پشم مهمترین لیف پروتئینی طبیعی است. در صنعت نساجی از مقادیر زیادی از الیاف به دست آمده از حیوانات مختلف استفاده می شود که پشم گوسفند نیز یکی از انواع مهم آن است. پشم به طور کلی از موی سر نژادهای مختلف گوسفند اهلی (Ovis aries) است، هرچند معمولا به عنوان نام عمومی برای همه مو حیوانات استفاده می شود. مورفولوژی و ترکیب موی انسان هم شبیه پشم است.
شاید فرآیند رنگرزی و تقاضاهای بیشتر برای پشم های سفیدتر ایجاد یک امر مهم در پرورش گوسفندان بوده باشد. تاریخ دقیق این امر مشخص نیست ولیکن رنگرزی کالاهای پشمی بافته شده از پشم، از چندین هزار سال پیش در یونان قدیم آغاز گردید.
پشم را برحسب طول و قطر دسته بندی می کنند. نوع عمده پرورش گوسفندان و مشخصات پشم هایی که تولید می شوند در جدول 1-1 نشان داده شده است. بهترین و مهمترین نوع پرورش گوسفند برای تولید پشم اعلاء مرینوس می باشد (شکل 1-1)، که از کشور اسپانیا سرچشمه می گیرد. این پشم از ارزش بسیار بالایی برخوردار بوده و مهم ترین کشوری که تولید پشم ممتاز با مرغوبیت استثنایی از نظر طول، رنگ، براقیت و تجعد را به عهده دارد استرالیا می باشد.
2-1-1- ساختمان پشم
پشم دارای ساختار پروتئینی شناخته شده مانند کراتین می باشد. کلمه کراتین از یونان مشتق شده که به معنای شیپور می باشد. کراتین ها، به دو نوع سخت یا نرم تقسیم بندی شده اند. کراتین های سخت شامل پشم، مو، سم، شاخ، ناخن، نوک و پر و بال می باشد که دارای غلظت بالایی از گوگرد است. گوگرد ماده اصلی در ترکیبات باقیمانده از آمینو اسیدهای سیتئینی می باشد.
کراتین ها بیشتر به صورت a یا B براساس الگوهای انکسار (شکست) اشعه X شان، تقسیم بندی شده اند. لیف پشم کشیده نشده یک الگو مشخص از a – کراتین می باشد، ولی الگوهای متفاوتی به وسیله B – کراتین به دست آمده است. الگوی اشعه X الیاف پشم کشیده شده کاملا شبیه به B – کراتین می باشد.
کراتین های دسته بندی شده پشم تمیز، تقریبا دارای 82 درصد از اسیدهای کراتینی بوده که دارای مقدار بالای سیستئین اند. تقریبا 17 درصد از پشم پروتئین می باشد که غیر کراتین نامیده شده اند زیرا نسبت کمی سیستئین دارند. لیف پشم تقریبا همیشه محتوی 1 درصد مواد غیر پروتئینی بوده که شامل چربی واکس به اضافه مقدار کمی از اجزاء پلی ساکاریدی است. پروتئین های غیر کراتینی و چربی ها به طور یکنواخت در طول لیف پشم پخش نشده اند اما در ناحیه مخصوصی از ساختمان آن متمرکز هستند.
:
چروك یك نوع تغییر شكل سه بعدی پارچه است که معمولا در پشت زانو ساق شلوار بوجود می آید. چین خوردگی و چروك در پارچه زمانی روی می دهد که تعداد زیادی انحنای مضاعف در پارچه بوجود می آید. که در نتیجه تغییر شكل نسبتا دائمی در پارچه ایجاد می گردد.
از سال ١٩۵٠ مصرف کنندگان به طور فزاینده ای از چروك لباس های پشمی آگاهی پیدا کردند. در همان زمان تكنیك های شیمیایی برای جلوگیری از ایجاد چروك در پارچه های پنبه ای رواج یافت. البته پارچه هایی که از مخلوط پشم – پلی استر بافته می شوند بطور ذاتی استعداد
کمتری برای چروك شدن نسبت به پارچه های خالص پشمی دارند امروزه شرایطی که منجر به ایجاد چروك در پارچه ها می شوند بهتر شناخته شده است. و اینكه آیا لباس چروکدار برای پوشیدن مناسب است یا خیر، بستگی به این دارد که مصرف کننده از لحاظ بصری چگونه آنرا برآورد می کند.
هنگامی که نمونه ای تحت بار قرار می گیرد، مادامی که از حد کشسانی ماده تجاوز نشود، تنش کرنش از قانون هوک تبعیت می کند. در تمام ماده های مهندسی افزایش طول حاصل از نیروی کششی محوری، در راستای این نیرو با خود یک انقباض در راستای عرض به همراه دارد. قدر مطلق نسبت کرنش جانبی به کرنش محوری، ضریب پواسون نامیده می شود، که معمولا با υ نمایش داده شده و اغلب برای ارتباط کرنش ها در دو جهت عمود بر هم استفاده می شود.
به دلیل اینکه منسوجات، به خصوص پارچه ها دارای خواص یکسان در همه جهات نیستند، عموما از انها به عنوان مواد غیر یکسان یاد می شود. ضریب پواسون معمولا برای ارتباط دادن تغییر شکل در دو جهت عمود بر هم استفاده می شود، اما در مکانیک منسوجات، واژه ارتباط دهنده بین تغییر شکل های طولی وعرضی مورد استفاده قرار گرفته، این واژه ضریب انقباض جانبی است و هدف از استفاده این واژه به جای ضریب پواسون در منسوجات، به این دلیل است که، رفتار غیرخطی و ماهیت تغییر شکل غیر الاستیک این مواد مشخص شود.
در گذشته برای ساخت تورهای ماهیگیری و نخ های صیادی از انواع الیاف طبیعی نظیر الیاف گیاهی و حیوانی استفاده می کردند با این وجود هنگامیکه این الیاف در محیط های مرطوب و در درون آب ها به مدت طولانی قرار می گرفتند مورد هجوم باکتری ها قرار گرفته و فاسد می گشتند.
ولی امروزه استفاده از الیاف مصنوعی جایگزین الیاف طبیعی شده است چرا که این الیاف نه تنها دچار فاسد شدن نمی گردند بلکه دارای ازدیاد طول بیشتری نیز می باشند مهمترین و پرکاربردترین لیف مصنوعی مصرفی در تورهای ماهیگیری نایلون 6 و نایلون 66 است که امروزه از آنها بعنوان اصلی ترین لیف مصنوعی مصرفی در ساخت تورهای ماهیگیری استفاده می کنند.
فصل اول
الیاف طبیعی مورد مصرف در تورهای ماهیگیری
مواد اولیه مورد نیاز برای ساخت ادوات صیادی (تور و طناب صیادی) را به دو دسته الیاف طبیعی و الیاف مصنوعی می توان تقسیم کرد که خود الیاف طبیعی شامل دو دسته می باشد: الیاف گیاهی و الیاف حیوانی.
از جمله الیاف گیاهی که در صیادی و ساخت ادوات صید بکاربرده می شد عبارتست از: پنبه، کتان، کنف و…
انواع الیاف حیوانی شامل: ابریشم، پشم و…
الیاف مصنوعی: پلی آمید، پلی استر و…
1-1- انواع الیاف گیاهی و خصوصیات آنها:
الیاف گیاهی:
این الیاف در گذشته مواد اولیه مهمی برای تهیه تورها و طناب های صیادی بودند که در طول 2 الی 3 دهه گذشته بتدریج جای خود را به الیاف مصنوعی دادند ولی با این حال هنوز بعضی از الیاف گیاهی هستند که برای ساخت تور و طناب های صیادی کاربرد دارند.
انواع الیاف گیاهی:
از الیاف گیاهی آنهایی که بیشتر برای تهیه ادوات صید مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از: پنبه، کتان، کنف که در مورد خصوصیات هر یک ازاین الیاف بطور مختصر توضیحاتی داده شده است.
الیاف پنبه:
از این الیاف می توان نخ های سبک تهیه کرد که مناسب برای تورهای ماهیگیری هستند و همچنین این الیاف نسبت به دیگر الیاف طبیعی مناسب تر می باشد زیرا نسبت به دیگر الیاف مقاوم تر در برابر پوسیدگی می باشد و همچنین برخلاف دیگر الیاف در اثر جذب آب استحکامش کمتر نمی گردد.
در جوامع امروزی، پیشرفت بی سابقه ای در اندازه و تعداد ساختمانها، آسمان خراشها، انبارها و روشهای حمل و نقل صورت گرفته است. فرشها، مبلمان و پرده ها، وسایل، سوخت و گاز مصرفی برای گرم کردن، تماماً موجب افزایش میزان مواد آتش پذیر در ساختمانها شده اند. تکنولوژیها، فرآیند ها و کاربردهای جدید، خطرات جدیدی از آتش را معرفی کردند (مانند منابع اشتعال جدید همانند جرقه های جوشکاری و یا مدار کوتاه). روشها و تجهیزات محار آتش جدید و همچنین طراحی نوین ساختمانها، موجب کاهش میزان خرابی های ناشی از آتش شده است. گرچه، میزان بالای مواد قابل اشتعال موجود در ساختمانهای اداری و مسکونی میتواند موجب خنثی شدن موارد گفته شده حتی برای بهترین ساختمانهای ساخته شده بشوند.
هر سال، بیش از 3 میلیون آتش سوزی موجب 29 هزار مجروح و 4500 کشته در آمریکا میشوند و چیزی متجاوز بر 100 میلیارد دلار خسارت وارد میشود. آتش سوزی های شخصی اکثراً در اماکن مسکونی روی میدهد جایئکه اثاث منزل، کفپوشها و البسه بطور گسترده وجود دارند و بعنوان سوختی مناسب برای آتش میباشند. خسارات بزرگ معمولاً در مکانهای تجاری مانند ادارات و انبارها ایجاد میشوند. آتش سوزی همچنین در هواپیماها، قطارها و اتوبوسها نیز رخ میدهد.
بمنظور ایجاد محافظت بیشتر در برابر آتش و همچنین افزایش زمان فرار هنگام بروز آتش سوزی، روشهای افزایش بتأخیر افتادن سوختن
کالاهای مصرفی گسترش یافتند. مواد تأخیر انداز شعله بصورت شیمیایی به پلیمرها، طبیعی و مصنوعی برای ایجاد خصوصیات تأخیر اندازی شعله اضافه شدند. مواد تأخیر انداز شعله شیمیایی اغلب بمنظور بهبود خصوصیات آتش پذیری پلیمرهای مصرفی از کم به متوسط استفاده میشوند. این مواد تأخیر انداز شعله یا بطریق فیزیکی و یا با ایجاد پیوند بر روی پلیمر مورد نظر مانع آتش میشوند. عموماً این مواد قابلیت اشتعال پذیری کمتر و یا پخش شدگی کمتر هنگامیکه آتش آغاز شد را ایجاد میکنند. برخی از پلیمرها بدلیل ساختار پلیمری پایداری که دارند بطور ذاتی کمتر اشتعال پذیر هستند؛ که عموماً مواد گرانتری نظیر پلی ایمیدها، پلی بنز ایمیدازول و پلی اتر متونها میباشند.
مواد تأخیر انداز شعله در مورد پلیمرهای مصنوعی و یا آلی به پنج طریق اصلی عمل میکنند که عبارتند از: (1) رقیق کردن گاز؛ (2) خنک کردن دمای محیط؛ (3) پوشش محافظ؛ (4) رقیق کردن فیزیکی؛ (5) واکنشهای شیمیایی، یا ترکیبی از روشهای گفته شده.
1) گاز بی اثر رقیق بوجود آمده در اثر استفاده از مواد اضافه شده، مقادیر بزرگی از گازهای غیر قابل اشتعال در هنگام تجزیه را ایجاد میکند. این گازها اکسیژن مورد نیاز برای سوختن را رقیق میکنند و یا غلظت گازهای اشتعال پذیر را رقیق کرده و دما را پایین تر از حد اشتعال پذیری ماده نگه میدارند. هیدرواکسید فلزات، نمکهای فلزی و برخی ترکیبات نیتروژن دار به این طریق عمل میکنند.
2) خنک شدن دمای محیط نتیجۀ تجزیۀ گرماگیر مواد تأخیر انداز شعله میباشد. هیدروکسید فلزات، نمکهای فلزی و ترکیبات نیتروژن دار موجب کاهش دمای سطح و سرعت سوختن میشوند.
3) بعضی از مواد تأخیر انداز شعله تشکیل یک سپر محافط کف مانند یا خاکستر را میدهند. این امر سبب محدود شدن مقدار پلیمر قابل دسترس برای سوخته شدن و یا بعنوان یک لایۀ عایق بمنظور کاهش میزان حرارت منتقل شده از شعله به پلیمر عمل میکند. ترکیبات فسفر دار و سیستمهای پف کننده که بر پایۀ ملامین و دیگر ترکیبات نیتروژنی هستند مثالهای این گروه میباشند.
4) پر کننده های خنثی (الیاف شیشه و میکرو کره ها) و مواد معدنی (تالک) بعنوان یک خنک کننده حرارتی بمنظور افزایش ظرفیت حرارتی پلیمر یا کاهش دهنده حجم قابل سوختن آن عمل میکنند.
5) هالوژنها و برخی از مواد تأخیر انداز شعله فسفر دار بوسیلۀ واکنشهای شیمیایی عمل میکنند. موادتأخیر انداز شعله به صورت رادیکال آزاد موجب قطع کردن زنجیر فرآیند سوختن می شوند.
جزئیات یک تحقیق نشان داده، الیافی که دافر را ترک نموده و به شکل تار عنکبوتی ظاهر می شوند در انتهای آن ها حلقه ای وجود دارد که حدود 50 – 55% از این حلقه ها اصطلاحا در جهت دم الیاف می باشد. «جهت عقبی الیاف». در حالی که 25 – 20% آنها در جهت سر الیاف یا جلو الیاف می باشد که بیشتر آنها به عنوان حلقه های بزرگ و حلقه های کوچک به ترتیب نام برده می شود. مشخص می گردد که اندازه حلقه ای که در انتهای الیاف تشکیل می گردد بیشتر از اندازه حلقه ای است که در ابتدای لیف تشکیل می گردد.
شکل ایده آل این است که تمام الیاف شرکت کننده در نخ باید حول محور نخ به حالت موازی قرار بگیرند. تا مقاومت خوبی در نخ به وجود آورند. اما ایجاد حلقه در لیف از طول می کاهد.
افزایش سرعت در سیلندر و دافر تأثیر شگرفی روی حلقه در الیاف دارد. به طوری که افزایش سرعت سیلندر مقدار حلقه را در انتهای لیف بیشتر می کند. در حالی که افزایش سرعت دافر تعداد حلقه ها در ابتدای لیف بیشتر می کند. از آنجایی که جهت و تعداد حلقه ها در الیاف تغذیه شده نقش مهمی را در کیفیت نخ بازی می کند بنابراین کاهش آنها در مراحل مقدماتی ریسندگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است از این رو حتی المقدور حلقه ها در مرحله شانه و کشش حذف شده بالاخص حلقه هایی که در ابتدای الیاف تشکیل شده. در حالی که ترجیحا
در مراحل پایانی ریسندگی سعی بر حذف حلقه های انتهایی می شود.
ذکر این نکته ضروری است که در الیافی که به کاردینگ خوراک داده می شود چه به صورت متکا و چه به صورت شوت فید اگر چنانچه این الیاف دارای حلقه باشند یا نباشند نیز در تار عنکبوتی حاصل از کاردینگ باز این حلقه ها مشاهده می شود.
الیافی که دارای ضریب اصطکاک کمتری هستند چون به راحتی از روی سیلندر به دافر منتقل می شوند لذا درصد تشکیل حلقه در آنها کمتر است.
حلقه های اصلی روی سیلندر در ابتدای لیف و در تار عنکبوتی در انتهای لیف تشکیل می شود. البته سرعت و فضای غلتک ها نیز در شکل دادن به کل حلقه ها و نسبت به حلقه های تشکیل شده در ابتدا یا انتهای لیف دارای تأثیر قابل توجهی است. لذا می توان چنین گفت که شروع و بزرگی و کوچکی تشکیل حلقه متأثر از عمل سیلندر و غلتک های دیگر است.
از طرفی میزان الیاف برگشتی روی سیلندر نیز در تشکیل حلقه موثر است اگر چنانچه ابتدای لیفی توسط دافر از روی سیلندر گرفته شود. بدین ترتیب امکان برگشت بر روی سیلندر دیگر نیست.
برگشت الیاف روی سیلندر نیز بستگی به تمیزی سطح سیلندر دارد. الیاف روی سطح سیلندر تحت یک تنش هستند که این تنش تا حدودی باعث صاف بودن الیاف می شود. به محض اینکه این تنش از روی الیاف برداشته شود. به خاطر خاصیت الاستیسیته ای که در الیاف وجود دارد آنها تمایل به جمع شدگی پیدا خواهند کرد که خود این حالت گاها باعث ایجاد حلقه می شود.
بنابراین از مجموع توضیحات فوق می توان نتیجه گرفت که جهت و بزرگی حلقه در انتهای الیاف و یا کوچکی حلقه در ابتدای الیاف متشکله در فتیله کاردینگ متأثر از دو عامل است.
الف – تأثیر ناشی از عمل بین سیلندر و غلتک های ورکر و استریپر.
ب – تأثیر دافر، تغییر در الگوی اولیه حلقه ها در دافر شکل می گیرد.
این تأثیر ناشی از پدیده پیچیده ای روی الیاف برگشت پذیر و الیاف بدون برگشت پذیر می باشد. حتی گاها اتفاق افتاده الیافی که دارای حلقه هستند کاملا باز و صاف شده و عکس این عمل نیز مشاهده شده است.