با توجه به وقت آزادی که در بین ساعات شبانه روز نوجوانان و جوانان مشاهده میشود، این تحقیق انجام گرفت تا معلوم گردد که برای گذراندن اوقات فراغت به طرز صحیح، چگونه میتوان از مدیریت زمان بهره برد. لذا محقق با توجه به مطالعات مقدماتی که در این زمینه انجام داده است بر آن است تا با گردآوری اطلاعات دقیقتر، از طریق اجرای یک تحقیق غیر آزمایشی از نوع همبستگی، رابطه بین نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت را با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی مشخص نماید.
طبق تعریف سازمان طی جوانان، افرادی که دارای سنین 15 تا 29 سال میباشند، جوان محسوب میشوند. ایران به عنوان یکی از کشورهای مدیترانه شرقی دارای جمعیت جوان است.
بانک جهانی در سال 2000، جمعیت 15 تا 29 ساله کشور ما را معادل 1/32 درصد کل جمعیت گزارش نموده است (سازمان ملی جوانان، 1381).
لذا با عنایت به خصوصیات و استعدادهای بالقوه این گروه سنی در جهت شکوفایی جامعه فردا، لازم است وضعیت سلامت روان این قشر شناسایی شود و رابطه آن با سایر عوامل به درستی مورد بررسی قرار گیرد (همان منبع ).
بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان برای استفاده بهینه از اوقات فراغت خود، مدتها قبل و نزدیک به زمان امتحانات خود برنامه ریزی صحیح زمانی نمی کنند و یا از مدیریت زمان اطلاعی ندارند. برخی نیز به رغم اطلاع محدود، از آن استفاده نمی کنند. به نظر پژوهشگر، رابطه نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت با سایر متغیرها باید بررسی شود تا اقدامات لازم و ضروری در پژوهشهای بعدی انجام گیرد.
از طرفی آموزش و پرورش، به دلیل آموزش و تعلیم نیروهای مورد نیاز بخشهای مختلف جامعه در تمامی کشورهای دنیا اهمیت به سزایی دارد. در بحث آموزش و پرورش مفاهیم پیشرفت تحصیلی و افت تحصیلی به میان میآید. از پیشرفت تحصیلی، به عنوان یکی از ابعاد پیشرفت در نظام آموزش و پرورش، مفهوم «انجام تکالیف و موفقیت دانش آموزان در گذراندن دروس یک پایه تحصیلی مشخص » یا «موفقیت دانش آموزان در امر یادگیری مطالب درسی»، مستفاد میشود. وجه مخالف پیشرفت تحصیلی، افت تحصیلی است که یکی از معضلات نظام آموزشی میباشد که خود را به شیوههای گوناگون مانند عدم موفقیت دانش آموزان در دستیابی به اهداف مقاطع تحصیلی مربوطه، مردودی و تکرار پایههای تحصیلی، ترک تحصیل زودرس و بیکاری و بلاتکلیفی نشان میدهد (پورشافعی، 1370).
با توجه به اضطراب و استرس ناشی از دروس و امتحانات مدارس و دانشگاهها در بین نوجوانان و جوانان لزوم یک برنامه ریزی صحیح زمانی، یا به عبارتی مدیریت زمان جهت استفاده بهینه اوقات فراغت نوجوانان و جوانان، از اهمیتی ویژه برخوردار است.
این پژوهش به طور کلی تلاش دارد که رابطه بین نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت را با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی مشخص نماید و میکوشد که به طور اخص آشکار سازد که چه رابطه ای بین نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت با سلامت روان جوانان وجود دارد ؟ و اینکه آیا بین نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت با پیشرفت تحصیلی آنها رابطه وجود دارد ؟ یا خیر؟
1-2: اهداف تحقیق
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت، با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی جوانان است.
1-3: فرضیههای تحقیق
فرضیه (1): نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت جوانان، با سلامت روان آنها رابطه دارد.
فرضیه (2): نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت جوانان، با پیشرفت تحصیلی آنها رابطه دارد.
1-4: سئوالهای تحقیق
سئوال(1): آیا نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت جوانان، با سلامت روان آنها رابطه دارد ؟
سئوال (2): آیا نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت جوانان، با پیشرفت تحصیلی آنها رابطه دارد ؟
1-5: ضرورت و اهمیت تحقیق
یکی از اقشار مهمی که در هر جامعه، آسیب پذیر شناخته شده اند، قشر جوانان آن جامعه است. بر اساس آمار و ارقام بانک جهانی در سال 2000، بیش از 30 درصد از کل جمعیت جهان را، جوانان تشکیل میدهند، البته بانک جهانی در سال 2000 جمعیت جوان ایران را معادل 1/32 درصد کل جمعیت گزارش نموده است (سازمان ملی جوانان، 1381).
با اطلاع از این واقعیت، برنامه ریزی صحیح زمانی برای گذران اوقات فراغت جوانان، هم باعث بارورتر شدن نسل آینده کشور میشود و هم جلوی بسیاری از نابسامانیها و گرفتاریهایی که ناشی از عدم اطلاع یا آگاهی کم از مدیریت زمان است گرفته میشود (غفاری، 1372).
در دنیای پرهیاهوی قرن بیست و یکم کارگزاران حکومتی دنیا به این حقیقت پی بردهاند که در صورت عدم به کارگیری تدابیر اصولی نسبت به اوقات فراغت به ویژه در رابطه با نسل جوان، خطرات عظیمی جامعه را تهدید میکند. از نظر تربیتی نیز در صورت عدم توجه به چگونگی گذران اوقات فراغت، اختلالات غیر قابل جبرانی در رفتار و کردار و در نتیجه در شخصیت افراد پدیدار گشته و چه بسا ممکن است، موجب ترویج کجرویها و انحرافات اجتماعی شود (خلیلی، 1372).
با توجه به اینکه یکی از شرایط رشد عاطفی و بلوغ اجتماعی و قدرت همسازی افراد، داشتن علاقه پایدار به تفریحات و اشتغالات سازنده و سودمند است و با عنایت به میزان گستردگی و اهمیت ساعات فراغت جوانان در تعیین کننده بودن نقش این اوقات، در رشد معنوی و جسمی دانشجویان و دانش آموزان، پر کردن اوقات فراغت آنها از یک طرف، میتواند اثرات اخلاقی و تربیتی عمیقی، بر روی دانش آموزان و دانشجویان داشته باشد و در تکوین شخصیت آنها موثر باشد و از طرفی دیگر، از تهاجم فرهنگی، اعتیاد و انحراف اخلاقی پیشگیری نماید تا سلامت و بهداشت جامعه نیز تأمین شود (رضوانیه، 1372).
با توجه به اینکه اوقات اکثر جوانان شامل سه بخش مطالعه و تحقیق، استراحت و خوراک و نظافت و فرایض دینی و بخش اوقات فراغت میباشد، استفاده صحیح از بخش اوقات فراغت میتواند موفقیت و استفاده بیشتر از دو بخش دیگر را تضمین کند و باعث تجدید قوا جهت مطالعه و تحقیق بیشتر گردد. بنابراین اوقات فراغت از این نظر حائز اهمیت میباشد که اگر با برنامه ریزی صحیح زمانی همراه گردد، میتواند ساعاتی سازنده و تکامل بخش را در بر داشته باشد و باعث سلامت روان جامعه شود. نتایج پژوهش حاضر، این امکان را برای مسئولین مربوطه فراهم میکند که با در نظر گرفتن واقعیات موجود و نیز مشکلات عدیده در این رابطه و با توجه به علایق و پیشنهادات جوانان، در ابتدا نسبت به رفع مشکلات موجود اقدام کنند و سپس جهت بهره وری و استفاده بهینه از اوقات فراغت، یک برنامه ریزی صحیح زمانی را تدوین کرده و از مدیریت زمان استفاده نمایند(همان منبع).
با توجه به مطالب ذکر شده، مسئله مدیریت زمان از جایگاه ویژهای برخوردار است. افراد میباید همواره توجه داشته باشند که از زمان به عنوان منبعی ارزنده به خوبی استفاده کنند. آنها میتوانند راههای استفاده موثر از زمان را بیاموزند، میتوانند از ابتلا به پریشانی احتراز کنند، بازده کارشان را افزایش دهند، در رسیدن به اهدافشان موفق تر باشند و به زندگی متعادل تری دست یابند که در آن فرصت و توان کافی برای پرداختن به کار منزل، خانواده و خویشتن وجود داشته باشد (مکنزی، 1993).
بنابراین از این چشم انداز وسیع، میتوان دریافت که ارزش واقعی مدیریت زمان، عبارت است از ارتقای تمامی ابعاد زندگی فرد. لذا لزوم آشنایی جوانان با مدیریت زمان در گذران اوقات فراغت آنها اجتناب ناپذیر است.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
در این باره می گوید :دیدگاه غالب این است كه هیجاناتی كه توسط افراد تجربه می شود ونیز چگونگی كنار آمدن افراد از نظر هیجانی قسمت مهمّی از شخصیت آنها را تشكیل می دهد ودارای تأثیر مهمی بر روی وسواس دارد . انسان ها در موقعیت های متفات واكنش های گوناگون از خود نشان می دهد اما با وجود تمام این تفاوتها ،راهی كه برای كنترل واداره هیجانات خود انتخاب می كنند باید از نظر اجتماعی مناسب ومقبول باشد ،اگر چنین نباشد اثراتی كه رفتارهایشان به دنبال خواهد داشت می تاند ویرانگر باشد سالووی ومایر (1990-1989)با طرح مفهوم تازه هوش هیجانی كه براساس نظریات گاردند درباره استعداد های فردی شكل گرفته بود پاسخ قابل قبولی برای این سئوال مطرح نموده است . وبراساس این نظریه انسان دارای توانایی های قابل پرورش است كه می تواند اورا برای مقابله با شرایط زندگی آماده كند .(سید محمدی 1382)
اهداف تحقیق
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین هوش هیجانی ووسواس در بین دانش آموزان مقطع سوّم دبیرستان یا حدود سنی 17ساله شهر ابهر است واینكه آیا هوش هیجانی افراد ووسواس در اعمال وافكار می تواند با هم رابطه داشته باشد وآیا وسواس عملی یا فكری در هوش هیجانی تأثیر مثبت یا منفی دارد . واینكه آیا هوش هیجانی در بین دختران بیشتر از پسران است ویا وسواس در بین دختران وپسران دارای تفاوت است یا نه .
اهمّیت وضرورت تحقیق
باید گفت كه بیشتر مهارتهادر اثر تعلیم وتربیت پیشرفته می شود واحتمال دارد كه این موضوع حداقل برای بعضی از مهارتهای هوش هیجانی صحیح باشد . مهارتهای هوش هیجانی در منزل وبا تعامل خوب والد وفرزند شروع می شود والدین به فرزندان خود یاد می دهند كه هیجانهای خود را تشخیص داده وآنها را نامگذاری كنند ولی اگر غیر از این باشد ممكن است این نشان ندادن هیجانها در فرزندان باعث اختلالات رفتاری در فرزندان شود به این شكل كه فرزندان ما به خاطر سركوب شدن این هیجانات دست به اعمالی می زنند مانند وسواس كه خواه به صورت عملی است وهواه به صورت فكری ویا حتی سیتری ونشان دادن بیماریهای مانند سردرد ودل ودرد وامثال اینها كه امید است با انجام این پژوهشها بتوانیم میزان ای عوامل را از زندگی نوجوانان بكاهیم وهمین طور روش درستی در ایجاد هیجان فرزندانمان بیابیم . وهمین طور آیا بین هوش هیجانی وجنسیت در بین آزمودنی ها تفاوت معنی داری وجود دارد یا نه .
فرضیه تحقیق
بین هوش هیجانی ووسواس در بین دختران رابطه وجود دارد .
بین هوش هیجانی دختران وپسران تفاوت معنی داری وجود دارد .
بین وسواس دختران وپسران تفاوت معنی داری وجود دارد .
هوش هیجانی ← متغییر وابسته
وسواس ← متغییر مستقل
جنسیت ← متغییر كنترل شده
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
بنابه تاکید دکترا مانی فرسودگی شغلی برای توصیف سندرمی بکار می رود که عمدتا افرادی را مبتلا می سازد که در مراکز اجتماعی بهداشتی شاغل می باشند هر شغل با استرس همراه است اما برخی مشاغل استرس های زیادی دارند و این امر معلول آن کار نوع وظایف و مسئولیت های اینگونه شغل ها می باشد
فرسودگی شغلی یکی از استرس های مختلف است که تجربه می شود و به صورت علائم جسمانی (سردرد، زخم معده) و علائم روانی (افسردگی و خشم) و به صورت علائم رفتاری (افت کاری ، غیبت) ظاهر می شوند این امر در نهایت سازگاری کارکنان رادر جنبه های مختلفی به مخاطره می اندازد
در این راستا تحقیق حاضر به دنبال ارتباط بین فرسودگی شغلی و شخصیت کارکنان است
اهمیت موضوع پژوهش
آگاهی از فردی و شخصیتی باعث می شود که از همه کارکنان یک سازمان رفتارهای یکسانی را انتظار نداشته باشیم و قبول این نکته که بعضی خصوصیات شخصیتی را می توان در یک طبقه خاص قرار داد و بعضی دیگر را در طبقه اول دیگر به ما کمک می کند تا کارکنان را در طبقات شخصیتی مشخصی قرار دهیم با پی بردن به طبقه تشخیص که هر یک از کارکنان به آن تعلق دارند می توانیم که رفتار آنها را در یکسری موقعیت های مشخص به طرز نسبی پیش بین کنیم و از آنها انتظارات بخصوصی داشته باشیم از جمله با بررسی تیپ شخصیتی کارکنان و تعیین میزان فرسودگی آنها می توان رابطه بین این دو متغیر را مشخص نمود
پرسش پژوهش
آیا بین تیپ درونگرایی و برون گرایی افراد میزان فرسودگی شغلی آنها رابطه وجود دارد؟
فرضیه پژوهش
بین شخصیت درونگرایی-برون گرایی افراد و میزان فرسودگی شغلی آنها رابطه وجود دارد
تعریف مفاهیم
تعریف مفهومی:
تیپ شخصیت: شخصیت الگوهای معینی از رفتار و شیوه های تفکری است که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین می کند (اتکینسن و هیلگارد، 1371)
تیپ شخصیتی: یعنی این که هر فرد دارای خلق وخوی منحصر به فرد است یکی با مردم می جوشد دیگری علاقه چندانی به معاشرت با مردم ندارد این خود نشان دهنده آن است که یک فرد دارای چه نوع تیپ شخصیتی است
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
یكی از مهم ترین هدف های آموزش و پرورش ، تربیت دانش آموزان خلاق است زیرا خلاقیت عامل كلیدی كلیه پیشرفت های بشری بو.ده و خواهد بود بنابراین در سیاست گزاری های آموزشی خلاقیت پرورش افراد خلاق از اولویت خاصی برخوردار می گردد.خلاقیت از موضوعاتی است كه در تحقیقات عملی كمتر مورد توجه قرار گرفته است دلایل این غفلت را می توان در موارد زیر:
اهداف تحقیق:
بیان اهداف تحقیق جزء لاینفك در هر تحقیقی است برا یان كه اهداف تحقیق به صورت عینی تر بیان شوند به دو دسته تقسم می شوند:
اهداف كلی این تحقیق عبارتند از:
هدف كلی بررسیی روابط بین خلاقیت و و یژگی های شخصیتی (درون گرایی – برون گرایی) دانش آموزان دختران مقطع متوسطه
همچنین اهداف فرعی عبارتنداز:
بررسی رابطه خلاقیت با برون گرایی دانش آموزان
برسی رابطه خلاقیت با درون گرایی دانش آمزان
بررسی میزان خلاقیت در دانش آموزان
اهمیت و ضرورت تحقیق:
محیط های آموزشی وظیفه دارند شرایط لازم برای پرورش و ایجاد فكر خلاق و رشد تواناییهای دانش آموزان را فراهم می كنند، روش های سنتی آموزش و یادگیری به رشد و توانایی ها و ایجاد تفكر خلاق كمك نمی كند.
دانش آموزان برای یادگیری نیاز به محیط مناسبی دارند كه با آن در تعامل باشند و با كمك گرفتن از آن به ابداع، نوآوری دست بزنند وو توانایی های بالقوه خود را به بالفعل تبدیل كنند در طول دوره ابتدایی ركورد و كاهش قابل توجهی توانایی های خلاقیت كاملا محسوس
است.بخشی از این مشكل مربوط به عوامل ساختاری مدرسه یعنی مدیر و معلمان كه تعامل مابین آن ها جوی را در مدرسه حاكم می كند كه خیلی از مسایل را تحت الشعاع می گیرد.
بی توجهی قابل چشم گیری به جو مدرسه انجام می گیرد، از طرفی دیگر خلاقیت ممتاز ترین توانایی های شناختی انسان است.
خلاقیت سبب می شود افراد قادر باشند خودررا با تغییرات در آینده وفق دهند.
شرایط متغییر زندگی هر لحظه فرد را در برابر مساله ای قرار می دهد كه داشتن آفرینندگی نوآور و قدرت حل مسئله می تواند او را در سازگاری با محیط یاری دهد نگاه واقع بینانه به آینده در زمینه شتاب تغییرات تكنولوژی و اجتماعی ایجاب می كند كه آموزش و پرورش در روش های آموزشی و اهداف خود تجدید نظر نمایند و مسایلی نظیر تفكر خلاق، كارگروهی تلفیق مواد درسی جایگزین.
فرضیه تحقیق:
دانش آموزان برون گرا نسبت به دانش آموزان درون گرا خلاق تر هستند.
سوالات تحقیق:
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
بسیاری از مصرف کنندگان مواد غیر قانونی بخصوص جوانانی که از دارو نسخه نشده استفاده می کنند به نظر می رسد برای رویارویی با مشکلات زندگی و چالشهای روزانه، از آمادگی لازم برخوردار نبوده و نمی توانند به طور موثر مسائل به وجود آمده را حل کنند(گلید و همکاران 1996).
براساس مطالعات انجام یافته معلوم گردیده است که معتادان هیجانات و منفی مختلفی (مانند پرخاشگری، عصبانیت، نگرانی و اندوه) را گزارش می کنند و به منظور فرار از مشکلات و اجتناب از ناراحتی و هیجانات و احساس منفی به مصرف مواد افیونی پناه می برند. به بیان دیگر در شرایط پرتنش و به هنگام رویارویی با عوامل فشار از برای کاهش فشار های عصبی و هیجانات منفی به آرام بخش ها و افیونها پناه می برند (کوپر استل و جورج1992)
افراد معتاد به دلیل کمبودها:
نقص در مهارتهای انطباقی و انتظارات از اثرات مواد روانگردان (باور های نادرست در خصوص اثرات مواد) از سوء مصرف مواد به عنوان یک روش مقابله تعمیم یافته است کلی استفاده می کنند (روزنف و همکاران 2000 کانی و همکاران 2000) از اینرو اتکاء به سوء مصرف مواد به عنوان روشی برای مقابله و حل مشکلات منجربه مصرف طولانی و افزایش خطر استعمال مواد غیر قانونی می شود (کوپر و همکاران 1992، آراملی و همکاران 2000).
افراد معتاد در مواجهه با مشکلات و چالشهای زندگی به سبکهای مقابله هیجان مدا را به کار گرفته و به شیوه اجتنابی عمل میکنند و به دلیل ناکارامدی این[1] نوع شیوه مقابله و نیز پاداش و تقویت کوتاه مدت مصرف مواد معتادان از کسب مهارتهای لازم و کارآمد برای رویارویی با جنبه های مختلف زندگی طبیعی محروم می مانند و نهایتا به شیوه غیر انطباقی عمل می کنند (دلیلی و مارالات1997)
اهمیت و ضرورت تحقیق
آثار نامطلوب سوء مصرف دارو بسیار کننده و سنگین است این معضل جهانی آثار اقتصاد، اجتماعی مخرب و خانمان سوزی دارد (ماستو[2] 1997) مشکلات ناشی از مواد تحدیدی جدی برای سلامت جامعه و نقش عمده ای در جرم و فساد به عهده دارد و مستقیم و غیر مستقیم هزینه های زیادی به جامعه تحمیل می کند (کاپلان 1994 سادوک ) یکی از ابعاد مهم اعتیاد آسیب پذیری افراد در مقابل چالش های روزمره زندگی است. شیوه های مقابله ناکار آمد و ناتوانی در حل و فصل مساله ریز و درشت زندگی از جمله عواملی است که آسیب پذیری آنها را تشدید می کند (کوپر و همکاران 1988). براساس نوشتارهای پژوهشی از آنجایی که افراد معتاد در مهارتهای زندگی نقض داشته و سبک های حل مساله ناکار آمدی در رویارویی با مسائل جاری زندگی به کار می گیرند با توجه به اینکه تحقیقات مختلفی کارآمدی سبک های حل مساله و آموزش روشهای کارآمد را در پشگیری از اعتیاد و جلوگیری از عود مجدد آن بعد از سم زدایی نشان دادن (گزوپ 1994،
دیلی و مارلات 1997) بنابراین ضرورت دارد بررسی شود که افراد معتاد چگونه با دشواریها اتفاقات و مسائل طبیعی زندگی روبه رو می شوند بر چه روشهای برای حل این مشکلات استفاده می کنند.
هدفهای پژوهش
پژوهش حاضر در نظر دارد سبکهای حل مساله افراد معتاد را در رویارویی با نیازها و مطالبات زندگی طبیعی بررسی کنند و به شیوه های حل مساله و روشهای مقابله ای آن در مواجهه با مسائل و مشکلات [3]زندگی دست یابد و مشخص سازد روشهای رویارویی آنان با مسائل ریز و درشت زندگی چه تفاوتی با افرادی که به سوء مصرف مواد دچار نیستند دارد. به عبارتی دیگر افرادی که معتاد نیستند چگونه با مشکلات و خواسته های زندگی رو به رو می شود آنان از چه روشهایی برای حل مسائل و مشکلات زندگی روزمره خود استفاده می کنند که معتادان فاقد آن هستند. تحقیق حاصل در نظر دارد ویژگی سبک مساله معتادان و افراد عادی را مورد مقایسه انجام دهند با انجام این مطالعه سبک های مساله گشایی که افراد عادی را نمو آسیب پذیری در مقابل فشارها و چالش ها و مشکلات زندگی مصون می سازد معلوم می شود در عین حال با آگاهی از نقص مهارتهای رفتاری، شناختی و عاطفی معتادان می تون برنامه هایی تدارک دید که به واسطه آموزش آن به معتادان روشهای جدیدی برای مبارزه با گرایش به مواد مخدر و پیشگیری از آثار مخرب آن دست یابد.
سئوالات پژوهش
از آنجایی که براساس بررسی های انجام شده در نوشتارهای پژوهشی تا کنون مطالعه ای در خصوص سبکهای حل مساله در جمعیت معتادان انجام نشده است لذا در این پژوهش به دلیل عدم حمایت پیشینه از ارائه فرضیه پژوهش فقط به طرح سوال می پردازیم.
سوال اصلی پژوهش:
آیا الگوی سبکهای حل مساله افراد معتاد به الگوی سبکهای حل مساله افراد غیر معتاد متفاوت است؟
سئوالات فرعی:
1- آیا افراد معتاد و افراد عادی در «بی یاوری» با یکدیگر تفاوت دارند؟
2- آیا افراد معتاد و افراد عادی دو عامل« کنترل» حل مساله با یکدیگر تفاوت دارند؟
3- آیا افراد معتاد و افراد عادی در عامل «خلاقیت» با یکدیگر تفاوت دارند؟
4- آیا افراد معتاد عادی در عامل و «اعتماد در حل مساله » با یکدیگر تفاوت دارند؟
5- آیا افراد معتاد عادی در عامل و «اجتناب » با یکدیگر تفاوت دارند؟.
6- آیا افراد معتاد عادی در عامل و «تقرب » با یکدیگر تفاوت دارند؟
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)