وبلاگ

توضیح وبلاگ من

-آرزوهای شغلی دانش آموزان

در قلمرو علوم انسانی، علی الخصوص در حوزه های جامعه شناسی کار و شغل و مکاتب روانشناسی صنعتی، مفهوم کار، طبیعت و ماهیت آن، کارکردها، آثار و نتایج آن، عوامل موجده و متغیرهای تاثیرگذار بر آن و نقشی که کار، تولید و آفرینندگی در حیات اجتماعی انسان ها ایفا می کند از ابعاد و جهات مختلف مورد تدقیق و تحقیق قرار گرفته است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

انتخاب شغل و آمادگی برای اشتغال یکی از مهمترین تکالیف مربوط به دوران رشد است که نوجوانان و جوانان در جوامع مختلف، بویژه در جوامع صنعتی، با آن مواجه می شوند. اگر چه این مساله همیشه برای
پسران مصداق داشته، اما شواهدی وجود دارد که سال­های اخیر برای دختران نیز اهمیت پیدا کرده است. عوامل اقتصادی و اجتماعی، بین تجربیات روزمره نوجوانان و دنیای کار فاصله انداخته است. یکی از مهمترین عوامل اجتماعی که بر آرزهای شغلی نوجوانان تاثیر می گذارد خانواده است. آرزوهای شغلی نوجوانان و جوانان با خواسته های والدین آنان برای موفقعیت های شغلی فرزندانشان رابطه دارد.
به نظر می رسد که مادران و پدران اثرات متفاوتی بسته به سن فرزندان بر ارزش های شغلی فرزندان خود دارند. مادرانی که شاغل هستند نگرش مثبتی نسبت به کار خود، به عنوان یک زن و نیز یک نیروی کار دارند و می توانند الگوهای شغلی مثبتی برای فرزندان خود باشند تا آن حد که پدران بتوانند نگرش مثبتی
نسبت به زنان به عنوان نیروی کار داشته باشند. وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده تاثیر نیرومندی بر انگیزش والدین نسب به کار دارد که آن هم به نوبه خود بر آرزوهای شغلی نوجوانان و جوانان تاثیر می گذارد (شفیع آبادی، 1388: 149).

عکس مرتبط با اقتصاد

تحقیقات نشان می دهد که پدران طبقه متوسط تاثیر قابل توجهی برآرزوهای شغلی پسران و دختران خود دارند. پدران طبقه پایین تاثیر کمتری دارند و بیشترین تاثیر را پدرانی داشته اند که وضعیت طبقه بالا را داشته و رابطه بسیار نزدیکی با پسران خود دارند .همچنین تحقیقات نشان داده است که دخترانی که
موفقیت های بالایی داشته اند رابطه خوبی با پدران خود دارند. همسالان و دوستان نیز به میزان زیادی می توانند بر آرزوهای شغلی دختران تاثیر داشته باشند. مطالعات نشان می دهد که مشاوران آنطور که باید در مشاوره شغلی موفق نبوده اند بسیاری از مشاوران شغلی در مورد مشاغل زنان نگرشهای قالبی و
جنسیتی دارند. نیاز است که بر تعداد مشاوران افزوده شده و آنها را برای مشاوره و نیازهای شغلی از جمله امکان استفاده از دستگاههای کامپیوتری، تصمیم گیری شغلی، مورد آموزش قرار دهند. طبقه اجتماعی و
اقتصادی به دلایل متعددی بر آرزوهای شغلی دختران تاثیر می گذارند. نخست: نوجوان به طور معمول سطوح آموزشی و شغلی را آرزو می کنند که با آن آشنا هستند. دوم : به نظر می رسد طبقه اجتماعی-
اقتصادی امکان دستیابی به برخی مشاغل را تعیین می کند. و سوم اینکه طبقه اجتماعی و اقتصادی بر ادراک نوجوانان از فرصت های شغلی موجود برای وی تاثیر می گذارد.
به دلایل زیادی طبقه اقتصادی- اجتماعی پایین تر احتمال کمتری، برای دستیابی به مشاغل طبقه بالاتر را دارا هستند از جمله این دلایل عبارتند از:  تحصیلات پایین، فرصت های کمتر برای آموزش پیشرفته به علت تحصیلات پایین و محدودیت های مالی و عدم آشنایی با مهارتهای اجتماعی و ارزشهای طبقه متوسط.

 

 

هوش و استعداد نیز به نوبه خود بر آرزوهای شغلی نوجوانان تاثیر گذار است. تحقیقات آشکار ساخته که نوجوانان باهوش تر، آرزوهای شغلی و آموزشی بالاتری نسبت به همسالان کم هوش تر خود دارند. احتمال کمی وجود دارد که این در مورد دختران صحت داشته باشد، همچنین نوجوانان باهوش تر تصمیمات شغلی واقع گراتری می گیرند، یعنی احتمال بیشتری وجود دارد که مشاغلی با توانائی ها، علایق وفرصت­های شغلی خود انتخاب کنند. نوجوانان امروز اغلب نسبت به شرایط و فرصت های شغلی یا بی اطلاعند یا اطلاعات نادرست دارند. آنها همچنین در مورد مهارتها و علائق خودشان و فرایند تصمیم گیری شغلی اغلب بسیارکم می­دانند (ایران محبوب و طاهریان فرد،1383). علاوه براین وضعیت اقتصادی موجود بسیاری
از کشورها بر نوجوانان فشار می آورد تا هر شغلی بدست آورند. در جامعه ما به طور عموم برنامه ها دبیرستانی و دانشگاهی با توجه به آموزش شغلی افراد نوجوان طراحی نشده است به جز دبیرستان های فنی تاکید اصلی آموزش بر باسواد کردن افراد متمرکز است. برخی انتقاداتی که از نظام آموزشی می شود این است که فارغ التحصیلان مدارس و دانشگاه­ها، مهارت­های شغلی و مناسب بازار را فرا نمی گیرند بسیاری از دانش آموزان بین برنامه های تحصیلی خود و مشاغل آینده رابطه ای نمی بینند، همچنین باعث شده است
که آنها در انتقال از نقش دانش آموز به نقش نیروی کار مشکلاتی داشته باشند. بسیاری از این مشکلات در صنعتی شدن فرایندجوامع ریشه دارد.

نتیجه تصویری برای موضوع هوش

مطالعات انجام‌شده نشان می‌دهد كه جوانان تصویر روشنی از شغل آینده ندارند بر این اساس بر آن شدیم تا در پژوهش حاضر به بررسی آرزوهای شغلی دختران شهرستان اندیمشك بپردازیم

 

 

 

 

 

1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش

 

 

دانش ­آموزان دوره متوسطه چون با انتخاب شغل و اشتغال فاصله چندانی ندارند مقدمات اشتغال آنان باید فراهم شود. در پایان این دوره دانش­آموزان باید با توجه به آموخته هایشان بتوانند به بازار کار وارد شوند و مسئولیت شغلی را بپذیرند و زندگی مستقلی را آغاز کنند. دانش­آموزان در این دوره باید اطلاعات دقیق­تری درباره خصوصیات خود و مشاغل کسب کنند و با امکانات و فرصت های استخدامی جامعه بخوبی آشنا شوند. اطلاعات شغلی در دوره متوسطه باید دانش­آموزان را به اشتغال و انتخاب شغل بطور جدی علاقمند سازد و آنان را به تفکر درباره مشاغل ترغیب کند تا مناسب ترین شغل را برگزینند (شفیع­آبادی، 1388: 127).

 

 

انتخاب شغل فرآیند مهم و پیچیده‌ای است که به عوامل متعدد بستگی دارد. انتخاب شغل برای هر فرد یکی از مراحل مهم زندگی اوست که جریان زندگی وی را شکل داده و آنرا هدفمند می‌کند. انتخاب شغل جریان مستمری است که در یک دوره طولانی- نه در یک لحظه- به وقوع می‌پیوندد. عمل انتخاب مستلزم آن است که فرد احتیاجات را بشناسد، به معضل‌های انتخاب آگاهی یابد، ارزش‌ها را تعیین کند و اولویت‌ها را معین سازد. هر کدام از ما انسانها وقتی به سنی می‌رسیم که باید از خانواده خود مستقل شویم، ناگزیر از انتخاب شغل هستیم. بنابراین در جوامع امروزی، داشتن شغل برای حفظ عزت نفس فرد مهم است. کار معمولاً عنصر شکل دهنده‌ای در ترکیب روانی مردم و فعالیت های روزانه آنهاست. انسان بیکار فردی است که نه تنها سربار دیگران است، بلکه در درون خود نیز احساس پوچی و سرگردانی می‌کند، او شخصیت خود را ناقص می‌داند. مردم وقتی به یک فرد بزرگسال می‌رسند، می‌خواهند بدانند که او چه کاره است و از این طریق تصور خود را در مورد شخصیت او شکل می‌دهند. به عبارت دیگر، شغل برای انسان بخشی از شخصیت او به شمار می‌آید. آرزوهای شغلی با انتخاب شغل تفاوت دارد. آرزوهای شغلی آن گروه از مشاغل را در بر می‌گیرد که فرد آرزو دارد در آینده به آنها بپردازد. انتظارات شغلی بیش تر جنبه رویا دارند و تا حدودی از واقعیت به دورند. آرزوهای شغلی معمولاً در زمینه مشاغلی است که فرد تمایل به اشتغال در آن زمینه‌ها را دارد. آرزوهای شغلی جریان زندگی شخص را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. دست یافتن    به شغل‌های مورد نظر برنامه‌ر‌یزی، تلاش، فعالیت ها و منابع گوناگونی را طلب می‌کند. فراهم کردن بستر حرکت بطرف مقصد و یا آرزوها به تأمین این نیازمندی ها بستگی دارد که خود بخشی از جریان زندگی است. برای جوانان داشتن شغل و تحصیل درآمد و رسیدن به استقلال از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. معمولاً اکثر نوجوانان قبل از پایان تحصیلات به شغل آینده خود فکر می‌کنند. جوانان در انتهای دوران بلوغ         با فرآیند تصمیم‌گیری و انتخاب شغل روبرو می‌شوند. از لحاظ فکری دوره جوانی تفکر انتزاعی یا عملیات منطق صوری است. در این دوران شتابزدگی کودکانه از بین می‌رود و جای خود را به نوعی آرامش و تفکر منطقی می‌دهد. نوجوان به تدریج وابستگی دوران کودکی به والدین را کم می‌کند و مستقل می‌شود. به همین علت، معاشرت و همکاری جانشین تک روی‌های دوران نوجوانی می‌شود و فرد نیاز دارد که به احساس هویت دست یابد. در این فرآیند نوجوان خود را می‌شناسد و با دیگران ارتباط برقرار می‌کند.

 

 

علیرغم اهمیت شغل در زندگی فردی و اجتماعی انسانها، مردم کشور ما تصور روشنی در مورد شغل و نقش آن در زندگی ندارند و به دلیل نبودن یک بینش صحیح در مورد شغل، جامعۀ ما بهره کافی از زحماتی که مردم متحمل می‌شوند، نمی‌برد. حال اینکه جوانان چگونه به انتخاب شغل دست می‌زنند و چرا برخی مشاغل را رها می‌کنند مساله‌ای است که مورد توجه جامعه‌شناسان، روانشناسان و مشاوران راهنمایی شغلی قرار گرفته است.

 

 

امروزه در حالی كه اقتصاد ما از نداشتن نیروی انسانی ماهر و نیمه ماهر در رنج است و مشاغل سنتی ما كه بعضا” منبع نیرومندی برای ایجاد درآمد و اشتغال هستند، می روند كه به بوته فراموشی سپرده شوند، همه ساله شاهد دیپلمه شدن صدها هزار جوان هستیم كه غالبا” فاقد مهارت فنی و حرفه ای هستند و از مشاغل یدی، فنی و حرفه ای رویگردان هستند و دارای ذهنیتی هستند كه تناسبی با وضعیت فعلی اقتصاد ما ندارد. همانطور كه می دانیم تغییر ساختار نظام آموزشی در كشور ما به منظور ترغیب دانش آموزان به رشته ها و شاخه هایی صورت گرفته است كه در آنها تأكید عمده بر مهارت آموزی است. اما بدیهی است كه تحمیل شاخه و رشته بر دانش آموزان، انتخاب های كور و تصادفی، آرزوهای شغلی نامتناسب با نیازهای واقعی جامعه موجب اتلاف سرمایه های هنگفتی در سطح كشور خواهد شد. لذا در مقطع كنونی ضرورت دارد تا به سنجش آرزوهای شغلی دانش آموزان پرداخته شود و تحقیق حاضر نیز از این منظر واجد اهمیت و ضرورت قابل توجهی است.

 

 

 

 

 

1-4 اهداف پژوهش

 

 

چنانچه از عنوان طرح بر‏می‏آید، هدف عمده و اصلی پژوهش حاضر شناخت عوامل تأثیرگذار بر آرزوهای شغلی دختران شهرستان اندیمشك می‌باشد. تعیین اهداف جزئی تحقیق موجب می‏شود كه هدف كلی بیشتر قابل دسترس بوده و دستیابی به آن میسر گردد. اهداف جزئی و ویژه كه در این تحقیق به آن پرداخته شده به شرح ذیل می‏باشند:

 

 

 

 

 

 

    • تعیین رابطه بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی و آرزوهای شغلی دانش آموزان دختر.

 

 

    • تعیین رابطه بین سطح تحصیلات خانواده و آرزوی های شغلی دانش آموزان دختر.

 

 

    • تعیین رابطه بین وضعیت تحصیلی دانش آموز و آرزوهای شغلی او.

 

 

    • بررسی رابطه بین شغل پدر و آرزوهای شغلی دانش­آموزان دختر.

 

 

    • بررسی رابطه بین میزان درآمد خانواده و آرزوی شغلی دختران دانش­آموز.

 

 

    • بررسی رابطه بین پایه تحصیلی دانش­آموزان و آرزوی شغلی آنان.

 

 

 

 

 

با توجه به اهداف یاد شده، سؤالات زیر پیش می‏آید:

 

 

1-5 سوالات تحقیق

 

 

1- آیا پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده دانش آموزان با آرزوهای شغلی او رابطه دارد؟

 

 

2- آیا بین سطح تحصیلات خانواده دانش آموز با آرزوهای شغلی او رابطه وجود دارد؟

 

 

3- آیا بین وضعیت تحصیلی دانش آموز (معدل) و آرزوهای شغلی او رابطه وجود دارد؟

 

 

4- كدامیك از عوامل خانواده، دوستان، اقوام.اولیاء مدرسه نقش مهمتری در كسب شکل گرفتن آرزوهای شغلی دانش آموزان ایفا می كند؟

 

 

5- آیا بین شغل پدر و آرزوی شغلی دختران رابطه وجود دارد؟

 

 

6- چه رابطه­ای بین پایه تحصیلی دختران دانش­آموز و آرزوی شغلی آنان وجود دارد؟

 

 

 

 

 

1-6 فرضیات

 

 

1-  به­نظر می­رسد بین پایگاه اقتصادی اجتماعی والدین و آرزوهای شغلی دختران رابطه دارد.

 

 

2- به­نظر می رسد بین معدل دانش­آموزان دختر و آرزوی شغلی آنان رابطه وجود دارد.

 

 

3- به­نظر می رسد بین تحصیلات پدر و آرزوی شغلی دانش­آموزان رابطه وجود دارد.

 

 

4- به­نظر می رسد بین میزان درآمد خانوار و آرزوی شغلی دانش­آموزان دختر رابطه وجود دارد.

 

 

5- به­نظر می رسد بین شغل پدر و آرزوی شغلی دانش­آموزان دختر رابطه وجود دارد.

 

 

6- به­نظر می رسد بین پایه تحصیلی دختران دانش­آموز و آرزوی شغلی آنان رابطه وجود دارد.

 

 

 

 

 

1-7 متغیر وابسته

 

دانلود مقالات

 

 

 

متغیر وابسته در پژوهش حاضر آرزوهای شغلی دختران مقطع متوسطه شهرستان اندیمشک می باشد.

 

 

 

 

 

1-8 متغیر های مستقل

 

 

متغیر های مستقل در پژوهش حاضر که تاثیر آنها بر آرزوهای شغلی دختران مورد بررسی قرار می گیرند عبارتند از: پایگاه اقتصادی-اجتماعی، معدل، درآمد، مقطع تحصیلی، شغل پدر، شغل مادر، سطح تحصیلات والدین و بعد خانوار.

 

 

 

 

 

1-9 تعریف مفاهیم (نظری- عملیاتی)

 

 

در این قسمت مفاهیم اصلی بكارگرفته شده در پیمایش از منظر نظری و عملیاتی مورد بررسی قرار می‏گیرند تا در درك مفاهیم و شاخص‏سازی آنها مشكلی پیش نیآید. مفاهیم اصلی عبارتند از: آرزوهای شغلی، متغیر های مستقل و سایر عوامل فردی كه در ذیل به تعاریف نظری و عملیاتی هر یك از مفاهیم یاد شده پرداخته می‏شود.

 

 

1-9-1 کار (شغل)

 

 

با استنباط از نشریات متعدد انتشار یافته توسط مركز آمار ایران، در تعریف كار می توان گفت: كار، آن دسته از فعالیت های اقتصادی (فكری یا بدنی)  است كه به منظور كسب درآمد(نقدی یا غیر نقدی) انجام شود و هدف آن تولید كالا یا ارائه خدمت باشد. برای شروع به كار یك حداقل سن درنظر می گیرند.  در نشریات مركز آمار به غیراز سرشماری 1365، در بقیه سرشماری ها سن 10 سالگی بعنوان حداقل سن ورود به فعالیت و بازار كار است. بنابراین، تمام افراد 10 ساله و بیشتر را می توان در دو طبقه فعال و غیرفعال قرار داد. افراد 10 ساله وبیش تر كه در هفته تقویمی قبل از هفته آمارگیری(هفته مرجع)، در تولید كالا و خدمات مشاركت داشته (شاغل) و یا از قابلیت مشاركت برخوردار بود ه اند(بیكار(، جمعیت فعال محسوب می شوند. سایر افراد10 ساله و بیشتر تحت عنوان جمعیت غیرفعال قلمداد می شوند.

 

 

تعابیر گوناگونی که از کار شده عبارتند از:

 

 

 

    • استفاده از نیروی مادی و معنوی در راه تولید ثروت یا ایجاد خدمات؛

 

 

    • انجام وظایفی که متضمن صرف کوشش های فکری و جسمی بوده، هدف از آن، تولید کالاها و خدماتی است که نیازهای انسانی را برآورده می سازد؛

 

 

    • فعالیتی قانونی که در مقابل آن مزد دریافت می شود (کاظمی پور، 1382: 35).

 

 

 

 

 

1-9-2 آرزوهای شغلی

 

 

     این متغیر انتظار فرد را از موقعیت شغلی، ترجیح فردی از پایگاه و موقعیت شغلی را که تحصیل خواهد کرد و نیز رغبت، خواست و آرزوی فرد را از پایگاه و موقعیت شغلی و حرفه ایی که احراز خواهد نمود تبیین می کند (محسنی تبریزی و میرزایی، 1383: 22).

 

 

به عبارت دیگر آرزوهای شغلی، آن گروه از مشاغل را شامل می شود که فرد در آینده آرزو دارد به آنها بپردازد و معمولا در زمینه مشاغلی است که فرد تمایل به اشتغال در آن زمینه ها را دارد (شفیع آبادی، 1371: 94).

 

 

 

 

 

 

 

 

1-9-3 تعریف عملیاتی

 

 

منظور از آرزوهای شغلی در این پژوهش، پاسخی است که آزمودنی به پرسشنامه 23 سوالی که جهت سنجش میزان ترجیحات و آرزوهای شغلی در نظر گرفته شده است می دهد. عملیاتی کردن آرزوهای شغلی در فصل روش تحقیق به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.

 

 

 

 

 

1-9-4 عوامل فردی

 

 

عوامل فردی یكی از مهمترین عوامل تعیین كننده آرزوهای شغلی می‏باشند. عوامل فردی به ویژگی­های فردی دانش­آموزان ازجمله؛ سن، تحصیلات، ویژگیهای روانی و شخصیتی افراد، پایگاه اجتماعی- اقتصادی و غیره اطلاق می‏شود. تحت تأثیر چنین ویژگی­هایی افراد شغل های متفاوت را ترجیح می‏دهند. از میان عوامل فردی پایگاه اجتماعی- اقتصادی که نیاز به شاخص سازی دارد مورد بررسی قرار می گیرد.

 

 

 

 

 

1-9-5 پایگاه اجتماعی-اقتصادی

 

 

طبقه اجتماعی به بخشی از اعضای جامعه اطلاق می‏شود كه از نظر ارزش­های مشترك، حیثیت، فعالیت­های اجتماعی، میزان ثروت و متعلقات شخصی دیگر و نیز آداب معاشرت، از بخش­های دیگر جامعه تفاوت داشته باشند. در جوامع نوین سه شاخص بنیادی برای طبقه اجتماعی وجود دارند كه عبارتند از درآمد، شغل و تحصیلات. علاوه ‏براین شاخصهای بنیادی، متغیرهای مهم دیگر طبقات اجتماعی عبارتند از مذهب، ملیت، جنسیت، محل سكونت و زمینه خانوادگی (كوئن، 1375: 178).

 

 

به لحاظ عملیاتی، برای سنجش و تعیین پایگاه اجتماعی- اقتصادی فرد از گویه‏های تحصیلات پدر و مادر، شغل پدر و مادر و میزان درآمد خانوار در ماه استفاده می شود.

 

 

***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

 

 

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

 

موجود است

بررسی رابطه بین تمایل به مهاجرت از آبادان با رضایت از زندگی

طبق تئوری گزینشی بودن مهاجرت، همراه با هرگونه فرصتی كه به‏وجود می‏آید، بعضی از افراد مهاجرت را برمی‏گزینند و برخی ماندن را، این امر برحسب تصادف نیست. معمولاَ مهاجران ویژگی­هایی دارند كه موجب می‏شود زمینه‏های رفتن یا ماندن را در مقایسه با آنهایی كه می‏مانند متفاوت ارزیابی كنند (اوبرای، 1370: 82). مطابق با این تئوری، حداقل در ابتدا مهاجرت گرایش دارد افراد نسبتاَ آموزش دیده، ماهر، خلاق و دارای انگیزه‏های بالای كاری را از جوامع فرستنده جذب كند. بررسی‏های داخلی و خارجی كه درباره مهاجرت انجام شده توافق دارند كه تمایل و تصمیم‏گیری برای مهاجرت با سن، جنس، تحصیلات و رضایت از زندگی بستگی دارد. مطابق بررسی اسكلدون[1]، كسانی­كه مهاجرت می‏كنند معمولاَ از بین افراد تحصیل‏كرده‏تر جامعه هستند، یعنی از خانوارهائی كه توان صرف‏نظر كردن از نیروی كار خانوادگی فرزند خود را داشته و آنها را به دانشگاه می‏فرستند. افراد باسوادتر موقعیت­های شغلی را كه در دیگر مناطق وجود دارد بهتر شناسایی كرده و با موقعیت­های جدید بهتر برخورد می‏كنند. اولین مهاجران از هر جامعه‏ای به نحو تقریباَ تغییرناپذیری از نخبگان آن محل هستند (اسكلدون، 1380: 115).

 

 

مبدأهای مهاجرین كه اكثراَ از نقاط كوچك و محروم هستند، سرمایه‏گذاری عظیمی برنیروی انسانی خود نموده ولی به دلیل نداشتن سیستم­های جذب افراد تحصیلكرده همانند؛ دانشگاه­ها، ادارات و صنایع بزرگ و غیره، بسیاری از نیروهای انسانی ماهر خود را از دست می‏دهند، كه این امر مسائل مختلفی را در سطح جامعه به وجود می‏آورد. از نظر تحلیل ساختاری، مسائل ناشی از این الگوی مهاجرت را می‏توان در سه سطح؛ محیط مبدأ، محیط مقصد و مهاجر و خانواده مهاجر بررسی نمود. گرچه بیشترین مسائل دامنگیر مبدأ می‏باشد، ولی نباید مسائل مربوط به مقصد و مهاجر را از نظر دور داشت.

 

 

مساله‏آمیزترین جنبه این الگوی مهاجرت، محروم شدن مناطق فرستنده از نیروی انسانی ماهر با تحصیلات عالی می‏باشد. نیروی انسانی متخصص و ماهر در توسعه اقتصادی و اجتماعی هر جامعه‏ای نقش اساسی دارد. سرمایه مادی در هر جامعه‏ای با نیروی انسانی متخصص و كارآمد است كه به جریان افتاده و به توسعه اجتماعی و اقتصادی جامعه می‏انجامد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

درخصوص اهمیت نیروی انسانی ماهر، ادوارد دانشن از كارشناسان اقتصاد آمریكا در تحقیقی راجع به عوامل موثر بر پیشرفت صنعتی كشورها بیان داشته كه: از میان 31 عامل مؤثر در امر پیشرفت صنعتی، مهمترین عامل، پرورش نیروی انسانی متخصص می‏باشد. به نظر وی، پیشرفت نیروی انسانی مهمترین عامل رشد اقتصادی و پیشرفت تحقیقات و علوم عامل دوم در رشد اقتصادی می‏باشد (شعبانلو، 1380: 8). این الگوی مهاجرت به نوعی تداعی كننده مسئله فرار مغزها می‏باشد. گرچه اصطلاح «فرار مغزها» برای نخستین بار به مهاجرت عظیم مهندسین انگلیسی به ایالات متحده آمریكا نسبت داده شده بود، ولی با این اصطلاح می‏خواستند به اهمیت مهاجرت متخصصین و تحصیل‏كرده‏ها اشاره نمایند.

عکس مرتبط با اقتصاد

 

همچنین مهاجرت جوانان موجب كاهش نیروی جوان و رشد جمعیت، افزایش نسبت سالخوردگی و در نتیجه افزایش نسبت وابستگی در مبدأ می‏گردد. طبق بررسیهای وزارت امور اقتصادی و دارایی (1375: 25)، در روستاها و شهرهای كوچك، نرخ رشد جمعیت پایین‏تر از نرخ طبیعی می‏باشد. بنابراین، این الگوی مهاجرت، برای مبدأ چیزی جز فقر، عقب‏ماندگی و وابستگی نمی‏تواند به‏همراه داشته باشد.

 

 

علاوه ‏بر مسائل یاد شده، مهاجران و خانواده‏هایشان در محیط جدید با مسائل بی‏شماری مواجه می‏شوند. مسائل روانی، عاطفی‏، اقتصادی و فرهنگی می‏تواند ازجمله این مسائل باشد. مطالعه‏ای كه در زمینه اثر مهاجرت بر مرگ‏و‏میر در هند صورت گرفته بود نشان داد كه مسكن مهاجرین اغلب بهداشت و تسهیلات بهداشتی رسمی ندارند. شرایط چنین مساكنی برای امید زندگی كودكان زیان‏آور نشان داده شده بود. پایین بودن اقتصاد مهاجران، آنها را مجبور كرده بود كه زمین را در مجاورت صنایع سنگین بدست آورند، كه این امر آنها و خانواده‏هایشان را در معرض بیماری عفونی و تنفسی قرار می‏داد (Stephenson etal., 2003).

 

 

رضایت از زندگی به عنوان ارزیابی کلی کیفیت زندگی بر اساس ملاک­های انتخاب شده عبارت است از مقایسه بین شرایط زندگی با ملاک­های شخصی. افراد هنگامی سطوح بالای رضایت از زندگی را تجربه می­کنند که شرایط زندگی آن­ها با ملاک­هایی که برای خود تعیین کرده­اند، مطابقت داشته باشند. رضایت از زندگی را می­توان به عنوان جامع­ترین ارزیابی افراد از شرایط زندگی خود در نظر گرفت.

 

 

رضایت از زندگی، یك فرایند داوری است كه افراد، كیفیت زندگی خود را بر اساس ملاك­های منحصر به فرد خود ارزیابی می­كنند. رضایت از زندگی، یك صفت پایدار و عینی نیست بلكه به تغییرات موقعیتی، حساس بوده و بر اساس برداشت و دیدگاه خود افراد در نظر گرفته می شود.

 

 

عوامل متفاوتی در رضایت از زندگی مشارکت دارند. برای مثال گیبسون (1986) تعامل اجتماعی، امونس و دینر (1985) عوامل شخصیتی، جورج (1981) سطح درآمد و طبقه اجتماعی، ویلیتس و کرایدر (1988) مذهب را در میزان رضایت از زندگی موثر دانسته­اند. از طرفی رابطه رضایت از زندگی با عوامل گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته: حمید (1389)رابطه رضایت از زندگی با پیشرفت تحصیلی، کشاورز و دیگران (1388) پیش بینی کننده­های روانشناختی رضایت از زندگی، صادق مقدم و دیگران (1385) رضایت از ندگی در زنان شاغل و خانه دار و… ملاحظه می­شود که بررسی­های مختلف از یک سو به نقش متغیرهای متعددی در رضایت از زندگی و از سوی دیگر به تاثیر رضایت از زندگی بر پدیده­های دیگر پرداخته­اند، اما پژوهشی­هایی که تاثیر رضایت از زندگی بر تمایل به مهاجرت را مورد بررسی قرار دهند کمتر مورد توجه قرار گرفته­اند. لذا در پژوهش حاضر تلاش می­شود تا با رویکردی بین رشته­ای به بررسی رابطه بین رضایت از زندگی و تمایل به مهاجرت پرداخته شود.

 

شهرستان آبادان در دهه های گذشته به دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی،  اجتماعی و فرهنگی از جمله افزایش زیر ساخت های صنعتی و کشاورزی و همچنین وقوع 8 سال جنگ تحمیلی با نقل و انتقالات شدید جمعیتی روبرو شده است. بطوری که روند مهاجرت در این استان از روند ویژه ای برخوردار بوده است. این شهرستان در 50 سال گذشته از نظر مهاجر پذیری و مهاجر فرستی تغییرات عمده ای داشته است. شهرستان آبادان امروزه نیز نقش قابل ملاحظه ای در فرهنگ، اقتصاد، تاریخ و جغرافیای ایران دارد چرا که با داشتن پتانسیل های مساعد طبیعی و منابع معدنی بی شمار توانسته همواره نقشی مهم و سازنده در پویایی اقتصاد ایران بازی کند. با توجه به آنچه در بالا گفته شد می توان نتیجه گرفت که افراد به دنبال رضایت بیشتر از زندگی دست به مهاجرت می زنند. بر این اساس مساله محوری تحقیق حاضر این است که چه رابطه­ایی بین تمایل به مهاجرت از آبادان و رضایت از زندگی وجود دارد؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1-3 اهمیت وضرورت تحقیق

 

 

مهاجرت به‏عنوان یك واقعه اجتماعی با بسیاری از وقایع اجتماعی كه منبعث از عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، جمعیتی و غیره جوامع هستند، در ارتباط بوده و حالتی تأثیرگذار و تأثیرپذیر (تعامل)‏ی با آنها دارد. شناخت این تأثیرپذیری از محرك­های اصلی آن منجمله؛ تحصیلات، جنسیت، پایگاه اجتماعی– اقتصادی، ویژگی­های روانی و شخصیتی، تجربه مهاجرتی و تجربه اقامتی افراد، دافعه مبدأ، جاذبه مقصد، هزینه‏های مهاجرت و شبكه مهاجرتی می‏تواند به برنامه‏ریزی درجهت استفاده مطلوب از این تأثیر‏پذیری بیانجامد و مسائل ناشی از این الگوی مهاجرت كه جامعه بطور عام و جمعیت‏شناسی بطور خاص با آن مواجه است را تعدیل نماید.

 

 

اصولاَ هدف از مطالعه نگرش­ها و گرایش­ها تأثیرگذاری بر رفتار است، بدلیل اینكه انواع گرایش­ها به‏عنوان شاخص­ها یا عوامل پیشگویی رفتار شناخته شده‏اند. در پیمایش­های گرایش به مهاجرت، بیشترین هدف دستیابی به آستانه مهاجرتی است. «آستانه مهاجرتی» نقطه‏ای است كه فرد احتمالاَ در آن نقطه از نظر روحی، روانی و دیگر ویژگی­های فردی از موطن خویش- حداقل از نظر پیوندهای فكری– گسسته شده و از آن به بعد در تلاش برای بوم‏گزینی جدید است. شاید بتوان با مسامحه گفت كه جهت اندیشه و پیوند فكری‏‏-‏ معنوی فرد در آستانه مهاجرتی تغییر كرده و وی را به مهاجرت راغب می‏سازد (كاظمی‏پور، 1384: 32 ؛ رجبی،1380: 9 ؛ شریفی، 1376: 15). بنابراین، با مطالعه گرایش به مهاجرت و بررسی عوامل مؤثر بر آستانه مهاجرتی افراد، می‏توان از احتمال وقوع رفتاری در آینده باخبر شد و فرصت كافی بدست آورد تا بتوان این موج رفتاری را به نحو احسن سازمان داد.

 

 

بالان[2] در خصوص افزایش مطالعات مهاجرت اظهار داشته كه: افزایش در مطالعات مهاجرت از دهه 1960 به بعد شاید پاسخی برای گسترش علاقه در میان سیاستگذاران و برنامه‏ریزان در مورد رشد جمعیت و مخصوصاَ شهرنشینی باشد. پیمایش­های شهری هم‏اكنون به اهمیت اقامت­های كوتاه مدت در شهرها حساس بوده، درحالیكه قبلاَ نادیده گرفته می‏شد (Balan1981). پیمایش صمدی ملا‏یوسفی (1382) در زمینه تأثیر مهاجرت بر شهرنشینی كشور نشان داد كه طی دو دوره 65– 1355 و 75–‏ 1365، مهاجرت مهمترین عامل رشد جمعیت شهری سه استان هرمزگان، همدان و یزد بوده است. از بین عواملی كه باعث رشد جمعیت شهری شده‏اند، سهم مهاجرت 04/49 درصد بوده است.

 

 

در ایران سازمان و نهادی كه مسئول ثبت اطلاعات مورد نیاز محققین درباره مهاجرت و مهاجران باشد وجود ندارد. بنابراین، از مشكلاتی كه برای پیمایش­های مهاجرت پیش می‏آید سخت بودن دسترسی به جامعه مهاجران بوده و این امر، وقت و هزینه‏ زیادی را برای محقق تحمیل می‏كند. بدین‏طریق، اكثر تحقیقات مهاجرتی به صورت اسنادی و كتابخانه‏ای صورت گرفته و از طرح­های پیمایشی و قرار دادن شخص بعنوان واحد تحلیل صرف‏نظر می‏شود. در این بررسی، از طریق سنجش گرایش به مهاجرت این فرصت به وجود می‏آید تا بتوان در مورد مهاجران بالقوه و به عبارتی مهاجران آتی برنامه‏ریزی نموده و سیاستگذاران و برنامه‏ریزان بتوانند از نیروهای حركتی آنها به طور مطلوبی استفاده نمایند.

 

 

1-4 اهداف تحقیق     

 

 

چنانچه از عنوان طرح بر‏می‏آید، هدف عمده و اصلی در این تحقیق بررسی رابطه بین تمایل به مهاجرت از آبادان با رضایت از زندگی می­باشد.

پروژه دانشگاهی

  تعیین اهداف جزئی تحقیق موجب می‏شود كه هدف كلی بیشتر قابل دسترس بوده و دستیابی به آن میسر گردد. اهداف جزئی و ویژه كه در این تحقیق به آن پرداخته شده به شرح ذیل می باشد:

 

 

1- تعیین میزان رضایت­ از زندگی افراد و  تاثیر آن بر تمایل مهاجرت از آبادان.

 

 

2- شناخت نگرش پاسخگویان نسبت به دافعه‏های مبدأ و تأثیر آن برتمایل به مهاجرت از آبادان.

 

 

3- تعیین میزان تمایل افراد برای مهاجرت از آبادان بر حسب ویژگی­های فردی آنان.

 

 

4- تعیین میزان رضایت از زندگی افراد بر حسب ویژگی­های فردی آنان.

 

 

5-  تعیین میزان تمایل افراد برای مهاجرت از آبادان بر حسب پایگاه اقتصادی-اجتماعی شان.

 

 

6- تعیین میزان تمایل افراد به مهاجرت بر حسب نگرش آنان به پدیده مهاجرت.

 

 

 

 

 

1-5 سوالات تحقیق

 

 

1- رضایت از زندگی در یک محیط چه تاثیری می­تواند بر تمایل به مهاجرت از آن محیط داشته باشد؟

 

 

2- ویژگیهای فردی (همانند: سن، جنس، محل سكونت، مقطع تحصیلی و …) و دافعه مبدأ چه تأثیری می‏توانند در تمایل به مهاجرت افراد داشته باشند؟

 

 

3-  چه رابطه­ای بین ویژگی­های فردی (همانند: سن، جنس، محل سكونت، مقطع تحصیلی و …) و میزان رضایت از زندگی افراد وجود دارد؟

 

 

4- آیا پایگاه اقتصادی-اجتماعی افراد بر میزان تمایل به مهاجرت آنان تاثیر دارد؟

 

 

5- چه رابطه­ایی بین نگرش فرد به مهاجرت و تمایل به مهاجرت وجود دارد؟

 

 

6- آیا رضایت از زندگی بر نگرش فرد به مهاجرت تاثیر دارد؟

 

 

 

 

 

1-6 فرضیات تحقیق

 

 

 

    • به‏نظر می‏رسد بین میزان رضایت از زندگی و تمایل به مهاجرت رابطه وجود دارد.

 

 

    • به­نظر می­رسد بین میزان رضایت از زندگی و نگرش فرد به مهاجرت رابطه وجود دارد.

 

 

    • بین رضایت از زندگی و ویژگی­های فردی (جنس، سن، مقطع تحصیلی، وضعیت تأهل، وضع فعالیت و قومیت) رابطه وجود دارد.

 

 

    • بین میزان تمایل به مهاجرت و پایگاه اقتصادی-اجتماعی رابطه وجود دارد.

 

 

    • بین تمایل به مهاجرت از آبادان و نگرش افراد نسبت به میزان دافعه‏های مبدأ رابطه مستقیم وجود دارد.

 

 

    • بین تمایل به مهاجرت و ویژگی­های فردی (جنس، سن، مقطع تحصیلی، وضعیت تأهل، وضع فعالیت و قومیت) رابطه وجود دارد.

 

 

 

 

 

1-7 متغیر وابسته

 

 

متغیر وابسته در پژوهش حاضرتمایل به مهاجرت از شهر آبادان می باشد.

 

 

 

 

 

1-8 متغیرهای مستقل

 

 

متغیر های مستقل در پژوهش حاضر که تاثیر آنها بر تمایل به مهاجرت از شهر آبادان  مورد بررسی قرار می گیرند عبارتند از: میزان رضایت از زندگی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، سن، جنس، تحصیلات، شغل، دافعه مبدا و قومیت.

 

 

 

 

 

1-9 تعریف مفاهیم (نظری- عملیاتی)

 

 

در این قسمت مفاهیم اصلی بكارگرفته شده در پیمایش از منظر نظری و عملیاتی مورد بررسی قرار می‏گیرند تا در درك مفاهیم و شاخص‏سازی آنها مشكلی پیش نیآید. مفاهیم اصلی عبارتند از: رضایت از زندگی، تمایل به مهاجرت، دافعه مبدا و سایر متغیر های مستقل که در ذیل به تعاریف نظری و عملیاتی هر یك از مفاهیم یاد شده پرداخته می‏شود.

 

 

 

 

 

1-9-1 رضایت از زندگی

 

 

تعریف نظری

 

 

مراد از رضایت از زندگی نگرش فرد، ارزیابی عمومی نسبت به کلیت زندگی خود و یا برخی از جنبه های زندگی، هم چون زندگی خانوادگی و تجربه آموزشی است. در واقع رضایت از زندگی یعنی این­که در شرایط کنونی فرد از نظر جسمی، از نظر تحصیلی، شغلی و مادی چیزهایی را که دارد با آرزوهایش تطبیق می­کند.

 

 

 

    1. Skeldon

 

 

    1. Jorge Balan

 

 

***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

 

 

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

 

موجود است

محرومیّت تحصیلیِ فرزندان

از وظایف اساسی آموزش و پرورش عمومی در هر کشور انتقال میراث فرهنگی جامعه،پرورش استعدادهای دانش آموزان و آماده سازی آنها برای شرکت فعال در جامعه است. هیچ بخشی از فعالیتهای اقتصادی ،اجتماعی،سیاسی و فرهنگی دیده نمی شود که عملکرد آنها بی ارتباط با وضع سواد، سطح معلومات، مهارت، دانش وآگاهیهای جمعیت انسانی باشد. به سخن دیگر آموزش رسمی وکسب مهارتهای علمی یکی از نیاز های اصلی مرتبط با توسعه درهرجامعه است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

در آغاز هزاره سوم، بخشی از جوانان و نوجوانان کشورمان که قرار است توسعه و پیشرفت کشور به دست آنان رقم بخورد، نه تنها در سطوح اولیّه تحصیلات متوقف شده اند بلکه توفیق ثبت نام در پایه اول  دبستان را نداشته و از نعمت خواندن و نوشتن نیز بی بهره اند. در جامعه ای مانند ایران ، که توسعه همه جانبه ا ز آرزوهای صد ساله آن می باشد، کم سوادی و بی سوادی جوانان هردومسئله است.

 

 

دراین تحقیق مسئله محرومیت تحصیلی فرزندان، با نگاهی جامعه شناختی و جمعیت شناختی مورد پژوهش قرارمی گیرد و برای این منظور خانواده و خصوصیات اجتماعی-جمعیتیِ آن به عنوان مهمترین عامل و زمینه برای پرورش و رشد کیفی فرزندان، مدّ نظر قرار گرفته است. خانواده های ایرانی در فاصله سالهای 1335 تا 1365 بیشترین زاد و ولد و بیشترین رشد در بُعد خانواده را تجربه کرده اند. تعدادِ زیاد فرزندان در یک خانواده علاوه بر تقلیل منابع مادّی خانواده، توجه و حمایت والدین به هر یک از فرزندان را نیز کاهش میدهد و به قول جمعیّت شناسان، کمیّت فرزندان بر کیفیّت آنان برتری می یابد. یکی از جنبه های رشد کیفی فرزندان، فراهم کردن زمینه و شرایط مناسب جهت تحصیل و علم آموزی آنان با توجه به توانمندیشان تا سطوح مناسب و در خور جامعه ای خواهان توسعه می باشد.

 

در این پژوهش تئوریها و دیدگاههایی از قبیل،کارکردگرایی، دیدگاه ستیز، نابرابری اجتماعی و مدارس، بُعد خانواده و پیشرفت فرزندان، به عنوان چارچوپ نظری تحقیق و مبنایی برای انتخاب متغیر ها وآزمون فرضیه ها مورد استفاده قرارمی گیرند.

 

 

روش تحقیق دراین پژوهش از نوع تحلیل ثانویه داده ها واطلاعات است. داده های مورد استفاده در این تحقیق مربوط به طرح « آمارگیری از ویژگیهای اقتصادی- اجتماعی خانوار» می باشد که در سال 1380 توسط مرکز آمار ایران به اجرا درآمده است. واحد تحلیلِ این تحقیق را فرد و خانوار تشکیل می دهد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه خانوارهای معمولی ایرانی ساکن در نقاط شهری و روستایی کشور است که دارای فرزندان 17 تا 30 سال تمام می باشند.

عکس مرتبط با اقتصاد

 

 

تحقیق حاضر در پنج فصل تدوین شده است. در فصل اول مسئله اصلی تحقیق و ضرورت و اهمیت انجام این پژوهش مطرح گردیده است ، در فصل دوم به بیان دیدگاهها و مبانی نظری و همچنین پیشینه تحقیقات انجام شده در ارتباط با مسئله تحقیق، در فصل سوم مباحث روش شناختی این تحقیق، در فصل چهارم نتایج تحلیلهای توصیفی و استنباطی داده های تحقیق، و در نهایت بحث و نتیجه گیری پایانی تحقیق در فصل پنجم ارائه شده است .

 

 

این تحقیق ماحصلِ راهنماییها، همفکرییها و زحمات بی‌دریغ و ارزشمند، اساتید گرانقدرم، آقای دکتر حسین محمودیان، استاد راهنما و آقای دکتر محمود قاضی طباطبایی، استاد مشاور، است. دراینجا سپاس و امتنان قلبی خود را نسبت به این دو استاد بزرگوار ابراز می دارم.

دانلود مقالات

 همچنین از استاد عزیزم آقای دکتر محمد میرزائی، استاد داور، که با پیشنهادات اصلاحی خود بر غنای این تحقیق افزودند و نیز خانم دکتر ماری – لادیه فولادی از انجمن ایران شناسی فرانسه که در تهیه طرح « آمارگیری از ویژگیهای اقتصادی-  اجتماعی خانوار در ایران » با مرکزآمار ایران مشارکت داشته و و با پیشنهاد شایسته خود زمینه به کارگیری داده های طرح مذکور را ایجاد کردند، ممنون و سپاسگزارم.

 

 

1-1 طرح مسئله و ضرورت تحقیق :

 

 

مسئله اصلی و محوری در این تحقیق بررسی نقش و تأثیر شرایط اقتصادی ،اجتماعی و جمعیتی خانواده بر احتمال محرومیّت از تحصیل و یا بهره مندی تحصیلی فرزندان می باشد.

 

 

جامعه ای را در دنیا سراغ نداریم که بدون گسترش افقی و عمودی وضعیت باسوادی ،دانش وآگاهی بتواندبه درجاتی از شکوفایی اقتصادی ،فرهنگی، سیاسی و…درطول تاریخ نسبت به زمان ومکان خود دست یافته باشد.درشرایط کنونی ودر عصری که هر سه سال ، دانش و اطلاعات بشری ، دو برابر می شود،نه تنها بی سوادی بلکه کم سوادی و ترک تحصیل زود هنگام نیز به عنوان محرومیّت تحصیلی قلمداد می شود ودر جامعه ای مانند ایران که خواهان توسعه و پیشرفت می باشد ،بی سوادی وکم سوادی هر دو مسئله است.

 

 

«در گرد همایی وزرای آموزش وپرورش کشورهای آسیایی در توکیو در سال 1962 میلادی ، این هدف که کلیه کشورهای آسیا تا سال 1980 پوشش تحصیلی ابتدایی خود را به صد در صد برسانند مطرح وپذیرفته شد.هر چند تلاشهای ارزشمندی برای نیل به این هدف در عموم کشورها انجام گرفته ولی تعداد قابل ملاحظه ای از کشورهای این قاره در پایان قرن بیستم میلادی هنوز به هدف پوشش کامل در سطح تحصیلات ابتدایی نرسیده اند . عدم موفقیت در نیل به این هدف عمدتاً ناشی از میزان بالای رشد جمعیت این کشورها در نیم قرن اخیر بوده است .ایران نیز از جمله کشورهایی است که در نیم قرن اخیر به ویژه در فاصله سالهای 1335 تا 1365 با رشد جمعیت شتابان و بی سابقه ای روبه رو بوده است.»(زنجانی و دیگران ، 1381 :81).

 

 

با اینحال میزان مدرسه روی در سطح ابتدایی ، از سال 1970 تا آغاز دهه 90 در کشورهای کم درآمد و متوسط افزایش زیادی یافته است ، به گونه ایکه می توان نتیجه گرفت که اهداف مدرسه روی ابتدایی عمومی تقریباً تحقق یافته است ( کلود شستلند و کلود شنه ،1380 :143).

 

 

در ایران نیز طی سالهای اخیر پوشش ثبت نام افزایش چشمگیری  داشته است به طوریکه پوشش واقعی تحصیلات ابتدایی از 78 درصد در سال 1365 به 92 در صد در سال 1375 رسیده است(زنجانی ودیگران، 1381 :82).

 

 

 

 

 

 

 

 

اگر چه در سالهای اخیر موفقیت قابل توجهی از لحاظ پوشش ثبت نام در مدارس ابتدایی ، حتّی در دور افتاده ترین نقاط روستایی کشور ، بدست آمده و این موفقیت خود عاملی

 

 

در جهت کاهش میزان بی سوادی در سالهای آینده خواهدشد،با این حال مسئله ایکه که از آن به عنوان کم سوادی یادشد،همچنان باقیست.

 

 

کم سوادی، محصول ترک تحصیل زود هنگام دانش آموزان به خصوص در مقاطع تحصیلی پایین می باشد. ترک تحصیل زود رس یا عدم ارتقاء به مقاطع بالاتر ، حتی تا مقطع راهنمایی ،موجباتِ بازماندگی و محرومّیت بخشی عظیمی از نوجوانان و جوانان کشور را ازحقّ کسب دانش و مهارتهای بالاتر وبهتر فراهم کرده است.علاوه براین ترک تحصیل زودرس ، یکی از ضایعات تربیتی و اتلاف در سرمایه های آموزش و پرورش یک کشور محسوب می شود.

 

 

در غالب کشورها از جمله ایران ،در حالیکه هنوز همه کودکان لازم التعلیم به مدارس راه نیافته اند و هنوز تعدادی از بزرگسالان و جمعیت فعّال آنها بی سواد مانده اند ،مسئله افت تحصیلی که ترک تحصیل زودرس و مردودی از شاخصهای اصلی آن می باشد،یکی از مهمترین مسائل و مشکلات کنونی نظام آموزش وپرورش است. این معضل در ایران هر سال ده ها میلیارد ریال بودجه کشور را به هدر میدهد و نیروهای بالقوه انسانی جامعه را از آموزش وپرورش خارج می کند و به این ترتیب عظیم ترین سرمایه های جامعه که همان نیروی انسانی است، بی ثمر می ماند.آمارهای بدست آمده از تحقیقات در مدارس کشور نشان دهنده آن است که افت تحصیلی به صورت مردودی ، ترک تحصیل ویا صور دیگر ، مقدار زیادی از منابع مالی و استعدادهای انسانی جامعه ما را تلف کرده و آثار زیانباری بر جای می گذارد (گلشن فومنی ، 1380 :166-165 ).

 

 

ارائه آموزش و پرورش یکسان برای همه دانس آموزان به رغم تفاوتهای فردی و تفاوت اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی خانواده ها می تواند یکی از عوامل مؤثربرافت تحصیلی محسوب شود.

 

 

طی چند دهه گذشته ، پیشرفتهای چشمگیری نیز در زمینه سواد آموزی بی سوادان در سطح جهان مشاهده شده است .در ایران نیز اسناد و شواهد آماری مؤید آن است که پس از انقلاب در آموزش بزرگسالان موفقیتهای چشمگیری بدست آمده است.در تأیید این ادّعا ، جدول 1-1زیر تنزّل در صد بی سوادان (اکثریت بالای 15 سال) را بر حسب شهر و روستا ، قبل وبعد از انقلاب اسلامی مشخص می سازد.

 

 

***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

 

 

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

 

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

 

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

 

 

موجود است

مدیریت توسعه (علوم اجتماعی) درباره توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار روستایی

از آنجا كه توانمندسازی ابعاد گسترده و وسیعی دارد و در مجال این تحقیق نمی
گنجد: در این پژوهش سعی شده است كه بیشتر از بعد اقتصادی قضیه به این مسئله نگاه شود ولی برای آشنایی بیشتر به طور خلاصه انواع توانمندسازی در ذیل آورده می
شود.

عکس مرتبط با اقتصاد

توانمندی سیاسی – آموزشی: از طریق آموزش برای خود اتكایی یا آموزش برای آگاهی
های ضروری، ظرفیت و قابلیتی را در مردم ایجاد می
كنند تا به موضوعاتی نظیر دموكراسی و عدالت تمسك جسته و به احساس استقلال در تفكرات و نوع نگرش به جهان (جهان
بینی) و سطح مطلوب بهزیستی و رفاه دست پیدا كند.

 

 

توانمندی تكنولوژیكی: از طریق شناخت دانش و مهارت
های درونی كه با همكاری بین
المللی تكمیل می
شود جهت حل مسائل رشد، زیست محیط و رفاه انسانی ضرورت دارد. این امر مستلزم گسترش و سهیم كردن تكنولوژی
هایی است كه بهره
وری نیروی كار را افزایش داده، نیروی بالقوه كسب درآمد را بالا ببرد، رفاه انسانی را افزایش بخشیده و تاثیرات منفی زیست محیطی را كاهش دهد

 

 

توانمندی فرهنگی و روحی / معنوی: فرهنگ و معنویت آگاهانه اساس موجودیت انسان و بنیان جوامع سالم انسانی بسیاری را تشكیل می
دهد. اخیراً در مباحث مربوط به توسعه بسیاری از محققین در مورد مسائل زیست محیطی و توسعه، از فرهنگ و معنویت به عنوان عوامل بنیادین در راستای تغییر جهت به سوی توسعه پایدار یاد می
كنند. (شادی طلب الف، 1381، 20-19)

 

 

توانمندی اقتصادی: كه از طریق آن، افراد، جوامع، دولت با دریافت اعتبارات و به كارگیری آنها در فعالیت
های مختلف مدیران توسعه خود می
شوند كه منجر به افزایش رفاه و اشتغال و درآمد می
گردد.

 

 

در این تحقیق زنان سرپرست خانوار تحت پوشش طرح حضرت زینب كبری (س) مورد نظر قرار گرفته شده است كه از طرف كمیته امداد امام خمینی (ره) به بانك كشاورزی معرفی شدند. شایان ذكر است كه این تسهیلات اعطایی از طرف بانك كشاورزی فقط با معرفی این نهاد صورت نمی
گیرد بلكه نهادهای مختلفی مانند سازمان بهزیستی، سازمان زندان
ها، جهاد كشاورزی و.. در این مهم دخیل هستند ولی در اینجا آن بخش از زنانی كه در روستاهای بویین زهرا (به عنوان یكی از شهرستان
های قزوین) تحت پوشش این طرح با معرفی كمیته امداد امام خمینی (ره) قرار گرفته
اند مورد پژوهش قرار می
گیرد تا پیامد این اعتبارات خرد بر توانمندی اقتصادی آنان بررسی گردد.

 

 

1-2- طرح مسئله:

 

 

در ایران، در بسیاری از روستاهای كشور، شكل غالب تولید، سازمان خانوادگی تولید است كه این می
تواند نمایانگر اهمیت نقش افراد خانواده در فعالیت
های موجود در روستاها باشد. با ژرف شدن در تقسیم كار جنسیتی در این واحدها می
توان به وظایف بی
شمار و آشكار و پنهان زنان پی برد. بطور كلی زنان در كنار كارخانه و پرورش كودكان و وظیفه همسری به صورت مستقیم و غیرمستقیم در تولید نقش دارند، هرچند كه كمتر به عنوان شاغل محسوب می
شوند و عمدتاً این وظایف با امور خانه
داری تلفیق شده و جزو وظایف روزانه آنان به حساب می
آید. بنابراین، نقش تولیدی زنان روستایی كمتر تجلی اقتصادی و حتی اجتماعی یافته است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

از دیرباز، زنان در روستاها به فعالیت
هایی نظیر بذركاری، نشاء صیفی
جات، تنك، وجین كردن چغندر قند و پنبه، كوبیدن حبوبات و كمك در بوجاری محصولات مزرعه – جمع و جور كردن امور دامداری و خشك كردن گوشت برای مصرف در فصل سرما می
پردازند و در واقع توانمندی آنان می
تواند در رفع نگرانی مردان خانوار كه همواره نگران تامین حامی و یار و یاوری برای انجام كارهای مزرعه هستند، بسیار مثمرثمر باشد. (شهبازی، 1381)

 

 

و یا اداره سازمان
هایی مانندواره كه بیشتر زنانه و با كاركردهای نهان و نمایان می
باشد از جمله فعالیت
های زنان را شامل می
شود كه برای افزایش سودمندی دامداری معیشتی و نیمه معیشتی برای تولید فراورده
های شیری (كافی كردن میزان شیر و نیروی كار و صرفه
جویی در این دو عامل) تا به امروز، تداوم یافته است. (فرهادی، 1370)

 

 

در این میان ، زنانی وجود دارند كه به دلایل مختلف سرپرست خانوار خود را از دست داده
اند و بار بیشتری را به دوش می
كشند.

 

 

از آنجا كه توسعه مفهومی كیفی و چند بعدی است كه هدف عمده آن كاهش فقر و بیكاری و توزیع مناسب ثروت و درآمد است و همه گروه
های جامعه را مدنظر قرار می
دهد، در راه رسیدن به توسعه، همه افراد جامعه و حتی فقیران باید مشاركت داشته باشند، اما آنچه مورد توجه است، این است كه فقرا چگونه می
توانند در امر توسعه مشاركت كنند. این مسئله به خصوص در مورد زنان سرپرست خانوار روستایی كه از امكانات اجتماعی محدودتری برخوردارند، بسیار مورد توجه است. زن روستایی، گرچه در فعالیت
های اقتصادی روستا نقش عمده
ای ایفا می
كند، ولی ارزش اقتصادی فعالیت
های او در محاسبات ملی دیده نمی
شود و این از آن رو است كه در اغلب موارد، فعالیت
های اقتصادی زنان روستایی جزو وظایف آنها در تامین نیاز خانوار به شمار می
رود. به دیگر سخن، فعالیت
های اقتصادی زنان روستایی، فعالیت
های مربوط به بخش غیررسمی اقتصاد است. بدین ترتیب وقتی ارزش اقتصادی برای فعالیت زن روستایی در نظر گرفته نشود، درآمدی هم برای او ایجاد نمی
شود و در چرخه اقتصادی شكافی به وجود می
آید. تولید صورت گرفته است ولی درآمدی به دست نیامده است و این مسئله منجر به فقیر شدن زنان روستایی می
شود. یكی از مهمترین راهكارها در جهت از بین بردن فقر زنان، توانمندسازی آنان است. توانمندسازی زنان كه اغلب با استفاده از ابزار تامین مالی خرد صورت می
گیرد، راهی برای هدایت زنان به سمت انجام فعالیت
های تولیدی و درآمدزا است.

 

 

امروزه با توجه به مهاجرت جوانان و یا مردان خانواده
ها به شهرهای كوچك و بزرگ اهمیت فعالیت زنان، خصوصاً زنان سرپرست خانوار بیشتر نمایان می
شود و ضرورت اعتبارات خرد در ایجاد فعالیت
های كوچك برای توانمندساختن زنان سرپرست خانوار روستایی، بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. بطوری
كه، سال 2005 میلادی را سال اعتبارات خرد نامیده
اند كه هدف فقرزدایی، عدالت اجتماعی و ایجاد اشتغال را دنبال می
كند.

 

 

در این راستا، بانك كشاورزی با كمك سایر نهادها مانند كمیته امداد خمینی (ره)، سازمان بهزیستی، سازمان زندان
ها و جهاد كشاورزی و… با مد نظر داشتن اهدافی خاص، سعی در توانمندسازی زنان سرپرست خانواده نموده است. یكی از مكانیزم
های بانك كشاورزی و كمیته امداد امام خمینی (ره) درخصوص توانمندسازی زنان، اجرای طرح حضرت زینب كبری (س) است كه در این تحقیق سعی شده است تا جایگاه اعتبارات پرداختی توسط بانك كشاورزی كه با معرفی واجدین شرایط از طرف كمیته امداد امام خمینی (ره) صورت می
گیرد، مورد بررسی قرار گیرد كه آیا طرح حضرت زینب كبری (س) با مكانیسمی كه در حال اجرا است، می
تواند براهداف از پیش تعیین شده خود كه ایجاد درآمد و اشتغال و توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار است جامه عمل بپوشاند؟

 

 

 

 

 

1-3- اهمیت مسئله:

 

 

نقش اعتبارات خرد در آغاز هزاره سوم به عنوان یكی از رویكردهای مهم برای رفع فقر و توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار روستایی قرار گرفته است و به زنان به عنوان نیمی از جمعیت فعال روستا كه در توسعه بسیار مؤثرند توجه شده است. در این راستا ردكلیفت[1] (1987) معتقد است: «در امر توسعه پایدار، مردم در كانون این امر قرار داشته و رشد اقتصادی نه به عنوان یك هدف، بلكه به مثابه یك وسیله تلقی می
شود. در این
گونه از توسعه، فرصت
های زندگی نسل
های آتی همراه با فرصت
های زندگی نسل
های حاضر مورد حمایت قرار گرفته و نظام
های اكولوژیكی را كه كل حیات، وابسته به آنها است محترم می
دارند. در این نگرش، حفظ حقوق شهروندی، حقوق سیاسی، افزایش مشاركت، فرصت
های اجتماعی، عدم تبعیض، امنیت و كرامت انسانی و ارزش
های فرهنگی، آگاهی و معرفت و جلوه
گر شدن آثار عقل، آزادی
های انسان، بهبود رفاه مادی و معنوی، افزایش سطح سلامتی و بهداشت، افزایش طول زندگی، مشاركت خلاق هر دو جنس زن و مرد، كیفیت زندگی آینده و… از اهداف اولیه آن تلقی می
شود.» (Redclift 1987 , 1340) به نقل از (حسین رحیمی، 1381، 319)

 

 

حال اگر منابع اعتباری به عنوان یكی از اصول بنیادین توسعه در دسترس زنان روستایی قرار گیرد و آنان تامین مالی شوند، در این صورت، زنان روستایی افرادی كارآفرین و موفق خواهند بود كه در حیات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی روستا تحولی شگرف ایجاد خواهند كرد. برای توانمندسازی زنان روستایی خصوصاً سرپرست خانوار، تدوین برنامه
های دراز مدت و جامع ضروری است. اما یكی از پیش شرط
های آن دسترسی به اعتبارات است.

 

 

اهمیت اعتبارات خرد در كاهش فقر بویژه از آن جهت دارای اهمیت است كه اولاً بطور معمول وام
های كلان بخصوص در كشورهای در حال توسعه به دلایل مختلف نصیب افراد فقیر نمی
شوند. ثانیاً، همان
گونه كه با دوری (Bhaduri,1983)، رائو (Rao,1980) باردهان (Bardhan,1980) و گات همكاران (Ghate & others,1992) عنوان كرده
اند، عواملی مثل وجود قدرت
های انحصاری و یا بالا بودن نرخ بهره باعث شده كه منابع مالی غیررسمی نیز نتوانند اعتبارات لازم را در اختیار قشر فقیر جامعه قرار دهند. نكته مهم آن است كه بسیاری از فقرا تنها به این دلیل فقیر مانده
اند كه مبالغ اولیه و كوچك را برای رونق دادن به فعالیت
هایشان در اختیار ندارند. آن
گونه كه آدام اسمیت بیان می
كند اگر شخصی قادر به دست آوردن مبلغ كوچكی باشد، می
تواند مبلغ بزرگتری را نیز كسب نماید. اما مهم آن است كه چگونه آن مبلغ كوچك را در بدو امر به چنگ آورد. همانطور كه اسمیت اشاره كرد و ما نیز در ضرب
المثل
های خود داریم، پول، پول را می
سازد. از آنجا كه اعتبارات خرد در واقع همان شرایط به دست آوردن مبالغ اولیه را فراهم می
سازد، پس اعتبارات خرد می
تواند فی
النفسه نقش مهمی در كاهش فقر داشته باشند. (بخشوده و سلامی، 1384)

 

 

در واقع، اعتبارات خرد، ابزاری پایدار، قدرتمند و كلیدی برای رفع فقر و وسیله
ای برای سازگاری در جهت نیل به جنبه
های فراموش شده عدالت اجتماعی مثل فقر، بیكاری و تبعیض و راهی برای توانمندسازی فقرا و رفع موانع توسعه اقتصادی است.

 

 

از آنجا كه كاهش فقر و گرسنگی – امكان تحصیل برای كودكان، حداقل تا پایان مقطع دبستان، توانمندسازی زنان، كاهش مرگ و میر كودكان، مبارزه با بیماری
ها، حفظ محیط
زیست، مشاركت جهانی برای توسعه، تامین نیروی جسمانی مادران از اهداف هزاره سوم در نظرگرفته شده است، نقش اعتبارات خرد در این راستا، خصوصاً توانمندسازی زنان روستایی در توسعه روستایی بسیار مهم جلوه می
كند. همچنین با آزمون سازگاری بین برنامه
های اعتبارات خرد با سند چشم
انداز 20 ساله كشور و برنامه چهارم توسعه در سطح كلان، می
توان پی برد كه هیچ ناسازگاری مشهودی بین محورهای تعیین شده در برنامه چهارم توسعه و مكانیزم اعتبارات خرد وجود ندارد چراكه اعتبارات خرد كاملاً مردمی هستند و همانطور كه الگوی توسعه ایران برحفظ كرامت انسان
ها استوار است، برنامه اعتبار خرد برنامه
ای است گروهی و اجتماعی و در واقع نوعی سرمایه اجتماعی محسوب می
شود. (نوری نائینی، 1384)

 

 

بنابراین در كشور بعد از انقلاب، نهادهای مختلفی مانند بانك كشاورزی و كمیته امداد امام خمینی (ره)، وزارت جهاد كشاورزی این ضرورت را احساس كرده و اقدام به پرداخت اعتباراتی تحت عنوان اعتبارات خرد جهت توانمندسازی زنان روستایی نموده
اند كه می
توان برتعدادی از آنها اشاره نمود.

 

 

مثلاً: در این راستا، طرح
های زیر در بانك كشاورزی در رابطه با زنان طراحی شده و به مرحله اجرا درآمده است.

 

 

1-طرح حضرت زینب كبری (س) (خاص زنان سرپرست خانوار)

 

 

2- طرح تعمیر و بهداشتی كردن كارگاه
های قالیبافی

 

 

3- پرداخت تسهیلات به شركت
های روستایی زنان

 

 

4- طرح آتیه بانك كشاورزی. (عرب مازار و سعدی، 1383، 19)

 

 

5- طرح ایران با هدف تجهیز منابع و اعتبار برای زنان ایران.

 

 

این طرح مختص زنان كشور است. افتتاح
كنندگان هر یك از انواع حساب
های سپرده
ای یا قرض
الحسنه، مشمول استفاده از امتیازات خدمات عمومی این طرح هستند. در این طرح،
 خدمات بانكی برای زنانی كه به علت كهولت سن یا بیماری نمی
توانند به شعب بانك مراجعه كنند، در محل سكونت آنان انجام می
شود و موارد مصرف وام قرض
الحسنه برای تامین كمك هزینه جهیزیه، تامین كمك هزینه تحصیلی (دانشگاه)، تامین كمك هزینه خود اشتغالی خود و فرزندان و تسهیلات و تعمیرات مسكن استفاده می
شود. (سلطان محمدی، 1383، 27)

 

 

كمیته امداد امام خمینی (ره) نیز چه در زمینه توانمندسازی، چه در زمینه حمایتی اقداماتی برای زنان روستایی انجام داده است. از جمله طرح
های حمایتی، می
توان به طرح مددجویی اشاره كرد كه شامل مددجویانی می
شود كه معمولاً بنا به عللی از قبیل بی
سرپرستی، از كار افتادگی سرپرست، معلولیت سرپرست، استیصال و درماندگی و بیماری سرپرست تحت پوشش قرار می
گیرند.

 

 

كمتیه امداد امام خمینی (ره) در زمینه خودكفایی مددجویان خود نیز فعالیت
های مهمی را انجام داده است.

 

 

طرح
ها و فعالیت
هایی كه جهت خودكفایی مددجویان تحت حمایت توسط این نهاد انجام می
گیرد، یكی از اصولی
ترین و شایسته
ترین خدمات می
باشد در این راستا، فعالیت
های كمیته امداد در زمینه خودكفایی مددجویان حول چند محور عمده به شرح زیر است:

 

 

1-پرداخت وام خودكفایی، تهیه و واگذاری مواد اولیه و وسیله كار.

 

 

2-رسیدگی و نظارت بر فعالیت
های خودكفایی خانواده
های تحت حمایت

 

 

3-ارائه آموزش
های فنی و حرفه
ای

 

 

4- كاریابی برای مددجویان، ایجاد زمینه لازم برای جذب شدن مددجویان آموزش دیده در بازار كار.

 

 

5- پرداخت وام از محل تسهیلات تبصره
های قانون بودجه.

 

 

6- پرداخت وام به زنان روستایی سرپرست خانوار (طرح حضرت زینب كبری (س)).

 

 

7- تهیه مقدمات لازم برای خودكفایی دسته جمعی و گروهی از طریق كارگاه
های آموزشی و تولیدی.

 

 

8- تامین فضای خود كفایی. (گزارش آماری كمیته امداد – 1383)

 

 

دفتر امور زنان روستایی وزارت جهادكشاورزی (از دفاتر تابعه معاونت ترویج و مشاركت مردمی) نیز از سال 1379 تلاش
هایی را برای ایجاد صندوق اعتبار خرد در مناطق روستایی با هدف طراحی یك الگوی بومی از اعتبار خرد كه منطبق با شرایط كشور باشد، آغاز نمود. هدف اصلی این صندوق توسعه منابع انسانی و تشكیل نهادهای اجتماعی رسمی برای زنان با هدف ایجاد و تقویت سرمایه اجتماعی در جوامع روستایی با محوریت اعتبار و پس
انداز است.

 

 

از میان طرح
های در حال اجرای نهادهای مختلف، برای بررسی پیامد اعتبارات خرد، ابتدا تصمیم به پژوهش در زمینه صندوق
های اعتبارات خرد گرفتم و در این زمینه به روستای شادمهن از توابع فیروزكوه مراجعه شد تا پیامد این صندوق
ها كه در واقع نوعی بانك زنان روستایی است بر توانمندسازی زنان بررسی شود، ولی به دلیل اینكه یك تحقیق جامع در زمینه بانك
پذیری روستاییان در روستای حصاربن توسط خانم دكتر شادی طلب (1380) اجرا شده بود، تصمیم به بررسی پیامد طرح حضرت زینب كبری (س) در فعالیت دامداری در زمینه توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار در بویین زهرا گرفته شد.

 

 

علت انتخاب طرح
 حضرت زینب كبری (س) این بود كه این طرح خاص زنان سرپرست خانوار روستایی است و این قشربه عنوان فقیرترین فقرا شناخته شده
اند و بكارگیری صحیح اعتبارات خرد در ایجاد شرایطی برای افزایش درآمدشان مهم به نظر می
رسید. هرچند كه چالش
هایی بر سر انتخاب زنان سرپرست خانوار به عنوان فقیرترین فقرا وجود دارد از جمله اینكه شاید توسط فرزندان بزرگسال آنها تحت حمایت قرار گرفته و وضعیت بدی نداشته باشند و یا به این علت كه چون فرهنگ كاركردن در چنین خانواده
هایی وجود دارد حتی دختران آنها نیز به فعالیت مشغول بوده و وضعیت خانواده از نظر مالی چندان نامناسب نباشد و یا اینكه زنان سرپرست خانوار در وضعیتی باشند كه فردی تحت تكفل آنها نباشد و درآمد آنها كفاف زندگی
شان را بدهد ولی با توجه به موارد گفته شده نظر غالب براین است كه آنان فقیرترین فقرا هستند.

 

 

1-4- سوالات:

 

 

در این تحقیق سعی می
شود به سوالات زیر پاسخ داده شود:

 

 

1-نحوه دسترسی زنان به اعتبارات خرد چگونه است و مشكلات موجود در این زمینه چیست؟

 

 

2- آیا طرح اجرا شده (طرح حضرت زینب كبری (س)) توانسته در ایجاد فرصت
های شغلی و افزایش درآمد زنان سرپرست خانوار موثر

دانلود مقالات

 باشد؟

 

 

3- آیا مقدار اعتبارات پرداختی به زنان سرپرست خانوار برای ایجاد فعالیت یا گسترش آن مناسب بوده است؟

 

 

4- آیا اگر میزان اعتبارات پرداختی به زنان سرپرست خانوار افزایش یابد، توانمندسازی آنان را تسریع می
كند؟

 

 

5- نارسایی
های احتمالی طرح حضرت زینب كبری (س) چیست؟

 

 

 

 

 

1-5- دیدگاه انتخابی تحقیق:

 

 

با توجه به اینكه اعتبارات خرد به عنوان رهیافتی در كاهش فقر و توسعه مناطق روستایی از دهه
های 1980 و 1990 مورد توجه قرار گرفته است، دیدگاه
های مختلفی در این زمینه كه ملهم از مباحث عمده در اقتصاد نئولیبرال است، مطرح شده است كه از آن جمله می
توان به دیدگاه بازارگرا، دیدگاه دولت
گرا و دیدگاه جامعه
گرا اشاره كرد.

 

 

در دیدگاه بازارگرا، بازار مالی، بازار رقابت كامل است و توجه خاصی به كاهش دخالت دولت دارد چراكه معتقد است روستاییان نظیر سایر واحدها قادرند نیازهای خود را از طریق مكانیسم بازار برطرف كنند.

 

 

در دیدگاه دولت
گرا، 3 رهیافت خود پایداری مالی، رهیافت كاهش فقر و رهیافت فمنیستی وجود دارد.

 

 

در این دیدگاه، بازار مالی بازار انحصاری است و نرخ بهره بسیار بالا است و اعتقاد براین است وام
هایی كه در اختیار روستاییان قرار می
گیرد نه تنها مشكلات آنها را حل نمی
كند، بلكه آنها را فقیرتر می
نماید.

 

 

پس دولت از طریق سیستم بانكی منابع مالی و اعتباری را با بهره كم در اختیار روستاییان فقیر (كه در این تحقیق منظور زنان سرپرست خانوار روستاهای بویین زهرا هستند) قرار می
دهد.

 

 

در دیدگاه جامعه
گرا، هرگونه دخالت دولت باید با مشاركت و همكاری روستاییان هم در ابعاد مالی و هم غیرمالی صورت گیرد. در این تحقیق كه هدف بررسی پیامد اعتبارات خردپرداختی توسط طرح حضرت زینب كبری (س) كه هدف خود را توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار از طریق پرداخت وام
هایی با كارمزد پایین عنوان كرده است با دیدگاه دولت
گرا و پارادایم مطرح شده در این دیدگاه یعنی پارادایم خود پایداری مالی زنان نگریسته می
شود هرچند كه در مواردی با بافت روستاهای ایران تفاوت
های بنیادی دارد كه در جای خود به آن پرداخته می
شود.

 

 

 

 

 

1-6- اهداف تحقیق:

 

 

هدف
هایی كه در این تحقیق دنبال می
شوند عبارتند از:

 

 

– اهداف عمومی تحقیق:

 

 

 

    • بررسی نقش و جایگاه اعتبارات خرد پرداختی توسط طرح حضرت زینب كبری (س) در توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار در روستاهای بویین زهرا.

 

 

    • بررسی نحوه عملكرد طرح حضرت زینب كبری (س) در ایجاد فرصت
های شغلی.

 

 

    • یافتن عوامل احتمالی بازدارنده برای رسیدن به اهداف از پیش طراحی این طرح (طرح حضرت زینب كبری (س))

 

 

– اهداف اختصاصی تحقیق:

 

 

1- بررسی تاثیر سن و میزان تحصیلات زنان سرپرست خانوار در توانمندسازی اقتصادی آنها

 

 

2- بررسی نقش تعداد افراد تحت تكفل زنان سرپرست خانوار در توانمندسازی اقتصادی آنها.

 

 

3- بررسی تاثیر نوع مصرف و مبلغ تسهیلات در توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار روستایی.

 

 

 

 

 

2-تعریف مفاهیم

 

 

2-1 تعاریفی از اعتبار و انواع آن:

 

 

كلمه اعتبار معانی زیادی دارد، اما در لغت به معنی اعتماد و تكیه كردن، قول، اطمینان، منزلت و آبروست.

 

 

معنی اصطلاحی آن عبارت است از اطمینانی كه بانك یا موسسه
ای به شخص ابراز نموده تا مبلغی از سرمایه خود را در اختیار او قرار دهد.

 

 

در تعریفی دیگر اعتبار، انتقال موقتی قدرت خرید از افراد حقیقی یا حقوقی به فرد دیگری است كه كارایی و مدیریت لازم جهت فعالیت را دارد ولی فاقد سرمایه كافی است.

 

 

ولی بطور كاربردی، اعتبار عبارت است از هر نوع قراردادی كه به موجب آن بانكی بنا به درخواست و برطبق دستورات یك مشتری، مامور است كه مقابل اسناد معینی به شخص ثالث یا به حواله كرد او وجهی پرداخت نماید. (نادری مهدیی، 1381، 35)

 

 

در تعریف وام و یا اعتبار بطور كلی می
توان گفت: مقدار پول یا جنسی و یا خدمتی است كه شخص برای مدتی (محدود و مشخص یا نامشخص) در مقابل اخذ بهره یا مقداری اضافه و یا بدون دریافت بهره و مبلغ اضافی (قرض
الحسنه) با دریافت وثیقه و یا به اعتبار شخصی در اختیار شخص دیگر قرار می
دهد. (طالب، 1372، 54 و 53)

 

 

وام
ها را می
توان به شكل
های مختلفی تقسیم
بندی كرد: (از جمله مصرفی، تولیدی، نقدی، جنسی، كوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت (با توجه به زمان بازپرداخت.)

 

 

همانگونه كه در نمودار زیر نشان داده می
شود، وام
ها را می
توان به دو گروه مصرفی و تولیدی تقسیم كرد.

 

 

وام
های تولیدی، خود به دو گروه مستقیم و غیرمستقیم تقسیم می
شوند. وام
های مستقیم، وام
های است كه بطور مستقیم در تولید به كار گرفته می
شود. در حالی
كه وام
های غیرمستقیم در مواردی نظیر خانه
سازی، ایجاد زیرساخت
ها مثل توسعه جاده و ایجاد شبكه آبرسانی مورد استفاده قرار می
گیرد. تنها نقشی كه وام
های مصرفی غیرتولیدی در زندگی روستاییان دارند، افزایش بدهی روستاییان است. در حالی
كه وام
های مصرفی تولیدی، باعث كاهش احتمال زیان می
شوند و نوسان
های مصرف را در مقابل نوسان
های فصلی درآمد، هموار می
كند. (معظمی، 1377، 28)

 

 

1) Redclift

 

 

 

بررسی هویت قومی وملی کردها

از همین روست که پایه‌ای ترین مفاهیم علم انسان‌ شناسی و حتی پیش از آن، اندیشه‌ی انسان شناختی ( ما قبل تاریخ علم انسان شناسی ) ، مفاهیم “خود” و “دیگری” هستند. اینکه ” من ” کیستم بدون آگاهی از کیستی “دیگری ” ممکن نیست. دو مفهوم “خود”  و “دیگری”  را می‌توان با مفهوم “هویت” و “دیگربودگی”  انطباق داد. (کیلانی ،‌1996 و لمبارد 1994، در فکوهی 1381:22) به زبان دیگر ” تأکید اولیه انسان‌شناسان آنچنان‌که همواره گفته‌اند فهم غیریت [ دیگری ] فرهنگی است.” (  جنکینز در بالمر ، 1381:165)

 

 

از میان همه ی این هویتها ، بعد از شکل گرفتن اشکال مدرن دولت-ملت، هویت ملی و قومی یکی از اشکال مهم هویت انسان اجتماعی است. این دو هویت ، گرچه همیشه در برابر هم قرار نمی‌گیرند، یعنی تعلق به یکی نشان دهنده ی عدم تعلق به دیگری نیست، اما می توان گفت که همیشه رابطه ی کاملا نزدیک و تنگاتنگی با هم دارند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

پارامترهایی که برای مطالعه و پاسخ به پرسشهای این تحقیق ، بیش از هر چیز مورد توجه است، بررسی هویت ملی، هویت قومی و ویژگیهایی است که در میزان تعلق ملی مهم است.

 

 

این پژوهش بر آن است که پیش از همه با یافتن عوامل موثر بر میزان تعلق ملی، و مؤلفه های هویت ملی و قومی جمعیت آماری خود، به این پرسش پاسخ دهد که  آیا شناختی که گفتمان عامه از هویت ملی ، قومی و تعلق ملی دارند، همان شناختی است که گفتمان های موجود دیگر یعنی گفتمان روشنفکری(شامل گفتمان میان انجمن های فرهنگی و نشریات کرد زبان )و یا حتی گفتمان سیاسی –نظامی کردی دارند، یا متفاوت است و اگر متفاوت است چه عواملی این تفاوت را به وجود آورده اند.

 

 

” هویت های مختلف به شیوه های پیچیده ای با هم تلاقی می کنند.نهاد ها –همچون هویت ها – فراورده های آنچه مردم به انجام آن مبادرت می کنند، هستند، و در عین حال به عمل آنان شکل می دهند.  با این حال نهادها در هیچ تعبیری ، در هیچ چیز فراتر از عمل مردم موجودیت نمی یابند. در واقع نهادها همان فرآیندهای مستمر نهادینه کردن هستند که به طور جمعی به مثالی بدل شده باشند “.(جنکینز،1381:214)

 

 

هویت‌ها از نظر روانی برای افراد و ادامه‌ی زندگی‌ اجتماعی مهم‌ و حیاتی‌اند ، اما آن‌چه باعث می‌شود مفهوم هویت برای متفکران علوم اجتماعی دارای اهمیت شود، این است که هویت‌ها در رفتار مردم نقش دارند. مثلاً‌ اگر فردی خودش را یک کرد تصور کند تلاش می‌کند که همانند یک کرد عمل کند ؛ و همین عملکرد اجتماعی فرد است که دانشمندان علوم اجتماعی را تشویق به تحقیق در مؤلفه‌های هویتی افراد، گروه‌های اقتصادی ،‌ سیاسی و اجتماعی می‌کند.” اما مفهوم هویت به همان اندازه که حیاتی است ، مبهم هم هست “( هانتیگتون،‌1384:41) تعریف هویت دشوار است و در بسیاری از روش‌های معمول اندازه‌گیری نمی‌گنجد.

عکس مرتبط با اقتصاد

هویت‌ به تصوراتی از خصوصیات فردی و تمایز مربوط می‌شود که توسط یک بازیگر اجتماعی حفظ و القا شده و به واسطه‌ی روابط با ” دیگران ” شکل گرفته اند. (Katzenstein. Peter J ،1996:59)

 

 

در این پژوهش ضمن رد واژه‌ی ناسیونالیسم قومی که موجب سردرگمی می‌شود و  کسانی چون کونور (در احمدی ،‌ 1378:38) و یا  دستوره (1380) آن را به کار برده اند، از واژه‌ی قوم‌گرایی  استفاده می‌شود. دلایل رد این اصطلاح که لوئیس اشنایدر نیز (1969) از آن   انتقاد کرده است را در فصل دوم می‌‌آوریم.

 

 

آن‌چه قرار است در این پایان نامه بدان پرداخته شود وضعیت قوم کرد است، سیاست‌های کلی و کلانی وجود دارد که دولت‌های ملی خود را ناچار می‌دانند که آ‌ن‌ها را به اجرا در آورند تا مانع تنش‌های قومی شوند. اما سیاست‌های خرد تری نیز وجود دارند که بسته به موقعیت خاص هر قوم باید در نظر گرفته شود ، به عنوان مثال وضعیت اقوام کرد و ترک و بلوچ در ایران از نظر تنش‌ها و تحرکات قومی کاملاً با هم متفاوت است.(احمدی ، 1378) در همین راستا گروه‌های مختلف اقوام کرد از ساکنین استان کردستان گرفته تا کردهای کلهر کرمانشاه و کردهای آذربایجان غربی هر یک نیز وضعیت متفاوتی دارند که سیاست‌های متکثری را می‌طلبد. همین دیدگاه است که در شرایطی که پیشتر نیز هویت قومی و ملی اهالی بخشهایی از مناطق کرد نشین مورد مطالعه قرار گرفته است ،‌ ما به سراغ منطقه‌ی کردنشین دیگری برویم.

 

 

در ایران اقوام کردی داریم که هریک با داشتن زبان متفاوت و دینی ، محیط زیست ، محیط اجتماعی و محل زندگی ، رابطه ی منحصر به فردی را با دولت مرکزی و در نتیجه بقیه اقوام ایجاد می کنند. گروههای قومی که با توجه به شرایط ویژه ای که طی آن خود و هویت قومی و ملی خود را تعریف می کنند، میزان تعلق ملی شان متفاوت است و به همان نسبت هم خواسته ها و تحرکات  قومی متفاوتی دارند. به همین دلیل هم محقق بر آن است ضمن بررسی تعلق ملی آنها، به شناخت آنها از خود و دیگری، هویت قومی و هویت ملی پی ببرد.

عکس مرتبط با محیط زیست

 

 

 

طرح مسأله

 

 

در چهارچوب سیاسی

 

 

ایران کشوری است که به خاطر موقعیت ویژه اش در تنوع قومی[1] و تحرکات قومی گریزی از مرکزی – که از زمان تشکیل دولت ملی [2] ، کمابیش همیشه با آن مواجه بوده است ( احمدی ،‌1378:‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  91-93 ) – نیاز اساسی به شناخت موقعیت خود به عنوان یک جامعه‌ی چند فرهنگی [3] دارد. شناختی که طی آن از یک سو، بتوان طی آن به حقوق اقلیتهای قومی احترام گذاشت و از سوی دیگر دولت مرکزی یکپارچگی خود را تضمین کند.

 

 

گرچه وجود کشوری به نام ایران سابقه‌ی چند هزار ساله دارد ، در حقیقت سابقه‌ی وجود دولت در ایران به هزاره‌ی ششم پیش از میلاد می‌رسد ( فکوهی ‌a . 1380) ( فکوهی در برتون ، 1380:13) و انسجام این مجموعه‌ی اقوام در این تاریخ چند هزار ساله برای حفظ موجودیت سیاسی  کشور کافی بوده است ، اما بعد از شکل گرفتن دولت ملی ایران به مفهوم مدرن آن ، گرایش‌های قومی گریز از مرکز شکل جدیدی به خود گرفته است . این گرایش‌ها به صورت تحرکات قومی مورد نظر ما –” که تا پیش از این بیشتر به صورت تحرکات ایلی و قبیله‌ای بوده است ” ( احمدی ، 1378:92 )-  از سالهای 1320 آغاز شده  است و تا کنون [4] نیز با شدت‌ و حدت متفاوتی ادامه داشته است.

 

 

آنچه مشکلات قومی ایران را دو چندان کرده است ،‌ موقعیت ویژه‌ی ایران در خاورمیانه است . مرز ایران تقریباً‌ در همه جا مرزی است میان اقوامی که در دو طرف مرز اشتراکات قبیله‌ای ، خویشاوندی ، زبانی و فرهنگی دارند . ( ن. ک . به نقشه شماره 1) اقوامی که از نظر فرهنگی بیشتر خویشاوند اقوام آن سوی مرز‌ هستند تا مردم داخل مرزهای رسمی کشور. در شرق بلوچ‌های سیستان و بلوچستان ، خویشاوند بلوچ‌های پاکستا‌نند، در شمال ترکمن‌ها ، همسایه  کشور ترکمنستان ، در شمال غربی آذری‌ها همسایه‌ی آذربایجان و جنوب غرب اعراب خوزستان در همسایگی فرهنگی و مکانی اعراب به سر می‌برند. همین موقعیت ویژه است که شبکه‌ی خبری عربی الجزیره را وا می‌دارد که طی درگیر‌ی‌های اخیر اهواز در اخبار خود به عنوان یک واقعیت عنوان کند که «اهواز در سال 1925 میلادی ضمیمه‌ی ایران شد

 

 

این اقوام که مرزهای سیاسی آن‌ها را از هم جدا کرده است  آن‌قدر انسجام دارند  که یک اتفاق در گروه قومی همسان در کشور همسایه باعث تشنج در همان گروه در ایران می‌شود.[5]

 

 

تحرکات قومی ترکمن‌ها در شمال  کشور به خاطر عدم دخالت همسایه‌ها و ضعف گروه‌های قومی  با برقراری مجدد اقتدار دولت مرکزی ایران بعد از جنگ جهانی دوم  به پایان رسید ( عسکری خانقاه ،‌ 1374) تحرکات شرق کشور نیز به دلیل ضعف گروه‌های قومی آن‌ سوی مرز که محرک اصلی بلوچ‌ها هستند به راحتی آرام شده‌اند (حمدی ، 1378:118 )، تحرکات شمال‌ غربی و جنوب غربی نیز با توافق و قراردادها‌ی بین‌الملی [6]  آرام می‌شوند.

 

 

در این میان اقلیت  قومی کرد به دلیل موقعیت ویژه‌اش در خاورمیانه ، در ایران نیز وضعیت ویژه‌ای دارد. آن‌ها  را با قراردادهای بین‌المللی نمی‌توان به آرامش فرا خواند،‌ آنها در عراق ،‌ترکیه ، سوریه نیز بدون دولت و با شدت و حدت متفاوت خواهان خودمختاری هستند. کردها  بزرگترین گروه اقلیت خاورمیانه هستند، کردستان ایران در غرب کشور بخشی  از ناحیه کردنشین بزرگتری است که  جنوب ترکیه ، شمال عراق و شرق سوریه هم شامل‌اش می شود. گرچه فعالیتهای سیاسی –نظامی کردستان ایران در مقایسه با کردستان عراق و ترکیه خشونت کمتری دارد ولی در ایران مسائل زبانی و مذهبی و فرهنگی ودر نتیجه تحرکات قومی کردها در ایران بیش از ترکها ، بلوچ‌ها وعرب‌های ایران است.( احمدی،1383:76) ” کردها را بسیاری ، بزرگترین گروه مردم بدون دولت می‌دانند. ” (برتون،1380:105)  قدرت دولت مرکزی ایران مانع شده است که ایران یوگسلاوی یا نزدیکتر برویم  افغانستان دیگری شود ، اما در طول همین دوره به هرحال همیشه تحرکاتی وجود داشته و آنچه در این میان فراموش شده است  تلاش برای یافتن راه حلی فرهنگی برای حفظ حاکمیت ملی و تقویت اتحاد اقوامی است که قرنها با هم زیسته‌اند و تاریخ گواه امکان همزیستی مسالمت‌آمیزشان است.

 

 

در چهارچوب فرهنگی

 

 

” الگوی فرهنگی- قومی کشور ایران ، الگوی پیچیده‌ای متشکل از گروه‌های قومی ، زبانی ،‌ مذهبی،‌ نژادی، فرهنگی ، و منطقه‌ای را به نمایش می‌گذارد ، تا جایی که به جرأت می‌توان ادعا کرد این تنوع و پیچیدگی،‌ خصیصه‌ی بنیادی جامعه‌ی ایران است “. (مقصودی، 1380:16)

 

 

این تنوع به خودی خود یک خصیصه‌ی منفی نیست. ” قومیت آشکار‌ترین شکل و منبع خرده‌ فرهنگ‌هاست ” و خرده فرهنگ‌ها می‌توانند به اعتلای فرهنگ جامعه کمک کنند . اما در برخی موارد ویژگی‌های فرهنگی مانند قومیت یا مذهب باعث جدایی مردم از یکدیگر (گاهی به صورتی بسیار تراژیک ) می‌شود. مثلاً یوگسلاوی سابق در جنوب شرقی اروپا را در نظر بگیرید . از جمله‌ عواملی که آتش ناآرامی‌ها این کشور را در سال‌هیا اخیر دامن زد کثرت و گوناگونی فرهنگی بود. این کشور کوچک که مساحت آن نصف انگلستان است ، قبل از فروپاشی 25 میلیون نفر جمعیت ، دو نوع خط ، سه مذهب ، چهار زبان ، پنج ملیت ، و شش جمهوری سیاسی داشت و از جانب هفت فرهنگ مختلف محاصره شده بود. ستیز فرهنگی که این کشور را به سوی جنگ داخلی سوق داد نشان‌ دهنده‌ی آن است که خرده فرهنگ‌های مختلف درون یک جامعه فقط منبعی برای تکامل و رشد فرهنگی نیستند ، بلکه منبعی برای تنش و خشونت نیز می‌باشند.

 

 

اما آن‌طور که جنکینز می‌گوید : ” قومیت به شباهت و تفاوت “ما ” و ” آنها ” متکی است. شناسایی قومی به شیوه یا خاص سرنوشت فرد را به جمع گره می زند که ممکن است پیامدهای مهمی داشته باشد .” (جنکینز،‌ 1381:110) این پیامدهای مهم گاه می‌تواند پیامدهای مهم سیاسی باشد که گاهی مواقع تا تبدیل شدن به پیامدهای نظامی  هم پیش می‌روند.

 

 

با توجه به آن‌چه گفته شد، مسأله‌ی بحران‌های قومی در ایران گرچه به خودی خود یک مسأله‌ی سیاسی و مطرح در علوم سیاسی نیز هستند،‌ اما تقلیل این امر به تنها یک امر سیاسی اشتباهی است که در نه تنها به نادیده گرفتن حقوق اقوام مختلف منجر می‌شود ، تاوانش را در دراز مدت دولت مرکزی نیز پرداخت خواهد کرد. چرا که ” در جوامع چند قومی مانند ایران یکی  از مهمترین عوامل تهدید کننده‌ی یکپارچگی ، رفتار تبعیض آمیز با قومیت‌هاست. تبعیض و بی‌عدالتی از یک سو سبب تشدید تعصبات و پیش‌داوری‌های منفی در بین اقوام می گردد و از سوی دیگر زمینه را برای تشدید تضادها و کشمکش‌های قومی فراهم می‌آورد” (یوسفی ، 1383:49) رفتار تبعیض آمیز با قومیت‌ها در ایران به دلیل این‌که قومیت‌ها در ایران ریشه‌ی نژادی ندارند و تضادها تاریخی نیستند ، در بسیاری از موارد ناخواسته اتفاق می‌افتد.

 

 

در شرایط کنونی آن‌چه بیش از هرچیز بر اهمیت و حساسیت مطالعات قومی افزوده است ، انقلاب در عرصه‌ی اطلاعات و ارتباطات است که به مسائل قومی ابعاد برون مرزی منطقه‌ای و بین‌المللی بخشیده است. شرایطی که باعث از بین رفتن مرزهای جغرافیایی ، ارتقای سطح آگاهی‌های عمومی و شناخت بهتر افراد نسبت به هویت‌های فردی و اجتماعی شده است. کم‌رنگ شدن مرزهای جغرافیایی افزایش کمی و کیفی امکان برقراری ارتباط با گروه‌ها و اقوام هم‌ ریشه و هم تبار در آن‌ سوی مرزها شده است.

 

 

از سوی دیگر تاریخ درگیری‌ها و گرایش‌های سیاسی کردها نشان می‌دهد که ” روابط فرهنگی میان کردها و فارس‌ها مانع بروز گرایش‌های قوی سیاسی مرکز گریز بوده است ” (احمدی ،‌1378:90)

 

 

 

 

 

ضرورت و اهمیت تحقیق

 

 

در این بخش لازم است فارغ  از اینکه ما به این موضوع بپردازیم یا نه ، اهمیت و ضرورت کارکردی پرداختن به چنین مسأله‌ای را مورد بحث قرار دهیم . این بحث را باید در چند سطح مورد توجه قرار داد:

 

 

 

    1. اهمیت مسأله‌ی هویت در جهان امروز.

 

 

اهمیت هویت در جهان در حال تغییر امروزه ، مسأله‌ای آشکار است ، چرا که فضا( و مکان ) ، زمان و فرهنگ به عنوان عوامل شکل دهنده‌ی هویت ( گل محمدی ، 244- 1383:228) به سرعت در حال تغییرند.

 

 

هانتیگتون در کتاب خود ” چالش‌های هویت در آمریکا” ، ذیل عنوان بحران جهانی هویت می‌گوید، امروزه  مدرنیزه‌ سازی ، توسعه‌ اقتصادی، شهر نشینی و جهانی سازی مردم را وادار کرده است تا در باره‌ی هویت ملی خود تجدید نظر کنند. هویت‌های منطقه‌ای و فرهنگی ” دیگر ملی” از هویت‌های گسترده تر ملی، در حال پیشی گرفتن هستند. ( هانتیگتون ، 1384:29)

 

 

این تغییر سریع هویت‌ها باعث شده که امروزه‌  کشمکش‌های هویت بنیان[7] ، به عنوان یکی از سر فصل‌های مطالعات علوم اجتماعی در آید.

 

 

 

    1. اهمیت و ضرورت پرداختن به مسأله‌ی قومیت و قوم گرایی در جهان امروز
    2. دانلود مقالات

    3.  

 

 

قومیت‌ها و تعلقات قومی معمولاً وقتی در علوم اجتماعی و حتی روان‌شناسی اجتماعی مورد توجه قرار می‌گیرند که گروه قومی گروه اقلیت[8] نیز باشد.( گرچه این بدین معنا نیست که گروه‌های اکثریت کمتر قومی هستند) در اواخر جنگ جهانی دوم ، لوئیس ویرث در مقاله‌ای تحت عنوان مسأله‌ی گروه‌های اقلیت، گروه‌های اقلیت را دسته‌ای از مردم تعریف می‌کند که به دلیل داشتن ویژگی‌های فیزیکی یا فرهنگی متفاوت از اعضای دیگر جامعه‌ منجر می‌شوند و اعضای گروه‌های دیگر جامعه به ویژه اعضای گروه‌ اکثریت با آنها رفتا‌ر‌های تبعیض آمیز می‌کنند. (Wirth.L.1985:345) رفتار ویژه‌ی جامعه با گروه‌های اقلیت به عنوان گروه‌های آسیب پذیر، باعث این توجه‌ آکادمیک شده است.

 

 

از ابتدای قرن بیستم  در شرایطی که بسیاری از مردمی که به عنوان قبایل یا بومی‌ها مورد مطالعه‌ی انسان شناسان اجتماعی قرارگرفته بودند حالا دیگر در پی جنبش‌‌های آزادی ملی  ملت یا کشمکش‌های قومی دولت‌های پسا استعماری، قوم محسوب می‌شدند. آنها که پیش از این یک قبیله بودند ، حالا تبدیل شده بودند به اقلیت‌های قومی[9] . از سوی دیگر. بسیاری از گروه‌های قومی به شهر‌ها و مناطق مرکزی کوچ کردند. جایی که آن‌ها با مردمی با رسوم ، زبان و هویت‌های دیگری ، مواجه شدند، این گروه نیز از سوی جامعه‌شناسان و انسان‌شناسان شهری مورد توجه قرار گرفتند.

 

 

و بالاخره تعداد زیادی  از اعضای گروه‌های قبیله‌ای سابق نیز، به اروپا و امریکای شمالی مهاجرت کردند. جایی که روابط‌‌شان با جامعه‌ی‌ میزبان به طور گسترده‌ای به وسیله‌ی جامعه‌شناسان، روان‌شناسان و انسان‌شناسان اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته و می‌گیرد. به طور کلی رابطه‌ی دولت به عنوان نماینده‌ی اکثریت با گروه‌های قومی به عنوان گروه‌های اقلیت یکی از زمینه‌های اصلی تحقیقات علوم اجتماعی است.

 

 

 

    1. ضرورت پرداختن به مسأله‌ی کردها در ایران .

 

 

همانطور که پیشتر در طرح مسأله درباره‌ی وضعیت ویژه‌ی ایران در تنوع قومی و نیز شرایط کردها اشاره شد کردها به گواه تاریخ ایران ، حساس‌ترین مطالبات قومی را از ابتدای تشکیل دولت‌های ملی داشته‌اند. تشکیل دولت مستقل مهاباد و مبارزات گاه مسلحانه‌ای که تا اوایل انقلاب به طول انجامید گواه این ضرورت است.

 

 

 

    1. مهاباد و اهمیت این شهر در میان مناطق کرد نشین .

 

 

در ایران گروه‌های مختلف اقوام کردی داریم که هر یک به دلیل داشتن زبان و دینی متفاوت ، محیط زیست ، محیط اجتماعی و رابطه‌ای که با اقوام دیگر ایران دارند، رابطه‌ی منحصر به فردی با دولت مرکزی ایجاد می‌‌کنند . حضور اقوام کرد در جنوب استان ترک نشین آذربایجان غربی خود مسأله را متفاوت با بقیه مناطق کردنشین می‌کند ، ” درگیری‌های گاه خونینی” ( آموسی ، 1384:16)  که میان این دو قوم (کرد و ترک) اتفاق می‌افتد ضرورت بررسی این مسأله را بیش از پیش نشان می‌دهد.

 

 

شهر مهاباد به دلیل حساست تاریخی که در مورد جنبش‌های کردی دارد [10] انتخاب شده است. با در نظر گرفتن این مسأله‌ی کلیدی که پیشینه و زمینه‌ی تاریخی زمین تحقیق بی شک نتایج را تحت تأثیر قرار خواهد داد و همان‌طور که گفته خواهد شد،  اصولاً  یکی از منابع اصلی هویت  گروهی ،‌ تاریخ است . بنابراین هویت قومی را بدون در  نظر گرفتن شرایط تاریخی و جغرافیایی نمی توانیم مطالعه کنیم.

 

 

از سوی دیگر انتخاب شهر نیز به عنوان محل جغرافیایی مورد به این دلیل بوده است که در شهرها  به دلیل این‌که روابط عشایری نیستند،‌ هویت‌های ملی یا قومی  به عنوان مفاهیم جدید ، در برابر هویت‌های قبیله‌ای و طایفه‌ای بهتر فهمیده می‌شوند.

 

 

 

    1. اهمیت انتخاب جوانان به عنوان جمعیت آماری مورد مطالعه

 

 

در هر جامعه‌ای جمعیت  پویا و تأثیر گذار بر‌‌‌ آینده‌ی جامعه جوانان هستند.‌ به زبان دیگر با مطالعه‌ی جوانان به نوعی ، آینده‌ی جامعه‌ را مورد تحقیق قرار داده ایم . یعنی مطالعه‌ی جمعیت جوان یک منطقه می‌تواند تبیین ما را واقع گرایانه‌تر نماید و قدرت پیش بینی به محقق دهد.

 

 

 

    1. ضرورت مطالعه‌ی مردم شناسانه‌ی این موضوع

 

 

مقایسه‌ی گرایش‌های مرکز گریز کردها در ترکیه و عراق  با کرد‌های ایران نشان می‌دهد که مسأله‌ی کردها  تا چه حد ریشه‌ی فرهنگی دارد. و نزدیکی فرهنگی تا چه حد می‌تواند از این گرایشات بکاهد .از همین روست که پرداخت اجتماعی به این مطلب در حوزه‌ی علوم اجتماعی و مهمتر از همه انسان شناسی که در میان علوم اجتماعی داعیه‌ی پرداخت عمیق و ژرفانگر را به موضوع دارد ، الزامی به نظر می‌رسد. از این میان نیز شناخت قومی وقتی که  بر پایه‌‌ی هویت قومی شکل گیرد ، می تواند عمیق‌ترین شناخت‌ها باشد.

 

 

[1] . بر اساس اسناد موجود در وزارت کشور ایران ، اقوام ایرانی شامل اقوام هشت گانه‌ی زیر هستند:

 

 

آذری، بلوچ ، ترکمن، طالش ، عرب ، فارس ، کرد و لر.

 

 

[2] . دولت رضاخان را اولین دولت ملی ایران می‌دانند.

 

 

[3]  . Multicultural  Society

 

 

[4] .  برای نمونه ن. ک به برای نمونه درگیری ها تحرّکات قومی تابستان گذشته در حوزه ی کرد نشین غرب کشور( ن. ک. به بی.بی.سی. دوشنبه 25 ژوئیه 2005  ) تحرکات قومی در خوزستان ( ن. ک. به بی.بی.سی.  شنبه 16 آوریل 2005  و   شنبه 05 نوامبر 2005 )

 

 

[5] . ن.ک. به بی.بی.سی.  چهارشنبه 15 ژوئن 2005

 

 

[6] . در این مورد می‌توان به سرکوب قیام پیشه‌وری با همکاری روسیه اشاره کرد.

 

 

[7] . Identity-based conflict

 

 

[8] .minority group

 

 

[9] .Ethnic Minorities

 

 

[10] . همانطور که خواهیم گفت ، مهاباد در 1324 پایتخت  جمهوری مهاباد بوده است. (ادامه نمونه متن)

 

 

***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

 

 

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

 

موجود است

 
مداحی های محرم