تا قرن 20، رهبری و ارشاد انسان رویا رو و بر اساس ارتباط بود، در صورتی که در عصر حاضر ارتباطات یک طرفه و از راه دور صورت می گیرد. به طوری که بین شنونده و گوینده، یا بهتر بگوییم بین موثر و متاثر به طور نسبی فاصله زیادی وجود دارد. برخی معتقدند که رسانه های گروهی دارای چنان قدرتی هستند که می توانند نسلی تازه در تاریخ بشر پدید آورند، نسلی که با نسل های پیشین بسیار متفاوت است.
لارو سفلدومرتن (Lazerseld & Merton) در تشریح این عقاید متفکران می نویسند:
«وسایل ارتباط جمعی جدید ابزاری بس نیرومندند که می توان از آن در راه خیر و شر با تاثیری شگرف سود برد و چنانچه کنترل مطلوب وجود نداشته باشد، امکان استفاده از این وسایل در راه شر بیشتر از خیر آن است.
تقریباً در اکثر کشورها، به ویژه کشورهای در حال رشد تعداد نسل جوان بیشتر و دلبستگی آنان بر رسانه های جمعی فزونتر است. تحقیقات انجام شده در شهر تهران، حاکی از آن است که بیشتر تماشا کنندگان تلویزیون کودکان زیر 15 ساله و بعد از آنان بانوان خانه دار و سپس جوانان بیشتر از 15 سال هستند.
امروزه بررسی اثرات این وسایل از پیچیده ترین مباحث انحرافات اجتماعی است. به همین دلیل، جامعه شناسان در صحت نتایج و پژوهش هایی از این قبیل، تردید نشان می دهند. البته علیرغم تاثیر انکار ناپذیر رسانه های جمعی در آموزش فرهنگ سازی، القاء عقیده و غیره باید اذعان داشت که در زمینه اثر این وسایل در رفتار انسان، تحقیقاتی بعمل آمده است که البته تحقیقاتی که بتواند اثرات تلویزیون سینما و مطبوعات را در انحراف و بزهکاری جوانان در کشور ثابت کند بسیار کم است در این تحقیق تاثیرات رسانه هایی تصویری چون تلویزیون، بر رفتار کودکان و نوجوانان مورد بررسی قرار می گیرد.
از دیرباز ارتباط، برقراری ارتباط و انتقال پیام به مخاطبان مورد توجه جوامع بشری بوده و می باشد از زمانیکه انسان به فکر ایجاد ارتباط با همنوعان خود افتاد در صدد برآمد تا ابزار آن را شناخته و بدست آورد تا بوسیله آن از موقعیت انسانهای دیگر با خبر شود به همین منظور ابتدا از کشیدن تصاویر روی سنگها و تنه های درخت و بعد گفتار و نوشتار با یکدیگر ارتباط برقرار می کردند ولی به همان شکل باقی نماند و رفته رفته بر حسب نیاز جامعه پیشرفت می کرد و تحولات عظیمی در آن رخ می داد.
از عوامل بسیار مهمی که باعث گسترش روابط از لحاظ تجاری و تبادل فرهنگی گردید بوجود آمده راههای ارتباطی بین روستاها و شهرهای کوچک و بزرگ بودن با نزدیک شدن مسیر شهرها و روستاها روابط انسانها شکل جدیدی به خود گرفت و باعث تغییر الگوها و ارزشهای جوامع روستایی و شهری گردید راه اطلاع سریع انسانها را از دستاوردهای جدید کشاورزی و صنعتی میسر ساخت و این امر سبب دگرگونی در روابط اقتصادی سیاسی اجتماعی فرهنگی و همچنین در تعیین الگوهای مصرف، سیستم معیشتی و هنجارها بود.
برقراری ارتباط بین افراد گروه ها مستلزم وسایل خاصی است که به کمک آنها بتواند پیام ها و خواسته های خود را به یکدیگر منتقل کنند با محیط زندگی بهتر آشنا شوند خود را با آن هماهنگ سازد و یا برای بهبود شرایط آن اقدام نمایند برای آنکه چگونگی انعکاس واقعیت عینی اشیاء در فکر انسان به دیگران منتقل شود باید بار دیگر آن را عینی ساخت و افکار را که محصول انعکاس دنیای خارج است بصورت عادی و قابل فهم در آورد عادی کردن و قابل انتقال ساختن انعکاس واقعیتها محیط زندگی در فکر انسان با وسایل و روش های گوناگون صورت می گیرد به طور کلی استفاده از وسایل مختلفی که برای بیان اندیشه های انسانی و شناخت محیط زندگی به کار می روند تابع شرایط و اوضاع تاریخی جوامع انسانی است زیرا در هر جامعه به تناسب نیازها و پیشرفت های آن برای برقراری ارتباط بین افراد و انتقال افکار و اطلاعات وسایل معینی ایجاد می شوند.
به طور مثال ورود وسایل ارتباط جمعی نظیر روزنامه، رادیو، تلویزیون، به درون یک قبیله دور افتاده با یک روستای منزوی موجبات باز شدن آن را بسوی دیگر قبایل و روستاها وبه طور کلی جهان فراهم می سازد و جامعه به سوی اقتصاد بازار و به طور کلی پیدایی عصر مبادله چه بصورت پایاپای چه با استفاده از ابزار مبادله صورت می پذیرد.
پیدایش تلویزیون اروپایی به عنوان اولین گام در راه جهانی شدن ارتباطات جمعی علیرغم همه موانعش نظیر مشکلات زبان فرهنگ آداب و سنن و … نوید بخش تجربه ها و اندیشه های نو در این باب گردید و آنچنانکه هم امروزه سخن از تلویزیون آسیایی به میان آمده است تمامی این تجربیات به نزدیکی بیشتر با یکدیگر در پرتو عصر ارتباطات خواهد انجامید.
در جهان امروز، وسایل ارتباط جمعی روزنامه، رادیو و تلویزیون و سینما با انتقال اطلاعات و معلومات جدیدی و مبادله افکار و عقاید عمومی در راه پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری نقش بزرگی بعهده گرفته اند و به طوری که بسیاری از دانشمندان قرن بیستم را عصر ارتباطات نام گذاشته اند. رسانه های جمیعی عبارتند از مطبوعات رادیو تلویزیون فیلم سینمایی تصاویر و انواع کاست صوتی و ویدئو.
طرح مسئله
تلویزیون تنها رسانه ای است که مورد استفاده همگان قرار می گیرد و بیش از هر رسانه ای دیگر زمینه را برای نزدیک شدن جلب توجه کودکان و نوجوانان به خود فراهم می کند و وقت زیادی از اوقات فراغت این قشر را به خود اختصاص می دهد.
با توجه به قابلیتها تکنولوژی که دارد بیش از هر رسانه اطلاعات را برای دوران نخست اجتماعی شدن کودک مهیا نموده و آنها را آگاه و یا جهت انجام کاری ترغیب می نماید و گاهی نیز احساسات آنها را بر می انگیزد و البته در مواردی دیگر بصورت مستقیم و غیر مستقیم آسیبهای به آنها وارد نموده و چه بسا اثرات منفی آن ماندگار باشد به همین جهت عده ای معتقدند تلویزیون عجایب و بیهودگی است با توجه به تحقیقات هرچه کارکرد سایر نهادهای مرتبط با کودکان و نوجوانان نامناسب و ناهمگون باشد تاثیر تلویزیون بر کودکان و نوجوانان بیشتر خواهد بود و طبق یافته ها در ده سالگی کودکان هر روزه بیننده تلویزیون می باشند و آنهم به دلیل کیفیت جذاب آن است که توجه را به حرکت در یک فضای کوچک معطوف نموده و این ویژگی مهم لاینفک از تلویزیون است. وقتی که مادر مورد تأثیر تلویزیون صحبت می کنیم در واقع در مورد چگونگی استفاده کودکان از تلویزیون گفتگو می کنیم . کودک برای نیاز خاصی به تلویزیون رو می کند.
کودکان از یک محتوای تلویزیونی واحد به شیوههای گوناگون استفاده می کنند. اما بخشی از گزینه کودکان به تجارب انباشته شده آنها و سرانجام به درک آنها از مسائل، ارزشهای مورد قبول آنها و رفتارهایشان لبریز می شود و سری می یابد. به این ترتیب این گزینه می تواند در شرایطی خاص در جنایت، خشونت یا اخلاق سهل آنگارانه و در شرایطی دیگر در درک بهتر از زندگی بزرگسالان و ارزشهای دموکراتیک سهیم باشد یا در دیگر شرایط در هیچکدام نقشی ایفا نکند. چیزی در زندگی آنها را وادار می کند تا برای تجربه خاصی دست به سوی تلویزیون دراز کند سپس این تجربه وارد زندگی آنها می شود و از میان تجارب اندوخته کودکان، ارزشهای رمز گردان شده، روابط اجتماعی و نیازهای عامل و آنی که قبلاً بخشی از زندگی آنها را تشکیل می داده راه خود را بناچار می گشاید و در نتیجه تجربه نخستین دچار تغییر می شود چیزی به دور انداخته می شود چیزی اندوخته می شود و شاید نوعی رفتار آشکار از کودک سرزند.
این تاثیر تلویزیون است به این اوصاف آنچه را که می کوشیم تا درک کنیم نقشی است که تجربه تلویزیون در زندگی کودکان بازی می کند. در این خصوص سئوالهایی مطرح می شود؟
آیا تلویزیون بی خبری کودکان و نوجوانان را عمیقتر می کند یا موجب گسترش آگاهی و دانش آنها می شود؟
آیا خشونت موجود در برنامه های تلویزیونی موجب می شود که نوجوانان خشونت با جنایت را یاد بگیرند.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
یكی از مهمترین این جریانها كه پیوندی گسستناپذیر با جامعهشناسی دارد، نقد فمنیستی است. بسیاری از منتقدان، فمنیسم را شاخهای از نقد جامعهشناسی میدانند كه در آن به جامعه از رهگذر امكانات و شرایطی مینگرد كه همواره از زنان دریغ داشته شده است.
این رساله ابتدا به معرفی مشروح رویكرد جامعهشناسی میپردازد و ویژگیهای اصلی آن را جست و جو میكند و مهمترین گرایشهای این گونهی نقد ادبی را معرفی میكند. فصل دوم رمان سووشون را براساس شیوههای این رویكرد تحلیل میكند و مناسبات سووشون را با جامعهای كه در آن شكل گرفته و نیز جامعهای كه روایتش میكند مورد كنكاش قرار میدهد. در فصل سوم از رویكرد فمنیستی و نقد ادبی سخن میرود و در فصل پایانی سووشون از چشمانداز این رویكرد نوآیین و در حال شكلگیری بررسی میشود.
دیباچه:
نقد ادبی در برنامهی دانشگاهی میهن ما به ویژه در رشتهی زبان و ادبیات فارسی هنوز مقامی درخور و سزاوار نیافته است. بررسی گرهگاههای این كاستی نابخشودنی البته در این مجال نمیگنجد. اما این قدر هست كه تمركز بر شاخههای معینی از قلمرو وسیع و دائم التغیر نقد ادبی و فهم ومعرفی شایستهی آن، اگر با تطبیق آن رویكردها بر یك یا چند متن مشخص بومی همراه شود، گامی بس راهگشا خواهد بود. در این میان منطقی به نظر میآید كه به جای توجه به آخرین و تازهترین جریانهای روز، از جریانهای اولیه و پیشین آغاز كرد كه جنبهی آموختاری (كلاسیك) افزونتری یافتهاند. اساساً چگونه میتوان بدون آشنایی عمیق با سرآغازهای این راه پرپیچ و خم تجربههای نو آیین را شناخت و بازشناساند. بی هیچ مجامله و تعارفی جامعهی فرهنگی و دانشگاهی هنوز با نقد دورهی رمانتیك و آموزههای شلگل و كولریچ یك سره بیگانه است. پیداست جریان عظیم نقد ادبی مغرب زمین را كه سیری به تعبیر باختین گفت و گویی دارد، باید از آغاز، آغازید نه از فرجام. از این گذشته، فهم عمیقتر این جریانها تنها از رهگذر كاربست آموزهها و شیوههای آنها در آثار ایرانی صورت میپذیرد و ما را از مرحلهی ترجمه به مقام تجربه ارتقا میدهد.
نگارنده با درك مجملی كه از این احتیاج مبرم جامعهی پژوهشی و فرهنگی داشت، بر آن شد كه «با نخستین قدمهای ناآزمودهی نوپایی خویش» در گشودن این راه دشوار سهمی هر چند كوچك داشته باشد.
آنچه البته او را از آغاز تا فرجام این راه دراز آهنگ دلیری و امید میبخشید دم همّت استاد فرزانه دكتر پورنامداریان بود كه از پیشگامان برجستهی این میداناند و در شناسایی سنجیدهی شیوههای گوناگون نقد و زیباییشناسی فرنگی از رهگذر تطبیق و سنجش آن با میراث بلاغت اسلامی ـ ایرانی كهن و كاربست آن در آثار كهن و نو چهرهای دوران ساز به شمار میآیند.
به راهنمایی استاد، رمان سووشون را برگزیدم كه بیگمان هنوز از چهار، پنج رمان زبان فارسی است كه مستعد و سزامند بررسیهای ادبی از چشماندازهای گوناگون است. سووشون به ویژه از نظریهی دریافت، رمان بسیار مهمی است چرا كه از زمان نشر با همهی فراز و نشیبهای اجتماعی، همواره مخاطبان پرشماری بدان روی آوردهاند، توفیقی كه رمانهای انگشت شماری از آن نصیب بردهاند.
از میان شیوههای نقد، رویكرد جامعهشناختی را به دلایلی چند برگزیدیم: نخست آن كه سووشون از این چشمانداز بسیار تأملبرانگیز است و روایتی است عمیقاً اجتماعی. دیگر آن كه نقد جامعه شناختی از شاخههای با سابقه و گستردهی نقد است كه خود بر بسیاری از شاخههای تازهتر به شیوههای مختلف تأثیر نهاده است و فهم و معرفی آن ضرورتی بنیانی دارد. به ویژه یكی از شیوههای نوآیین نقد كه انتظار می رود مخصوصاً از رهگذر آن به سراغ سووشون برویم یعنی نقد فمنیستی كه تقریباً شاخهای نورسته است بر این شاخ كهنتر. شاید دقیقتر آن باشد كه بگوییم از نظر ما سووشون آن قرائت نقد فمنیستی را بیشتر میتابد كه آن را میتوان نقد جامعه شناختی ـ فمنیستی خواند.
همین جا به توضیح نكتهای ضروری باید پرداخت. در تبویب و بخشبندی این رساله هم در مقام معرفی رویكردها و هم در مرحلهی تحلیل سووشون بر پایهی رویكردها، آشكارا سهم بسیار افزونتری به نقد جامعهشناختی دادهایم و در برابر نقد فمنیستی سهم اندكی دارد. این مسأله به نظر ما كاملاً طبیعی و مقرون به صحت و صواب مینماید، زیرا اولاً نقد جامعه شناختی رویكردی به نسبت نقد فمنیستی بسیار گستردهتر، با سابقهتر و پیچیدهتر و فربهتر است و نقد فمنیستی جریانی به شدت نوخاسته است و چنانكه یادآور شدهایم، مطالعات نقد فمنیستی عملاً بیشتر فمنیسم در مفهوم عام را شامل است و كمتر به نقد ادبی و هنری در مفهوم دقیق و متعارف آن میپردازد، حتی به نظر میآید كه این نقد هنوز راهی دراز در پیش دارد تا بتواند همپای رویكردهای دیگر نقد به صورتی مستقل و تأملبرانگیز طرح شود.
ثانیاً نقد فمنیستی در معنای ویژه كه پیشتر بر آن تأكید كردیم و با قرائت ما از سووشون همخوان بود، بیشتر در حد و اندازهی یكی از شیوهها و زیر گروههای نقد جامعه شناسی قابل طرح بود و هرگز با كلیت عظیم آن نقد سنجیدنی نمینمود.
ثالثاً سووشون آشكارا دایرهی گفت و گوی بسیار فراختری با نقد جامعهشناسی دارد تا نقد فمنیستی و قرائت فمنیستی آن نیز غالباً به تحلیلهای جامعهشناسی میانجامد.
بدین سان در آغاز به معرفی نسبتاً مشروح نقد جامعهشناختی پرداختیم كه البته به مقتضای حد متعارف رسالههای دانشگاهی بخشی از آن به ناچار حذف شد. كوشیدیم نخست با طرح اجمالی مناسبات محتمل جامعه و ادبیات طرحی از بنیانیترین مسائل این نقد به دست دهیم. از آن پس تكوین این نقد را از نخستین تأملات پراكنده و خام تا جریانهای جدی و گستردهی سدهی بیستمی نشان دادیم. علاوه بر اشاره به جریانهای عمده از اندیشگران و فعالان برجستهی این رویكرد یاد كردیم. از آن میان از سه تن به واسطهی اهمیت و دورانسازی آموزههایشان با تأكید و تفصیل افزونتری سخن گفتیم: لوكاچ، گلدمن و باختین (فصل اول).
پس از آن با این چشمانداز به سراغ سووشون رفتیم و كوشیدیم ربط و نسبتهای گوناگون روایت را با جامعه بسنجیم. تلقی ما از جامعه البته محدود به شیراز و دورهای معین از تاریخ نبود. خواستیم نشان دهیم. سووشون در سطوح مختلف جامعه و تاریخ ما در پیوسته است و میتوان با توجه به لایههای نمادین و شبكههای اشارات روایت تا آن جا پیش رفت كه رمان، روایتی از تاریخ اجتماعی ایران از گذشتههای دور اساطیری تا روزگار ماست. (فصل دوم(
در معرفی نقد فمنیستی با آن كه ناگزیر از معرفی جریان عام و عمدهی فمنیسم بودهایم، بیشتر به رهیافتهایی تكیه كردهایم كه در نقد ادبی شأنیت و اهمیتی میتوانند داشت. از اشاره به این نكته نیز پروا و پرهیز نكردهایم كه این رویكرد هنوز در آغاز راه است و حتی در مغرب زمین هم شیوهای روشمند و سازوار و دانشگاهی به شمار نمیآید. به گمان ما هنوز در میانهی انبوه سخنان متناقض و متفاوت ناقدان ادبی فمنیست، شاید سنجیدهترین تأملات از آن نویسندهی ژرف بین بریتانیایی ویرجینیا وولف باشد كه در زمانی دورتر در این باب قلم زده است. هر چند او به معنای حرفهای و متعارف كلمه منتقد و محقق نبود و خود واژهی فمنیسم را خوش نمیداشت و به كار نمیگرفت اما اتاقی از آن خود او، آرایی ژرف در زمینه ی نگاه زنانه در روایت را در برداشت. (فصل سوم)
سرانجام سووشون را از این زاویه نگریستهایم كه این رمان به عنوان نخستین رمانی كه نگاشتهی یك زن ایرانی است و در عین حال قهرمان داستانی آن زن است چه مایه از روایتهای دیگر متمایز است؟روایت و راوی چگونه موقعیت و وضعیت زن ایرانی را گزارش میدهند و چگونه حال و روز او را داوری و نقد میكنند؟و آیا خود این نقد ـ نقد دانشور و راوی رمان و زری ـ را میتوان نقادی كرد ونقدها را بود آیا كه عیاری گیرند؟ (فصل چهارم)
اشاره به چند نكته ضروری مینماید:
1ـ ارجاعها و پانوشتها كه گاه بسیار مفصل است در پایان فصل آمده است. در این زمینه در فصلهای دوم و چهارم استثنایی قائل شدهایم. به علت ارجاعات مكرر به سووشون و امكان دسترسی آسانتر و سریعتر به آن قسمت از روایت، شمارهی صفحهی بدون هر گونه توضیحی داخل پرانتز و در درون متن قید شده است.
2ـ كوشیدهایم داوری ما دربارهی سووشون جنبهی توصیفی داشته باشد و از ستایشهای پرشور و احساسی اجتناب كردهایم و اساساً تلقی ما از نقد، تصور كلیشهای محك زدن و تعیین ارزش نبوده است.
3ـ تحلیل داستان سیاوش را كه در فهم لایههای نمادین اثر، اهمیتی بنیادین دارد با چند تصویر از مینیاتور و نقاشی مربوط به شاهنامه و داستان عاشورا همراه كردهایم.
این پایاننامه با همهی كاستیها اگر تا اندازهای در خور تأمل باشد، البته وامدار فضل و فضیلت استادانی است كه افتخار راهنمایی و مشاوره را به شاگرد كوچك خویش بخشیدند. نخست استاد فرزانه دكتر تقی پورنامداریان كه نه تنها مشوق من در قدم نهادن به این راه بودند، بلكه از دستگیری و راهنمایی من در تمام مراحل و منازل دریغ نكردند.
استاد ارجمند دكتر ابوالقاسم رادفر نیز از سر مهر و فروتنی مشاورهی این پایاننامه را پذیرفتند و وجود عزیزشان همیشه باعث دلگرمی من بود.
مدیون شماری از استادان و دوستان نیز هستم كه در یادآوری نكتهها، معرفی و در اختیار نهادن منابع یا دیگر مراحل فراهم آمدن رساله مرا شرمسار الطاف خویش ساختند؛دكتر مسعود جعفری، دكتر جابر عناصری، دكتر علی محمدشاهسنی، دكتر عبدالله حسنزاده، محمد یكهدهقان و خواهر دلبندم مرضیه سرمشقی.
به ویژه از دوست و همسر مهربانم دكتر حمیدرضا توكلی سپاسها دارم كه اگر همراهیها و تشویقهای ایشان نبود، این رساله هیچگاه سرانجام نمییافت. هر كجا هست خدایا به سلامت دارش.
فصل اول: معرفی رویكرد جامعهشناسی
پیوندهای جامعه و ادبیات در نگاه نخستی
نخستین تصوری كه از شنیدن تركیب جامعهشناسی ادبیات در ذهن نقش میبندد، احتمالاً بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یك دوره و به ویژه نمودهای معین آن در آثاری خاص است.
اما حتی پیش از آنكه به سراغ آنچه ناقدان كهنه و نو در این باره گفتهاند، برویم با تأمل در مجموعهی نسبتهای محتمل میان ادبیات و جامعه میتوانیم آرام آرام دریابیم كه این ماجرا بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است كه در آغاز میپنداشتیم، ببینیم پیوندها و تأثیر و تأثرات متقابل میان دو مفهوم گستردهی جامعه و ادبیات چه ابهاماتی در ذهن ما برمیانگیزند:
1ـ آیا میتوان از عكس این نسبت یعنی تأثیر ادبیات بر جامعه نیز سخن گفت؟
2ـ آیا میتوان این رابطه را تأثیر و تأثری دوجانبه و دیالكتیكی دانست؟
3ـ آیا جامعه مستقیماً بر متن ادبی تأثیر میگذارد یا به واسطهی تأثیر بر نویسنده؟
4ـ آیا حوادث جامعه مستقیماً براثر ادبی تأثیر مینهند یا آنكه حوادث اجتماعی با تحولی كه در فضای فرهنگی و ادبی ایجاد میكنند، اثر را تحت تأثیر قرار میدهند؟
5ـ آیا نویسنده حتماً باید تحت تأثیر فضای اجتماعی قرار گیرد یا آنكه در مواردی باید در برابر این تأثیر ایستادگی كند و حتی آن را خنثی و یا دیگرگون سازد؟
6ـ تأثیر جامعه بر ادبیات در قلمرو خود آگاه نویسنده جای دارد یا ناخودآگاه؟
7ـ تأثیر جامعه بر ادبیات به جنبهی هنری ـ ادبی متن باز میگردد یا اثر از طریق تأثیر بر فضای فكری دوران و ذهنیت نویسنده از جامعه رنگ میپذیرد؟
8ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه صرفاً در آثار رئال تحققپذیر است؟
9ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه محدود به انواع و قالبهای خاصی است؟ آیا اثرپذیری شعر و داستان با اثر تغزلی و تعلیمی به یك نسبت است؟
10ـ آیا میتوان از اثرپذیری اجتماعی نظریههای ادبی سخن گفت؟
11ـ آیا منظور از جامعه در این تعابیر صرفاً جنبههای سیاسی را دربر میگیرد؟ آیا تأثیر جامعه به معنای تأثیر حكومت و ایدئولوژی خاصی است؟
12ـ آیا ممكن است تأثیرات اجتماعی در مورد دو نویسنده، یا دو متن متفاوت و یا حتی متضاد باشد؟ آیا ممكن است اثری به گونهای منفی و واكنشی تحت تأثیر جامعه قرار گیرد؟
13ـ واقعیتهای اجتماعی براثر تأثیر مینهند یا آرمانهایی كه هنوز تحقق نیافتهاند؟
14ـ آیا نشانههای اثرپذیری اجتماعی اثر ادبی به طور پراكنده در متن منتشر است یا آنكه ساخت كلی متن از جامعه اثر میپذیرد؟
15ـ آیا اثر تحت تأثیر و نمایشگر بخش و طبقهی خاصی از جامعه است یا میكوشد تصویری از همهی جوانب اجتماع به دست دهد؟
16ـ آیا اثر با مقطع معینی از جامعه نسبت دارد یا با گسترهای تاریخی از اجتماع در ارتباط است؟
17ـ آیا روابط اثر و جامعه به گونهای آشكار مطرح شده است یا به صورتی پنهان و نامستقیم؟
18ـ آیا اثر همواره صرفاً به روایت بیكم و كاست فضای جامعه دست میزند یا در آن تصرف و اغراق میكند و احیاناً با دیدگاهی ناقدانه به آن مینگرد؟
19ـ آیا آثار نویسندگانی كه ظاهراً به جامعه توجهی نشان نمیدهند، بركنار از هرگونه تأثیر اجتماعی است؟
20ـ آیا نگاه اجتماعی به ادبیات الزاماً به معنای داوری ارزشی و نگاه تعهدآمیز است؟
بیتردید با تأمل بیشتر میتوان بر این پرسشها افزود و یا بسیاری از آنها را به شكلی دقیقتر و فنیتر مطرح كرد.
مسألهی پیوند جامعه و ادبیات بسیار پیچیده و دارای جوانبی گوناگون است و همواره در مباحث نقد ادبی حضور داشته است. در حقیقت گرایشهای گوناگون جامعهشناسی ادبیات یا مكاتب دیگری كه به نحوی با این قلمرو ارتباط یافتهاند، هركدام به بخش هایی از این زمینهی پهناور توجه كردهاند و در پی پاسخ تنها تعدادی از پرسشهای بیست گانهی پیش گفته، برآمدهاند.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
یکی از سوالهایی که ذهن بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان تعلیم و تربیت را به خود مشغول کرده است این است که آیا میتوان خلاقیت را پرورش داد؟
آیا خلاقیت یک ویژگی ذاتی است یا اینکه از عوامل اجتماعی متأثر است؟
آیا بازی در پرورش خلاقیت کودکان نقش دارد؟
ضرورت تحقیق
شاید قدری شگفت انگیز باشد، اما زندگی بدون خلاقیت مشکل و طاقت فرساست. اگر از بلندترین مکان زندگی کنونی به گذشته نگاهی بیندازیم، در خواهیم یافت که زندگی کنونی چقدر از نظر امکانات و تجهیزات با گذشته تفاوت دارد.
خلاقیت به عنوان استعدادی قدرتمند در نهاد آدمی از همان دوران کودکی وجود دارد، به قول راجرز (1977) آدمی ذاتا خلاق متولد میشود، با این حال خلاقیت در مراحل ابتدایی زندگی تکامل یافته نیست و به همین دلیل نیاز به توجه، هدایت و تربیت است. (پیرخایفی 1379)
جامعه برای پیشرفت و توسعه نیاز به کودکان با انگیزه، کنجکاو و خلاق دارد ، همچنین به نوجوانان و جوانانی نیاز دارد که چهره دیگر از آینده ترسیم کنند و به بزرگسالانی نیاز دارد که حامی و سازنده باشند، دستاورد چنین موقعیتی ابتکار و سازندگی است.
پیشینه تحقیق
خلاقیت به معنی کم یا زیاد کردن یک پدیده و تغییر شکل دادن و یا ترکیب کردن آن با سایر پدیدهها و اشیاء است. (پیر خایفی، 1377)
گیلفورد معتقد است که خلاقیت را باید نوعی تفکر به شمار آورد، زیرا ایده خلاق خود نوعی فکر و تصور است. (فلدمن، 1990) او میگوید خلاقیت نوعی تازه از تفکر است که فارغ از قالب روش از پیش تعیین شده و بنابراین حالتی واگرا (Devergent) دارد. با وجود این، تعریف خلاقیت فراتر از این میباشد.
خلاقیت معادل با حل مسائل (problem solving) مساله گشایی تلقی شده که در اشکال مختلف هنری، علمی و اجتماعی ظاهر میشود. (آقایی فیشانی، 1377، ریکاردز، 1990)
صاحبنظران معتقدند که هر پدیده ی خلاقانه ای حتما باید واجد عنصر تازگی و نوبودن باشد تا امتیاز خلاقیت را پیدا کند. (والفی، 1377، احمد پور، 1379، پیر خایفی، 1379) در کنار این ویژگی باید به عنصر مناسب و مفید بودن خلاقیت نیز توجه کرد، زیرا تازگی و جدید بودن یک پدیده بیآنکه دارای منافع و فوایدی باشد، ارزش چندانی ندارد. بنابراین خلاقیت به معنای خلق کردن چیزی تازه و منحصر به فرد است که به گونه ای مناسب و مفید موجب حل کردن یک مساله، سوال یا نیاز علمی، صنعتی و یا اجتماعی شود.
پرکینز (perkins) در سال 1984 شش ویژگی خاص را در کودکان بسیار خلّاق برشمرد که عبارتند از:
1- میل به زیبایی
کودکان خلاق زیبایی را دوست دارند و در کارهای انان ظرافت خاصی مشاهده میشود. به عبارتی کودکان خلاق توجه خاصی به زیبایی و توجه و شناخت شخصی نشان میدهند.
2- داشتن مسایل و مشکلات
کودکان با انعطاف پذیری میتوانند مسائل مختلف را شناسایی کرده و از سر راه بردارند.
3- میل به ریسک کردن
کودکان خلاق به اندازه ی کافی تن به قبول ریسک میدهند.
4- داشتن انگیزه درونی
کودکان خلاقف از انگیزه ی درونی فراوانی برخوردار هستند.
5- داشتن عینیت
کودکان خلاق اندیشمندانی عینی هستند.
6- تحرک ذهنی
کودکان خلاق از تحرک ذهنی فراوان برخوردارند مثلا هنگام بازی برای هر یک از اسباب بازی های خود موارد استفاده ی متفاوتی پیدا میکنند.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
فایده و اهمیت طرح تحقیق:
من کیستم این سوالی است که ذهن هر نوجوانی را به خود مشغول می کند و به دنبال همین سوال است که در جست و جوی خویشتن و کسب هویت تلاش می کند البته این سوال به یکباره در نوجوانی ظاهر نمی شود، بلکه ریشه های آن از دوران کودکی وجود داشته است. در جریان رشد کودکان به تدریج وجود خود را از دیگران به ویژه مادر متمایز می کنند و خود را کمابیش مستقل و جدا از دیگران می بینند این روند از سالهای کودکی آغاز می شود.
بحران هویت در دوران نوجوانی و به موازات رشد فیزیکی ، شناختی و اجتماعی و عاطفی اهمیتی خاص می یابد. بسیار از نوجوانان با شور زیادی از خود سوال می کنند که جایگاه اجتماعی من کجاست؟ شغل آینده من چیست؟ رشته تحصیلی من چه خواهد بود ارزش های مذهبی ، اخلاقی و فلسفی من چه خواهند بود؟ انتخاب راه ها و ارزش های ممکن برای نوجوانان چندان ساده نیست. چرا که آنها با طیف گسترده ای از انتخاب های ممکن مواجه می شوند و با توجه به تنوع انتخاب باید تصمیم بگیرند.
تعریف اصطلاحات:
1- هویت: Identity درمطالعه شخصیت: خوداساس و مستمر فرد، مفهوم درونی و ذهنی از خویش به عنوان یک شخص در این کاربرد به طور معمول کیفیت مشخص می شود: مثل هویت جنسی ، هویت قوی یا گروهی.
2- بحران هویت: Identity بحران هویت عبارت است از فقدان حاد احساس هویت خود فقدانن احساس طبیعی از تداوم زمان. فقدان این احساس که شخص امروز و این جا از نظر پایداری همان شخص دیروزی است که در این جا بود.
3- اختلال هویت: Identity.D. اختلال هویت یکی از ملاکهای اختلال شخصیت مرزی است. اختلال هویت عبارت است از بی ثباتی بارز و مستمرل خود انگاره یا احساس نقص.
4- هویت خود: Identity Egi احساس هویت که توانایی تجربه خود را به عنوان چیزی که تداوم و یکنواختی دارد و قدرت رفتار مطابق آن را تامین می نماید (اریکسون)
مفهوم شناسی هویت:
تاملی در معنا و مفهوم هویت ، حدود انتظارات ما را از این بحث مشخص می کند در فرهنگ معین آمده است هویت یعنی ذات باری تعالی 2. هستی و وجود 3. آنچه موجب شناسایی مشخص باشد 4. حقیقت جزئیه یعنی هرگاه ماهیت با تشخیص لحاظ و اعتبار شود هویت گویند و گاه هویت به معنی وجودخارجی است و مواد تشخص است و هویت گاه با لذات و گاه بالعرض است.
هویت یعنی حقیقت شی یا شخص که مشتمل بر صفات جوهری او باشد. هویت در لغت به معنای شخصیت، ذات، هستی و وجود می باشد.
دهخدا در لغت نامه اش هویت را عبارت از تشخص دانسته و می گوید و همین معنی میان حکیمان و متکلمان مشهور است.
هویت از منظر اریکسون:
اریک اریکسون که نام او با هویت پیوندی عمیق دارد می نویسید:
هویتی که نوجوان درصدد است تا به طور روشن با آن مواجه شود این است که او کیست؟ نقشی که باید در جامعه ایفا نماید چیست؟ آیا او یک کودک است یا بزرگسال؟ آیا او توانایی این را دارد که روزی به عنوان یک همسر یا پدر و مادر باشد؟ آیا او علی رغم نژاد مذهب یا زمینه های ملی که او را از نظر مردم کم ارزش جلوه می دهد احساس اعتماد به نفس دارد؟
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
از طرفی کودکان بیش فعال در معرض خطر بالایی از اختلال سلوک، شخصیت ضد اجتماعی و سوء مصرف مواد مخدر قرار دارند لذا آگاهی همگان بویژه والدین و معلمان در این حالات از اهمیت بسزایی برخوردار است.
نقص در تمرکز یا اختلال بیشفعالی (ADHD)
شرایطی را برای کودک ایجاد میکند که نتواند آرام و بدون حرکت بنشیند، رفتارش را کنترل کرده و توجه خود را به یک موضوع خاص معطوف کند.
تاریخچه اختلال بیش فعالی
قدیمی ترین توصیفی که از بیش فعالی یا فزون جنبشی وجود دارد از پزشکی آلمانی به نام هاینریش هافمن در میانه سال های ۱۸۰۰ است. شکسپیر در یکی از شخصیت های داستانی خود در نمایش نامه «شاه هنری هشتم» به نوعی از این بیماری اشاره کرده است.
در ادبیات توصیفی کودکان با اختلال نارسایی بیش فعالی به نام برخی از افراد معروف برمی خوریم که نویسندگان آن منابع ادعا کرده اند که این افراد، به این اختلال مبتلا بودند. این ادعا براساس شرح حالی که از زندگی این افراد در تاریخ آمده انجام گرفته است بدون اینکه این ادعا را تأیید بکنیم نام برخی از این افراد را یادآور می شویم.
سقراط، موزارت، ناپلئون بناپارت، جمال عبدالناصر، نیوتون،الکساندر گراهام بل، چرچیل، هانس کریستین آندرسون، آگاتا کریستی ، بتهوون، لئوناردو داوینچی، گالیله، لئو تولستوی، ارنست همینگوی، شاهزاده چارلز، ونگوگ، ادیسون، بیل کلینتون، جرج بوش، جان کندی، جان راکفلر، بیسمارک، داروین، اینشتین، برناد شاو، پیکاسو.
شیوع بیش فعالی
از هر 100 کودک 5 کودک میتوانند مبتلا به ADHA باشند. پسران 3 برابر بیش از دختران در معرض ابتلا قرار دارند. اغلب این مشکلات قبل از 7 سالگی آغاز میشوند و ممکن است والدین تا وقتی که فرزندشان بزرگتر نشده متوجه مشکل او نگردند. پزشکان نمیدانند که چه چیزی باعث بروز ADHD میگردد ولی مطالعات بر روی مغز انسانها را به فهم علل اجتماعی ADHD نزدیکتر کرده است.
پزشکان معتقدند افراد مبتلا به ADHD فاقد میزان کافی از مواد شیمیایی خاص به نام میانجیهای عصبی در مغز هستند. این مواد شیمیایی به مغز در کنترل کردن رفتار کمک میکند. والدین و آموزگاران باعث ایجاد ADHD در کودک نمیشوند ، بلکه آنها میتوانند در فعالیتهای کودک به وی کمک کنند.
انواع بیش فعالی
نوع بیدقت و بدون توجه
در این نوع در فرد نمی تواند روی تکلیفی که به او میدهند و یا یک فعالیت خاص تمرکز داشته باشد. اکثر کودکان دچار ADHD در دقت و توجه کردن دچار مشکل هستند. این دسته از افراد غالبا:
– توجه زیادی به جزئیات ندارند.
– بر بازیها و کارهای مدرسه نمیتوانند تمرکز داشته باشند.
– کارهای مدرسه و فعالیتهای روزانه خود را در منزل تا آخر دنبال نمیکنند و آنها را به پایان نمیرسانند.
– نمیتوانند یک وظیفه یا تکلیف را تمام و کمال انجام دهند.
– اسباب بازیها، کتابها و وسایلشان را اغلب گم میکنند.
نوع تکانشی – بیش فعالی
در این نوع از اختلال فرد بسیار فعال است. و بدون فکر اقدام به فعالیت و انجام کار میکند. فعالیت بیش از حد معمول، قابل مشاهده ترین مشخصه اختلال ADHD است. کودک بیشفعال همیشه در حال انجام کاری میباشد. ممکن است سطح بیش فعالی با افزایش سن کاهش یابد. این کودکان قبلا از این که راجع به عملی فکر کنند آن را انجام میدهند.
برای مثال این کودکان ممکن است بطور ناگهانی وسط خیابان شروع به دویدن کنند و از یک سمت به سمت دیگر خیابان بدون نگاه کردن حرکت کنند و یا این که از درخت بلندی شروع به بالا رفتن کنند. ممکن است آن ها موقعیتهای خطرناک شگفت زده شوند. گاهی هم هیچ ایده و فکری برای خارج شدن از این وضعیت ندارند. غالبا ، فعالیتهای تکانشی و بیش فعالی با هم همواره هستند. مشخصه کودکانی که این اختلال را با هم دارند بدین گونه است:
– بیقراری و ناآرامی.
– دویدن مداوم از سویی به سوی دیگر و یا بالا رفتن از چیزی.
– پایین آمدن از صندلی وقتی که اجازه این کار را ندارند.
– عدم توانایی در بیسر و صدا بازی کردن.
– بیش از حد صحبت کردن.
– پاسخ دادن ناگهانی و بدون فکر به پرسشی که هنوز تمام نشده است.
– عدم توانایی در صبر کردن برای نوبت خود.
– بدون اجازه وسط بازی دیگران پریدن.
– وسط صحبت دیگران پریدن.
نوع ترکیبی
در این نوع اختلال فرد بسیار فعال است و بدون فکر اقدام به فعالیت و انجام کار مینماید. کودکان با این نوع اختلال نشانههایی از هر دو نوع قبل را که متذکر شویم دارا هستند. آنها در توجهکردن، بیشفعال بودن و کنترل تکانشهای خود دچار مشکل هستند. البته گاهی تمام کودکان بیتوجه هستند و یا اینکه بیش از حد فعالیت میکنند و حرکات تکانشی دارند.
اما در کودکان دچار ADHD این حرکات همیشگی هستند نه استثنایی این رفتارها برای کودک در خانه، مدرسه و با دوستان مشکلات حقیقی ایجاد میکنند در نتیجه اکثر کودکان دچار این اختلال، احساس افسردگی، اضطراب و عدم اطمینان به خود را دارند. این احساسات جزء نشانههای ADHD محسوب نمیشوند و در اثر مشکلات مکرر در خانه و مدرسه در کودک ایجاد میشوند.
چطور میتوان فهمید کودکی مبتلا به ADHD است؟
وقتی علایم ADHD در کودکی مشاهده شود باید توسط یک متخصص ماهر مورد ارزیابی قرار گیرد. این فرد میتواند از کارکنان مدرسه باشد و یا این که در مطب خصوصی مشغول بکار باشد. تنها راه حصول اطمینان، ارزیابی کامل توسط متخصص میباشد. باید در اینجا به دو نکته توجه داشت:
– نباید نظر دیگران را دال بر این که کودکی ADHD است به آسانی پذیرفت.
– این نکته حائز اهمیت است که کودک همراه با ADHD ناتواناییهای دیگران را نیز دارد.
نداشتن آرام و قرار وتمرکز، پر جنب و جوش بودن و به قول معروف از دیوارراست بالا رفتن از جمله مشخصه های یک دانش آموز بیش فعال است.دانش آموزی که ناخواسته با داشتن این اختلال، از فعالیت بیش از حدی برخوردار است اغلب از سوی دیگران به ویژه خانواده و معلم خود سرزنش و تحقیر می شود و از طرف دیگر با بازیگوشی و شیطنت بسیار همه را عاصی می کند.در این میان مهم ترین عاملی که می تواند یاری دهنده دانش آموزان بیش فعال باشد، اطلاع رسانی صحیح و مداخله به موقع برای برطرف کردن این نقیصه است؛ مشکلی که اگر به رفع آن توجه نشود، صدمه جبران ناپذیری بر دانش آموز بیش فعال وارد خواهد کرد.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است