم به میزان کششبستگی دارد. (کشش لازم برای نخهای فیلامنتی را ممکن است به صورت جداگانه و قبل از تکسچره کردن یا همزمان با انجام تکسچرایزینگ اعمال کنند.)
با توجه به این نکات و نیزاینکه نایلون به دلایل مختلف بسیار در صنعت نساجی مورد استفاده قرار گرفته، بر آن شدیم تا تاثیر درجه حرارت و کشش را روی خواص مختلف نخ تکسچره (ازدیاد طول، استحکام، تجعد، ..) و درجه رنگ پذیری پارچه پودی حاصل از آن بررسی کنیم. در این تحقیق ابتدا کلیاتی در مورد نایلون و صنعت تکسچرایزینگ مطرح گشته و سپس تمام آزمایشات جهت تعیین خواص مهم نخ تکسچره تشریح می گردد و در پایان با توجه به مسائل آماری نمودارهایی ترسیم گردیده و تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری انجام می شود. بدین ترتیب که در چه محدوده دمایی هیتر، و چه میزان کشش، مناسب ترین خواص ممکن برای نخ تکسچره وجود دارد.
فصل اول:
تحقیقات انجام شده قبلی
1-1- الیاف نایلون:
تولید نایلون در حقیقت باز کننده راه به سوی تولید تعداد زیادی از الیاف مصنوعی دیگر با خواص فیزیکی و شیمیایی متفاوت بوده است و به عبارت دیگر تولید الیاف با تعیین خواص از قبل را امکان پذیر ساخته است. اولین لیف مصنوعی موفق نایلون 66 بود.
نایلون ها از طریق ذوب ریسی تهیه شده و پس از خروج از رشته ساز، نایلون دارای آرایش یافتگی زیادی نمی باشد. الیاف نایلونی معمولا دارای سطحی صاف و قاعده ای دایره ای شکل بوده و با انتخاب شکل های مختلف برای روزنه های رشته ساز می توان سطح قاعده غیر دایره ای شکل برای الیاف مصنوعی کسب نمود که خواصی مانند وزن مخصوص و قدرت عایق بندی گرمایی را تغیر داد.
نایلون 6 مدت کوتاهی بعد از تولید نایلون 66 به بازار عرضه گردید. نایلون 6 از پلیمریزاسیون افزایشی کاپرولاکتم بعد از باز شدن شکل حلقه ای آن تهیه می گردد. خواص نایلون 6 با نایلون 66 تشابه زیادی دارد. در جدول 1-1 خواص نایلون 6 در مقایسه با نایلون 6 6 آورده شده است.
تفاوت اساسی در دمای ترانزیسیون اولیه (ذوب) است که برای نایلون 6 کمتر از نایلون 66 می باشد.
انواع دیگری از نایلون با تعداد کربن های متفاوت نیز مانند نایلون 11 و.. وجود دارند. در این تحقیق با توجه به تولید نایلون 6 در ایران از این نوع نایلون استفاده شده است
اگرچه مردم برای مدت ها در مبارزه با امراض از مواد طبیعی استفاده می کردند و اگرچه برای قرن ها باکتری ها و میکروب ها به عنوان مواد تولید کننده بیماری ها شناخته می شد، تنها در قرن بیستم تولید محصولات ضد میکروبی روی منسوجات کاربرد پیدا کرده است.
یکی از دلایل نهانی انتقال امراض استفاده عمومی از منسوجات بیمارستانی می باشد، امروزه جهت جلوگیری از انتقال عوامل بیماری زا و رعایت مسایل بهداشت استفاده از البسه یکبار مصرف در بیمارستان ها بسیار گسترش یافته است. این امر در کشورهای پیشرفته بسیار رواج دارد و در کشور ما نیز به تازگی در حال رشد می باشد.
همچنین انجام عملیات ضدمیکروبی روی این البسه از مهمترین روش های حفاظت تیم جراحی در جلوگیری از انتقال باکتری ها و امراض از بیمار می باشد.
در این پروژه فرآیند تکمیل ضد میکروبی بر روی منسوج نبافته از جنس ویسکوز، پلی پروپیلن و پلی استر صورت گرفته است به علاوه از مواد تکمیلی دفع آب روی این منسوجات استفاده شد تا به عنوان سری مانع نفوذ خون و مایعات (به عنوان حامل ویروس ها و میکروب ها) به لباس و انتقال به بدن و سایر البسه پرسنل گردد.
فصل اول
کلیات
1-1- روش های تولید منسوجات بی بافت
در سال 1974 یک شرکت آمریکایی محصول جدیدی را که الیاف به وسیله چسب به صورت تار عنکبوتی به هم متصل شده بود به عنوان
منسوج برای اولین بار تولید کرد.
هرچند نمدها (Felts) از گذشته های بسیار دور کاربرد داشت. اما به عنوان منسوج بی بافت (Non Woven) شناخته نمی شد.
طبق تعریف سازمان بین المللی استاندارد (ISO) منسوج بی بافت ورقه یا لایه ای است که الیاف در آن به شکل بی نظم (Random) یا آرایش یافته (Oriented) است و اتصال آن ها از طریق اصطکاک، خود چسبندگی یا چسبندی به وجود می آید.
معمولا محصولاتی مانند کاغذ و پارچه های بافته شده تاری – پودی (Woven) و بافته شده های حلقوی (knitted) و توربافی و نواربافی و محصولاتی که از روش گره زنی (Knoting) تولید و عرضه می شوند و بافندگی های معمول و غیرمعمول از منسوجات نبافته تفکیک می گردند.
در حقیقت صنعت منسوج نبافته از میان صنایع نساجی، کاغذسازی و چرم و پلاستیک پدیدار شده و در حال حاضر مستقلا در حال توسعه می باشد.
امروزه استفاده از روش های ترکیبی و ابتکارات و نوآوری های مختلف باعث تکامل، اصلاح و پیشرفت تولید منسوجات بی بافت گردیده است و لذا مصرف آن نیز رشد چشمگیری یافته است.
تولید منسوجات نبافته را می توان در سه مرحله شرح داد، اگرچه تکنولوژی مدرن سبب می شود که برخی از این مراحل باهم، همپوشانی و تداخل داشته باشند و حتی در برخی موارد هر سه مرحله همزان صورت گیرد.
این سه مرحله عبارتند از:
– تولید لایه یا وب (Web Formation)
– اتصال و استحکام بخشی (Web Bonding)
– تکمیل (Finishing)
به دلیل امکان تنوع استفاده از مواد خام گوناگون که منجر به تولید محصولات متنوعی نیز می شود، هرکدام از این سه مرحله می تواند به صورت های گوناگون انجام شود.