وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی رابطه بین تحلیل رفتگی شغلی با رضایت شغلی مدیران مدرس متوسطه شهر همدان

در کتاب روش تهیه پرسش نامه در رابطه با روش پژوهش چنین بیان می دارد . در این بخش نحوه و روش جمع آوری و تحلیل داده ها و چگونگی اجرای پژوهش معرفی می شوند از آنجا که خوانندگان پرسشنامه از طریق خواندن این بخش با نحوه انجام پژوهش آشنا میشوند لازم است تمامی اجزای ضروری پژوهش به طور خلاصه در اینجا نوشته شوند .

 

 

روش پژوهش :

 

 

این پژوهش یک مطالعه توصیفی و از نوع پیمایشی است و از نظر رابطه بین متغیر ها از نوع همبستگی است . زیرا پژوهشگر قصد دارد میزان همبستگی بین متغیر مستقل و وابسته را بسنجد . تحقیقات همبستی را شامل لیه تحقیقات میداند که در ان سعی می شود رابطه بین متغیر های مختلف با استفاده از ضریب همبستگی کشف یا تعیین شود .

 

 

هدف روش پژوهش همبستگی مطالعه حدود تغییرات یک یا چند متغیر با یک یا چند متغیر دیگر است .

 

 

فرضیه های پژوهش

 

 

الف : فرضیه اصلی : بین تحلیل رفتگی شغلی با رضایت شغلی مدیران مدارس رابطه وجود دارد .

 

پیش بینی رضایت شغلی زنان شاغل در مشاغل خدماتی غیر دولتی مشهد

 

پروژه دانشگاهی

 

 

 

کارکنان از طریق نقش میانجی سرمایه روانشناختی

 

 

شناخت رابطه استرس شغلی با رضایت شغلی 

 

 

ب : فرضیه های فرعی

 

 

بین تحلیل عاطفی با رضایت شغلی مدیران رابطه وجود دارد .

 

 

بین مسخ شخصیت با رضایت شغلی میران رابطه وجود دارد .

 

 

بین فقدان موفقیت فردی با رضایت شغلی مدیران رابطه وجود دارد .

 

 

انواع متغیر های مستقل و وابسته :

 

 

 

    • متغیر مستقل : تحلیل رفتگی شغلی در این پژوهش متغیر مستقل می باشد .

 

 

  • متغیر وابسته : رضایت شغلی در این پژوهش متغیر وابسته می باشد .

استفاده از شبکه عصبی برای تخصیص تلفات در شبکه های قدرت


در سیستم های قدرت همواره درصدی از توان انتقالی از شبکه تلف می گردد که عوامل متعددی در ایجاد آن موثر می باشند. در سیستم های قدرت سنتی با ساختار یکپارچه، تمامی تلاش ها در جهت حداقل نمودن تلفات شبکه بود و از دید هزینه ها، کل هزینه تلفات نهایی با سایر هزینه های تولید و انتقال جمع شده و هزینه کل بهره برداری از شبکه را تشکیل می داد. اما در سیستم های قدرت تجدید ساختار شده، هریک از اجزای سیستم، دارای شخصیت حقوقی مجزا است و لذا از دید درآمد و هزینه ها مستقل می باشد. بنابراین تعیین سهم آنها در هر مورد از هزینه های جمعی شبکه از جمله تلفات، اجتناب ناپذیر است. به بیان دیگر در سیستم های قدرت تجدید ساختار شده، فارغ از بحث بهینه بودن تلفات، همواره سوال جدی دیگری به این صورت مطرح است که هریک از شرکت های تشکیل دهنده بازار برق، باید چه سهمی از کل هزینه تلفات را پرداخت نماید؟

لذا بحث تخصیص تلفات از نظر شفافیت روند بازگشت هزینه تلفات انرژی به آژانس های خریدار و فروشنده حائز اهمیت است. البته در بازارهای مبتنی بر قرارداد، تخصیص تلفات یک پیش شرط الزامی برای برنامه ریزی مناسب تولید می باشد. در بعضی از کشورها بهره بردار مستقل سیستم با انتخاب تعدادی از ژنراتورها مسئولیت جبران تلفات را برعهده می گیرد و سپس با استفاده از روش های تخصیص هزینه تلفات، بهای آن را از کابران سیستم انتقال دریافت می نماید. همچنین ارائه این سرویس جانبی در برخی از بازارها به وسیله شرکت کننده

دانلود مقالات

 ثالثی در بازار فراهم می گردد، اما آنچه که مهم می باشد، تعیین درصد سهم تلفاتی است که از سوی بازار بر عهده یک کاربر معین قرار داده می شود که کاربر باید در قبال جبران سهم تلفاتش از سوی بازار، هزینه آن را پرداخت نماید.

در فصل اول کلیات بحث تخصیص و اهداف پایان نامه ذکر شده است.
در فصل دوم ابتدا به صورت اختصار ی بر مفاهیم بازار برق و مشکلات بهره برداری در آن خواهد شد. در ادامه فصل روش های موجود تخصیص تلفات بررسی شده و مزایا و معایب هر روش بیان شده است.
در فصل سوم روش پیشنهادی برای تخصیص تلفات ارائه شده است در این فصل روش مورد نظر جهت تخصیص تلفات که روش Z-BUS بوده ذکر و در پایان الگوریتم پیشنهادی بیان شده است.
در فصل چهارم نتایج مطالعات عددی و شبیه سازی ارائه شده است. در ادامه فصل ابتدا الگوی اطلاعات بار برای شبکه تست 5 باسه و 30 باسه IEEE با توجه به الگوریتم پیشنهادی در فصل قبل ارائه می گردد. سپس نتایج داده ها در شبکه عصبی با تحلیل داده ها و منحنی های مربوطه آورده شده و میزان خطا تعیین شده است.
در فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهادهایی جهت انجام تحقیقات تکمیلی مطرح شده است.

تاثیر سرعت و درجه حرارت ماشین تکسچرایزینگ روی خواص نخ نایلون

:
نخهای فیلامنتی معولاً صاف، بی فر وموج و شکننده بوده و دارای خواص لازم برای بافت پارچه نیستند، لذا با توجه به استحکام، شستشوی راحت تر و قیمت تمام شده پایین (خط تولید کوتاه) که مزایای آنها به شمار می رود و نیز به جهت بهبود بخشیدن به خواص آنها تحت عملیات تکسچرایزینگ قرار می گیرند.
در متداول ترین روش تکسچرایزینگ (تاب مجازی) تثبیت تغییر فرم روی نخ در اثر گرم و سرد نمودن آن صورت می پذیرد. از این رو حرارت یکی از عوامل مهم تکسچرایزینگ محسوب میشود. جهت تاثیر سریع تر نیروهای پیچشی حاصل از تاب و نیز افت تنش سریع تر این نیروها در ابتدای منطقه تاب از یک هیتر برای حرارت دادن نخ فیلامنتی استفاده می شود. به عبارت دیگر نقش منطقه حرارتی، بالا بردن درجه حرارت نخ تابیده شده و نگهداری حرارت برای مدت معین ، جهت شکسته شدن پیوندهای بین مولکولی است.
به طور کلی نقش منطقه حرارتی همراه با تاب دهنده تولید نخهای تکسچره است که از خاصیت فنریت بالا برخوردار بوده و به عبارت دیگر تجعد با کثرت زیاد در طول فیلامنتها شکل گیرد.

از آنجایی که در الیاف مصنوعی کشیده نشده مناطق بلورین در جهات مختلف قرار داشته و مولکول های زنجیره ای در مناطق آمورف بدون آرایش و نظم قرار گرفته است، لذا در اثر وارد آمدن نیرو به لیف در جهت محور آن، مناطق بلورین در راستای محور قرار گرفته و مولکول های زنجیره ای در مناطق آمورف هم نظم و آرایش بیشتری پیدا میکند. و مقدار افزایش نظم به میزان کششبستگی دارد. (کشش لازم برای نخهای فیلامنتی را ممکن است به صورت جداگانه و قبل از تکسچره کردن یا همزمان با انجام تکسچرایزینگ اعمال کنند.)

 

دانلود مقالات

 

با توجه به این نکات و نیزاینکه نایلون به دلایل مختلف بسیار در صنعت نساجی مورد استفاده قرار گرفته، بر آن شدیم تا تاثیر درجه حرارت و کشش را روی خواص مختلف نخ تکسچره (ازدیاد طول، استحکام، تجعد، ..) و درجه رنگ پذیری پارچه پودی حاصل از آن بررسی کنیم. در این تحقیق ابتدا کلیاتی در مورد نایلون و صنعت تکسچرایزینگ مطرح گشته و سپس تمام آزمایشات جهت تعیین خواص مهم نخ تکسچره تشریح می گردد و در پایان با توجه به مسائل آماری نمودارهایی ترسیم گردیده و تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری انجام می شود. بدین ترتیب که در چه محدوده دمایی هیتر، و چه میزان کشش، مناسب ترین خواص ممکن برای نخ تکسچره وجود دارد.
فصل اول:
تحقیقات انجام شده قبلی
1-1- الیاف نایلون:
تولید نایلون در حقیقت باز کننده راه به سوی تولید تعداد زیادی از الیاف مصنوعی دیگر با خواص فیزیکی و شیمیایی متفاوت بوده است و به عبارت دیگر تولید الیاف با تعیین خواص از قبل را امکان پذیر ساخته است. اولین لیف مصنوعی موفق نایلون 66 بود.
نایلون ها از طریق ذوب ریسی تهیه شده و پس از خروج از رشته ساز، نایلون دارای آرایش یافتگی زیادی نمی باشد. الیاف نایلونی معمولا دارای سطحی صاف و قاعده ای دایره ای شکل بوده و با انتخاب شکل های مختلف برای روزنه های رشته ساز می توان سطح قاعده غیر دایره ای شکل برای الیاف مصنوعی کسب نمود که خواصی مانند وزن مخصوص و قدرت عایق بندی گرمایی را تغیر داد.
نایلون 6 مدت کوتاهی بعد از تولید نایلون 66 به بازار عرضه گردید. نایلون 6 از پلیمریزاسیون افزایشی کاپرولاکتم بعد از باز شدن شکل حلقه ای آن تهیه می گردد. خواص نایلون 6 با نایلون 66 تشابه زیادی دارد. در جدول 1-1 خواص نایلون 6 در مقایسه با نایلون 6 6 آورده شده است.
تفاوت اساسی در دمای ترانزیسیون اولیه (ذوب) است که برای نایلون 6 کمتر از نایلون 66 می باشد.
انواع دیگری از نایلون با تعداد کربن های متفاوت نیز مانند نایلون 11 و.. وجود دارند. در این تحقیق با توجه به تولید نایلون 6 در ایران از این نوع نایلون استفاده شده است

بررسی تکمیل ضد میکروبی منسوجات بی بافت


اگرچه مردم برای مدت ها در مبارزه با امراض از مواد طبیعی استفاده می کردند و اگرچه برای قرن ها باکتری ها و میکروب ها به عنوان مواد تولید کننده بیماری ها شناخته می شد، تنها در قرن بیستم تولید محصولات ضد میکروبی روی منسوجات کاربرد پیدا کرده است.
یکی از دلایل نهانی انتقال امراض استفاده عمومی از منسوجات بیمارستانی می باشد، امروزه جهت جلوگیری از انتقال عوامل بیماری زا و رعایت مسایل بهداشت استفاده از البسه یکبار مصرف در بیمارستان ها بسیار گسترش یافته است. این امر در کشورهای پیشرفته بسیار رواج دارد و در کشور ما نیز به تازگی در حال رشد می باشد.
همچنین انجام عملیات ضدمیکروبی روی این البسه از مهمترین روش های حفاظت تیم جراحی در جلوگیری از انتقال باکتری ها و امراض از بیمار می باشد.
در این پروژه فرآیند تکمیل ضد میکروبی بر روی منسوج نبافته از جنس ویسکوز، پلی پروپیلن و پلی استر صورت گرفته است به علاوه از مواد تکمیلی دفع آب روی این منسوجات استفاده شد تا به عنوان سری مانع نفوذ خون و مایعات (به عنوان حامل ویروس ها و میکروب ها) به لباس و انتقال به بدن و سایر البسه پرسنل گردد.
فصل اول
کلیات
1-1- روش های تولید منسوجات بی بافت

در سال 1974 یک شرکت آمریکایی محصول جدیدی را که الیاف به وسیله چسب به صورت تار عنکبوتی به هم متصل شده بود به عنوان

پروژه دانشگاهی

 منسوج برای اولین بار تولید کرد.

هرچند نمدها (Felts) از گذشته های بسیار دور کاربرد داشت. اما به عنوان منسوج بی بافت (Non Woven) شناخته نمی شد.
طبق تعریف سازمان بین المللی استاندارد (ISO) منسوج بی بافت ورقه یا لایه ای است که الیاف در آن به شکل بی نظم (Random) یا آرایش یافته (Oriented) است و اتصال آن ها از طریق اصطکاک، خود چسبندگی یا چسبندی به وجود می آید.
معمولا محصولاتی مانند کاغذ و پارچه های بافته شده تاری – پودی (Woven) و بافته شده های حلقوی (knitted) و توربافی و نواربافی و محصولاتی که از روش گره زنی (Knoting) تولید و عرضه می شوند و بافندگی های معمول و غیرمعمول از منسوجات نبافته تفکیک می گردند.
در حقیقت صنعت منسوج نبافته از میان صنایع نساجی، کاغذسازی و چرم و پلاستیک پدیدار شده و در حال حاضر مستقلا در حال توسعه می باشد.
امروزه استفاده از روش های ترکیبی و ابتکارات و نوآوری های مختلف باعث تکامل، اصلاح و پیشرفت تولید منسوجات بی بافت گردیده است و لذا مصرف آن نیز رشد چشمگیری یافته است.
تولید منسوجات نبافته را می توان در سه مرحله شرح داد، اگرچه تکنولوژی مدرن سبب می شود که برخی از این مراحل باهم، همپوشانی و تداخل داشته باشند و حتی در برخی موارد هر سه مرحله همزان صورت گیرد.
این سه مرحله عبارتند از:
– تولید لایه یا وب (Web Formation)
– اتصال و استحکام بخشی (Web Bonding)
– تکمیل (Finishing)
به دلیل امکان تنوع استفاده از مواد خام گوناگون که منجر به تولید محصولات متنوعی نیز می شود، هرکدام از این سه مرحله می تواند به صورت های گوناگون انجام شود.

روش ها و تکنیک های آنالیز شیمیایی رنگزاهای نساجی

:
تحت پوشش قرار دادن تمامی تکنیک ها و روش های بکار رفته و یا حتی روش هایی که به صورت معمول برای آنالیز و ارزیابی مواد رنگی (که در عین حال شامل اطلاعاتی در زمینه مواد رنگی می باشند) مورد استفاده قرار می گیرند، در سمیناری با این مشخصات عملا غیرممکن است. این جمله زمانی صحت دارد که این مواد رنگی که در انواعی با طیف بسیار وسیع برای نمونه: رنگینه ها یا رنگدانه های خالص، مواد رنگی با فرمول تجاری (که در انواع فیزیکی مختلف و مشتقات و ناخالصی های متفاوتی وجود دارند)، مواد ترکیبی یا همراه با ماده اولیه (پارچه، کاغذ، چرم، کرک) وجود دارند، به صورت محصول پلاستیکی، آرایشی، دارویی یا غذایی باشند، با این حال بر آنالیز مواد رنگی بکار رفته در رنگرزی منسوجات تأکید می شود، که برخی از آنها به صورت بالقوه برای شرح جنبه های خاص یا احتمالی، نمونه های جالبی در نظر گرفته شده اند.
در این سمینار، تمرکز بر تکنیک های مفید عمده ای است که برای آنالیز مواد رنگی مربوط به صنایع رنگرزی منسوجات بکار می روند. تکنیک های اصلی پوشش دهنده، تکنیک های اسپکتروسکپی و تکنیک های کروماتوگرافی می باشند. قابلیت و ارزش این تکنیک ها با مراجعه به کاربردهای مربوط، مشخص می گردد. پیش از تمرکز بر این تکنیک ها، ویژگی مواد رنگی و نیز موضوعات کلی، نظیر نمونه برداری که در روش کلی تحلیلی حائز اهمیت می باشند، مدنظر قرار می گیرند. توجه داشته باشید که در این سمینار، تمرکز بیشتر بر ویژگی شیمیایی، شناسایی و کمیت مواد رنگی (بخصوص از طریق روش های مفید) می باشد تا خصوصیت و اندازه گیری رنگ.
فصل اول:
کلیات آنالیز شیمیایی مواد رنگی
1-1- مواد رنگی
مواد رنگی عبارتی است که برای بیان موادی شیمیایی که رنگی بوده و یا می توانند در شرایط خاص رنگ آمیزی شوند، بکار می رود. این مواد برای دادن خواص رنگی به یک ماده، مورد استفاده قرار می گیرند. رنگینه ها، رنگدانه ها، لاک ها، گرد جوهر و رنگ ها، همگی مواد رنگی محسوب می شوند.

رنگینه (یا رنگزا که بخصوص در ایالات متحده آمریکا برخی اوقات آن را به این نام می نامند) ماده ای است که در طبیعت تقریبا ماده ای آلی می باشد و برای دادن رنگ – با درجه ای ثبات – به ترکیب اولیه ماده رنگ بکار می رود. در برخی مواقع در جریان عملکرد، رنگینه ها تک مولکولی هستند یعنی به صورت مولکول هایی جداگانه وجود دارند. مولکول های رنگینه اغلب حداقل یک گروه حلال آبی نظیر اسید

پروژه دانشگاهی

 سولفوریک که معمولا از محیطی آبی است، می باشند تا در روند کاربرد طبیعی موثر واقع شوند. تاکنون ناحیه کاری عمده رنگینه ها، رنگرزی منسوجات بوده است.

واژه رنگدانه، از Pigmentum لاتین گرفته شده است که به معنای ماده رنگی می باشد. تعریف جدید رنگدانه عبارت است از: ماده ای که دارای ذرات کوچکی است که در محیط اعمال شده نامحلول بوده و عمدتا به واسطه خواص رنگی اش مورد استفاده قرار می گیرد. رنگدانه ها بر روی سطح ماده ای که بر آن اعمال می شوند، رنگ و تا میزانی قدرت پوشش رنگینه (ثبات) خواهند داد.
زمانی که از آن برای تعریف لاک ها و گرد جوهر که هردو انواع خاصی از رنگدانه آلی می باشند استفاده شود، مشکلی ایجاد می شود و آن متغیر بودن تعریف و درک پذیرفته شده آن در بخش های مختلف جهان است.
در بریتانیا موارد ذیل پذیرفته شده اند:
1- لاک، رنگینه ای آلی است (رنگینه طبیعی، مورد استفاده قرار می گیرد) که بر روی ترکیب اولیه خنثی (معمولا غیرآلی) برای مثال آلومینیوم رسوب می کند تا رنگدانه ای نامحلول تشکیل دهد که مخلوطی از ماده رنگی و ماده اولیه می باشد.
2- گردهای جوهر می توانند رنگینه های آلی آنیونی، عمدتا رنگینه های اسیدی باشند که به صورت نمک های فلزی برای مثال باریم یا کلسیم رسوب می کنند. اگر کاتیون، لیتیم، پتاسیم، سدیم یا آمونیوم باشد، ماده رنگی محلول بوده و بنابراین رنگینه است. اما نمک های تولید شده با فلزاتی نظیر کلسیم، منیزیم، باریم، استرونتیوم و… عمدتا نامحلول هستند. برای این نوع گردجوهر، آنیون، منشأ رنگ می باشد. این روش، روش آسان تولید رنگدانه های نسبتا ساده و مقرون به صرفه ای است که بخصوص در جوهرهای چاپ کاربرد قابل توجهی دارد. به همین ترتیب، رنگینه های کاتیونی (که بخش رنگی مولکول را فراهم می نمایند) می توانند با اسیدکمپلکس غیرآلی (آنیون) برای مثال اسید فسفوتنگستو مولیبدیک رسوب نمایند. این رنگدانه های گردجوهری، رنگ های درخشان بسیار قوی تولید می کنند اما خواص ضعیف ثبات آن ها عامل محدود کننده کاربرد آنها می باشد.
اصلاح لاک در ایالات متحده آمریکا، برای بیان آنچه که در بریتانیا، گردجوهر نامیده می شود، کاربرد گسترده ای دارد. با توجه به اصطلاح شناسی آمریکایی، آنها اغلب از نام گردجوهر برای تمامی رنگدانه های آلی استفاده می کنند و این ابهام بیشتر می شود.

 
مداحی های محرم